مدعیان ظهور صغری چه میگویند؟
سیدحسن ابطحی از روحانیان سرشناس مشهد که سابقه برجستهای در تألیف و جذب جوانان و علاقهمندان به معارف شیعی داشت در روز پنجشنبه 28 اسفند 1394 درگذشت. باورها و سخنان وی در زمینه مهدویت که برگرفته از آراء استاد وی حاج آقاجان زنجانی بوده در دورههای متعدد با واکنشهای متفاوت همراه بوده است. اما این عقاید و باورها منحصر به وی نبوده است. از آیتالله مکارم شیرازی و حسن زاده آملی تا علیرضا پناهیان، مصلحی، حمید رسایی و … به گونهای مروج این کلیدواژه بودهاند.
به گزارش دینآنلاین، در عقاید شیعه امامی غیبت امام زمان در دو دوره صغری و کبری محقق شد و حضرت مهدی در زمانی نامشخص و طولانی پس از رخ دادن و به وقوع پیوستن برخی علایم حتمی و غیرحتمی، ظهور خواهد کرد. اما ادعاهایی درباره اینکه ظهور امام دوازدهم شیعیان در دو مرحله صغری و کبری به وقوع میپیوندد وجود دارد. آقایان سیدحسن ابطحی، مکارم شیرازی، حسن زاده آملی در یکسو و پناهیان و رسایی و مصلحی از سوی دیگر مدعی به وقوع پیوستن ظهور صغری بودهاند. بخشی از دیدگاههای ایشان در گزارش زیر آمده است:
ظهور و سیدحسن ابطحی
آقای ابطحی در مقدمهای که برای کتاب ملاقات با امام زمان (ع) نوشته، ضمن آن که امکان ملاقات در این دنیا را با امام زمان (ع) مطرح کرده به توقیعی که در باره مدعیان مشاهده آمده پاسخ گفته، تأکید دارد که برای نخستین بار از ظهور صغری سخن گفته است: شاید من به عنوان اوّلین کسى که «ظهور صغرى» را در کتاب «پرواز روح» از قول استاد اخلاقم مرحوم «حاج ملاّ آقاجان» مطرح کردهام، مورد حمله بعضى از جهّال قرار بگیرم و شاید هم حقّ با آنها باشد، چون در کتب روایات و اخبار حرفى از آن به میان نیامده، ولی: «چیزى که عیان است چه حاجت به بیان است». زیرا هیچ کس نگفته که خدا در دنیا کارهائى که مربوط به همهى مردم است ناگهان و بدون آمادگى قبلى براى آنها انجام مىدهد. بلکه همان طورى که غیبت کبرى باید غیبت صغرى داشته باشد و همان طورى که غروب خورشید باید تا یکى دو ساعت بعد از آن هوا روشن باشد، همچنین ظهور با عظمت حضرت بقیّهاللّه ـ ارواحنا فداه ـ که مىخواهد، تمام مردم دنیا را زیر پوشش حکومت واحد جهانى بکشد، نمىتواند مقدّماتى و به اصطلاح «ظهور صغرائى» که زمینهساز «ظهور کبرى» است نداشته باشد. آرى او مىگفت: از سال 1340 هجرى قمرى که استعدادهاى افراد بشر ظهور کرده؛ نام مقدّس آن حضرت صدها برابر از قبل میان مردم به وسیله نامگذاریهاى اماکن مقدّسه و غیره ظهور کرده. اکتشافات و صنایعى که شبیه به معجزات آن حضرت است ظهور کرده. تشرّفات و ملاقاتهائى که کمتر کسى از شیعیان یافت مىشود که یا خودش در خواب و یا در بیدارى و یا در عالم مکاشفه و یا کسى که مورد وثوق او است، برایش حاصل نشده باشد، ظهور کرده. و خلاصه همه و همهى آنها دلیل بر این است که آن چنانکه خورشید در وقت طلوعش یک ساعت و نیم الى دو ساعت هوا را روشن مىکند و نامش را طلوع فجر مىگذاریم، همچنین این زمان که کاملاً هوا روشن شده و نور مقدّس حضرت بقیّهاللّه ـ عجّل اللّه تعالى له الفرج ـ عالم را منوّر کرده و صبح پیروزى اسلام بر تمام مذاهب جهان طلوع کرده، نامش را «ظهور صغرى» باید گذاشت. و ان شاءاللّه بزودى خورشید وجودش از افق مکّه طالع مىگردد و دنیا را پر از عدل و داد مىکند، بعد از آنکه پر از ظلم و جور شده باشد، «اِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیدا وَ نَراهُ قَریبا». (ملاقات با امام زمان (ع)، مقدمه، ص 10ـ 11)
عین عبارت وی در کتاب پرواز روح به نقل از ملاآقا جان این است: همان گونه که غیبت حضرت ولی عصر ـ ارواحنا فداه ـ دو قسمت داشت و به غیبت صغری و غیبت کبری تقسیم میشود، همچنین ظهور هم به دو بخش تقسیم میشود، یکی ظهور صغری است که از سال 1340 هجری قمری شروع شده و یکی ظهور کبری است که ان شاءالله به همین زودی انجام خواهد شد».
آقای ابطحی میافزاید: من نمیدانم که استاد این مطلب را با چه مدرکی میگفت، و در آن وقت هم من غفلت کردم که توضیح این مطلب را از او بخواهم. ولی بعدها طی یک مکاشفه که برای یکی از سادات اتفاق افتاد [شاید خودشان] مطلب معظم له به این توضیح توضیح داده شد که شاید ان شاء الله مطابق با واقع باشد. وی سپس شرحی در باره مفهوم ظهور صغری داده و معتقد است که به چند دلیل نوعی ظهور صغری رخ داده است. اول آن که به عکس زمان غیبت کبری که در میان مردم حتی در میان شیعیان نامی از آن حضرت نبود، در سر هر کوچه و بازار و در میان محافل و تمام شهرها و قرا و در نامگذاری مساجد و اماکن، نام و القاب آن حضرت زیاد برده میشود». سس به موارد متعددی که در این زمینه از سال 1340 ق به این طرف رخ داده پرداخته است. دوم رشد افکار و پیشرفت علم و صنعت و تکنیک است. به عبارت دیگر اکثر علوم و اکتشافات از آن تاریخ به بعد به مرحله ظهور و بروز رسیده است. بنابرین مردم قدرت درک بهتر معجزات امام زمان را دارند. سوم آن که دیدارها با امام زمان بیشتر شده، همان طور که در کتاب ملاقات با امام زمان نمونه های آن را نقل کردهایم. چهارم آن که از سال 1340 به بعد پرداخت وجوهات و سهم امام بیشتر شده است. وی در پایان اشاره می کند که ما در کتاب مصلح غیبی توضیحات بیشتری در باره ظهور صغری دادهایم (پرواز روح: ص 60 ـ 64)
ظهور و آیتالله ناصر مکارم شیرازی
همانطور که برای حضرت مهدی علیهالسلام یک غیبت صغری و یک غیبت کبرا است، یعنی درست مانند آفتاب وقتی میخواهد پنهان شود، ابتدا قرص خورشید پشت افق پنهان می شود ولی هوا نیمه روشن است و کم کم این روشنایی برچیده می شود و تاریک می شود
برای ظهورش هم یک ظهور کبرا و یک ظهور صغرا است. مانند موقعی که آفتاب میخواهد طلوع کند قرص خورشید هنوز پیدا نشده اما هوا نیمه روشن است و بعد خورشید دیده میشود .
مرحله غیبت ایشان در دو مرحله واقع شده است و ظهور ایشان هم ظهور صغرا و هم ظهور کبرا دارد. در ظهور صغری توجه مردم به امام زمان علیه السلام زیاد میشود و همهجا صحبت از امام زمان علیه السلام است و جلسات امام زمان علیه اسلام پرشور میشود و بحثهای امام زمان علیه السلام همهجا را میگیرد وضع طوری میشود که مردم تشنه میشود و آماده میشوند .
ما تصور میکنیم که در این عصر و زمان ما ان شاءالله در بین الطلوعین ظهور حضرت مهدی علیه السلام قرار داریم .
من فراموش نمیکنم پنجاه سال قبل موسساتی که به نام حضرت مهدی علیه السلام بود، خیلی کم بود و کتابهایی که درباره حضرت مهدی علیه السلام نوشته شده بود به اندازه امروز نبود و سخن از امام مهدی علیه السلام به این گستردگی نبود اگر کسی چهل یا پنجاه سال قبل مسجد جمکران میرفت در بهترین شبها ده یا بیست نفر بودند اما الان صدها هزار نفر در بعضی از شبهای حساس هستند ما به سوی طلوع کبرا پیش میرویم.
اگر میخواهیم به آن ظهور کمک کنیم این ظهور صغرا را توسعه دهیم همین بحثهای مختلف درباره حضرت را میان جوانان و بزرگسالان و زنان و مردان و مسلمانان و غیر مسلمانان توسعه دهیم و به اینترنت بکشانیم خلاصه با امواج نام مهدی علیه السلام را به همه دنیا برسانیم و این ظهور صغرا را پر رنگ کنیم تا نام حضرت مهدی علیه السلام در همه جلسات حضور پیدا کند من معتقدم اگر این کار را بکنیم این یک مصداق عملی دعای تعجیل فرج میشود.
(فصلنامه علمی -تخصصی ویژه امام مهدی علیه السلام سال دوم شماره پنجم پاییز81)
ظهور و آیتالله حسن زاده آملی
سایت جهان نیوز به نقل از کانون مهدویت دانشگاه فردوسی مشهد گزارشی از نظر آیتالله حسن زاده آملی درباره ظهور صغری آورده است که دینآنلاین هیچ تأییدی بر آن نیافته است به ویژه آنکه منقولات از آیتالله حسن زاده آملی معمولا در سالهای گذشته با تکذیبیه ایشان و نزدیکانشان همراه بوده است.
در این گزارش آمده است: اوایل روزهای سال ۱۳۸۰ با جمعی از دوستـــان عازم شهر مقدس قـــم شدیم در ایام حضور در قم با محقق بزرگواری آشنا شدیم که در مورد ظهور و نشانههای آن تحقیقات گستردهای انجام داده بود و با استدلالهای روایی جالب معتقد بود که ظهور بسیار نزدیک است نکات علمی سخنان ایشان، هر شنوندهای را به تفکر وامیداشت و قضیه فراتر از یک ادعای احساسی و بیبنیان بود تا این که در همان ایام توفیق، یارِ جمع دوستان شد و در صبح یک روز بهاری موفق به حضور در بیت علامه حسنزاده آملی (حفظه الله تعالی) شدیم و از نزدیک این دانشمند گرانقدر را زیارت کردیم داستان چگونگی حضور در محضر ایشان و ساعتی که در خدمت معظم له بودیم خود جریانی شیرین و درسآموز است که وقت مستقلی برای بیان میخواهد که در این مقاله مختصر نمیگنجد.
اما آنچه باعث شد آن جلسه برای این حقیر بهیادماندنی و سرنوشتساز شود مطرحشدن ماجرای تحقیق برادر محققمان در مورد ماجرای ظهور و نشانههای آن بود آن طلبه فاضل به تفصیل موضوع را برای حضرت علامه شرح دادند و ایشان باادب و حوصله مثال زدنی به دقت به سخنان ایشان گوش دادند همه دوستان حاضر در جلسه لحظهشماری میکردند تا عکسالعمل علامه حسنزاده را در قبال مسائل مطرحشده مشاهده کنند بعد از پایان سخنان برادر بزرگوار، استاد لحظهای تأمل کردند و سپس با خنده شیرین و معناداری به جمع نگاه کرده و با آن لهجه شیرین فرمودند خلاصه عرایض حضرات این است که میخواهید بفرمایید که ظهور حضرت نزدیک است؟ با تأیید دوستان ایشان فرمودند: اگر بــــگویم ظــــهور اتفـــاق افتـــــاده چه؟
همه جا خوردیم. اصلاً انتظار چنین مطلبی را از ایشان نداشتیم همه مات و متحیر این سخن ایشان بودیم و نمیدانستیم چه بگوییم؛
علامه که متوجه تحیر جمع شده بود بابیانی حکیمانه اینگونه مطلب را توضیح دادند برای توضیح مطلب باید مثالی بیان شود پروردگار متعال قواعد عالم ملکوت را نظیر و شبیه قواعد عالم ملک قرار داده و عالم تکوین را منطبق با عالم تشریع خلق کرده تا بشر با پی بردن به اسرار و قواعد عالم ملک و تکوین، پی به اسرار ملکوت و تشریع ببرد و از این هماهنگی و شباهت حکمتهایی استفاده کند یکی از این قواعد مسلم و عمومی طبیعت، تدریجی بودن تحولات میباشد فیالمثل حرکت وضعی زمین و در پی آن طلوع و غروب خورشید یک فرایند تدریجی است اگر خورشید به یک باره در آسمان زندگی مادی و طبیعی طلوع یا غروب کند در روند حیات اختلال ایجاد میشود و هیچ موجود زندهای قادر به تطبیق خود با تغییر وضعیت نور در میدان حیات نخواهد بود و نظم زندگی به هم میریزد.
خورشید باید به تدریج غروب و طلوع کند تا موجوداتِ تحت تأثیر خورشید بتوانند خود را با تغییرِ رخ داده تطبیق کرده و حیات به چرخهی نظم خود ادامه دهد نظیر همین اتفاق نیز در حیات معنوی و ملکوتی بشر، در حال، اتفاق افتاده است.
علامه بزرگوار در توضیح این مطلب فرمودند:
امام معصوم، خورشید آسمان حیات معنوی بشر است و طلوع و غروب ایشان در صحنه حیات بشر تابع قواعدی شبیه قواعد طبیعی خورشید است اگر مقوله غیبت و ظهور حضرت به طور دفعی و بدون هیچ زمینهای واقع شود، مسلماً جوامع بشری تاب این تحول شدید را نخواهد داشت.
بدین علت حکمت الهی مقتضی تدریجی بودن این اتفاق عظیم است با بررسی تاریخ حیات بابرکت حضرت در میابیم که این اتفاق در مورد غیبت حضرت واقع شده است غیر از اینکه حیات سه امام همام قبل از امام عصر(عج) تقریباً به حالت غیبت بوده و نوعی تمرین برای شیعیان برای زندگی مومنانه بدون ارتباط فیزیکی با امام بود.
غیبت حضرت به دو مرحله غیبت صغری و کبــــــری تقسیم می شود مرحله غیبت صغری به مثابه آماده کردن مردم برای غیبت اصلی و طــــــولانی حضرت بوده است.
همین حکمت در دوران ظهور حضرت هم رعایت خواهد شد بشری که در طول صدها سال در دل ظلمت زندگیِ بدون حاکمیت فرهنگ توحیـــــدی-ولایــــــی نشو و نما پیداکرده ظرفیت تحمل ناگهانی نور وجودی که به تعبیر قرآن زمین را اشراق میکند “اشرقت الارض بنور ربها…” را ندارد لذا باید واسطه در این بین وجود داشته باشد بدین معنا که مجالی برای تجلی نور ایشان در وسعتهای محدود به وجود آید، که مردم بتوانند خود را برای حضور آن مقام رفیع آماده کنند.
سپس آن عارف روشنضمیر تأملی کرده و با قاطعیت، جملاتی فرمودند که باعث شد جمع حاضر به وجد آمده و طوفانی از شادی و سرور در دل و جان حضار پدید آید؛
و آن از این قرار بود:
قرائن و شواهد نشان میدهد انقــــلاب اســـلامی و نــــظام مقـــــدس جمهـــــوری اســـــلامی ایران ظهور صغرای حضرت بقیه الله الاعظم و بین الطلوعین حکومت جهانی امام زمان ارواحنا فداه میباشد.
آنگاه این مژده بزرگ را بیان مثالهایی شرح دادند ایشان فرمودند:
مثلاً این مراسمات عبادی و معنوی را ببینید روزی در همین شهر قم، اگر چند طلبه به صورت انفرادی و با هزینه شخصی چند روزی اعتکاف میکردند، میگفتیم الحمدالله معنویت در حوزه پیشرفت کرده ولی اکنون میبینیم چند هفته قبل از ایام اعتکاف شاهد جوانانی هستیم که چندین شبانهروز و در سختترین شرایط و با کمترین امکانات در مساجد و حرمها معتکف میشوند و عمده هدف خود را خودسازی برای آمادگی ظهور اعلام میکنند مگر در ایام رژیم گذشته عموم مردم از معارف اهلبیت و ادعیه ایشان این قدر اطلاع داشتند!؟
در روز عرفه در غیر صحرای عرفه شاید خواصی پیدا میشدند که دعای عرفه سیدالشهدا را با آن مضامین بلند و عرشی را قرائت میکردند؛ اما اکنون چه؟ از ظهر تا عصر عرفه، مساجد، حرمها و خیابانهای اطراف و رسانهها بسیج میشوند تا میلیونها انسان اعم از نوجوان و جوان و پیر و زن و مرد و عامی و عالم در کنار هم نشسته و با ناله و تضرع، این دعای به این حجم را قرائت میکنند، اینها فرج امام زمان نیست، پس چیست؟
زمانی بر این ملت گذشت که حتی در میان خواص کمتر کسی پیدا میشد که بتواند قرآن را از روی مصحف، به درستی قرائت کندتا چه رسد به درک معانی و معارف قرآن اما اکنون میبینیم که در سراسر کشور دهها هزار حافظ و قاری قرآن تربیتشدهاند که به دنبال درک حقائق قرآن و عمل به آنها هستند، آیا اینها جلوههای ظهور نیست؟
نمـــاز جمعهها، راهپیماییها، جهـــادها و شهادتها، احیـــاء مهدیهها و جمـــکران، اقـــــبال مردم به دعـــــای ندبــــه و… همه و همه نشان از یک خیزش عظیم و تحولی بیسابقه در تاریخ تشیع و همه جلوههایی از ظهور صغری است.
سیدحسن ابطحی از روحانیان سرشناس مشهد که سابقه برجستهای در تألیف و جذب جوانان و علاقهمندان به معارف شیعی داشت در روز پنجشنبه 28 اسفند 1394 درگذشت. باورها و سخنان وی در زمینه مهدویت که برگرفته از آراء استاد وی حاج آقاجان زنجانی بوده در دورههای متعدد با واکنشهای متفاوت همراه بوده است. اما این عقاید و باورها منحصر به وی نبوده است. از آیتالله مکارم شیرازی و حسن زاده آملی تا علیرضا پناهیان، مصلحی، حمید رسایی و … به گونهای مروج این کلیدواژه بودهاند.
با تشکر از زحمات شما
به نظر می رسد امام مهدی (روحی فداه) زمانی مقدمات ظهورش (ظهور صغرا) فراهم می شود که همه عالم (نه فقط ایران) از بی داد و جور وستم به ستوه امده باشند و منتظر منجی الهی باشند. و شاید قبل از آن بشر حکومتی جهانی با ریاست یک انسان را تجربه کند و بفهمد این هم چاره ساز نیست. در این حکومت جهانی، هر کشور بر اساس قدرت سیاسی و … خود در پارلمان جهانی، کرسی یا کرسی هایی دارد و برای اداره بحران های جهانی یک نفر را به رهبری یا دبیر کلی انتخاب می کند. پس از مدتی این سازکار هم شکست می خورد و جهان منتظر منجی می شود.
اما اکنون در کشورهای مسلمان و بویژه مناظق شیعه نشین که مسلمانان و دولت مردان درگیر مشکلات فراوان و عدیده سیاسی و اقتصادی و … هستند، برای برخی مسلمانان بحث منجی و نجات دهنده زنده است و انتظار فرج را به صورت جدی دارند. و برخی هم فقط از دین مراسمی و جشن های این گونه برای معنا بخشی زندگی خویش بهره مند اند.
اما در کشورهایی که مشکلات اقتصادی کمتری دارند و مردمانشان در رفاه نسبی زندگی می کنند بحث آخر الزمان و نجات از ظلم و ستم زنده نیست و حتی نسبت به ظهور منحی های درون دینی خود فقط به عنوان یک اعتقاد زبانی نگاه می کنند.
ب
اید سعی کنیم نمونه ای کوچک ولی نزدیک به معیارهای جامعه محمدی و مهدوی در عصر ظهور باشیم که اگر کسی یا بخشی از جهان به منجی الهی و ظهور او فکر می کند یا واقعا منتظر است، دلخوش باشد که آن نمونه اعلا که با این نمونه کوچک فاصله فراوانی دارد، چه امیدوارکننده است برای زندگی مؤمنانه و انسان وارانه و الهی.
نکته مهم اینجاست که چرا زمانی نظریه پرداز این موضوع توسط عده ای بازخواست و تبعید میشه بنابر استدلالی(مخالف ومقابله با ولایت فقیه ) و بعد از چند ده همان عده و اتفاقا تقریبا بر اساس همان استدلال(موافق ولایت فقیه و انقلاب اسلامی ) مبلغ این نظریه می شوند .