پانصدمین سالگرد اصلاحات دینی در مسیحیت

فاطمه توفیقی

ما امروز نمی‌توانیم تصور کنیم که در صورت پیش نیامدن اتفاقی مهم در سال ۱۵۱۷، تاریخ غرب چگونه رقم می‌خورد. گفته می‌شود که کشیشی به نام مارتین لوتر بیانیه‌ای مشتمل بر ۹۵ ماده در انتقاد از فساد فزاینده کلیسا را بر در کلیسایی در ویتنبرگ آلمان کوبید. هرچند به نظر بسیاری از تاریخ‌نگاران این بخش از ماجرا احتمالاً افسانه‌ای بیش نیست، این بیانیه انتقادی مقدمه‌ای برای تحولات جدی در وضع اجتماعی و سیاسی و فرهنگی شد.

لوتر تنها کسی نبود که از فساد کلیسا انتقاد کرد. پیش از او انتقادها به اعدام و سرکوب انجامیدند. اما شرایط سیاسی و اجتماعی با لوتر یار شد و جنبش اصلاحات دینی در مسیحیت (مشهور به پروتستانتیسم) آغاز شد. البته خود لوتر هم در ابتدا قصد نداشت مذهبی جدید پدید آورد، اما به تدریج لوتری‌ها و کالونی‌ها و بقیه اصلاحگران راهشان را از کلیسای کاتولیک جدا کردند. اصلاح‌گران در مورد جزییات نظرات مختلفی داشتند، اما همه می‌گفتند باید به خود متن مقدس بازگردیم و چیزهایی را که صرفاً ساخته و پرداخته ذهن روحانیان بوده است، دور کنیم. البته در واقع می‌توان دید که این ظاهرگرایی لزوماً به صورت سازوار در مورد اعتقادات و اعمال گوناگون پیاده نشد. در مورد برخی مسائل سنت مسیحی همچنان حرف اصلی را می‌زد و می‌زند. مثلاً امروزه فقط گروه اندکی از پروتستان‌ها هستند که ۲۵ دسامبر را به این دلیل که در کتاب مقدس نیامده، جشن نمی‌گیرند. آموزه‌هایی مانند اهمیت فیض نسبت به عمل صالح که صرفاً برداشت آگوستین از متون مقدس بود، در میان پروتستان‌های لوتری و کالونی پذیرفته شده است. جزییات مربوط به عبادات و معنای آنها هم حاصل سنت بعدی مسیحی است، و نه ظاهر کتاب مقدس.

پروتستان‌ها کتاب مقدسی کم حجم‌تر از بقیه مسیحیان دارند، به زبان محلی عبادت می‌کنند، هنگام عبادت به خطبه نسبت به عشای ربانی اولویت می‌دهند، تفسیری متفاوت از عشای ربانی دارند، با رهبانیت و تجرد روحانیان مخالفند، با بسیاری از آیین‌ها و جشن‌ها و سوگواری‌های مرسوم مسیحیان کاتولیک و ارتودکس میانه‌ای ندارند، برخی از گروه‌هایشان مانند کالونی‌ها با شمایل‌نگاری و آذین بندی و عود و بخور مخالفند. برخی از گروه‌هایشان مانند آناباپتیست‌ها با تعمید هنگام تولد و همکاری با حکومت‌ها مخالفند، گرچه برخی دیگر از جمله لوتری‌ها به شدت با حکومت پیوند دارند. اگر کلیسایی دیدید که بنایی نسبتاً ساده دارد و در آن از تصویر مسیح خبری نیست و روحانیانش لباس عرفی پوشیده‌اند، می‌توانید مطمئن باشید که در کلیسایی پروتستان هستید. اما باز هم در میان خود کلیساهای پروتستان تفاوت‌هایی جدی وجود دارد. در کلیسایی کالونی در اسکاتلند، موسیقی بسیار اندک است و کل مراسم بسیار جدی برگزار می‌شود، اما در کلیساهای کاریزماتیک و پنطیکاستی بخش زیادی از عبادت رقص و آواز است و احیاناً جن‌گیری و «سخن‌گفتن به زبان‌ها» (یعنی دست دادن حالتی که فرد در آن کلماتی بی‌معنا را ادا می‌کند) هم رخ می‌دهد.

پروتستان‌ها در جاهای مختلف دنیا پراکنده شدند. در ایران معمولاً در کلیساهای زیرزمینی حضور دارند. اما در انگلستان و اسکاتلند، بخشی از آلمان و سوییس، هلند، اسکاندیناوی، افریقا و امریکای شمالی حضوری پررنگ دارند. در امریکا غیر از جان اف کندی، همه روسای جمهور پروتستان بوده‌اند. در کل جهان، بیشترین گرویدن به مسیحیت به شاخه‌های کاریزماتیک و پنطیکاستی پروتستان صورت می‌گیرد.

گاهی اوقات تصور می‌شود که پروتستان‌ها نسبت به سایر مذاهب مسیحی، نگاهی متساهل‌تر دارند. این سخن درست نیست. پروتستان‌ها هم در گذشته و هم امروز رویکردی سخت‌گیرانه داشته‌اند. رمان وجدان بیدار اشتفان تسوایگ و فیلم شکستن امواج لارز فون تریر محیط پروتستان سخت‌گیرانه‌ای را به تصویر می‌کشند. عرفان مسیحی بیشتر در شاخه‌هایی غیرپروتستان رشد کرده است. همین امروز بیشترین سخت‌گیری‌ها در مورد مسایلی چون سقط جنین در امریکا از سوی پروتستان‌هاست. در عین حال پروتستان‌ها با شعار روحانیت همه مومنان و درون‌نگری دینی (بیش از اعمال بیرونی) راه را برای تفسیرهای نوین و شخصی از دین و متون هموار کردند. همه مذاهب مسیحی باتوجه به شرایط و بسته به آموزه‌هایی خاص، می‌توانند آزاداندیش یا سخت‌گیر قلمداد شوند.

لوتر و همفکرانش از همان آغاز بدعتگزار نامیده شدند. گرچه خود لوتر به دلیل همراهی شهریاران پروسی آزادی نسبی داشت، بسیاری از پروتستان‌ها باید از تعقیب می‌گریختند. راهبانی که به پروتستانتیسم می‌گرویدند، بلافاصله ازدواج می‌کردند. عموم پروتستان‌ها هم با کتاب مقدس‌های کوچکی که به زبان محلیشان بود، شناخته می‌شدند. (به یاد داشته باشیم که یکی از عوامل موفقیت پروتستانتیسم اختراع ماشین چاپ بود که کتاب مقدس را برای عموم قابل دسترسی می‌ساخت.) جنگ‌های سی ساله بین کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها در قرن هفدهم که بسیار خونین بودند، یکی از خاطره‌های تلخ اروپا هستند که بر دین‌گریزی آنها هم بی‌تأثیر نبوده‌اند. اما پروتستانتیسم بر آیین کاتولیک فقط تأثیر سلبی نداشت. بلکه جنبش ضداصلاحات (counter-Reformation) هم در کلیسای کاتولیک پیش آمد که به شورای ترنت (۱۵۶۳) انجامید. این شورا ضمن محکوم کردن بدعت‌های پروتستانی و پافشاری بر برخی از آموزه‌های کاتولیک، برخی از مواردی را که به انتقادات اصلاحگران انجامیده بود (مثلاً فروش بخشش از سوی روحانیان) حذف کرد.

همزمان با تحقیقات گرانسنگ ماکس وبر، بسیاری از دانشمندان متوجه شدند که پروتستانتیسم نقش مهمی در ظهور مدرنیته داشته است. البته امروز نقش عوامل دیگر در ظهور مدرنیته پررنگ‌تر شده است: از جمله آموزه‌های فلسفی اواخر قرون وسطا، شرایط اقتصادی در مناطق کاراییب یا شرق و.… اما گویی نمی‌توان کتابی در مورد مدرنیته را بدون اختصاص دادن فصلی به اصلاحات دینی مسیحی نوشت. لوتر صرفاً شخصیتی مذهبی نیست، بلکه تأثیر فرهنگی او نیز در اروپا مشهود است. او با ترجمه کتاب مقدس مسیحیان به زبان آلمانی نقش مهمی در رشد و شکل‌گیری زبان آلمانی معیار داشت و ترجمه او یکی از شاهکارهای پیشگام ادبیات آلمانی است. برخی از عناصر فرهنگی مانند درخت کریسمس هم به لوتر منسوب است. امسال پانصدمین سالگرد آغاز اصلاحات دینی مسیحی است. روز سه شنبه ۳۱ اکتبر ۲۰۱۷ در آلمان به همین مناسبت تعطیل رسمی است و جشن‌هایی به همین مناسبت در شهرهای گوناگون از جمله ویتنبرگ برگزار می‌شود.
 

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.