شهلا اعزازی: مردم به دنبال زندگی مدرن میروند
یک جامعه شناس با اشاره به اینکه سرمنشأ تمام آسیبهای اجتماعی، تفاوت طرز تفکرهاست، گفت: مردم به دنبال زندگی مدرن میروند و میخواهند از زندگی خود لذت ببرند.
به گزارش ایسنا، دکتر شهلا اعزازی در نشست نخبگان آسیبهای اجتماعی که امروز سه شنبه با موضوع «تقویت هویت فرهنگی و کاهش آسیبهای اجتماعی» افزود: جامعه قرن 20 به شدت دچار تغییر شده و این تغییر در قرن 21 تشدید شده است. جامعه ایران نیز متاثر از این تغییرات بوده است.
وی اظهار کرد: در ایران تکثر فرهنگی همراه با شیوهها و سبکهای متفاوت فرهنگی وجود دارد و در هویت فردی و تاریخی ملت ایران معلمان مقصر نیستند، بلکه سیستم آموزشی و مطالب آموزشی ما در ایران دخیل است.
اعزازی با بیان اینکه سرمنشاء آسیبهای اجتماعی، تفاوت دیدگاه است، افزود: جامعهشناسان معتقدند ازدواج زودرس یک آسیب وحشتناک اجتماعی است، اما قانون میگوید سن ازدواج دختران، سن بلوغ است.
این جامعهشناس با بیان اینکه طلاق یک آسیب اجتماعی نیست، بلکه یک راهحل است ادامه داد: ما میگوییم زن و مرد در خانواده حقوق برابر داشته باشند و اگر این گونه نباشد، خانواده از بین میرود و حق طلاق با زوجین است، اما قانون میگوید حق طلاق فقط با آقایان است.
اعزازی با بیان اینکه آسیبهای اجتماعی را باید به درستی تشویق داد و با مفاهیم جدید بررسی کرد، افزود: این امر طبیعی است که نسل جوان زبان خاص خود را داشته باشند و در تمام دنیا نیز مرسوم است. همچنین میتوان جلوی آن را گرفت، اما نباید مهر رد به آن زد.
این جامعهشناس در پایان گفت: باید قبول داشته باشیم جامعه ایران در حال گذار است و یکسری مسائل از فرم قابل قبول به وجود خواهد آمد.
یک جامعه شناس با اشاره به اینکه سرمنشأ تمام آسیبهای اجتماعی، تفاوت طرز تفکرهاست، گفت: مردم به دنبال زندگی مدرن میروند و میخواهند از زندگی خود لذت ببرند.
سلام. ممنون از سایت جالبتون. خدا به شما توفیق دهد. امیدوارم بیش از آن که به دین کمک می کنیم تیشه به ریشه آن نزنیم. دوست یا دوستان عزیز گرداننده سایت. بدیهی است که احکام و قوانین موجود مبتنی بر فقه اسلامی دچار اشکالات و نواقصی است و هیچ سیستم حقوقی از اشکال و نقص مبرا نیست. سوال من این است که نقل قول شما از خانم دکتر شهلال اعزازی چه کمکی به فهم دین می کند؟ آیا ایشان دین شناس است؟ این واقعیت که مردم دنبال زندگی مدرن می روند، نسبتش با دین چیست؟ اینکه قانون حق طلاق را به مرد داده و جامعه شناسان معترض اند، ناشی از کج اندیشی و کج فهمی قانون گذاران نسبت به دین است، یا ناشی از کج اندیشی و کج فهمی جامعه شناسان نسبت به دین؟ آیا در جوامعی که حقوق زن و مرد از دید جامعه شناسان برابر است،و حق طلاق به دست زوجین است که به قول ایشان «و اگر این گونه نباشد، خانواده از بین میرود» خانواده از بین نرفته و مضمحل نیست؟ مگر خود این جامعه شناسان به زوال بنیان خانواده در آن جوامع حکم نمی کنند؟به نظرم اگر بحثها از زبان کارشناسان دینی مطرح شود، یا گفتگوهایی در این موضوعات بین کارشناسان دین و جامعه شناسان صورت بگیرد، مفید فایده تر است. اینکه ما یا جامعه از یک چیزی خوشمان نمی آید، لزوما دلیلی بر خرافی بودن آن نیست.حلول ماه رمضان مبارکیاحق