از داعش چه خواهد ماند؟
سه سال پیش ابوبکر البغدادی رهبر داعش در منبر مسجد النوری، مسجداعظم موصل ایستاد و تشکیل یک خلافت سنّی را اعلام کرد. بعد از آن قلمرو داعش گسترش پیدا کرد و سرزمینهایی از عراق و سوریه را تحت اشغال خود درآورد که وسعت آن تقریباً معادل وسعت بریتانیا بود. اما براساس گزارشها، اکنون داعش تقریباً 47% از سرزمینهای تحتاشغال خود را از دست داده است.
رامی خوری، استاد دانشگاه آمریکاییِ بیروت در پاسخ به الجزیره اظهار داشت: "ساختار داعش متلاشی شده، اما نیروهای تشکیلدهندۀ آن هنوز پابرجا هستند و به سمت بدتر شدن پیش میروند."
مشخّص نیست که داعش چگونه مجدّداً سرپای خود خواهد ایستاد، اما عدّهای معتقدند که اوضاع نابسامان اقتصادی و مناطق ناپایدار جنگزده شالودۀ خوبی برای ظهور دوبارۀ چنین گروههایی هستند.
خوری عنوان داشت که اگر بعضی از مشکلات منطقه مثل بیکاری، نقض حقوق بشر و سرکوبهای سیاسی حل و فصل نشود، ایدئولوژی داعش کماکان افراد محروم و کسانی را که راهی به حوزۀ سیاست ندارند جذب خود خواهد کرد.
خلافت خودخواندۀ داعش که از انشعابات القاعده در عراق است نقش بزرگی در دامن زدن به جنگ فرقهای در این کشور ایفا کرده است.
حملۀ آمریکا به خاک عراق در سال 2003 تأثیرات مخرّبی بر بافت اجتماعی و اقتصادی این کشور برجای گذاشت. آمریکا پس از خلع صدام حسین، دستور به انحلال ارتش عراق داد و حزب بعث سنّی را از حکومت منع کرد. لذا حدود چهارصدهزار تن از عراقیها که وابستۀ این حزب بودند شغل خود را از دست دادند.
منتقدان معتقدند با نخستوزیر شدن نوری المالکیِ شیعی که در دوران تصدّی خود اهلسنّت و کردها را به حاشیه راند، اشغال عراق توسّط آمریکا به یک جنگ فرقهای انجامید و باعث آواره شدن بیش از یک میلیون عراقی بین سالهای 2006 تا 2008 شد.
خلافت اسلامی عراق از بغداد بیرون رانده شد و به دومین شهر بزرگ عراق، یعنی موصل وارد شد و این شهر را به کانون عملیات خود مبدّل ساخت. در سالهای بعد، داعش دست به حملات مرگبار بسیاری در بغداد و حوالی آن زد.
در سال 2012 بغدادی به وابستگان خود دستور داد که انشعابی از داعش را در منطقۀ شمالشرق سوریه که درگیر جنگ داخلی بود راهاندازی کنند. این انشعاب در ابتدا تحتعنوان جبههالنصره به رهبری ابومحمد الجولانی شناخته شد. اما وقتی بغدادی انحلال جبههالنصره و ادغام آن با داعش را اعلام کرد، جولانی از دستور سرباز زد و بین این دو گروه تفرقه ایجاد شد.
در سه دهۀ گذشته، خلافت خودخواندۀ داعش تلاش کرد کشوری با چندین کانون شهریِ مختلف به وجود آورد. داعش سعی کرد حضور خود را در مناطق محروم، آسیبپذیر و جنگزده تثبیت کند.
به گفتۀ یکی از تحلیلگران خاورمیانه، به نام آقای کولومب استرک، داعش تنها یکی از مظاهر ایدئولوژیای است که چندین دهه است وجود داشته است… "بدیهی است که همین ایدئولوژی مجدّداً ظهور پیدا خواهد کرد. تعارضات فرقهای موجود در عراق و سوریه که رقابت میان ایران و عربستان به آن دامن میزند موجب قدرت گرفتن ایدئولوژی جهادگرایان سنّی میشود."
جنگهای داخلی سوریه نیز زمینه را برای توسعۀ داعش در این کشور مهیّا کرده است.
به گفتۀ استرک، با شکست نظامی داعش، این خلأ توسط دیگر گروههای مشابه، بهویژه انشعابهای دیگرِ القاعده پر خواهد شد… برای عربهای اهلسنّتِ عراق که شیعه بودنِ دولت و افزایش قدرت ایران در این کشور موجب به حاشیه راندن آنها شده است، پیوستن به این گروهها جایگزین جذّابی برای داعش به شمار میرود.
میتوان انتظار داشت که تا پایان سال داعش با شکست کامل نظامی مواجه شود، هرچند پیشبینی گامهای بعدی داعش کار دشواری است.
در حال حاضر یکی از چالشهای موجود توانایی نهادهای دولتی مبنی بر حکومت بر مناطقی است که در سه سال گذشته از چنگال داعش بیرون آورده شده است.
تحلیلگران معتقدند که پایان حکومت ارضیِ این خلافت خودخوانده به منزلۀ پایان کار داعش نیست. به گفتۀ پرفسور رانج علاءالدین، از اعضای میهمان «مؤسسۀ بروکینگز» در دوحه، احتمال دارد داعش به گروههای مختلفی منشعب شود یا به دیگر گروههای افراطی بپیوندد که در این صورت نیروهای امنیتی با چالشی جدّی روبرو خواهند شد. در حال حاضر هیچ استراتژی یا چارچوب سیاسی و بشردوستانهای برای دوران پس از شکست داعش پیشبینی نشده است.