مدیر عامل سابق دفتر موسیقی وزارت ارشاد: دوگانگی نظرات فقها سبب سردرگمی اهالی موسیقی شده است
دوگانگی نظرات فقها، مسبب سردرگمی اهالی موسیقی شده و همین دوگانگی در سطح سیاستگذاران فرهنگی نیز وجود دارد. پیروز ارجمند، موسیقیدان و مدیر عامل سابق دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست «موسیقی: ممنوع یا مشروع» نگاهی علمی و فقهی به آن انداخته است.
دین آنلاین چکیده این سخنرانی را که در خبرگزاری مهر منتشر شده، بازنشر می کند:
– برآیند همه ۱۲ زیرشاخه موسیقیشناسی این است که موسیقی بر جسم و روان تأثیر دارد. از دیدگاه نورولوژی و در پی بررسی مغز افرادی که از کودکی موسیقی کار میکنند میتوان گفت که بخشهایی از مغز دچار تغییر میشود. این یعنی که برخی بخشهای مغز مختص موسیقی است و قطعا کار خداوند در آفرینش مغز با چنین کارکردی نمیتواند بیهوده باشد.
– انتزاعی بودن موسیقی باعث میشود که بتوانیم یک اثر موسیقی را با توجه به خاستگاه فرهنگی یا هوش فردی تحلیل کنیم. یک اثر موسیقی ممکن است برای من شادی آور باشد و برای شخص دیگری غمگین کننده. بر همین اساس موسیقی تأثیرات مثبت و منفی بر جسم و روح انسان دارد که این تأثیرات در شرایط گوناگون متفاوت است.
– خوشبختانه در فقه پویا که دیدگاههای امام خمینی(س) و مقام معظم رهبری را در برمیگیرد، تکلیف موسیقی روشن است. این دو بزرگوار تشخیص حکم موسیقی را بر عهده فرد مکلف گذاشتهاند. اما امروز بسیاری از فقهایی که موسیقی را نفی میکنند، کنار دست خودشان و در حرم امام رضا (ع) آیین نوبت نوازی یا همان نقاره زنی اجرا میشود.
– ما اهالی موسیقی اهل دانش فقهی نیستیم و توقع ما این است که فقها همان طور که در مسائلی مثل بانکداری یا اهدای عضو با اتکا به نظر کارشناسان و مبتنی بر دانش علمی نظر فقهی خود را اعلام کردهاند، همین کار را در مورد موسیقی هم انجام دهند. امروز حذف موسیقی به معنای حذف بخش قابل توجهی از جریانی است که بسیار مثمر ثمر است.
– دوگانگی نظرات فقها اهالی موسیقی را هم دچار سردرگمی کردهاست. آنها معتقدند اگر موسیقی حلال است همه نوع موسیقی باید حلال باشد و اگر حرام است همه نوع موسیقی باید متوقف شود. دوگانگی فقها در سطح سیاستگذاران فرهنگی نیز وجود دارد.
– علاوه بر عدم شفافیت در سطوح حاکمیتی، جزایر چندگانهای که در کشور ما به عنوان مراکز فرهنگی موسیقایی فعال هستند از جمله وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد، حوزه هنری، صدا و سیما و شهرداری تلاش میکنند برای تطهیر خودشان از موسیقی از هم سبقت بگیرند.
– همه نهادهای فرهنگی از موسیقی پا پس میکشند؛ صدا و سیما از مرکز موسیقی تبدیل به دفتر موسیقی میشود و تولیدات خود را به حدود یک چهارم میرساند، حوزه هنری بخش موسیقی را تعطیل میکند، آموزش و پرورش رو به نیستی میرود و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم که میگوید وظیفه من فقط سیاستگذاری است. ما با ملغمهای سر و کار داریم که فقط میتوانیم اسمش را موسیقی بگذاریم.
– اگر مرجع تقلید من اعلام کند که موسیقی حرام است، من همین امشب سازم را کنار میگذارم و زندگیام را به شیوه دیگری اداره میکنم. اما من میدانم که نظر ولی فقیه چنین چیزی نیست و سیاست کلی نظام نمیتواند مبنی بر حذف موسیقی باشد.
– چطور ممکن است که ما اسناد بالادستی درباره موسیقی داشته باشیم، رسیدگی به عرصه فرهنگ و از آن جمله موسیقی در دوران حیات حضرت امام (س) به صورت سند در شورای عالی انقلاب فرهنگی مکتوب شده باشد و موسیقی در دانشگاههای ما تدریس شود، آن وقت بتوانیم موسیقی را حذف کنیم؟
– ما موسیقیدانها بارها اشتیاق خود را برای گفتوگو با فقها نشان دادهایم. خود من بارها سخنگوی اهالی موسیقی در بین علما بودم و میدانم که چنین رویکردی از سوی علما هم وجود دارد. خوشبختانه علما هم خواستار تعامل هستند.
– اینکه آقای جنتی میگویند اهالی موسیقی بروند درس حوزه بخوانند، مسئله جدیدی نیست. خود من میتوانم به شما تعداد زیادی کارشناس ارشد موسیقی معرفی کنم که در حال گذراندن دوره طلبگی در حوزه علمیه هستند. بنابراین من فکر میکنم مشکل جای دیگری است.
– مسلم است که موسیقی جزو اهداف عالیه نظام نیست، اما مقام معظم رهبری به کرات مباحث مختلفی از جمله آموزش موسیقی و شنیدن صدای بانوان را بررسی کردهاند و خود این نشان میدهد که بحث ایشان چگونگی موسیقی است نه بود و نبود آن. عنوان موسیقی فاخر برای اولین بار از سوی ایشان استفاده شد.
سابقا درایران همین روضه خوانها وتعزیه گردانها مهمترین ناقلان وحافظان موسیقی ایرانی بودهاند درتعزیه تمام دستگاهها وگوشه های موسیقی اصیل خوانده ونواخته میشود پس ازانقلاب خیلی موذیانه باموسیقی برخورد میشود عده ازعلما حاکم اساسا موسیقی راحرام میدانند ولی باصدای بلند نمخواهند اعلام عمومی کنند…