مسلمانان جوان بریتانیایی لیبرالتر شدهاند
زاک حسن
مسلمانان، بهخصوص نسل دوم مسلمانان بریتانیایی، لیبرالتر شدهاند اما این نتیجۀ کمترمذهبیبودن نیست. به نظر میرسد آنها راههایی پیدا کردهاند که میتوانند فرهنگ بریتانیایی را با مذهب وفق بدهند. وقتی تفکر اسلامی میتواند بر زمینۀ مالزیایی، پاکستانی و مصری منطبق بشود پس طبیعی است که این نوع تفکر میتواند در بریتانیا هم وفق پیدا کند.
چیزی که نشان داده شد این بود که مسلمانان لیبرالتر شدهاند، اما لیبرالتر شدن آنها به معنی این نیست که کمتر مذهبی شدهاند؛ اگر هم موردی بود، یافتهها عکس آن را ثابت میکردند. این گزارش نشان داده است که در طول سالهای 2005 تا 2009، انجام رسوم مذهبی در میان گروه سنی جوانتر (16 تا 29 ساله) از 68 درصد تا 80 درصد افزایش داشته است. همین آمار برای کل مسلمانان از 73 درصد تا 79 درصد افزایش داشته است.
و همچنان احتمال زیادی وجود دارد که این مسلمانان بخواهند با تمام جنبههای زندگی بریتانیایی مطابقت پیدا کنند؛ به لحاظ قومی گروههای دوستانۀ متنوعی وجود دارد که فکر میکنند قانونی بودن همجنسگرایی در بریتانیا صحیح است. به نظر میرسد که مسلمانان، به ویژه مسلمانان نسل دوم بریتانیایی به دنبال راههایی برای آشتی دادن فرهنگ مذهبی خود با فرهنگ بریتانیا هستند. وقتی تفکر اسلامی میتواند در زمینۀ مالزیایی، پاکستانی و مصری ادغام بشود پس طبیعی است که این نوع تفکر میتواند در بریتانیا هم به همان خوبی وفق پیدا کند، ظاهراً میتواند این توافق صورت بگیرد بدون اینکه چیزی از اسلام کم بشود.
فراتر از یافتههای این گزارش، اتفاقهای دیگری نیز در حال رخ دادن است. بورسهای تحصیلی اسلامی بریتانیا در حال افزایش است. برای مثال، دانشکدۀ مسلمانان کمبریج، در حال حاضر زمینۀ مطالعۀ مسائل سیاسی، اجتماعی و الهیاتی دربارۀ مسلمانان در بریتانیای مدرن را فراهم کرده است. مسلمانان بریتانیایی، برای اولین بار، در رشتههای غربی و اسلامی آموزش میبینند. این دانشکده همچنین پیشوایان مذهبی را از خارج از بریتانیا استخدام میکند تا توسط آنها زمینۀ آموزش مهارتهای مربوط و دانش ضروری در جامعۀ بریتانیایی مدرن را میسر کنند. این دانشکده درصدد است که به دور از موعظهگریهای دُگم یک فضای گفتوگوی آزاد و تفکر آزاد و عقلانی، مطابق با بورس تحصیلی اسلامی کلاسیک فراهم کند.
در سراسر جهان نیز بورسهای تحصیلی اسلامی ثابت کردهاند که بیشتر از جدلهای مسلمانان، کلید تشنجزدایی از وضعیت هستند. از سوی دیگر، ویدئوهایی توسط مؤسسۀ بیّنه ساخته شده است که در آن برنامههای اسلامی بر اساس [فرهنگ] ایالات متحده امریکا آموزش داده میشود. در یکی از این ویدئوها بر اساس متن قرآن هرگونه توجیه اسلامی برای کتکزدن زنان را رد میکند. این ویدئو بیش از 263 هزار بار دیده شده است و این بخشی از کل برنامههایی است که توسط این نهاد ساخته شده است. فهم بیشتری از اسلام در پشت این تغییر نگرشها وجود دارد و دلایل زیادی برای این تغییر دیده میشود.
در طول دهههای گذشته یک بحرانِ جهانی در دانش اسلامی به وجود آمده است؛ مسلمانان بریتانیایی رها میشدند تا اسلام را یا از کردارِ فرهنگیِ والدین خود یا از بخشهایی از خطبههای امامهایی بیاموزند که صلاحیتشان نامشخص است. تعجبآور نیست که فرهنگهای کمتر لیبرال هند و خاورمیانه در اینجا به سمت نگرشهای لیبرال هدایت شوند. این امید وجود دارد که کمک هزینۀ تحصیلی داخلی این وضعیت را تغییر بدهد، خط تمایز مذهب و فرهنگ را کمرنگ کند و یک تفکر انتقادی را در قلب اسلام بریتانیایی قرار بدهد. وقتی ما بدانیم که احساس عدم تعلق همراه با تفکر دگماتیک عامل کلیدی افراطیشدن است، این تشخیصدادن خودش چیز خوبی است. ممکن است در قرن بیستویکم برای اولین بار شاهد شکلگیری اسلام لیبرالی باشیم که با تفکر مدرن هم سازگار است.
این آغازی است برای یک عقبگرد ایدئولوژیکی تا بتوان افراطگراهایی را که تفکرات خشونتآمیز دارند از خط اصلی اسلام جدا کرد و از همه مهمتر این یک گام مهم در راستای اجتناب از برخوردهای غیرضروری میان تمدنهایی است که برخی از آنها هراس دارند و برخی آرزوی آن را دارند.