رستاخیز و شمایلنمایی حضرت عباس
مهدی فردوسی مشهدی
چهارمین مُحرَم پس از تولید فیلم «رستاخیز» یا همان «حسین؛ آنکه گفت: نه» فرامیرسد؛ فیلمی که هشت سیمرغ بلورین دارد، اما جواز نمایش ندارد. مشکل ممنوعیت نمایش این فیلم، چیزی است به نام «شمایلنُمایی» که آن را در قیاس با «شمایلنگاری» ساختهام. شمایلنگاری از شاخهها یا گونههای نگارگری است؛ چنانکه خوشنویسی و طراحی و تصویرگری و صفحهآرایی از دیگر شاخههای آن (به معنای عامَش) به شمار میروند.
شمایل (جمع شمال و شمله) نخست بر «خوی» و «خصلت» آدمی دلالت میکرد و بعدها درباره «روی» و «صورت» او، به کار فت. بنابراین، یکی از معانی اصطلاح تخصصی شمایلنگاری، ترسیم چهره انسانها بهویژه قدیسان است که از هنر مسیحی سدههای میانی اروپای شرقی سرچشمه میگیرد. شمایل، تمثالی بود که پیشَش نماز میگزاردند. پیامبر اسلام هنگامه فتح مکه، دیوارنگارههای بیزانسی خانه خدا را از میان بُرد، اما شمایل مریم عَذرا و عیسای کودک را از آن میان جدا کرد.
فقیهان مسلمان تصویرسازی را کمابیش پذیرفتند؛ یعنی تصویر مستوی غیر دینی را (مشروط به اینکه نقشِ خدا و سیمای پیامبرش نباشد)، با اغماض نگریستند، اما منزلت شمایلنگاری نزد مسلمانان، هرگز به پایه این هنر نزد مسیحیان نرسید [1]. نخستین شمایل پیامبر اسلام و علی بنابیطالب (ع) در آغاز سده هشتم قمری در قالب نسخههای مصوَر کتابهای تاریخی آمده و این سنت تا امروز مانده؛ چنانکه نمایشگاههایی برای عرضه شمایل امامان شیعه برگزار شده است [2].
هنگامی که تصویرهای ساکن نقاشیها متحرک شدند و پدیده سینما متولد شد (کمتر از 150 سال پیش)، قدیسان هم به سینما رفتند؛ چنانکه چهره نوح در «کِشتی نوح» (ساخته 1928 م) نمایان شد. سنت مسیحی، شمایلنُمایی قدیسان را زود پذیرفت، اما سنت اسلامی هنوز در اینباره یکدست نیست. برای نمونه، پس از پخش مجموعه «الفاروق عمَر» در شبکه «MBC» عربستان (2012 م)، نخستین معترضان به شمایلنماییِ خلفای راشدین، برخی از مُفتیهای خود عربستان بودند. اختلافات درباره نمایش «رستاخیز» نیز اندک نیست:
1. احمدرضا درویش گفته است: «من درباره ائمه بهویژه سید الشهداء احساس غیرت کردم و به ساخت این فیلم پرداختم» (اینجا).
2.آیتالله حسین وحید خراسانی از نشان دادن شمایل حضرت عباس (ع) در این فیلم ناخرسند است و دیدن آن را مُجاز نمیداند (اینجا).
3. مرحوم علیاکبر هاشمیرفسنجانی نمایش و دیدن این فیلم را «بلا مانع» دانسته بود (اینجا).
4. علی جنتی گفته است: «بارها گفتهام فیلم رستاخیز از نظر محتوا مشکلی ندارد و حتی این فیلم در چند کشور نیز اکران شده و اکنون نیز در هر کشوری بخواهد میتواند به زبانهای دیگر دوبله و اکران شود، [اما] فتوای مراجع بر این است که جایز نیست چهره ائمه در فیلم نشان داده شود» (اینجا).
5. آیتالله علی خامنهای درباره جواز صورتگری یا صحنهسازیِ زندگانی قدیسان بر پرده سینما گفته است: «اگر مستلزم توهین یا نسبت باطلی به آن حضرات (علیهم السلام) نباشد، فی نفسه اشکال ندارد» [3] (اینجا و اینجا).
فهرست دیدگاهها در اینباره چنان بلند است که کار را به شورای «حَکَمیت» کشاند و هنوز خبری از نتیجه، نرسیده است (اینجا).
مشکل اصلی رستاخیز از دید مخالفان نمایش آن، شمایلنمایی عباس بنعلی (ع) و علی بنحسین (ع) است. آنان خودِ شمایلنمایی را موهِن میدانند، اما به شمایلنمایی حضرات ابراهیم (ع) و عیسی (ع)، چنین اعتراض نکردهاند. گویی شمایلنمایی از دید آنان به «تقدسزدایی» میانجامد، اما نه تقدسزدایی از ابراهیم خلیل، بلکه از امامان و امامزادگان برجسته.
جواز شمایلنمایی به شرط موهِن نبودنش؛ یعنی ارجاع داوری به عُرف و حل مشکل به شیوهای جامعهشناختی، اما مشکل روانشناختی است نه جامعهشناختی؛ زیرا مخالفان، شمایلنماییِ ابراهیم (ع) را با قداست او سازگار مییابند، اما دوست نمیدارند صورت امامزادگانِ برجسته عادی شود و هاله تقدسِشان بدرَد، بلکه باید پوشیده باشند تا مقدس بمانند. عواطف دینی مسیحیانی که برمیتابند بازیگر فیلم «نوح» همان بازیگر «محرمانه لُسآنجلس»، «گلادیاتور» و «مرد سیندرلایی» باشد؛ حتی عواطف دینی مسلمانانی که مُحرم امسال، رستاخیز را خواهند دید (اینجا)، با عواطف دینی مخالفان نمایش رستاخیز در ایران متفاوت است.
باری، چنانکه شمایلنگاری به قداستزدایی نمیانجامد، شمایلنُمایی هم از قداست قدیسان نمیکاهد، اما الگوی ذهنی و عواطف مذهبی، با تمرین تغییر میپذیرد.
پانوشتها
[1] تیتوس بورکهارت، هنر مقدس، ص 153.
[2] برای نمونه، نمایشگاهی برای نمایش شمایل علی بنابیطالب (ع) و «پنج تن آل عبا» در کاخ موزه صاحبقرانیه برگزار شد (79/10/03).
[3] علی حسینی خامنهای، اجوبه الاستفتائات، ج 2، ص 38، س 1196.
کانال نویسنده: