قدرتی که نباید به رخ کشید
محمد مسجدجامعی
در شرایط قطبی شده و شکننده موجود در منطقه، بعضاً رفتارهایی از خود نشان میدهیم که نه تنها به نفع ما نیست، بلکه دوستان و متحدان ما را هم دچار مشکلات عدیده میکند و مهمتر آنکه آنان را در مظان اتّهام قرار میدهد و اینکه دستنشانده و مزدور ایران هستند و علیه امّت عربی اقدام میکنند.
هدف نهایی آنان ایجاد بیشترین سوء ظن نسبت به ایران و متحدان اوست و اینکه این آنها هستند که در برابر این کشور و وابستگانش ایستادهاند و از حیثیت و کیان امت عربی و بلکه امت اسلامی دفاع میکنند. شرایط به گونهای درآمده که افکار عمومی در این بخش از جهان این سخنان را میپذیرد و نه در کنار که در پشت آنان میایستد.
واقعیت این است که «ایرانهراسی» و «شیعههراسی» مهمترین عامل ارتقاء جایگاه رقبای منطقهای ما بوده و هست و ما نباید با سخنان و اعمال و رفتار خود بدانها کمک کنیم. این جریان دوستان ما را هم در موقعیت غیر قابل دفاعی قرار میدهد و زمینه را برای متهم ساختن آنها فراهم میکند. مضافاً که هیچ نتیجه مثبتی بر این اعمال و رفتار مترّتب نیست.
در اینکه ایران قدرت بزرگ منطقه است، هیچ سخنی نیست. هیچ فرد مطلعی شک ندارد که اگر ایران نبود، گروههای تکفیری نه تنها عراق و کردستان عراق را در دست داشتند که بسیاری از شیخنشینهای خلیج فارس هم سقوط کرده بودند. گذشته از اینکه صرف یک ایران نیرومند در موقعیت جغرافیایی حساس و استثناییاش، خود مهمترین عامل ثبات است. چه در افغانستان و پاکستان و شبه قاره و چه در آسیای مرکزی و قفقاز و چه در مرزهای غربی و جنوبیاش. این نکته را کم و بیش همه متخصصان مسائل سیاسی و امنیّتی و منطقهای میدانند. حتی کسانی که مخالف و بلکه دشمن ما هستند. آنها ممکن است به دلیل دشمنی و یا دلایلی دیگر آن را صریحاً نگوید، اما قلباً بدان اعتراف دارند.
اگر چنین است تأکید بیش از حد خود ما بر توانایی و قدرتمان موجبات بهرهبرداری سوء را فراهم میآورد. چه در گفتارمان باشد و چه در رفتارمان. اینکه هم اکنون نفوذ ما تا سواحل مدیترانه ادامه یافته و یا چهار پایتخت عربی در حوزه نفوذ سیاسی ماست و سخنانی از این دست، در نهایت به زیان ما و متحدّانمان تمام میشود. به نفع آنها و نیز خود ماست که متحدان ما شهروندان کشور خود و وابستگان به قومیت خویش باشند و بمانند. مضافاً که انشقاقهای قومی و مذهبی و طائفی که به قطبی شدن کشورهای منطقه و مجموع منطقه میانجامد در نهایت به زیان همه است و میباید زمینههایش را از بین برد.
قدرت سخت و فیزیکی به تنهایی قدرت نمیآورد و به نسبت بزرگیاش، به قدرت تأثیرگذار تبدیل نمیشود. میباید فرهنگ و ظرفیت و بلکه مسئولیت «قدرت داشتن» را به دست آورد و نخستین گام «خویشتنداری» و عدم تمایل به انتقامستانی و به رخ کشیدن است و ما امروز بیش از هر زمان دیگری بدین مسائل نیازمند هستیم.
چین سالها است که به یک قدرت بزرگ و بلکه به یک ابرقدرت واقعی تبدیل شده است، امّا به طور همزمان فرهنگ و ظرفیتِ قدرت بودن را نیز کسب کرده است و از خود علایمی بروز نمیدهد که در منطقه خود خصومتی محلی را علیه خود برانگیزد. اگر چه رشد سریع او و نفوذ فزاینده نظامیانش در سیاست خارجی بعضاً نگرانیهایی را موجب شده، امّا این جریان دلایل خود را دارد و کمتر ناشی از اعمال و رفتار اوست. آنها به خوبی احساسات و مکنونات قلبی خود را کنترل میکنند.
«خویشتنداری» به واقع برای ما یک ضرورت است. تمامی حرکات و اقدامات جزئی و بر حسب ظاهر بیاهمیت ما توسط رقبای منطقهای ما با دقت رصد میشود و متناسب با اهدافشان مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. چنانکه گفتیم این بهرهبرداری در نهایت نه تنها به زیان ما که به زیان متحدان ما نیز هست و ممکن است زمینه جدایی و بلکه خصومتشان با ما را فراهم آورد؛ چرا که تبلیغات یاد شده نه تنها غرور و حیثیت که احیاناً موجودیت آنان را تهدید میکند.
17/3/95 محمد مسجد جامعی
مواظب باشیم بیش از حد خود سانسوری نکنیم….