آموزش عالی افغانستان و جولان دانشگاه های تاسیسی عربستان و امارات
اعتماد در آخرین شماره هفته از سرمایه گذاری حکومت های تاسیس کننده داعش در افغانستان نوشته و در کنار مرور زندگی و آثار مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی، از گلایه مرحوم مؤذن زاده از صداوسیما یاد کرده است.
آموزش عالی افغانستان و جولان دانشگاه های تاسیسی عربستان و امارات
این روزنامه در صفحه ۱۱ یادداشت «فعالیت مذهبی – فرهنگی! ریاض و شیوخ نفتی در افغانستان» به قلم حمید هوشنگی، معاون خبری پیشین ایرنا را منتشر ساخته و با اشاره به چهار حمله تروریستی به شیعیان افغانستان در سال جاری نوشته است: «دامنه جنگهای فرقهای پس از خاورمیانه عربی، اینک به افغانستان نیز کشیده شده و متاسفانه دولت افغانستان واکنشی درخور به گسترش فرقهگرایی نشان نداده است.»
نگارنده با اشاره به سابقه شکل گیری قدرت آل سعود در عربستان و حکام امارات متحده عربی افزوده است: «عربستان و شیوخ نفتی عرب و به ویژه امارات، در چند سال اخیر علاوه بر تجهیز طالبان و داعش، به گسترش پایگاههای مذهبی و توسعه وهابیگری در افغانستان روی آورده و بودجههای سنگینی را به این مهم اختصاص دادهاند. در آبان ماه ۹۴ عبدالرحمان الغائب، سفیر ریاض در افغانستان اعلام کرد یک مرکز بزرگ اسلامی با بودجهای بیش از یکصد میلیون دلار در کابل ایجاد خواهد شد. برای ساخت «مرکز اسلامی ملک عبدالله» در تپه مرنجان کابل با وسعت ۱۱۹ هزار مترمربع، هیج محدودیت مالی نیست. در این مرکز که بیشتر مدرسینش از عربستان خواهند آمد، «دروس اسلامی» به دانشجویان و طلاب تدریس خواهد شد!
سفیر امارات در کابل نیز در دهم آبان ماه امسال اعلام کرد برای ساخت و توسعه «دانشگاه شیخ زاید» در ولایت خوست در شرق افغانستان بودجهای ۳۰ هزار دلاری تامین شده است. در این «دانشگاه!» که ۲۰ هزار دانشجو خواهد داشت، نیز قرار است طلاب و دانشجویان افغان آموزش ببینند. قابل توجه است که تاکنون ۸۰ خلبان و ۹۰۰ نظامی افغان نیز در امارات آموزش دیدهاند!
طبق گزارش خبرگزاریها به نقل از سفیر ریاض در کابل، در «ننگرهار» در شرق افغانستان و هممرز با پاکستان که از مراکز نشو و نمای داعش است، یک «دانشگاه بزرگ اسلامی» به وسعت ۲۰۰ هکتار در شهرک غازی اماناللهخان در حال ایجاد است. بودجه باورنکردنی ۵۰۰ میلیون دلاری آن را عربستان تامین کرده است. گویا این داستان سر دراز دارد.»
موسویاردبیلی، فقیه صبور
روزنامه اعتماد در صفحه ۱ نگاهی به زندگی سیاسی و دینی آیتاللهالعظمی عبدالکریم موسویاردبیلی انداخته و در گزارشی با عنوان «فقیه صبور» از همراهی متانت با رفتار این مرجع تقلید یاد کرده و با توصیف وی به عناون حلقه وصل یاران امام در سالیان اخیر، آورده است: «او ۷ سال پیش سکوت خود را میشکند و به انتقاد از برخی عملکردها برمیخیزد و چهار سال پیش و در پایان سال تحصیلی طلاب، عذرخواهی میکند، حلالیت میطلبد و میگوید «از کارهای کرده و نکرده خود نگرانم»….»
این گزارش با اشاره به پایان فعالیت سیاسی آیت الله موسوی اردبیلی در سال ۶۸ و همزمان با رحلت امام خمینی(ره)، تحویل تریبون امامت جمعه تهران، پنج سال پس از آغاز دوره رهبری جدید را یادآور شده و می افزاید: «سال ۷۳، بیماری او راه را برای ترک پایتخت و آغاز گوشهنشینی هموار میکند تا آیتالله موسویاردبیلی برای گذران باقیمانده عمر خود راهی قم شود. مجتهد ۶۴ ساله انقلابی، با ورود به قم صندوقچه اسرار نظام را در گوشهای گذاشته و قفل سکوت بر همه اتفاقات آن سالهای پر فراز و نشیب میزند. سالهایی با ناگفتههایی در پس خود که تنها میشد بنا بر جایگاه او در عالیترین مقام قضایی کشور به آن رسید…. با پایان یافتن فعالیت سیاسی اشتغالات جدیدى را در زمینههای تدریس و بحث و تحقیق و تاسیس و اداره دانشگاه مفید برعهده گرفتند. دانشگاهی که بسیاری معتقدند جایگاه روشنفکران دینی است و دست پروردههای آیتالله جایگاه ویژهای در کشور یافتند.
در بخش دیگری از این نوشتار به مقطع انتخابات ۸۸ اشاره شده و آمده است: «حوادث پس از انتخابات او را برای یکبار دیگر عازم تهران ساخت تا شاید کاری برای حل بحران کند؛ این سفر اگرچه بینتیجه ماند اما از آن پس بود که آیتالله موسویاردبیلی منعی برای بیان اظهارات خود نمیدید. او هر از چند گاهی در کلاس درس خود یا در دیدار با مقامات و چهرههای سیاسی نگرانیهای خود را عنوان میکرد، انتقاد میکرد و گاهی هم اعتراض….»
این روزنامه در صفحه یک، یادداشت مصطفی ایزدی، فعال سیاسی با عنوان «مرجع شجاع و اندیشمند زمانشناس» را نیز منتشر ساخته و در قسمتی از آن آورده است: «روزی از سالهای آخر عمر مرحوم آیتاللهالعظمی منتظری برای دیدن ایشان به روستای خاوه در اطراف قم رفته بودم، در محل سکونت ایشان حضرت آیتالله موسویاردبیلی هم – که برای دیدار با ایشان آمده بود- حضور داشت. گفتوگوی آن دو بزرگوار، خارج از درس و بحث علمی به قول معروف طلبگی بود؛ به اصطلاح عامیانه، گل میگفتند، گل میشنفتند. تصور کنید یک آیتالله آذری لطیفهگو و یک آیتالله اصفهانی حاضر بهجواب آن هم با طنز و لطیفه، چه مجلس دو سهنفره شادی را میگذراندند. برای من سخنان رد و بدل شده بین آن دو بزرگوار که هر کدام بیش از ۸۰ سال از عمر شریف و پربرکتشان گذشته بود، بسیار دلنشین و خاطرهانگیز بود.»
ایزدی معتقد است نگاه اصلاح طلبانه آیتالله العظمی موسویاردبیلی باعث شد که در ردیف رهبران اصلاح جامعه بایستد و از مراجع تقلید بزرگواری باشد که شرایط مملکت را فاصلهدار با اهداف و برنامههای اولیه انقلاب اسلامی برآورد کند.
روزنامه اعتماد همچنین در صفحه ۶ یادداشت های کوتاهی از قلم هاشم صباغیان، محسن غرویان، مرتضی الویری، سیدکاظم اکرمی و غلامرضا ظریفیان منتشر ساخته که در بخش هایی از آن، به این نکات اشاره شده است:
هاشم صباغیان:
– از اقدامات مفید ایشان میتوان به تاسیس دانشگاه مفید در شهر قم اشاره کرد. دانشگاهی که محل اجماع، تدریس و تحصیل عدهای از روحانیون و طلبههای روشنفکر است و انسانهایی اهل تحقیق در آن جمع شدهاند، یکی از اقدامات ارزشمند ایشان بود. تحصیلکردگان و اساتید این دانشگاه از اعتبار علمی بالایی برخوردار هستند که در واقع دستپرورده آیتالله موسویاردبیلی هستند.
محسن غرویان:
– آنچه بیش از همه در رفتار و شخصیت آیتالله موسویاردبیلی عیان است، روابط بسیار نزدیک ایشان با قشر روشنفکر دانشگاهی و دینی بود. زمینه فکری آیتالله موسویاردبیلی با علما و دانشمندان دینی و علمی بسیار همخوانی داشت که همین امر موجب شد ایشان با تاسیس دانشگاه مفید در شهر قم از اساتید حوزوی و دانشگاهی در رشتههای مختلف علمی و دینی بهره ببرند.
مرتضی الویری:
– در سالهای اخیر که گلهمندیهایی نزد برخی چهرههای سیاسی به وجود آمد، آیتالله موسویاردبیلی به عنوان سنگ صبور یاران انقلاب بوده و دفتر ایشان در قم، محل و مرجعی برای مراجعه یاران و دوستداران انقلاب اسلامی بوده است.
سیدکاظم اکرمی:
– در مدتی که افتخار حضور در کنار آیتالله موسویاردبیلی را داشتم، اظهارنظرات مختلف در خصوص موارد متعددی از ایشان دیدم و شنیدم. اظهاراتی کاملا مستدل که نشان از فقاهت و اجتهاد ایشان داشت.
غلامرضا ظریفیان:
– آنچه در خصوص ویژگیهای آیتالله موسویاردبیلی پنهان مانده است توجه و تخصص ایشان در مباحث اقتصادی بود. اینکه چگونه میتوان مسائل و مشکلات این حوزه را سامان بخشید و اقتصاد را به سمت توزیع عادلانه ثروت سوق دهد، از مواردی بود که به خوبی به آن میپرداختند.
همچنین در پیام های تسلیت صادر شده توسط شخصیت ها نیز بر این نکات تاکید شده است:
رهبر انقلاب: فعالیتهای فرهنگی و تاسیس دبیرستان و دانشگاه، صفحات مهمی از زندگی پربار این عالم بزرگوار را تشکیل میدهد.
رییسجمهوری: ایشان عمر پربرکت خود را با قبول مسوولیتهای خطیر سیاسی، اجتماعی و قضایی در قبل و پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، در مسیر ترویج آموزههای ناب دین مبین اسلام و استحکام نظام اسلامی گذراند و با مشی اعتدالی خود، دلهای بسیاری از جوانان و حقجویان جامعه را به بینش و منش اسلامی جذب کرد.
آیتالله هاشمیرفسنجانی: پس از رحلت امام(ره)، وقتی تصمیم به مراجعت به حوزه علمیه قم گرفت، به تربیت شاگردان، مخصوصا در سطوح عالی حوزه و تربیت دانشجویان در دانشگاه مفید همت گماشت و همزمان به خلق آثار ارزندهای پرداخت که یکی از سرمایههای ارزشمند فقه شیعه خواهند بود.
سید حسن خمینی: پس از رحلت امام، حضور پر قدرت ایشان در قم و در کسوت مرجعیت شیعیان، همواره مایه آرامش برای دوستان امام و ارادتمندان ایشان بود.
قدر سلیم را ندانستیم
اعتماد در صفحه ۱ یادداشت محمد باقر تمدن، خادم و مداح اهل بیت زیر عنوان «سلیم، مردی به اندازه ۶۰ سال خاطره» را در گرامیداشت یاد مرحود سلیم مؤذن زاده اردبیلی به چاپ رسانده و در بخشی از آن با یادآوری گلایههای این ذاکر اهل بیت از رسم زمانه و نامرادیهای برخی مسوولان آورده است: «او به خصوص از کم لطفیهای صدا و سیما که کمتر تمایل داشته و دارند تا اجراهای این استاد بیبدیل مداحی آذری زبان و سایر مداحان معروف آذری را پخش کنند، گلایه داشت. حتی میگفت اگر روزی خدمت رهبر معظم انقلاب برسم حتما از مدیران صدا و سیما گلایه خواهم کرد.»
نگارنده با توصیف آن مرحوم به عنوان انسانی نمونه و نظر کرده سرور و سالار شهیدان افزوده است: «حالا باید عاشقان اهل بیت، به جای سینه زدن در مراسمهایی که با حضور تعداد بیشماری از عزاداران اهل بیت و با نوای حاج سلیم برگزار میشد، دل به کاستهای برنامههای ضبط شده وی خوش کنند. ای کاش قدر این گوهر ناب حسینی را بیشتر میدانستیم و قدردانش بودیم. گوهری که شاید، سالها جهان، دیگر همتایش را نبیند و درک نکند.»
دیگر عناوین برگزیده «اعتماد» امروز:
رهبر انقلاب: برخی افراد در اوایل انقلاب اسلامی بسیار پرشور و انقلابی بودند اما اکنون در مقابل انقلاب قرار گرفتهاند، این افراد بهدلیل «نداشتن عمق دینی، حرکت بر اساس احساسات و همنشینی با زاویهداران با انقلاب»، فاصله زیادی از انقلاب اسلامی گرفتند و در نهایت در مقابل انقلاب ایستادند./ برخی تصور میکنند مردمسالاری دینی فقط شامل حضور در پای صندوقهای رای و انتخابات است در حالی که این موضوع، یکی از جلوههای مردمسالاری دینی است و معنی واقعی آن یعنی «مردم، سالارِ زندگی جامعه خود براساس دینِ اسلام»، هستند.