رادیو در دهه شصت برای روحانیان از چه القابی استفاده میکرد؟
اعتماد در این شماره بخش دیگری از خاطرات محمدعلی ابطحی را منتشر ساخته و در کنار گزارش سخنان رئیس جمهوری در جمع مدیران ارشد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، به بررسی مزایا و معایب تجاری سازی علوم انسانی پرداخته است.
روزنامه اعتماد در صفحه 12 بیست و یکمین بخش از خاطرات سید محمدعلی ابطحی در سالهای مدیریت رادیو در دهه ۶۰ را به چاپ رسانده و در این بخش به موضوع تعیین تکلیف القاب روحانیون و ائمه جمعه در کشور پرداخته است.
او با اشاره به تاسیس «دفتر امور شهرستانهای رادیو» برای ارتباط با شهرستانها، یکی از کارهای آن را تنظیم رابطه رادیو با مراکز قدرتهای دینی و سیاسی جدید دانسته و نوشته است: «در اوایل انقلاب که ناگهان روحانیت در مصدر امور قرار گرفته بود واخبار زیادی از آنان باید نقل شود و هنوز القاب روحانی مثل حجت الاسلام والمسلمین یا آیتالله برای گوش مردم خیلی آشنا نبود، تصمیم سیاستگذاران براین بود که در صدا وسیما وقتی از فردی روحانی خبری پخش میشود وآن خبر مربوط به حوزههای کارهای اجرایی وی بود، تنها با کلمه آقای فلانی خبر میخواندند…. اما وقتی خبر نماز جمعه همان رییسجمهور یا رییس پارلمان یا قوه قضاییه را میخواستند نقل کنند، با عنوان حجتالاسلام والمسلمین که یک عنوان دینی بود از امام جمعه یاد میکردند….»
او، کم شدن حساسیت مردم، یکی شدن بیشتر دین و سیاست و تنزل افکار عمومی را به عنوان دلایل ملغی شدن قانون فوق در سالهای بعد دانسته اما یکی از مشکلات بر جا مانده را عنوان حوزوی ائمه جمعه یا نمایندگان امام برشمرده و با اشاره به تصمیم شورای سرپرستی صداوسیما در این خصوص نوشته است: «لیستی ار علمای ایران که به نوعی اسامی آنها ممکن است در صدا و سیما مطرح شود جمعآوری شد و به شهرستانها ابلاغ کردند تا شؤون روحانی از نظر القاب مشخص و توقعات از روی مدیران شهرستانها کم شود واگر کسی در تهران حجتالاسلام است در شهرستانها هم باشد….»
رئیس جمهوری: دین و وحی آسمانی هم برای ارتقای کیفیت زندگی معنوی و مادی بشر آمده است
اعتماد در صفحه 2 به انعکاس سخنان دیروز رییسجمهوری در نشست با وزیر، معاونان و مدیران ارشد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات پرداخته و با تاکید بر ضرورت کیفیت زندگی در زمینههای مادی و معنوی، رعایت اخلاق را در اولویت پیشرفتها دانسته و گفته است: «ما اگر همه موارد را داشته باشیم اما در اخلاق پیشرفت نکنیم چه فایدهای دارد؟ اگر در جامعهای همهچیز پیشرفت کرده باشد اما در آن جامعه دروغ و تهمت باشد، آبروی هم ریخته شود و هر کس صبح از خانه بیرون بیاید نداند تا شب چه بر سر آبرویش میآید، آن پیشرفت فایدهای ندارد.»
روحانی در ادامه هدف نهایی توسعه را ارتقای کیفی زندگی مردم دانسته و گفته است: «حتی دین و وحی آسمانی هم برای این آمده که کیفیت زندگی ما را هم در زمینه معنوی و هم مادی ارتقا دهد. ما اگر همه موارد را داشته باشیم اما در اخلاق پیشرفت نکنیم چه فایدهای دارد. اگر در جامعهای همهچیز پیشرفت کرده باشد اما در آن جامعه دروغ و تهمت باشد آبروی همه ریخته شود و هرکس صبح از خانه بیرون بیایید نداند تا شب چه بر سر آبرویش میآید آن پیشرفت فایدهای ندارد. ما یک زندگی سالم و درست میخواهیم.»
رییس انجمن جامعهشناسی ایران: دعوت علوم انسانی به تجاری کردن باید بسیار محتاطانه انجام شود
این روزنامه در صفحه 7 گزارشی از برگزاری نشست «تجاریسازی علوم انسانی؛ فرصت یا تهدید» به همت دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران باهمکاری دفتر دانشگاهی یزد انجمن جامعهشناسی ایران را به چاپ رسانده است.
علوم اجتماعی واسطه فرهنگ علم و فرهنگ هنر
محمد امین قانعیراد، رییس انجمن جامعهشناسی ایران در سخنانی با اشاره به توجه «فرهنگ علم» به منفعت و سودمندی و توجه «فرهنگ هنر و علوم انسانی» به امر زیباییشناختی، نقش علوم اجتماعی را میانجیگری بین «فرهنگ علم» و «فرهنگ هنر» دانسته است.
او با تصریح بر اینکه علوم اجتماعی میتواند در خدمت سودمندی قرار گیرد، معتقد است دعوت علوم انسانی به تجاری کردن باید بسیار محتاطانه انجام شود و به شاخصهای مالی نزدیک توجه نشود.
قانعی راد با بیان اینکه جامعهشناسان باید مقابل تجاریسازیهای محیط که باعث تغییر محیط جامعه میشود بایستند، افزود: «فرآیندی که در حال حاضر در غرب اتفاق میافتد، اجتماعیسازی است…. در خود امریکا حدود ۱۰ درصد از سرمایهگذاریهایی که انجام میشود سرمایهگذاریهای معطوف به مسوولیت اجتماعی شرکتهاست و مبحث اخلاقی شدن بازار و اخلاقی شدن کسب و کار مطرح شده است….. حال در چنین فرآیندی که غرب سرمایهدار دستخوش اجتماعیسازی بازار است ما بگوییم میخواهیم دانشگاه را تجاریسازی کنیم!»
تجاریسازی مانع نقد قدرت
دیگر سخنران این نشست سیدجواد میری دانشیار جامعهشناسی پژوهشگاه علوم انسانی، سخنان خود را اینگونه آغاز کرد که در مفهوم تجاریسازی علوم انسانی چند واژه دیگر مانند کاربردیسازی علوم انسانی، بومیسازی و اسلامیسازی علوم انسانی وجود دارند که در فضای فکری و فرهنگی ایران معاصر، بحث تجاریسازی را همپوشانی میکند.
او با اشاره به عدم توجه به کارآیی علوم انسانی و بینش جامعهشناختی در بحث تجاریسازی علوم انسانی، معتقد است جامعه معقول جامعهای است که در آن جامعه حیات انسانها متبلور شود و انسانها شخصیت پیدا کنند. باید در تجاریسازی علوم انسانی به این نکته توجه شود که چقدر روابط انسانی به روابط شیواره نزدیک و چقدر از آن روابط دور میشود.
در جستجوی دلایل انحطاط علوم انسانی
این روزنامه در صفحه 7 یادداشت علی ورامینی با عنوان «چرخه معیوب» را به چاپ رسانده و به بررسی پنج مولفه تاثیرگذار بر انحطاط علوم انسانی پرداخته است.
او که معتقد است علوم انسانی دیر به ایران رسید اما بسیار زود به انحطاط کشیده شد، «رشد قارچ گونه دانشگاه ها»، «کارمندان به دنبال مدرک»، «تب آقا-خانم دکتر»، «بیکاری دانشجویان نخبه» و «مهاجرت نخبگان» را از علل این امر برشمرده و معتقد است «عمده دانشگاههای خرد دیگر نه محفلی آکادمیک و محلی برای ترویج علم، بلکه بنگاههای اقتصادیای شدند که نخستین هدفشان سرپا نگه داشتن خود و هدف غایی شان کسب هرچه بیشتر درآمد بود.»
ورامینی بر این باور است که سرخوردگی ناشی از نبود کار و…. سبب مهاجرتهایی شد که تمام سرمایهگذاریهایی که برای آنها انجام شده بود، نهتنها کمکی به وضعیت علوم انسانی در ایران نکرد، بلکه با مهاجرت این نخبگان انحطاط علوم انسانی در ایران شتاب بیشتری گرفت.
اعتماد در این شماره بخش دیگری از خاطرات محمدعلی ابطحی را منتشر ساخته و در کنار گزارش سخنان رئیس جمهوری در جمع مدیران ارشد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، به بررسی مزایا و معایب تجاری سازی علوم انسانی پرداخته است.مرور مطبوعات/ سهشنبه 17 فروردین / روزنامه اعتماد
امیدواریم آقای ابطحی این خاطرات را به صورت مستقل چاپ کنند