قتل‌عام در روستای تولا تولی؛ خاطرات تلخ اهالی روهینگیا از حملات دهشت‌زای ارتش میانمار

اولیور هولمز


این رودخانۀ پرجوش و خروش بود که سرنوشت ساکنین تولا تولی را رقم می‌زد. آب‌های رودخانه که از سه جانب دور این روستای دورافتاده چنبره زده بود باعث شد سربازان برمه‌ای بتوانند مردم را در ساحل شنی رودخانه به دام بیاندازند. تعدادی از اهالی روستا همانجا مورد شلیک گلوله قرار گرفتند و عدّه‌ای نیز در حالی که سعی در فرار داشتند در جریان رود غرق شدند.

زهیر احمد وحشت‌زده به آن سوی رود گریخت، در جنگل‌ مخفی شد و از آنجا با چشمانی خون‌گرفته نظاره‌گر آخرین لحظات زندگی خانواده‌اش شد.

احمد در مصاحبه‌ای که یک هفته بعد از این ماجرا در اردوگاه پناهندگان در بنگلادش داشت تعریف کرد که چگونه ارتش میانمار بزرگسالان و نوجوانان را هدف گلوله قرار دادند و کودکان کم سنّ و سال، از جمله دختر شش ماهۀ او را در آب رود پرتاب کردند.

تاکنون بیش از 160000 نفر از اقلیت قومیِ 1.1 میلیونی روهینگیا به بنگلادش فرار کرده‌اند و حال از برنامۀ میانمار برای پاکسازی قومی تعریف می‌کنند.

گاردین در مصاحبه‌هایی که با بیش از دوازده روهینگیایی اهل روستای تولا تولی داشت، از ماجرای کشتار خیل مردم روهینگیا توسط نیروهای مسلّح میانمار در تاریخ سی‌ام اوت سال جاری خبردار شد.

کسانی که موفّق به فرار شده بودند به سمت تپه‌ها در غرب گریخته و راهیِ سفری سه‌روزه به مقصد بنگلادش شده بودند. اما باقی اهالی روستا همگی در یک گور دسته‌جمعی دفن شدند.
میانمار که اکثریت جمعیت آن بودایی هستند راه ورود به منطقۀ تولا تولی را بسته است و این یعنی گاردین نمی‌تواند مستقلّاً صحت و سقم اظهارات روستاییان را اثبات کند. اما بسیاری از مصاحبه‌ها به ‌طور جداگانه ظرف دو روز انجام شد و روستاییان بدون این که از سخنان یکدیگر اطّلاعی داشته باشند، همگی حرف‌های مشابهی ‌زدند.

ماجرای تولا تولی ماجرای وحشتناکی است، اما فقط منحصر به این روستا نیست. ارتش در تلافی اقدام یک گروه جنگجوی روهینگیایی که در 25 ماه اوت به سبک چریکی از کمینگاه حمله کرده بودند، ضدّحملۀ بزرگی در ایالت راخین ترتیب داد.

بسیاری از روهینگیایی‌ها پیش از آن فرار کرده بودند. درگیری‌های همگانی‌ای که در ایالت راخین بین اهالی روهینگیا و بودایی‌ها رخ داد، باعث شد در سال 2012، 140000 نفر از روهینگیایی‌ها خانه‌های خود را ترک کنند. از آن زمان تا به امروز، هزاران نفر در دریا یا در اردوگاه‌های جنگلی که توسط قاچاقچیان انسان گردانده می‌شود جان خود را از دست داده‌اند.

امسال سازمان ملل گزارشی منتشر کرد که در آن جزئیات اتّفاقاتی که برای بازماندگان روستا رخ داده ثبت شده است. در این گزارش کشتارهای جمعی و تجاوزهای گروهی نیروهای مسلّح شرح داده شده و به عنوان جرائمی ضدّانسانی از آنها یاد شده است.

موج کنونی خشونت‌ها به بدترین حالت خود رسیده و بنا به اظهارات گروه‌های حقوق‌بشر، ممکن است این خشونت‌ها آخرین برنامۀ میانمار برای خلاص شدن از روهینگیایی‌ها باشد. ماهواره‌ها تصاویری از روستاهایی ضبط کرده‌اند که به طور کامل سوزانده شده و چیزی از آنها باقی نمانده است.

در این منطقه جلوی تمام اقدامات امدادرسانی سازمان ملل گرفته شده است. کابینۀ آنگ سان سوچی در توجیه این اقدامات، عنوان داشته که در حال مبارزه با «تروریست‌های افراط‌گرایی» است که روستاهای خود را به آتش می‌کشند. همچنین گزارش‌هایی از حملات وحشیانۀ مبارزین روهینگیایی علیه هندوها و بودایی‌ها در راخین منتشر شده و ادّعا شده که حدود 26000 غیرمسلمان در گیرودار این درگیری‌ها آواره شده‌اند.

خالد حسین، کارگر 29 ساله
طبق اظهارات حسین، سه روز پیش از قتل‌عام، حدود 90 سرباز به چند صد افراد ساکن در روستا دستور دادند که به منطقه‌ای در شرق روستا بروند؛ جایی که اهالی محل به خاطر زمین بایرش، آن را «شن‌زار» می‌خوانند.

حسین می‌گوید: "رهبر سربازها دو ستاره بر روی شانه‌اش داشت. او به ما گفت روستانشینان شایعه‌پراکنی می‌کنند که سربازان در راخین مردم را می‌کشند. اما شما باید همگی به فعالیت کشاورزی و ماهی‌گیریِ خود ادامه دهید. تنها چیزی که ما از شما می‌خواهیم این است که اگر سربازان را دیدید فرار نکنید. چون اگر فرار کنید شلیک خواهند کرد."

"پس از سخنرانی، سربازان از خانه‌ای به خانۀ دیگر رفتند. چند تن از اهالی بودایی راخین نیز همراه آنها بودند و هر چیز ارزشمندی را که پیدا می‌کردند با خود می‌بردند: طلا، پول، لباس، سیب‌زمینی و برنج. سربازان خانه‌های سه یا چهار نفر را که به ادّعای آنها شایعه‌پراکنی کرده بودند از بین بردند. آنها دنبال مبارزین می‌گشتند. بودایی‌ها آنها گفته بودند که مبارزین در روستا هستند، اما خبری از آنها نبود."

پتام علی، 30 ساله، توزیع‌کنندۀ برنج
یک روز پیش از حمله، اهالی روستایی در آن سوی رودخانه به نام «دوال تولی» عرض رودخانه را شنا کردند تا خود را از چنگ ارتش نجات دهند. به گفتۀ پتام علی که تعدادی از آوارگان را در خانه‌اش پناه داده است، بیش از ده نفر جان خود را در رودخانه از دست دادند. آنها از آن سوی رودخانه سوختن روستایشان را تماشا می‌کردند.
روز بعد، ساعت 3:30 صبح بود که علی صدای تیراندازی شنید، اما از جهت صدا مطمئن نبود.

"من در شمال روستا زندگی می‌کنم. ارتش از رودخانه عبور کرده بود و از بالای روستا به سمت ما می‌آمد. به سمت جنگل دویدم و پس از این که نیروهای ارتش را دیدم، نزد خانواده‌ام بازگشتم تا همه را جمع کنم و فرار کنیم. اما مادربزرگم پیرتر از آن بود که بتواند پابه‌پای ما بدود. ما رفتیم و از جنگل دیدیم که خانه‌مان را به آتش کشیدند. خانۀ ما اولین خانه در تولا تولی بود که سوزانده شد.

سربازها از نارنجک‌های موشکی استفاده می‌کردند و با کبریت خانه‌ها را آتش می‌زدند. همین که آنها رفتند، به سمت روستا برگشتم. همۀ خانه‌ها را آتش زده بودند. در جاده هم پیرمردی از آشنایان را دیدم که به ضرب گلوله کشته شده بود."

علی در ویرانه‌های خانه‌اش با جنازۀ سربریده و سوختۀ مادربزرگش، رقیه بانو مواجه شد.

کبیر احمد، 65 ساله، شالیکار
"نیروهای ارتش میانمار تعدادی از اهالی روستا را جمع کردند و به آنها گفتند بروید. بعد به آنها شلیک کردند و جنازه‌هایشان را آتش زدند."

محمد ادریس، 35 ساله
"در بنگلادش پناهندگانی که از تولا تولی آمده‌اند، روی تپه‌ها خیمه‌هایی برای خود درست کرده‌اند. هزاران تن از روهینگیایی‌ها درختان را بریده و زمین گلی را هموار کرده‌اند و با استفاده از چوب درختان و پارچۀ عایق سیاه چادرهایی علم کرده‌اند. آنها همگی گرسنه هستند، سیل مردم به سمت کامیون‌هایی که در مساجد محل لباس و غذا توزیع می‌کنند یورش می‌برند. بچّه‌ها در چادرها روی گل می‌خوابند و پدرومادرها نگرانند که نکند به آنفلونزا یا اسهال مبتلا شوند. آوارگان تولا تولی موقع بارش باران در فضای باز دوش می‌گیرند و زنان و کودکان در کنار چادرها قابلمه می‌گیرند و آب جمع می‌کنند."

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.