در حالی که ملّت امریکا همچنان از حادثۀ مرگبارترین «تیراندازی کور» در تاریخ معاصر آمریکا در شوک به سر میبرد، میبینیم که رسانهها سعی دارند استفن پدوک را به نحوی متفاوت از دیگر تیراندازانِ مشابه بازنمایی کنند.
به گزارش دینآنلاین، هافینگتون پست در نوشتهای انتقادی به قلم سارا رویز گراسمن آورده است: اسفتن پدوک مرد 64 سالهای بود که در روز یکشنبه جماعت حاضر در کنسرت لاسوگاس را هدف گلوله قرار داد و موجب کشته شدن 59 نفر و زخمی شدن بیش از پانصد نفر شد. پس از آن، مأمورین جنازۀ او را در کنار انباری از اسلحه در اتاق هتل پیدا کردند. اما حالا رسانهها به جای اینکه بگویند پدوک مصداقی از معضلاتِ سیستماتیکِ خشونتهای سفیدپوستان در امریکاست، وی را فردی موسیقیدوست و تنها توصیف میکنند که با تیراندازان دیگری که مردم را آماج گلولههای خود قرار میدهند فرق دارد!
ابراهیم هوپر، سخنگوی شورای روابط اسلام و امریکا در پاسخ به هافینگتونپست عنوان داشت اگر این حادثه ارتباطی با اسلام و مسلمانان داشت، طور دیگری آن را بازنمایی میکردند. بلافاصله آن را تروریسم داخلی یا حتّی بینالمللی میخواندند. در آن صورت، تیراندازی را یک جنایت فردی تلقّی نمیکردند، بلکه به کلّ جامعۀ مسلمانان یا دین اسلام وصل میکردند و تعمیم میبخشیدند.
سیاست یک بام و دو هوا میان جانیان سفیدپوست و دیگران
1. اغلب به ویژگیهای فردیِ جانیان سفیدپوست پرداخته میشود
کمتر از 12 ساعت پس از تیراندازی لاسوگاس، «واشنگتنپست» تیتر زد پدوک اهل قمار و موسیقی کانتری بود و زندگی آرام و به دور از جنجالی داشت. این در حالی است که معمولاً به ویژگیهای فردی تیراندازان مسلمان یا رنگینپوست اشارهای نمیشود. وقتی یک سیاهپوستِ غیرمسلّح کشته میشود، اولین چیزی که رسانهها دربارۀ او میگویند بدیهای آن شخص است. اما وقتی یک سفیدپوست دیگران را سلّاخی میکند، از علاقهمندیهای او حرف میزنند!
رسانهها دربارۀ پدوک نوشتند او با تیراندازان دیگر فرق داشت، چون سابقۀ جنایی نداشت. در حالی که اصلاً این چنین نیست و اکثر تروریستهای داخلی امریکا سفیدپوست هستند.
2. جانیان سفیدپوست معمولاً افرادی تنها تصویر میشوند که مبتلا به اختلالات روانی هستند
درست چند ساعت پس از حادثۀ تیراندازی، رسانهها پدوک را فردی تنها و منزوی خواندند که هیچ ارتباطی با گروه یا نهاد دیگری نداشته است. آنها میخواهند این گونه القا کنند که جانیان سفیدپوست جزئی از یک گروه بزرگتر نیستند.
اما اگر مسلمانان مرتکب اقدامات خشونتآمیز شوند، منتقدان معمولاً دین اسلام را ریشۀ معضل میخوانند. اگر یک مسلمان این کار را بکند، کلّ دین اسلام زیر سؤال میرود. اگر جانی یک سیاهپوست باشد، کلّ نژاد سیاهان گناهکار قلمداد میشود، اما اگر جانی سفیدپوست باشد، به عنوان یک شخص تنها یا دچار اختلال روانی معرّفی میشود که نیاز به ترحّم دارد!
ترامپ و شهردار لاسوگاس نیز پدوک را یک دیوانه خواندند. شاید بعضی از جانیان دچار بیماری روانی باشند، اما اگر همیشه جانیان سفیدپوست را بیمار روانی عنوان کنیم، از یک طرف آنها را به خاطر عملکردشان تبرئه میکنیم و از طرف دیگر مانع از آن میشویم که راهحلّ مناسبی برای رفع معضلِ جنایات سفیدپوستان پیدا شود.
3. قاتلان سفیدپوست هیچوقت برچسب «تروریست» نمیخورند
حادثۀ روز یکشنبه موجب ایجاد ترس و وحشت در میان هزاران تن از مردم شد، اما کسی پدوک را تروریست (به معنی کسی که با انگیزههای سیاسی یا ایدئولوژی ایجاد رعب و وحشت میکند) نخواند. چرا؟ چون او یک سفیدپوست بود. اما اگر رنگین پوست یا خصوصاً مسلمان بود، بیشک بدون این که انگیزههای او از این اقدام را بررسی کنند، برچسب تروریست بر پیشانیاش میچسباندند.
4. آدمکشهای سفیدپوست معمولاً از رئیسجمهور مجوّز میگیرند
دونالد ترامپ حملۀ روز یکشنبه را عملی شرورانه خواند و در توئیتر به قربانیان و خانوادههایشان تسلیت گفت. اما در مواردی که مشابهِ همین جنایت توسط مسلمانان صورت گرفته، واکنش ترامپ بسیار متفاوت بوده است. وی حملات مسلمانان را «حملات تروریستی» و «غیرقابلتحمّل» میخواند و خواستار ممنوعیت ورود مسلمانان به خاک آمریکا میشود. اما هنگامی که سفیدپوستان آمریکایی دست به چنین جنایاتی میزنند، صرفاً برچسب «دیوانه» به آنها میزند و احساس نمیکند که نیاز به اقدام متقابل یا تغییر روش وجود داشته باشد!