اباذری: شعارهای نژادپرستانه جوانان بر سر قبر کوروش، ابراز نفرت به اعراب بود
شرق در شماره امروز به بررسی صحت و سقم برداشت یک روزنامه آمریکایی از بالارفتن سن ازدواج ایرانی پرداخته و در کنار انتشار سخنان جنجالی اباذری در نشست روز جهانی فلسفه، از چرایی سخنان پرحاشیه او در یکی دو سال گذشته پرسش کرده است.
روزنامه شرق در صفحه ۱۷ چند گفتگو درباره ازدواج نکردن دختران و پسران در ایران به چاپ رسانده و در ابتدای سخن، بخشی از گزارش روزنامه لسآنجلستایمز درباره تجرد زنان ایرانی را چنین روایت کرده است: «تنها علتی که بیشتر دختران ایرانی ازدواج نمیکنند، این است که مردهای ایرانی برای ازدواج به اندازه کافی خوب نیستند».
یکی از جوانانی که در این گزارش مورد مصاحبه قرار گرفته، معتقد است: «مردی خوب است که به رابطهاش پایبند باشد و علاوه بر تأهل، تعهد هم داشته باشد. بیاخلاقی و بیانضباطی اجتماعی و فردی در مملکت ما زیاد است و این فقط مختص مردان جامعه نیست. یکی از دلایلی که نمیتوانم با یک دختر وارد یک رابطه جدی شوم، اتفاقاتی است که برایم افتاده. شرایط جامعه ما خیلی مناسب نیست. من خودم ندیدم ولی درباره نحوه ارتباطات دخترها و پسرها زیاد شنیدم.»
در بخشی از این گزارش نیز از قول دکتر محمدامین قانعیراد، جامعهشناس، درباره این ادعا که دلیل ازدواجنکردن ایرانیها به خوبنبودن کافی مردان برمیگردد، آمده است:
– نمیشود یکطرفه به این مسئله نگاه کرد، اگر با مردان هم درباره ازدواجنکردن آنها صحبت کنید، ممکن است این نظر را داشته باشند که دختران هم برای ازدواج به اندازه کافی خوب نیستند. درواقع وضعیت متناقض دوطرفهای وجود دارد که میتواند این ادعا را از طرف هرکسی ایجاد کند.
– مسئلهای ما زندگی در جامعهای است که مردسالاری دیگر در آن از بین رفته و خانوادهها از سمت سنت به مدرنیسم در حال گذار هستند و همین باعث میشود جامعه در تقابل بین سنت و مدرنیسم گیر کند.
– نگاهها به مقوله ازدواج بسیار کاسبکارانه شده، از طرفی دخترها و پسرها معیارهایی را که برای ازدواج دارند دیگر در چارچوب سنتی قالب فرهنگ ایرانی نمیگنجد، شاید این دلیل بهتری برای ازدواجنکردن جوانان باشد تا اینکه ما نتیجه بگیریم که دخترها یا پسرهای ایرانی به اندازه کافی برای ازدواج خوب نیستند»
نسرین ۳۷ساله، به عنوان یکی از دخترانی که در این گزارش از او نقل قول شده، می گوید: «به نظرم نمیشود صددرصد گفت؛ چون مردان ایرانی خوب نیستند، زنان به سمت ازدواج نمیروند. من خودم آدم خیلی احساساتی هستم و در انتخاب سختگیرم و دلیل اینکه ازدواج نکردم فکر میکنم همین باشد. به نظرم پسرهای خیلی خوبی هم هستند که حتی ممکن است بعضیهایشان از خیلی دخترها بهتر باشند. شاید خود پسرها هم دیگر به هر کسی اعتماد نمیکنند برای همین آمار ازدواج در سن و سال من پایین آمده…»
اباذری: شعارهای نژادپرستانه جوانان بر سر قبر کوروش، ابراز نفرت به اعراب بود
شرق در صفحه ۱۶ چکیدهای از سخنرانی اباذری در نشست روز جهانی فلسفه در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران را زیر عنوان «اعتدال یا نولیبرالیسم؟» به چاپ رسانده و در این باره نوشته است: «تحلیل انتخابات آمریکا در روز جهانی فلسفه از نظر اباذری به قصد برجستهکردن فلسفه نولیبرالیسم در جامعه امروز است که طی آن بازار یک مقدمه معرفتشناسانه است که امرونهی میکند و «حقیقت» را میگوید. او در میانه سخنان خود گریزی هم به نشانههای رشد فاشیسم در جامعه ایران زد. اشاره او به تجمع اخیر عدهای از جوانان بر سر قبر کوروش و شعارهای نژادپرستانه آنها و ابراز نفرت به اعراب بود.»
این استاد جامعه شناسی در سخنان خود به این نکات اشاره نموده است:
– کریس هجز در مقاله «بدتر از آن چیزی است که فکرش را میکنید»، نوشتهشده در تاریخ ۱۱ نوامبر ۲۰۱۶، مینویسد: «چامسکی، شش سال پیش به من گفت وضعیت بسیار شبیه وضعیت دوره وایمار آلمان است. مردم آمریکا تا به حال خوشبخت بودهاند که رهبر کاریزماتیکی مثل جوزف مککارتی یا ریچارد نیکسون یا واعظان اوانجلیست ظهور نکردهاند».
– معاون آقای ترامپ، مایکل پنس، جزء اوانجلیستهاست؛ کسانی که نفرت از سیاهان، اسلام، کارگران مهاجر و ستایش کمپانیهای بزرگ جزء کارشان است؛ کسانی که راجعبه داعش کار میکنند، بهتر است راجعبه مشابهان آنها در دنیای مسیحی نیز کار کنند.
– از نظر نولیبرالها مناقشه فیلسوفان و متألهان مانند بازی کودکان است؛ تا زمانی که بازی مخل حقیقت مد نظر آنها نشود، اعتنایی به آن نمیکنند؛ اما اگر فیلسوفان به این حقیقت نگاهی انتقادی کنند، دشمن محسوب میشوند.
– با وجود آنکه معرفتشناسی نولیبرالی در تمامی دولتهای بعد از جنگ تحمیلی اعم از اعتدالی و اصولگرا و اصلاحطلب بوده است، فیلسوفان ایران التفاتی به این مطلب نکردهاند، زیرا گمان کردهاند اینها مسائلی اقتصادی است و اقتصاد ربطی به آنها ندارد.
جنجال، ترجیع بند سخنرانی های اخیر اباذری
این روزنامه در صفحه ۱۶ همچنین در گزارشی با عنوان «فلسفه: انتقادی یا جنجالی؟» سخنرانی یوسف اباذری در نشست روز جهانی فلسفه را سخنرانی جنجالی آن مراسم توصیف کرده و با طرح این پرسش که «آیا صرف حضور روشنفکر در عرصه عمومی قرین است با بدلشدن به چهرهای رسانهای؟» افزوده است: «عوامل مختلفی در کارند و تمرکز مطلق بر روانشناختی فردی نابسنده است؛ عواملی که عرصه عمومی را به تیغ دولبهای بدل میکند که هم میتواند بِبُرد و هم بِبُراند و به این اعتبار، نقد را در دام همان منطقی بیندازد که موضوع نقد است. اباذری بهدقت به ویژگی ساختاربخش این عوامل اشاره میکند: «اعتدال افراطی». آیا نقد او میتواند بیرون از این ویژگی ساختاری بایستد؟»
در بخشی از این نوشتار می خوانیم: «در طول تاریخ فلسفه، فیلسوفان بزرگ، نوشتن برای مخاطبان غیرآکادمیک را بخشی از کار اصلی خود میدانستند. سارتر و کامو هر دو مقالاتی درباره تأملات فلسفی و معاصر خود در روزنامهها مینوشتند؛ همینطور آرنت، هگل، جان استوارت میل و بسیاری متفکران دیگر. این سطح از مداخله کجا و آنچه امروز میگذرد کجا. فلسفه متهم است به برج عاجنشینی و بیتوجهی به آنچه در اطرافش میگذرد. نوشتن برای مخاطبان عام نهتنها وظیفه مدنی به حساب نمیآید بلکه بسیاری از دپارتمانهای فلسفه آن را بیارزش میدانند. این روند نه در ایران که در سرتاسر جهان یکسان است….»
نگارنده نامشخص این گزارش با باور به اینکه «خروج از دانشگاه و سخنگفتن با طیف گستردهتری از مردم مخاطرات خود را دارد» افزوده است: «حضور در عرصه عمومی نیازمند تلاشی آگاهانه برای تنزدن از منطق حاکم بر آن است. شاید مهمترین مخاطره درنظرگرفتن ذوق و سلیقه مخاطب و بدلشدن به چهرهای رسانهای باشد. انتقادیترین سخنان میتواند در بستری خاص بیاثرترین باشد، بستری که مختصاتش را-به بیان اباذری- «اعتدال افراطی» تعریف میکند.»
دیگر عناوین برگزیده «شرق» امروز:
کارتونی به مناسبت روز جهانی فلسفه
ترافیک آگهی های موسسات خیریه در شرق امروز