امامجمعه اصفهان: نگفتم زرتشتیان دوگانهپرستند
شرق در شماره امروز دیدگاه آیت الله سبحانی و دکتر روحانی در مورد اینترنت را برجسته ساخته و درکنار گفتگو با «انوش گنجیپور»، مدیر برنامه تحقیقاتی در کلژ انترناسیونال دو فیلوزوفی، نگاهی به زندگی شهید بهشتی در سالروز تولد وی داشته است.
روزنامه شرق در صفحه 3 سخنان آیتالله سبحانی در دیدار با رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور را با عنوان «اگر عکسهای اینترنت را نشان شما بدهم همه تکان میخورید» منتشر ساخته و از قول او به این نکات اشاره نموده است:
– اینترنت را عین صافی و آب زلال برای ما تبلیغ کردند و ما نیز همان روزهای اول پذیرفتیم. یکی، دو سال است که فضای مجازی خیلی خطرناک شده است. همه جوانان کشور میتوانند از طریق اینترنت بهآسانی تبلیغات مسیحیها، بهاییها، فحاشی علیه پیغمبر و امام و همه نوع وسایل ابتذال را در اختیار داشته باشند.
– آیا نمیشود ایران یک اینترنت مستقل داشته باشد که وابسته به آمریکا نباشد؛ چون اینگونه که من در مقاله میخوانم همه سرنخها دست آمریکاست و همه جهان به آنجا متصل است، حال نمیشود دانشمندان ما که در این مسائل علمی واقعا هنر خود را نشان دادهاند، در مسئله ارتباطات هم فکر کنند و یک اینترنت مستقلی داشته باشیم که همه اختیارها دست خود دولت ایران باشد؟
– وزیر ارتباطات که خدمتشان رسیدیم، چند بار هم مذاکره کردیم چرا این کار را نمیکنند؛ من الان اگر عکسهای اینترنت را نشان شما بدهم، همه تکان میخورید؛ اینها همهاش در اختیار جوانان قم است تا چه برسد تهران، اصفهان و تبریز و مشهد؛ هر آنی میتوانند این مسائل را بشنوند و عقاید ما، افکار ما و عصمت ما را بمباران میکنند.
– این اینترنت جوانان ما را به فساد میکشد و به طور حتم وظیفه شرعی این است که این اینترنت را بهتدریج مسدود و یک اینترنت مستقل ایجاد کنند.
امامجمعه اصفهان: نگفتم زرتشتیان دوگانهپرستند
شرق در صفحه ۲ از قول امامجمعه اصفهان، دوگانهپرست خواندن زرتشتیان را تکذیب کرده و اظهارات خود را تحریف شده دانسته است.
آیتالله یوسف طباطبائینژاد با تاکید بر اینکه گروهی از زرتشتیان قائل به دو خالق هستند، معتقد است این امر با پرستش متفاوت است؛ زیرا برخی از زرتشتیان معتقدند که چون عالم هم خیر و هم شر دارد خدای خیر، یزدان است و خدای شر، اهریمن. روندی که از قدیمالایام میان زرتشتیان وجود داشته است.
نماینده زرتشتیان دو روز قبل با نوشتن نامهای اعتراضی خطاب به سخنان پیشین امامجمعه اصفهان گفته بود که ایرانیان در درازنای تاریخ یکتاپرست بودند.
رئیسجمهوری: برخی از رسیدن اینترنت به روستاها خوشحال نیستند
این روزنامه در صفحه 3 سخنان رئیسجمهوری در همایش روز ملی روستا و عشایر را به چاپ رسانده و از قول او خواهان احیاء کشور با اتحاد، نیکوکاری و پرهیزکاری شده است.
دکتر روحانی در بخش هایی از سخنان خود آورده است:
– علت اینکه تلاش میکنیم اینترنت به روستاها برسد که برخی خیلی خوشحال نیستند و فکر میکنند اینترنت کالای شهری است، آن است که برخی از اشتغال جوانان تحصیلکرده و حتی توانمندی بیشتر علمی و فرهنگی آنها در سایه سیستم ارتباطات امکانپذیر خواهد بود.
– عمده ریشه همه آسیبها در بیکاری است؛ چراکه بیکاری یعنی، بیماری روانی، آسیب اجتماعی، طلاق، جرم و آلودگی و همهچیز از بیکاری شروع میشود.
ولایتی: بیداری اسلامی در مرحله آزمون قرار گرفته است
روزنامه شرق در صفحه 7 سخنرانی علیاکبر ولایتی، مشاور امور بینالملل مقام معظم رهبری در نهمین اجلاس شورای عالی مجمع جهانی بیداری اسلامی در بغداد را با اهمیت دانسته و از قول او دولت سعودی را فاقد درک منطق دانسته است.
او در بخش هایی از سخنان خود به این نکات اشاره نموده است:
– اندیشه اسلام براساس جهاد و اتکا به خود است و مسلمانان میتوانند براساس بیداری اسلامی به مسیر خود ادامه دهند. اکنون بیداری اسلامی در مرحله آزمون قرار گرفته است.
– وظیفه رهبران و اندیشمندان جهان اسلام امروز بیش از هر زمان دیگری است و آنها باید تلاشی مضاعف انجام دهند تا چهره تکفیری روشن شده و مانع از شکلگیری آن گروهها شود.
– دشمنان اسلام گروههای تکفیری را طراحی کردند تا ملتهای یک منطقه باهم درگیر شوند. آنها به دنبال این نیستند تا خیر و برکتی در منطقه شکل بگیرد، بلکه به دنبال تفرقه میان کشورهای مسلمان و تجزیه منطقه هستند و منافعشان در آن است که منطقه دچار نزاع و کشمکش و فقر باشد. تکفیریها دشمن اصلی جهان اسلام را فراموش کردهاند.
– یکونیم میلیارد مسلمان در دنیا وجود دارد که زندگی خوبی میتوانند داشته باشند. بشریت نیاز به ایدههای جدیدی دارد که اسلام میتواند آن ایدهها را به افراد ارائه دهد.
بهشتی، مردی که باید شناخت
شرق در صفحه 7 و به مناسبت سالگرد تولد آیتالله بهشتی، نگاهی به زندگی او انداخته و در آغاز این گزارش، پاسخ او به آیت الله مشکینی در مجلس خبرگان قانون اساسی درباره عدم صلاح بازشدن راه شکنجه را یادآور شده است.
مرجان توحیدی در این گزارش، دیدگاه بهشتی درباره شکنجه را جلوتر از زمان خود توصیف نموده و آورده است: «در سالهای گذشته له و علیه او حرفهای زیادی زده شده است. اگر همه آن تمجیدها و علیه گفتنها را به کناری بگذاریم، دستکم میتوانیم این نکته را مورد بررسی قرار دهیم که در سالی که گروههای سیاسی درگیر این مسئله هستند که همقطاران خود را لو بدهند یا ندهند(۱۳۵۸)، بهشتی به فردایی میاندیشد که با توصیه به قانون، حقوق مردم پایمال نشود.»
این گزارش با نقل گفتگوی هاشمیرفسنجانی با فرزندان بهشتی – علیرضا و محبوبه – درباره او آورده است: «روش شهید بهشتی از نوعی بود که میگفت باید مبارزه کنیم ولی اولویت را به نیروسازی بدهیم و تهاجم دیگر اصالتی ندارد، ولی ما داغتر بودیم. اما مشترکاتمان آنقدر زیاد بود که اینگونه تفکرات تأثیری در همکاریمان نداشت، تا اینکه ایشان به آلمان رفتند، آنجا هم کارهای مهم و اساسی با دانشجویان داشتند».
در این نوشتار، بخش هایی از زندگی شهید بهشتی از جمله حضور او به عنوان امام جماعت مسجد جامع ایرانیان هامبورگ، حضور او در مناظره با سران حزب توده و چریکهای فدایی خلق و ریاست او بر دیوان عالی کشور مورد توجه قرار گرفته است. در بخشی از این گزارش درباره مناظره وی با مهندس بازرگان نیز آمده است: «بهشتی اوایل سال ۵۸ در مناظرهای با مهندس بازرگان درباره اولویت تخصص و تعهد صحبت کرد. در بخشی از این مناظره، بازرگان از بهشتی میپرسد: «آقای دکتر فرض کنیم که شما قصد دارید با اتوبوس از شهرستانی به تهران بیایید. رانندهای داریم که جاده را مثل کف دست میشناسد ولی اهل همه جور معصیتی است و راننده دیگری داریم که تازهکار است ولی بسیار متقی و اهل تدین. شما باشید خانوادهتان را با کدام راننده راهی میکنید؟!» در این هنگام شهید بهشتی مکثی طولانی میکند و سپس به علامت تأیید نظر مرحوم بازرگان، میگوید: «آقا من دیگه صحبتی ندارم!»
یک نویسنده: شبهپژوهشگران فلسفه اسلامی هنوز در پی تجسس در لحظات آخر کربن هستند
این روزنامه که در شماره امروز، بخشی از مقدمه کتاب «امر واقع و قصه» نوشته «انوش گنجیپور»، مدیر برنامه تحقیقاتی در کلژ انترناسیونال دو فیلوزوفی را به چاپ رسانده، در صفحه ۱۰ گفتگوی رحمان بوذری با وی را زیر عنوان «تفکر با فلسفه اسلامی» منتشر ساخته و در مقدمه ای آورده است: «محور فعالیت فلسفی گنجیپور، بازفعالسازی فلسفه اسلامی از طریق مواجهکردن آن با فلسفه مدرن در مقام دو شیوه از «شدن» فلسفه یونانی است. رهیافتی که شاید بتوان آن را ذیل عنوان کلی «فلسفه تطبیقی» گنجاند اما تلاش او بازتعریف نگاه تطبیقی از طریق مواجهه طرفین مقایسه در چنین رهیافتی است….»
«انوش گنجیپور»، در بخش هایی از این گفتگو به این نکات اشاره نموده است:
– یکی از رویکردهای عمده به مسئله رابطه بین «واقعیت و قصه» همواره رویکرد متافیزیکی بوده تا جایی که رفتهرفته این مسئله به جزء لاینفک بخشی از فلسفه معاصر، از جمله فلسفه تحلیلی، بدل شده است.
– چرا رابطه قصه و واقعیت پیوسته در سنت ایرانی، که البته زیرمجموعهای است از سنت اسلامی، همواره مسئلهساز است و حتی در مدرنترین اشکال هنر ایرانی نمود دارد؟ نمود آن را میتوان از یکسو در معضلی دید که همچنان برای بازنمایی هنری در سنت شیعی وجود دارد و از سوی دیگر در کار خلاقه کسی مثل کیارستمی بهعنوان مهمترین فراورده سینمای ایران.
– اگر از منظر خودمان به سنت ادبی معاصر بنگریم، همواره غیاب یک چیز سؤالبرانگیز است: چرا ادبیاتی که از دل اسلام درآمده – ادبیات فارسی، ترک و عرب – با همه غنای خود هیچوقت به رابطه واقعیت و قصه که کانون بوطیقای ارسطوست، نپرداخته…. وقتی به شرحهای فیلسوفان اسلامی بر بوطیقا بنگریم، درمییابیم که هرچه از قرون اولیه دورتر میشویم، رابطه واقعیت و قصه در بوطیقا کمرنگتر و چگونگی شعرگفتن پررنگتر میشود.
– رابطه خاصی برقرار است بین سنت فلسفه اسلامی و سنت فلسفه غربی از همان اواخر قرون وسطی و بعد از توماس آکویناس و گسست او از ماترک ابنرشد که تا همین امروز ادامه یافته. من نام این رابطه را «نا-وابستگی» میگذارم.
– فلسفه اسلامی عبارت است از سنتی که در مکالمه دنبالهدار، خلاق و ناگسسته با مجموعهای گزینشی از میراث یونانی، از اولین فیلسوف اسلام یعنی کندی تا آخرین فیلسوف عمدهاش قاضی سعید قمی شکل گرفته است. جذابیت در همان چیزی است که خیلی زود وجه بارز و غالب این سنت میشود: یعنی بالفعلکردن و بسطدادن مجموعهای از نقاطی که بالقوه در فلسفه یونانی هست.
– وقتی میگویم ایستادن بین این دو سنت میتواند پایگاهی برای تفکر ما باشد به این معنا نیست که این پایگاه حی و حاضر وجود دارد و وظیفه ما تنها اشغال آن است. این پایگاه در جغرافیای عینی یا فکری وجود ندارد بلکه باید به لحاظ گفتاری آن را بسازیم. یک چنین پایگاه گفتاری از رهگذر نگاه مقایسهای بین دو سنت اسلامی و غربی فلسفه ساخته میشود.
– اتفاقی که در مورد فلسفه اسلامی نیفتاده این است که گفتوگوی مدام با بیرون از خود (فلسفه غربی) نداشته، این گفتوگو از جایی به بعد قطع شده، در نتیجه این گفتار درون خود مانده و از فرط درونبودگی و نوعی انزوا ته کشیده است. فرق آن با فلسفه یونانی و قرون وسطی و حتی فلسفه یهودی این است که در این سنتها گفتوگو با بیرون از خود ادامه داشته یا اگر قطع شده از جایی دوباره آغاز شده ولی در فلسفه اسلامی این اتفاق نیفتاده است.
– کربن به سراغ فلسفه اسلامی آمد، نه به این دلیل که مثلا در جستجوی آیینی جدید میخواست مسلمان یا شیعه شود. هنوز پس از گذشت سالها از انتشار آثار کربن کار بخش عمدهای از شبهپژوهشگران فلسفه اسلامی در ایران تجسس در لحظات آخرین مرگ کربن است تا ببینند آیا او بالاخره شهادتین را گفت یا خیر.
هادی خانیکی: توسعه در تمام ابعاد بدون زنان ممکن نیست
روزنامه شرق در صفحه 16 گفتگو با هادی خانیکی درباره نقش زنان در اجتماع را به چاپ رسانده و در این باره نوشته است: «این دانشیار دانشگاه علامهطباطبایی(ره)، معتقد است فرهنگ بر روند بازنمایی تصویر زنان در رسانه مؤثر بوده است؛ این بستگی به نگاه فرهنگیای دارد که زن را فعال و کنشگر بداند یا جنس دوم. به اعتقاد وی، درعینحال رسانه بهعنوان عرصه میتواند عامل دیدهشدن تحولات در نگاه به زنان در جامعه باشد.»
وی حضور زنان را برای توسعه متوازن امری مهم تلقی میکند و معتقد است این نهادهای اجرائی مانند جامعه مدنی و سیاستگذاریهای دولتیاند که باید این امکان را فراهم کنند.
در بخشی از این گفتگو می خوانیم:
– به میزانی که آگاهی نسبت به زنان بیشتر میشود و به میزانی که سطح مشارکت زنان در جامعه بیشتر میشود، به همان میزان ارزشها و هنجارهای مطرح درباره زنان هم تغییر میکند. باید ببینیم برای زن چه نقشی قائل هستیم….
– مانند گذشته نمیتوان زن را در خانواده محبوس کرد. این زن به دلیل بالارفتن سطح تحصیلات، بالارفتن میزان استفاده از رسانهها و بالارفتن سطح کنش وی در اجتماع نمیتواند در چهاردیواری خانه باقی بماند. به این معنا میتوان گفت بخشی از این ارزشها در خانه و بخشی در اجتماع به وجود آمده و قطعا تغییرات بزرگ اجتماعی نیز پشتوانه این تعهد نقشهای زنان است….
– از جمله مؤلفههای مهم توسعه بهویژه در جوامع درحالتوسعه، مسئله زنان است که اهمیت زیادی پیدا کرده. متفکرانی مانند هابرماس و کاستلز که از صاحبنظران برجسته معاصر هستند، در سفری که به ایران داشتند، بالارفتن مشارکت زنان را بهعنوان متغیرهای جامعه ایران مطرح میکردند. همانطور که مقولههای جدیدی مانند محیط زیست در توسعه مطرح است، مقولههایی مانند مشارکت زنان نیز مطرح است؛ مگر توسعه میتواند در تمام ابعاد صورت گیرد، بدون اینکه زنان، یعنی نیمهای که روزبهروز سطح فعالیتش بیشتر شده، دیده نشود؟
دیگر عناوین صفحه «اندیشه»:
«گیرنده: هانری کربن»؛ منتخبی از نامه های هانری کربن، فیلسوف فرانسوی با دیگران با ترجمه پویا استادپور/ به نقل از یادنامه هانری کربن