حال و روز ما در نگاه شهریار
عبدالرحیم اباذری
در آستانه ماه مبارک رمضان وقتی متن بعضی بیانیهها را مشاهده میکردم که در آن حسن روحانی، رییس جمهورمحترم در قبال خروج آمریکا از برجام مورد نقد قرار گرفته و از ایشان خواسته شده بود از مردم عذر خواهی کند و بعضی موضع گیریهای غیر اخلاقی دیگر که نمیخواهم به آنها اشاره کنم، به یاد بند 12 از منظومه «حیدر بابا» ی مرحوم سید محمد حسین شهریار افتادم
حیدر بابا! شیطان بیزی آزدریب
محبّتی اُورَکلردَن قازدِریب
قَرَه گونون سرنِوِشتین یازدِریب
سالیب بیزی بئر بیرِنین جانینا
باریشلغی بلشدریب قانینا
یعنی: حیدر بابا! شیطان ما را از راه راست به در کرده و دوستی و محبت را از دلهایمان زدوده است. شیطان سرنوشت روزهای سیاه و تاریکی را برای ما رقم زده و ما را حسابی به جان هم انداخته است؛ بهطوری که آشتی را به خونِ کینه و کدورت آغشته و امکان هرگونه نزدیکی و محبّت را از ما ربوده است.
متأسفانه حال و روز فضای سیاسی کشورمان امروز مصداق بارز همین واقعیت و حقیقت تلخ است، تا آنجا که ذهن تاریخی نگارنده به یاد دارد، رسم بر این بوده و هست که وقتی یک کشور و امتی از خارج مورد تهدید قرار میگرفت همه گروهها و سلیقهها و افراد و اشخاص، اختلافهای داخلی و مقطعی خود را کنار میگذاشتند و یک پارچه علیه دشمن مشترک و تهدیدات خارجی منسجم و متمرکز میشدند، حتی در هشت سال دفاع مقدس سراغ نداریم که فرماندهان خط مقدم جبهه به جای جنگ با نیروهای صدام به اختلافات جناحی و گروهی روی بیاورند و از پشت به یکدیگر خنجر بزنند؛ چرا که این از رسم جوانمردی به دور بود و با عقل و منطق سازگاری نداشت.
حال چگونه است که امروز راه و رسم جوانمردی به فراموشی سپرده شده؟ چرا کسی که در خط مقدم جبهه، سینه سپر کرده و از آبرو و حیثیت خود جهت دفاع از کشور و آرمانهای انقلاب و مردم هزینه میکند، به راحتی توسط خودیها از پشت خنجر میخورد؟! آیا این یک فاجعه نگران کننده و شکننده نیست؟ آیا این بدین معنا نیست که به گفته شهریار، شیطان برتار و پود و جان ما مستولی گشته است؟
جالب است که شهریار در بند سیزدهم از منظومه حیدر بابا به این پرسش پاسخ میدهد و ریشه این موضعگیریهای غیر اخلاقی و پیامدهای ناگوار آن را موشکافی میکند و چنین میسراید:
گوز یاشینا باخان اولسا، قان آخماز
انسان اولان خنجر بئلینه تاخماز
اما حئییف کور تُوتدُوغِین بُوراخمَاز
بِهِشتمیز جهنم اُولماقدادیر
ذی حجّه میز مُحرم اولماقدادیر
یعنی: هرکس به اشگ و آه بنگرد و اهل درد و رنج باشد، هرگز شر و خون به پا نمیکند؛ کسی که انسان باشد، هرگز به کمرش شمشیر نمیبندد؛ اما صد حیف آدمی که کوردل شد و از انسانیت فاصله گرفت، راه کجی را که در پیش گرفته رها نمیکند و به آن اصرار میورزد. اگر این وضع ادامه داشته باشد، شک نیست که بهشتمان در حال جهنم شدن است و ماه ذیحجه مان رو به سوی محرم…
در نگاه نافذ شهریار، ریشه همه این امور به رشد رذایل اخلاقی در وجود آدمی بر میگردد که اگر ریشه بدواند، همواره به کارهای غیر متعارف خود اصرار خواهد ورزید؛ آنگاه ارزشها در جامعه به ضدّ ارزشها تبدیل گشته و مدینه فاضله ویران شده و در جای آن شهر شیاطین بنیان میشود.
البته روشن است که اختلاف سلیقهها از همان آغاز پیروزی انقلاب در میان رجال و شخصیتهای برجسته دینی و سیاسی وجود داشت ولی هر کدام آنها یکدیگر را تحمل میکردند و هیچ یک جای دیگری را تنگ نمینمود اما باید تأسف خورد از زمانی که جریان انحرافی که سردمداران آن آلوده به رذائل اخلاقی و انحراف فکری بودند، به حاکمیت رسید، اختلاف سلیقهها به کینه و کدورت و نفاق و دشمنی بدل گشت و این رذایل اخلاقی علاوه بر اجتماع، تا عمق خانوادهها در میان پدر و پسر و برادر و خواهر نفوذ کرد و ریشه دوانید. فاجعه مدنی و اجتماعی که دشمنان نظام و انقلاب برای دهها سال آینده برای آن برنامهریزی داشتند تا اختلاف بیندازند و مانع از کارآمدی نظام شوند، هم اکنون به دست خودمان و در مدت بسیار کوتاه و خیلی راحت انجام یافته، بدون این که کمترین هزینهای بدهند.
شاعر شهیر شهریار بعد از هشدار به پیامدهای ناگوار تنشها و اختلافها، راه چاره را در دوستی و محبت و در کنار هم بودن میبیند و چنین میسراید:
حیدر بابا! گویلر بوتون دوماندی
گونلریمیز بیربیریندن یاماندی
بیربیروزدن آیریلمایون آماندی
یاخشیلقی الیمیزدن آلیبلار
یاخشی بیزی یامان گونه سالیبلار
یعنی: حیدر بابا! تمام آسمان را مه سیاه گرفته، هر روزمان بدتر از روز قبلی میشود. در این اوضاع آشفته ازهم جدا نشوید که طعمه گرگها میشوید. هوا وقتی مه آلود شد گرگها نمایان میشود. شیاطین و خناسان، خوبیها و خوشیها را از ما گرفتند و چه راحت ما را به روزگار سیاه نشاندند!
ماه مبارک رمضان فرصت بسیار مناسبی است که در رفتار و کردار و گفتار و موضعگیریهای غیر متعارف خویش تأمل و تجدید نظر کنیم و در واقع از این فضای سوء تفاهمات و آلوده به کینه وکدورتها که ارمغان حاکمیت هشت ساله جریان انحرافی برای مردم و کشور ایران بود بیرون بیاییم، باید به مکتب اخلاقی و عرفانی امام و حواریون امام برگردیم و از وسوسههای نفسانی خود را رها ساخته و به جای آن حسن نیت، مهر و محبت و ادب و احترام و همراهی و هم افزایی بنشانیم تا راه برای شیطنت شیاطین و وسوسههای خناسان ببندیم و مورد رحمت و مغفرت خدای سبحان قرار بگیریم. آمین!