آیا کتاب با این همه نظارت هم کسی را گمراه و بیدین میکند؟
اعتماد در شماره امروز از اما و اگرهای بیهوده در مقابل نشر کتاب نوشته و سخنان غلامرضا کاشی در سمینار آشنایی با ایدههای بین رشتهای در علوم انسانی را به چاپ رسانده است.
روزنامه اعتماد در صفحه 16 یادداشت سیدعلیمیرفتاح با عنوان «در وضعیت بی«امّا»یی» را منتشر ساخته و با توصیف طرح «پلیس نامحسوس امنیت اخلاقی» به عنوان موضوعی که «نه سرش پیداست نه تهش»، از اعتراض روزنامه همشهری و بیپاسخ ماندن سوالات منطقی آن در اینباره یاد کرده است.
او در بخش دیگری از این یادداشت، بدون ذکر نام کسی که خواستار تعطیلی نمایشگاه کتاب شده بود، نوشته است: «یعنی واقعا کتاب، آن هم در جمهوری اسلامی کسی را گمراه و بیدین میکند؟ این همه نظارت و این همه مواظبت، آخرش برسیم به اینجا که برای راحتی خودمان کل صورت مساله را پاک کنیم؟ یک دفعه بفرمایید آب ببندند در انبارهای کتاب و ناشران را کلهم اجمعین بفرستند به کار گل و نویسندهها را ببرند برای تکمیل کمربند سبز تهران به بیگاری.»
میرفتاح که با زبانی طنزآلود، خود را قائل به مضر بودن کتابها و خطرناک بودن ناشران و نویسندهها و مترجمها دانسته، آورده است: «گیرم توی مملکت هفتاد و چند میلیونی، تیراژ کتاب به حداقل برسد. همین حداقلش هم خطرناک و نگرانکننده است…. همین تیراژ مختصر هم بهتر است که صفر بشود و خیال همه را راحت کند. کتاب به چه درد میخورد؟ بنشینید پای تلویزیون و شهرزاد ببینید و پنجاه کیلو آلبالو نوشجان کنید!»
او در فراز پایانی، از طنز کلام خود کاسته و با اشاره به اما و اگرهایی که عرصه را برای نشر کتاب، تنگ کرده اند، نوشته است: «با این «اما» میشود دمار از روزگار آزادی و اخلاق و مهربانی را هم درآورد. یعنی شما هر چیزی را که خواستید زیرآبش را بزنید، کافی است اولش دفاع کنید و بعدش یک اما در ادامهاش بیاورید و همه آن گفتهها را بشویید و خیالتان را راحت کنید….»
سقوط از برج عاج کلی امور انسانی تا متن زنگی روزمره
روزنامه اعتماد در صفحه 7 سخنان محمدجواد غلامرضا کاشی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در «سمینار آشنایی با ایدههای بین رشتهای در علوم انسانی» درباره موضوع «قدرت و زندگی روزمره» به میزبانی مرکز فرهنگ و اندیشه سازمان جهاد دانشگاهی تهران را منتشر ساخته و زیر عنوان «گوهر زندگی روزمره» آورده است:
«کاشی در ابتدا مراد خود از مقوله میان رشتهای را بیان و به این نکته اشاره کرد که این مقوله را در نسبت با امر روزمره میفهمد. بر این اساس دو روایت از میان رشتهای بودن را توضیح داد و گفت که کدام روایت مد نظرم او هست و کدام نیست. کاشی بعد از آن به وجه تفاوت علوم سیاسی از این حیث اشاره کرد. اینکه علوم سیاسی استعداد ویژهای نسبت به سایر علوم دارد تا میان رشتهای فهم شود. این استاد علوم سیاسی نهایتا به وضعیت علوم سیاسی در ایران اشاره کرد و اینکه چه کاستیهایی را در نتیجه عدم توجه به این مقوله متحمل میشویم.»
او مقوله میان رشتهای را هنگامی معنادار میداند که از درک کلیت یافته، عمومی، عام و جهانشمول فرود بیاید و بخواهید علوم انسانی را خاص و منفرد مد نظر قرار دهید. این جا همانجایی است که دانشمند از برج عاج کلی امور انسانی به متن زنگی روزمره سقوط میکند.
این استاد دانشگاه معتقد است «ما با یک دوگانه ویتگنشتاینی مواجه شدیم. یا ما با جزییات، انفراد یا تکینه بودن امور سر و کار داریم و چشم مان به کلیات عالم کور میشود. یا با کلیات امور کار داریم، چشم مان به جزییات کور است. ما با هر دو هم سر و کار داریم، اما این دو قابل جمع نیستند….»
اعتماد در شماره امروز از اما و اگرهای بیهوده در مقابل نشر کتاب نوشته و سخنان غلامرضا کاشی در سمینار آشنایی با ایدههای بین رشتهای در علوم انسانی را به چاپ رسانده است.مرور مطبوعات/ یکشنبه 5 اردیبهشت / روزنامه اعتماد