مصاحبه با رابرت مان دربارۀ اسلام و سیاست معاصر
رابرت مان، استاد بازنشسته دانشگاه لا تروب ملبورن معتقد است که ترویج تعدّد فرهنگی در استرالیا میتواند بهترین راه برای مبارزه با اسلامهراسی در استرالیا باشد. این استاد علوم سیاسی که روشنفکری عمومی در استرالیا به شمار میرود در مصاحبهای به بیان علل اسلامهراسی در اروپا، امریکا و استرالیا پرداخته است.
این سؤال پیچیدهای است و بستگی دارد که تا کجای تاریخ بخواهیم عقب برویم. تنش موجود بین اسلام و اروپای مسیحی به گذشتههای تاریخ بازمیگردد. در قرن هفدهم میلادی، لشکریان اسلام در حال محاصرۀ وین بودند و شکستی که خوردند، نقطۀ عطفی در تاریخ بود. پیش از آن نیز تاریخ طویلی از خصومتورزیها بین تمدّن اسلام و تمدّن اروپای مسیحی وجود داشته است.
دوم این که در دورۀ بعد، اروپا به لحاظ مادّی و نظامی قویتر شد. این همان دورهای است که بخش زیادی از جهان اسلام تحت استعمار اروپا قرار گرفت و به سبب بدرفتاری اروپا با مسلمانان، دشمنی و انزجار مسلمانان نسبت به غرب شعلهورتر شد.
در دوران معاصر نیز از زمان جنگ افغانستان به بعد شکل سیاست جهان تغییر کرد. امریکا مدّتی از فشار نیروهای مسلمان علیه اتّحاد شوروی در افغانستان حمایت میکرد. بعد از شکست شوروی، امریکاییها نیروهای خود را راهی خاورمیانه کردند. در این زمان بود که یک جنبش اسلامی افراطی، مبارزه با امریکا و اسرائیل را آغاز کرد و حملات یازده سپتامبر را صورت داد. این واقعه سیاست جهان را دستخوش تحوّل ساخت و منجر به جنگ امریکا با افغانستان و سپس عراق شد.
تمام اینها در افزایش و پیچیده شدن عداوتها بین جهان اسلام و جهان غرب نقش داشت.
آیا پیش از واقعۀ یازده سپتامبر، در استرالیا خصومتی نسبت به مسلمانان وجود داشت و آیا استرالیاییها آن زمان هم نسبت به مسلمانان احساس بیگانه بودن میکردند؟
در استرالیا نیز از دهۀ 1970 که مهاجران مسلمان، بهویژه مهاجران لبنانی وارد این کشور شدند بدگمانی به مسلمانان به وجود آمده بود. دولت هوارد نیز موجب شدّت گرفتن خصومتهای موجود نسبت به پناهندگان مسلمانی شد که درست پیش از یازده سپتامبر با قایق به این کشور وارد شده بودند. اما واقعۀ یازده سپتامبر بیش از پیش به تنشها و دشمنیها دامن زد.
آیا فکر میکنید که فرهنگ استرالیا دچار نوعی بیگانههراسی ذاتی است، یا در بعضی دورههای تاریخ به بازیچهای در دست بعضی دولتها تبدیل شده است؟
به نظر من استرالیا هم در قضیۀ اسلامهراسی از بقیۀ جهان غرب مستثنا نیست. نژادپرستی در استرالیا تاریخ روشن و متمایزی دارد. تاریخچۀ نژادپرستی در استرالیا دو وجهه دارد: یکی نحوۀ رفتار مردم استرالیا با جوامع بومی است که بهخودیخود داستانی باورنکردنی است و دیگری سیاست استبدادطلبانۀ سفیدپوستان استرالیا است که مهاجرین غیراروپایی را به کشور راه نمیدادند. این سیاست تا اوایل دهۀ 1970 پابرجا بود. لذا نژادپرستی و بدگمانی نسبت به بیگانگان در طول تاریخ در استرالیا مشاهده شده است.
اما در مورد اسلام باید گفت میزان اسلامهراسی در اروپا و حتّی امریکا از آنچه در استرالیا شاهد آنیم بیشتر است، خصوصاً با روی کار آمدن ترامپ، سطح اسلامهراسی در اروپا و آمریکا بیش از پیش شده است.
آیا فکر میکنید که این شانس را داشته باشیم که پیش از بدتر شدن اوضاع، بتوانیم جریان امور و روند اسلامهراسی را تغییر دهیم؟
من فکر میکنم که گوناگونی فرهنگی موجود در استرالیا تا حدّ زیادی سبب موفقیت این کشور است و ما جز در کانادا، در هیچجای دنیا شاهد چنین تنوّعی نیستیم.
بسیاری از مردم فکر میکنند که برنامۀ مهاجرت کلان در این کشور که از زمان جنگ جهانی دوم آغاز شده، بسیار موفقیتآمیز بوده است و دلیل آن تاحدّ زیادی همان تعدّد فرهنگی است. دلیل دیگر نیز آن است که مردم استرالیا به این که کشوری اهل رواداری و گوناگونی فرهنگی هستند افتخار میکنند.
لذا فکر میکنم خیلی مهم است که نسبت به خطرات اسلامهراسی هشیار باشیم. از طرف دیگر ما از امکانات لازم برای مقابله با اسلامهراسی برخوردار هستیم.
من احساس میکنم که آقای ولید علی به شخصیت معتمدی تبدیل شده است که میتواند بعضی از شکافهای موجود را برطرف کند، نظر شما چیست؟
به نظرم ولید علی انسان فوقالعادهای است؛ هم بسیار باهوش است، هم خیلی خوب با همۀ مردم ارتباط برقرار میکند و میتواند مسائل بسیار پیچیده را برایشان جابیندازد. در واقع ولید علی نماد تعدّد فرهنگی در استرالیاست. هم یک مسلمان متدیّن است، هم از قومیتی غیراروپایی است، هم حامی باشگاه فوتبال ریچموند است و هم در حوزۀ موسیقی راک، موزیسینی توانمند است. لذا میتوان وی را یکی از بهترین کسانی دانست که میتواند در اوضاع کنونی در رفع تنشها به ما کمک کند.