تأثیر مذهب در بیماری چاقی
ماریندا ریسک
در یک کلیسای بزرگ، اعضای محلی کلیسا با خوشحالی اطراف میزی که مملو از غذاهای مختصری است که هر کس باخود آورده است گرد هم جمع شدهاند و در حال خوردن مقادیر فراوانی از آن غذاها هستند. این صحنۀ آشنایی برای عبادتکنندگان مذهبی امریکایی است. اکنون چندین مطالعه نشان دادهاند تمرکز بر غذا اثرات منفی بر جسم افراد مذهبی در سراسر امریکا دارد.
هیل میگوید: «خوردن غذاهای شیرین و کربوهیدراتها منجر به افزایش دوپامین در مغز میشود و با توجیه اینکه در طریقۀ الهی مغز محل لذت است و این پاداش الهی است اعتیاد غذایی را تقویت میکند. برخی غذاها مثل کوکائین که اگرچه پتانسیل اعتیادآوریاش کمتر از الکل و مواد مخدر است اما میتوانند به اندازۀ قند و کربوهیدارت اعتیادآور باشند.»
در سال 2006 در دانشگاه BYU مطالعهای انجام شد که بر اساس یافتههای آن مشخص شد مسیحیان مورمون در یوتا، حدود 5.7 پوند سنگینوزنتر از غیرمذهبیها هستند و مذهبیها 34 درصد بیشتر از غیرمذهبیها در معرض چاق شدن قرار دارند و مذهبیها در رژیم غذاییشان بیشتر به دنبال کم کردن قند از وعدههای غذایی خود هستند. با این حال، همۀ یافتهها در مورد وزن و مذهب منفی نبودند. در مطالعۀ مشابهی نشان داده شد مردانی که مذهب برایشان نقش تسلیدهنده پیدا میکند احتمال کمتری دارد که به چاقی مفرط دچار بشوند. دانشمندان دلیل این امر را کاربرد مذهب به جای غذا به عنوان شکلی از تسلی و آرامش فرض کردند. فرض دیگر هم این است که افراد مذهبی کمتر از غیر مذهبیها سیگار میکشند. بنابراین مذهبیها عامل کم کنندۀ اشتها (سیگار) را ندارند. از سوی دیگر افراد مذهبی که به طور منظم در کلیسا حضور مییابند و دعا میخوانند فشار خون پایینتری نسبت به افراد کمتر مذهبی دارند.
بر اساس این مطالعات افراد مذهبی کمتر در بیمارستان بستری میشوند و کمتر احتمال ابتلا به افسردگی دارند، رضایت از زندگی بالاتری دارند و سیستم ایمنی بدنشان قویتر است. بن هیل معتقد است دین میتواند در هر جنبهای از زندگی به مردم کمک کند.