نقش دین در اشاعۀ ترس و وحشت
نارایان میترا
همواره در جهان شاهد رویدادهای تلخ و وحشتآور بودهایم و متأسفانه این روزها به نظر میرسد که گویا حوادث ناگوار بیش از پیش دامنگیر کشورهای مختلف جهان شده است.
اما همیشه این پرسش مطرح بوده که در این اوضاع دردآور و آزاردهنده، دین چه نقشی ایفا میکند و آیا میتواند صلح و آرامش را برای جهانیان به ارمغان بیاورد؟ یا این که دین خود نیز خاستگاه خشونت و مصیبت است؟
کشمکشهای مذهبی در اقصینقاط جهان سبب بروز مشکلات نوظهوری شده و باعث شده از خود بپرسیم که نقش دین در عرصۀ سیاست بینالملل چیست؟ در این رابطه، در میان اندیشمندان یک دوگانگی دیده میشود؛ عدّهای معتقدند دین سببساز بروز جنگ است و بعضی بر این باورند که دین صلح و آرامش را به ارمغان میآورد. عدّهای دیگر نیز معتقدند دینِ «حقیقی» صلحآمیز است و این صورتِ انحرافی دین است که منجر به بروز خشونت میشود.
نظریۀ بحثبرانگیز و بدنامی وجود دارد که مدّعی است دین ویژگیِ محوری تمدّن و موتور محرّک خشونت است.
این پرسش متناقضنما همچنان مطرح است که چرا دین خاستگاه کشمکش و درگیری است؟
چارلز کیمبال در کتاب «آنگاه که دین شر میشود»، دربارۀ دین مینویسد: "دین زمینهساز بروز طیف متنوّعی از بینشها، اندیشهها، فعالیتها، باورها و تجربیات است که بعضی مثبت و بعضی منفی هستند."
کیمبال میگوید وقتی فرد اعتقادات مذهبی خود را حقیقت مطلق محسوب میکند، این احتمال وجود دارد که خود را نمایندۀ خداوند تلقّی کند. لذا شهامت و جرأت پیدا میکند که به اسم دین، دست به رفتارهای خشونتآمیز و مخرّب بیالاید.
بعضی از اندیشمندان دیگر نیز مدّعیاند که دین مستعدّ ایجاد تضاد و کشاکش است، چراکه تعصّباتی غیرمنطقی را در انسان به وجود میآورد.
در سالهای گذشته، این تمایل بیش از پیش در میان اندیشمندان به وجود آمده که بررسی کنند چگونه دین میتواند خاستگاه صلح و آرامش باشد و در رفع منازعات و کشمکشها نقش ایفا کند.
اسکات اپلبایِ تاریخدان میگوید دین رو رویه دارد. دین دارویی نیرومند است، اما نیروی محرّکِ آن هم میتواند در خدمت صلح مورداستفاده قرار گیرد و هم در خدمت خشونت. از طرف دیگر، غیرت و شور مذهبی (سرسپردگی مهارنشده نسبت به مذهب) لزوماً منجر به اعمال خشونت نمیشود.
اما سؤال اصلی این است: دین چگونه میتواند صلح به وجود آورد؟
با تحلیل نظریههایی که در رابطه با خشونت دینی مطرح شده، میتوان به استراتژیهایی برای فعالسازیِ صبغۀ صلحآفرینی ادیان دست پیدا کرد و راهکارهای بسیاری برای مبدّل ساختن دین به یک عامل صلحآفرین پیشنهاد کرد.
راهکار نخست آن است که گفتگوی میان ادیان ترویج شود و افزایش پیدا کند.
دومین راهکار پشتیبانی از توسعۀ اقتصادی، بهویژه به نفع فقرا و محرومان در جوامع دینی است.
و راهکار سوم تقویت دموکراسی در سطح ملّی و محلّی است.
خود خواهان و خود پرستان ، هیچوقت اعتراف نمیکنند ، بلکه نام های فریبنده ای برای خود به کار می برند. چه نامهای دینی وچه غیر دینی مانند مدرنیته ، روشنفکری ، و……..لازم به تذکر است که شرک کفر و نفاق ، هرسه بر ضد دین هستند.