دگرگونی در اندیشه دینی، خاستگاه راستین اصلاحات در کشورهای اروپایی
شرق در شماره امروز به بررسی اندیشه های دکتر جواد طباطبایی پرداخته و چند کتاب فلسفی را معرفی نموده است.
روزنامه شرق در صفحه 10 گزارش عادل مشایخی در مرور اندیشه های دکتر جواد طباطبایی را به چاپ رسانده و زیر عنوان «کارل اشمیت وارد میشود»، خرده گیری بر طباطبایی با این مضمون که «او هیچگاه منظور خود را از اندیشیدن روشن نکرده است» را چندان بجا و منصفانه ندانسته است.
بهزعم طباطبایی، «در کشورهای اروپایی خاستگاه راستین اصلاحات دگرگونیهایی در قلمرو اندیشه و بهویژه اندیشهی دینی بود که با آغاز هزارهی دوم میلادی در درون کلیسا صورت گرفت و این دگرگونیها دویست سال پس از آن تحولاتی به دنبال آورد که تاریخنویسان از آن به «نوزایش سدهی دوازدهم» تعبیر کردهاند، این نوزایش به نوبه خود راه نوزایش دو سدهی آتی را هموار کرد و نوزایش سدهی پانزدهم و شانزدهم و نیز شالودهی استواری برای اصلاحات دینی لوتر یا پروتستانیسم در مسیحیت بود.»
در بخشی از این گزارش آمده است: «او از آنرو بر «روشنفکران»ی نظیر ملکمخان خرده میگیرد که آثار ایشان چیزی بیش از «بیانیههایی در اصلاحات نظام اداری و دستگاه حکومت» نبوده است و در طول حیات روشنفکری خود کاری نکردهاند جز تجویز کردارهای حکومتی که با توجه به مقتضیات عصر جدید ضروری شده بودند، و در آثار ایشان، بهجز چند استثنای کمرنگ، اثری از تلاش برای «استقرارِ» کردارهای حکومتی جدید بر مبانی نظری به چشم نمیخورد.»
نگارنده معتقد است «منشأ الهام طباطبایی برای صورتبندی آخرین ورژنِ «نظریهی حکومت قانون» بر مبنای نظمی طبیعی یا کیهانی، کارل اشمیت است. چرا که با «نظریهی اصالتِ هنجارها» مخالفت میورزد، و این نظریه، نقشِ «پیشوا» را در حکومت به «یک پیشکار دولتی» تقلیل میدهد….»
نیاز جهان به سعه احساس نو به روایت راسل
شرق در صفحه ۱۰ به معرفی کتاب «حقیقت و افسانه»، اثر برتراند راسل پرداخته و درباره آن نوشته است: «کتاب شامل آثار کوتاهی است که راسل در نیمه دوم دهه ۱۹۵۰ نوشته و به چهار بخش تقسیم میشود که بخشهای اول، دوم و چهارم بخشهای غیرداستانیاند و بخش «حقیقت» کتاب را تشکیل میدهند. بخش سوم که شامل داستانها، یادداشتها، رویاها، کابوس و تمثیلهاست قسمت «افسانه» کتاب را تشکیل میدهد.»
راسل در بخشی از این کتاب با تاکید بر گسترش عواطف آزادیطلبی، خیراندیشی و آمادگی برای همکاری از راه کسب دانش های نو، نوشته است: «جهان به چنین سعه احساس نویی نیاز دارد و تنها همین میتواند ما را شایسته سلطه بر طبیعت سازد، سلطهای که معرفت علمی به ما عطا کرده است. ما همه باید احساس کنیم آنچه انجام میدهیم بخشی از جنبش عظیم و عالمگیر در راه آزادی از ترسهای دیرینه، سوءظنهای دیرینه و نفرتهای دیرینه است که دیگر شایسته انسان امروز نیستند و اگر اجازه دهیم برجای بمانند، بشر را به مصیبتی بزرگ گرفتار خواهند کرد.»
به دنبال ایدهای پنهان در متون دینی عصر باستان
این روزنامه در صفحه ۱۱ نیز به معرفی کتاب «هویت ایرانی» شامل دیدگاههای احمد اشرف درباره هویت تاریخی و ملی ایرانی پرداخته و در گزارشی به قلم نیما شریفی، هدف اصلی این کتاب را «بررسی سیر تحول اندیشه یا ایده ایران همچون عنصری هویتی، تاریخی، فرهنگی، دینی و سیاسی» دانسته و آن را در پی معرفی ایده ای دانسته که خود را در لابهلای متون گوناگون دینی عصر باستان تا متون تاریخی، ادبی و گاه دینی دوران پس از اسلام به نمایش گذاشته است.
نویسنده که گسست بنیادین هویت ملی ملل، بهویژه ایران را با هویت گذشته آنان با استناد به شواهد تاریخی بسیار نمیپذیرد، بر این عقیده است که «هویت تاریخی ایرانی از دوران ساسانی تنظیم و تدوین شده و به صور گوناگون تا قرن نوزدهم میلادی به دفعات بازسازی شده و در دو قرن اخیر به «هویت ملی ایرانی» تحول یافته و بهصورتی جدید ساخته و پرداخته شده است».
او در این کتاب از قول اریک هابسبام، مورخ بریتانیایی، هویت قومی- مذهبی به شکلی پیشاناسیونالیستی در قالب هویت ایرانی-زرتشتی پیش از ورود اسلام و هویت ایرانی-شیعی پس از آن را کمک کننده به انسجامبخشی جامعه ایرانی توصیف کرده و در بخشی دیگر آورده است: «دوران صفوی حامل شکلگیری نوع دیگری از هویت ایرانی بر مبنای مذهب شیعه از یک طرف و تاریخ ایران باستان از سوی دیگر بود؛ بنابراین پادشاهان صفوی درحالیکه عنوان قدیمی شاهنشاه ایران را حفظ کردند، اعتقاد به تشیع و تصوف را نیز بر عناوین خویش افزودند».
انتشار ترجمه سه مجلد جدید مدخلهای دانشنامه استنفورد
این روزنامه در صفحه ۱۱ و در معرفی تازههای نشر ققنوس، از انتشار ترجمه سه مجلد جدید مدخلهای دانشنامه فلسفی استنفورد خبر داده و نگاهی به آنها انداخته است:
نخستین مجلد به زیباشناسی کانت میپردازد. کانت در بخش اول کتاب سوم خود یعنی در «نقد قوه حاکمه زیباییشناختی» درباره حکم و تجربه زیباییشناختی و در جزء دوم یعنی در «نقد قوه حاکمه غایتشناختی» درباره غایتشناسی یعنی توسل به اهداف، غایات یا اغراض در علم طبیعی و بهطورکلیتر در فهم ما از طبیعت به بحث میپردازد….
مجلد دیگر، بحث درباره قصدیت جمعی است. قصدیت جمعی توانایی اذهان است برای اینکه مشترکا به اشیای امور واقع، اوضاع امور، اهداف یا ارزشهایی معطوف شوند. پذیرش جمعیت پیشفرضی محوری برای پدیدآمدن زبان و کل جهان نمادها، نهادها و شأن اجتماعی است….
مجلد سوم مدخل استنفورد درباره سهروردی است. فلسفه غرب اولینبار بهواسطه ترجمهها و تلاشهای هانری کربن با فلسفه شهابالدین سهروردی آشنا شد. سهروردی مؤسس فلسفه اشراق در نقد فلسفه مشا سینوی بود. او همزمان با شرح و بسط نظریات اشراقی معرفتشناختی (منطق و علمالنفس) و مابعدالطبیعی (هستیشناسی و کیهانشناسی) خود نقدی افلاطونی بر مکتب مشا سینوی حاکم در آن دوران در حیطههای منطق، معرفتشناسی، علمالنفس و مابعدالطبیعه وارد کرد. دیدگاه معرفتشناختی تازهاش وی را به نقد نظریه تعریف مشایی سینوی، طرح نظریهای در مورد علم «حضوری»، شرح و بسط هستیشناسی پیچیدهای از انوار و افزودن عالم چهارمی به نام عالم مثل رهنمون شد.
دیگر عناوین صفحه «اندیشه»:
گزارش «تراژدی؛ هنر زیبا یا هنر والا»؛ معرفی کتاب «فلسفه تراژدی» اثر «جولیان یانگ»
دیگر عناوین برگزیده «شرق» امروز:
ایران گزارش تحریم مسابقات تهران بهخاطر حجاب را تکذیب کرد/ چالش بهوجودآمده بر سر مسئله حجاب شطرنجبازان زن خارجی در ایران، بهانهای شده تا چند روزنامه انگلیسی مدعی شوند که این میزبانی از فدراسیون شطرنج ایران گرفته خواهد شد.