قانعی راد: نویسنده باشم یا استاد محترم دانشگاه!
اعتماد در این شماره از قطعی شدن تغییر وزیر ارشاد نوشته و در کنار گفتگو با یک استاد جامعه شناسی درباره وضعیت نشر علوم انسانی، از قول یک نویسنده و پژوهشگر به همسانی کتابخانههای مدارس با کتابخانه مدارس دینی انتقاد کرده است.
روزنامه اعتماد که تیتر نخست خود را به قطعی شدن تغییر وزیر ارشاد اختصاص داده است، در سرمقاله خود با عنوان «قامت ناساز ما»، این پرسش را مطرح ساخته که «چرا بزرگترین چالشها پیرامون وزارت فرهنگ و ارشاد شکل میگیرد؟». این نوشتار، مشکل اصلی این وزارتخانه را در برداشتی دانسته که بخشی از اصولگرایان از فرهنگ و نیز رسالت و ماموریت آن دارند.
در بخشی از سرمقاله امروز اعتماد می خوانیم: «اشتباه اصولگرایان این است که گمان میکنند تولیدات خوب، مطابق با ارزشها و ذهنیتهای آنان است. این برداشت به کلی نادرست است. اگر هم این فکرشان را درست میدانند، باید خودشان آن را در قالب تولیدات فرهنگی عرضه کنند. دیگران هیچ الزامی ندارند که ذهنیتهای آنان را تبدیل به کالای فرهنگی کنند. به علاوه سرمایهگذاریهای انجام شده در این راه نیز لزوما چندان کارآمد نیست. کافی است که دو فیلم محمد رسول الله(ص) و فروشنده را مقایسه کنید. اولی با چه هزینهای گزاف شاید به اندازه کل کمکهای ده سال اخیر این وزارتخانه تولید شد و دومی بدون هیچ کمکی….»
مخالفان بی قید و بند دولت
اعتماد در صفحه 1 همچنین یادداشت محمد کاظمی، نماینده ملایر با عنوان «گزینههای روی میز رییسجمهور در حوزه فرهنگ» را به چاپ رسانده و معتقد است مخالفان بی قید و بند، روی تحریک و تهییج احساسات واقعی متدینین، سرمایهگذاری سیاسی میکنند.
او در بخشی از این یادداشت نوشته است: «مسلما ارزشها و چارچوبهای دینی در همه استانها و شهرهای کشور باید به دقت رعایت شود و پیداست که این مهم در قوانین موضوعه کاملا انشاء شده است و تاکنون هم برگزاری کنسرتها و مراسم فرهنگی امری پذیرفته شده بود و مشکل خاصی پدید نیاورده است. اینکه ناگهان مشی معمول وزارت ارشاد مورد حمله همهجانبه قرار میگیرد و زمینهسازی برای توقف یا مخدوش ساختن همه برنامههای فرهنگی کشور به چشم میخورد نشان میدهد که مخالفان دولت از پروژههای پیشین خود خصوصا در منفی نشان دادن دستاوردهای وسیع برجام ناامید شدهاند و در حال حاضر از در دیگر وارد شده، شکست قوه اجرایی یا لنگان ساختن آن را در دستور کار قرار دادهاند.»
یک جامعهشناس: کسی برای مردم نمینویسد
این روزنامه در صفحه 7 گفتگوی عاطفه شمس با محمد امین قانعیراد، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران و رییس سابق انجمن جامعهشناسی حول وضعیت نشر علوم انسانی را به چاپ رسانده و به انتقاد از فرمالیستی شدن سبک نوشتن و فراموش کردن نوشتن برای مردم پرداخته است.
او در بخش های از این مصاحبه گفته است:
– در فضای سیاسی- اجتماعی موجود، نویسندگان و اندیشمندان ما یک نوع هویت مقاومت را در پیش گرفتهاند که اجازه نمیدهد تفکر خلاق به وجود بیاید و سبب میشود که این افراد در مقابل برخی ایدهها به طور مثال، ایدههایی که دولت و حاکمیت مطرح میکند، مقاومت کنند.
– سیاستهایی که تحت عنوان بومیسازی علوم اجتماعی، علوم انسانی و بحثهایی این چنینی در دانشگاه وجود دارد به دو جریان در خود دانشگاه انجامیده است. یکی، جریان اصلی دانشگاه است که دچار نوعی درونگرایی شده…. به طوری که در سبک نگارش و انتخاب موضوعات میبینید مسائلی مطرح میشود که گویا فقط در بین خود دانشگاهیان چرخش دارد. یک جریان انتقادی نیز که جریان پیدا میکند، میبینید که به نحوی دچار انتزاع اندیشی میشود….
– قشری که در حوزه علوم انسانی، فلسفه، جامعهشناسی و علوم سیاسی کار میکند و از دانش گرانباری نیز اطلاع دارد، این اطلاعات و دانش را برای مردم تبدیل به کتاب نمیکند. البته قبل از انقلاب متفکران و روشنفکران زیادی را داشتیم که برای مردم مینوشتند؛ کسانی مثل آلاحمد، شریعتی، نراقی، زرین کوب و مانند آنها. نویسندگان مذهبی و ادبی متعددی وجود داشتند که برای خواننده عموم مینوشتند و نه فقط برای دانشگاه و دانشگاهیان. در حال حاضر ما کسانی را نداریم که قلم به دست بگیرند و برای مردم بنویسند.
– کتاب در حوزه علوم انسانی باید در اندازهای عرضه شود که همه بخوانند و برای همه جذاب باشد…. کتابهای روانشناختی و اگزیستانسیالیستی مثل موفقیت در زندگی، آرامش بخشی و مانند آنها…. ترجمهای است که هیچ پیوندی با زندگی اجتماعی و مسائل ملموس ما ندارد.
– یکی از ویژگیهای مهمی که ما اساتید و روشنفکران جامعه از دست دادهایم ویژگی خواندن است.
- واژه تولید دانش که اخیرا مطرح میشود واژه نامناسبی است. وقتی از تولید سخن میگوییم، به دنبال آن تولید انبوه نیز مطرح میشود و بعد هیات علمی و دانشجویان به کارگران خط تولید تبدیل میشوندکه محتوای تولیدات آنها هیچ ربطی به یکدیگر ندارند.
کتابخانههایی همسان کتابخانه مدارس دینی
روزنامه اعتماد در صفحه 12 یادداشت عباس جهانگیریان، نویسنده و پژوهشگر کودکان و نوجوانان زیر عنوان «کتابخانههای مدارس شبیه کتابخانههای مدارس دینی است!» را منتشر ساخته و از بی رغبتی دانش آموزان به اکثر کتب تالیفی نویسندگان ایرانی سخن گفته است.
نگارنده با تاکید بر فقر کتابخانههای مدارس، از عدم وجود کتاب های جذاب در آن نوشته و آورده است: «کتابخانههای مدارس گویی کتابخانه مدارس دینی است، درحالی که باید با ذایقه بچهها آشنا باشیم و آن را در نظر بگیریم.»
داریوش ارجمند: شهرهای مذهبی همیشه در هنر پیشرو بودهاند
اعتماد در صفحه 12 به انعکاس سخنان جنجالی داریوش ارجمند در برنامه هفت با موضوع «سینمای حماسی و معناگرا» پرداخته و با انتخاب عنوان «شخصیت مختار را اصلا قبول ندارم» از قول وی به این نکات اشاره نموده است:
– دوست نداشتم در سریال مختارنامه بازی کنم، چون شخصیت مختار را اصلا قبول ندارم!
– من چهار سال در مشهد شاگرد دکتر شریعتی بودم و به همراه همسرم شاگرد اول کلاسهای این استاد بودیم. مادرم و دکتر شریعتی از نخستین کسانی بودند که به طور حرفهای من را به بازیگری ترغیب کردند.
– مرکزیت تهران همه استعدادها را بلعید…. اما عجیب است که شهرهای مذهبی همیشه در هنر پیشرو بودهاند، مثلا بااستعدادترین افراد را در قم میدیدید.
– آرزو داشتم نقش حضرت ابوالفضل (ع) را بازی کنم، چون اعتقاد دارم کسی نیست به اندازه من این مرد بزرگ را بشناسد. من با این آقا بزرگ شدم. اما از من گذشت و دیگر نمیتوانم بازی کنم.