مشاور وزیر امور خارجه: دعوای ارتدوکس ها و پروتستان های اروپا بیچارگی بزرگی خواهد بود
اعتماد در اولین روز هفته به مساله سوریه پرداخته و در کنار گفتگو با یک استادیار فلسفه دین، نظرات وزیر پیشنهادی ارشاد در مورد کنسرت ها و جوانان را منعکس ساخته است.
روزنامه اعتماد در صفحه 8 گفتگوی خبرنگار خود با حسین شیخالاسلام، مشاور وزیر امور خارجه درباره سوریه را منتشر ساخته است. شیخالاسلام در این گفتگو به این نکات اشاره داشته است:
– آنهایی که بحران سوریه را شروع کردند، هدف داشتند. آنهایی که بحران را شروع کردند؛ امریکا، اسراییل، عربستان، قطر، ترکیه و اذناب امریکا مانند بعضی از اروپاییها و اردن هستند. این را من نمیگویم؛ این را خودشان میگویند. هدف را هم خودشان اعلام کردهاند. آنها با یکدیگر همقسم شدند تا حکومت سوریه را عوض کنند
– هر کدام از کشورها به یک دلیلی وارد این درگیری شدند. مثلا ترکیه درصدد بازسازی عظمت امپراتوری عثمانی است. به این دلیل اجازه داد که همه نوع سلاحی از مرز او وارد سوریه شود و از تروریستها پشتیبانی کرد. اما اسراییلیها و استکبار، از ابتدا طرح آنها تقسیم این منطقه براساس ملیت بوده است. میگفتند که اگر همه مسلمانان با یکدیگر متحد باشند، توان نابودی اسراییل را خواهند داشت. میگویند که این منطقه را باید براساس قومیت، ملیت و مذهب تقسیم کنند. اگر منطقه براساس قومیت تقسیم شد، یعنی هر قسمتی مثلا متعلق به کردها، مارونیها، علویها، ترکمنها، آن وقت یک کشوری برای یهودیان هم معنا پیدا خواهد کرد چرا که تعریف آنها از یهودیت، یک تعریف نژادی است.
– به طور کلی سیاست غرب، تقسیم منطقه است. حلب ظرفیت یک پایتخت دوم را دارد. این شهر دارای سابقه تاریخی است. از نظر فرهنگی، حتما از دمشق قویتر است. از نظر اقتصادی قویتر است. قبلا پایتخت اقتصادی سوریه، حلب بوده است. حلب ظرفیت یک پایتخت دیگر شدن را دارد. برای همین است که تا این حد جنگ حلب تعیینکننده است. اگر حلب را از تروریستها بگیرید، رویای تقسیم سوریه بر باد خواهد رفت و به این دلیل است که تعیینکننده است و حتما درگیری خیلی سختی خواهد بود.
– وقتی پول عربستان خشک بشود، احتمال اینکه خون در رگ جریان تروریستی جاری نشود و به سوی مرگ برود، بیشتر خواهد شد. آنهایی که ادعای خدمت و خادمین حرمین شریفین را دارند، بر عمره مالیات بستهاند تا جایی که مصر و الجزایر و مراکش و دیگر کشورهای اسلامی اعلام کردهاند به عمره نمیروند و گفتند که عمره واجب نیست و چرا به سعودیها پول بدهیم. کوس ورشکستگی مالی بچه پولدار دنیا را امروز صندوق بینالمللی پول میزند.
– کل غرب و ناتو احساس میکنند که ادامه بحران، باعث قدرت بیشتر روسیه خواهد شد، علیالخصوص که پوتین با این نوع رفتارش، مجد و عظمت از دست رفته قوم اسلاو و ارتدوکسهای دنیا را بازسازی میکند. به این دلیل است که آلمان و فرانسه نگران اروپا هستند؛ به ویژه بعد از خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی. اگر قرار بشود دعوای ارتدوکس و پروتستان یا اسلاوها و انگلوساکسون در اروپا دربگیرد، بیچارگی بزرگی پیش خواهد آمد.
آیت الله وحید خراسانی: کلام حسن و مجاملت با بندگان خدا دستور دین و رمز نفوذ در دل هاست
اعتماد در صفحه 2 سخنان مراجع تقلید قم در دیدار با علی شمخانی را منعکس ساخته و از قول او در دیدار با اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم آورده است: «تبیین ریشههای انحرافی تفکر تکفیری که هیچ نسبتی با دین حنیف اسلام نداشته و خاستگاه آن وهابیت است، نیازمند تلاش بیش از پیش علما و حوزههای علمیه است. متاسفانه در سایه خونین شدن مرزهای کشورهای اسلامی امنیت رژیم صهیونیستی ارتقاء قابل ملاحظهای یافته است.»
مراجع تقلید در این دیدارها به این نکات اشاره داشته اند:
آیت الله مکارم شیرازی:
– ریشه مجموعه موفقیت ها در نظام اسلامی، تمسک به دین حنیف اسلام و تحقق احکام الهی در این سرزمین است.
– وهابیت همانگونه که در اجلاس اخیر گروزنی نیز از سوی مذاهب مختلف اسلامی مورد تاکید قرار گرفت، خارج از دین مبین اسلام بوده و زادگاه و مروج تفکر تکفیری است.
آیت الله نوری همدانی:
– مهمترین تهدید امروز جهان اسلام، رژیم اشغالگر است و یکی از شاخصه های انقلابی بودن مخالفت و تداوم مبارزه هم هجانبه با سلطه گری و ظلم این رژیم است.
آیت الله جوادی آملی:
– دروغ، شایعه پراکنی و تهمت از یک سو و کتمان حقیقت و پیشرفت ها و موفقیت ها از سوی دیگر، امنیت فرهنگی جامعه را به هم می زند.
– در جامعه ای که رسانه های آن اخبار کذب منتشر کنند و مردم آنها را بدون تحقیق بپذیرند، زندگی مردم به سوی زندگی جاهلی حرکت خواهد کرد.
آیت الله شبیری زنجانی:
– وعده خداوند که تحقق آن قطعی است ناظر بر موفقیت فعالیت ها و جهدی است که در سایه اخلاص و ایمان صورت پذیرد.
آیت الله وحید خراسانی:
– کلام حسن و مجاملت با بندگان خدا، دستور دین و رمز نفوذ در دل های انسانهاست.
آیت الله موسوی اردبیلی:
– مردم باید در زمینه مسائل دینی آموزش ببینند.
نسبی انگاری مساله فلسفی روزگار ما
این روزنامه در صفحه 7 گفتگوی محسن آزموده با بابک عباسی، استادیار فلسفه دین دانشگاه علوم و تحقیقات به بهانه انتشار مجموعه کتاب معرفتشناسی معاصر را منتشر ساخته و در مقدمه آن آورده است: «تاریخ مواجهه ایرانیان با فلسفه جدید غرب را اگرچه میتوان تا دوره صفویه پیگیری کرد، اما آشنایی جدیتر ایشان با این سنت عظیم فکری عمری کمتر از یکصد سال دارد. نکته حایز اهمیت در این تاریخچه کوتاه آن است که به دلایل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی و بهطور کلی تاریخی عمده این آشنایی با فلسفههای موسوم به قارهای یا اروپایی بوده است و ایرانیان اقبال کمتری به فلسفه تحلیلی یا فلسفههای آنگلوامریکن نشان دادهاند، اگرچه برخی صاحبنظران معتقدند که از قضا ویژگیهای فلسفهورزی به سبک و سیاق اخیر ضرورت بیشتری برای ایرانیان دارد….»
این استاد دانشگاه در بخش هایی از این گفتگو آورده است:
– معرفتشناسی یا نظریه معرفت را میشود بهطور سنتی یکی از سه شاخه اصلی فلسفه دانست. دو شاخه دیگر، یکی متافیزیک یا وجودشناسی است و دیگری نظریه ارزش که بحث فلسفی درباره اخلاق و هنر را شامل میشود. در اهمیت معرفتشناسی برای اهل فلسفه باید گفت معرفتشناسی از جهتی قلب فلسفه است.
– پرسشهای معرفتشناسانه متعدد و متنوع است اما شاید بتوان این پنج پرسش را پرسشهای بزرگ معرفتشناسی دانست: ۱. تعریف معرفت چیست؟ ۲. آیا معرفت ممکن است؟ ۳. دامنه و حدود معرفت چیست؟ ۴. ساختار معرفت چگونه ساختاری است؟ ۵. منابع معرفت (یا راههای کسب معرفت) کدامهاست؟ افزون بر این سوالها یا در دل این سوالها ما در معرفتشناسی با موضوعات مرتبطی همچون عقیده و باور (belief)، شاهد و بینه (evidence)، صدق و حقیقت (truth)، عقلانیت و توجیه (justification) سروکار داریم.
– فلسفه قارهای خصوصا نزد بزرگان و غولهای آن روایت کاملا متفاوتی از تاریخ فلسفه دارد که با روایت جریان اصلی و به اصطلاح main stream فلسفه که تقسیمبندیهای ما هم متعلق به آن است، فرق دارد. به نظر میرسد معرفتشناسی به معنای اصطلاحی و خاص آن یعنی اپیستمولوژی جایگاهی در فلسفه قارهای ندارد. اما شاید بتوان در فلسفه قارهای معادلها و نظایری برای آن جستوجو کرد.
– بعضی معتقدند که مهمترین مسئله فلسفی روزگار ما همین مسئله نسبیانگاری است. استاد ما دکتر ضیاء موحد همچنین نظری داشتند و میگفتند پرداختن به این مساله برای دانشجویان فلسفه ما از نان شب هم واجبتر است! جالب است که این مساله اگر چه رگ و ریشهای معرفتشناسانه دارد، بسیار مستعد آن است که محدود به مباحث تخصصی میان معرفتشناسان نشود.
بازگشت به بنیادها
روزنامه اعتماد در صفحه 7 مقدمه «پیتر گی»(2015-1923) بر چاپ 2009 کتاب «فلسفه روشنگری» اثر کاسیرر را به چاپ رسانده که در بخش هایی از آن می خوانیم: «پس از جنگ [جهانی اول] هیچکس، حتی کاسیرر، آن تراژدی را [در راه] را نمیدید که نشانه دیگری از شکست اندیشه روشنگری بود. رژیم نازی با تحقیر خرد، شکوهمند کردن پیشداوری و پرورش قهرمانپرستی، چیزی کمتر از پیروزی نیروهای خرافهپرست، متعصب و طالب خشونت بیرحمانه نبود…. اما امروز، پس از گذشت حدود 75 سال، که از تکمیل آناتومی اندیشه روشنگری میگذرد شباهتهای مسائل امروز با مسائل بخشی از گذشته، که موضوع پژوهش کاسییر بود، تقریبا آشکار به نظر میرسد….
او در کتاب فلسفه روشنگری آن چیزی را مینوشت که به بهترین وجه به آن مجهز بود یعنی تاریخ اندیشهها و در میان پژوهشهایی که درباره فلسفه روشنگری انجام داد مناسبترینشان اثری بود پربار درباره روسو که مانند کتاب فلسفه روشنگری در سال 1932 منتشر شد و پیشنهادهای پرباری برای تحلیلی گستردهتر ارایه میداد….
فلسفه روشنگری به منزله بخشی از مجموعه کتابهایی است که درباره تاریخ «علوم فلسفی» نوشته میشدند. کاسیرر بیشتر به معنای بنیادین رشتههایی که بررسی میکرد علاقهمند بود مانند: دین، زیباییشناسی، روانشناسی؛ نه زمینههای سیاسی و اجتماعی [شکلگیریشان]؛ به این معنی که کاسیرر تاثیر آنها را بر اندیشه مسلط بر عصر روشنگری بررسی میکرد….»
سخنگوی انصارالله: یمنی ها نیازی به گواهی کسی در مسلمان و عرب بودنشان ندارند
اعتماد در صفحه 11 از دو روایت مختلف از شلیک یک موشک توسط انصارالله یمن نوشته و از قول عربستان سعودی آن را شلیک شده به سمت مکه اعلام کرده است اما یک منبع مطلع در انصارالله میگوید: «حمله موشکی امشب انقلابیون، با هدف ضربه زدن به پایگاه نیروی هوایی متجاوز سعودیها در شهر جده بوده و عربستان سعودی به غلط از روانه شدن موشکهای یمنی به سمت مکه سخن میگوید.»
«محمد عبدالسلام» سخنگوی انصارالله یمن نیز با بیاساس خواندن اتهامهای عربستان سعودی علیه انصارالله در حمله موشکی به مکه مکرمه، تصریح کرد که اینگونه اقدامها با هدف تحریک احساسات مسلمانان علیه انصارالله است. وی گفت: ملت یمن مسلمان بوده و نیازی به گواهی کسی در مسلمان و عرب بودنشان ندارند.
در بخش دیگری از این گزارش می خوانیم: «وزیر امور خارجه امارات نیز که در چندماه اخیر برای هرگونه اقدام در حوزه سیاست خارجی از سعودیها اجازه گرفته است در توییتر خود انگشت اتهام را به سمت ایران برد که سعودیها ادعای حمایت آن از حوثیها را مطرح میکنند. وی در توییتر خود نوشت: ایران از گروه تروریستی حمایت میکند که مکه را هدف قرار میدهد، آیا این دولت اسلامی است که ادعا میکنند؟»
وزیر پیشنهادی ارشاد در مورد کنسرت ها و نشاط جوانان چه می گوید؟
این روزنامه در صفحه 12 گزارش بابک احمدی از برنامه های وزیر پیشنهادی ارشاد را به چاپ رسانده و نوشته است: « صالحی امیری بخش نخست سیاستهای دهگانهاش را به «صیانت از فرهنگ دینی و ملی» اختصاص داده است که اولویتها در این بخش به اعتلای معرفت و توسعه فرهنگ قرآنی و دینی و اهل بیت(ع)، مقابله با قشریگری، فرقهگرایی و انحرافات دینی، اثربخشی تبلیغات و فعالیتهای دینی و فرهنگ ملی و ارتقای هویت، ارزشها و اخلاق دینی تقسیم میشود.»
گزارشگر با تاکید بر اینکه واگذاری امور فرهنگی به بخش خصوصی یکی از شعارهای مسوولان دولت در دورههای گوناگون از جمله دولت یازدهم بوده، آورده است: «صالحی نیز «گسترش نهادهای غیردولتی در بخش فرهنگ» را به عنوان یکی از اولویتهای خود قرار داده و در انتها «احیای فرهنگ و تمدن ایرانی – اسلامی» و «تعامل فرهنگی با جهان» را از جمله موارد مورد نظرش دانسته اما برای تحقق بند پایانی ابتدا باید شرایط داخلی فرهنگ و هنر را بسامان کند.»
این گزارش با مرور سخنان گذشته صالحی امیری، از قول او به این موارد اشاره نموده است:
– مخالفان کنسرتها پاسخگوی عواقب عدم نشاط جوانان خواهند بود؟ اگر شادی و نشاط در جامعه تولید و بازتولید نشود، آسیبهای اجتماعی به وجود میآید. در این راستا باید برای جوانان نشاط قانونی را ایجاد کنیم. دولت اصرار دارد در جامعه فضایی ایجاد شود که بر مبنای مبانی اعتقادی و شرعی هیجانات تخلیه شود.
– میخواهم یک سوال اساسی مطرح کنم. اینکه اگر ما به جوانها نشاط ندهیم، نتیجه آن ایدز و اعتیاد و دیگر آسیبهای اجتماعی است و در این میان چه کسی پاسخگو خواهد بود؟
– بر این باور هستم که طلاق، خشونت، حاشیهنشینی، اعتیاد، ایدز و دیگر ناهنجاریهای موجود در جامعه ریشه در عدم تخلیه شادی و هیجان دارد و عدم تولید و بازتولید شادی در جامعه مسبب بروز چنین آسیبهایی است.
قیصر به حوزههای معرفت، تفکر و اندیشه هم توجه داشت
روزنامه اعتماد در صفحه 16 و به مناسبت سالگرد درگذشت قیصر امینپور، یادداشت «شاعر جنگ و صلح» به قلم عبدالجبار کاکایی را به چاپ رسانده و با اشاره به اشراف او به متون کهن و به ویژه آرای فلاسفه عرب نوشته است: «شعر قیصر امینپور در دل جریان ادبی شعر انقلاب اسلامی شکل گرفت. این شعر در یک پروسه زمانی ویژه به وجود آمد که تقریبا حمایت همگانی رسانهها و مردم را دربرداشت و تبدیل به یک دوره تاریخی– سیاسی مشخصی با ادبیات ویژه شد. تعدادی از شاعرانی که همدل و مانوس با این فضای معنوی بودند، تقریبا میشود گفت که فضای عمومی جامعه اینچنین بود، توانستند با یک شبکه ذهنی و زبانی منسجم به نوعی از ادبیات اجتماعی با بهرهگیری از تعابیر عرفانی و ایدئولوژیک سیاسی و استعارههای جدید مبتنی بر همان موضوعاتی که تبلیغ میشد، شعری را به وجود بیاورند به اسم شعر انقلاب.»
نگارنده که معتقد است بخشی از ویژگیهای شخصی قیصر، او را در میان همگنانش مقداری استثنا میکرد، افزوده است: «یکی از ویژگیهای او شاید بر میگردد به ویژگیهای ذاتی و شخصیتی قیصر امینپور، که آدم عاقلی بود. یعنی در واقع او افق دورتری را نسبت به شاعران دیگر رصد میکرد. ویژگی دیگر او این بود که قیصر به اصطلاح امروزیها رادیکال و تندرو نبود و سالهای بعد را میدید. این موضوع به خاطر درایت و عقلانیتی بود که قیصر داشت و میتوانست بر احساسات و عواطفش غلبه داشته باشد و همین موضوع تاثیرش در آثار قیصر نمایان است و باعث شد که شعر قیصر ملایمتر شود، افق دورتری را رصد کند و نسبتا به حوزههای معرفت، تفکر و اندیشه هم توجه داشته باشد و شعرش فقط در آثار اجتماعی خلاصه نشود.»
دیگر عناوین برگزیده «اعتماد» امروز:
امام جمعه اصفهان: من این موضوع را بیان نکردم که زرتشتیان دوگانهپرست هستند چراکه معتقدیم پیروان این دین توحیدی یزدان پرست هستند ضمن اینکه در کتاب زرتشتیان نیز صحبتی از دو خداوندی نیست. برخی از پیروان این دین معتقد به دو خالق برای خیر و شر هستند اما این مطلب به معنای اعتقاد به دو معبود نیست که این صحبت من به اشتباه انعکاس یافته بود.