مدیریت برد – برد، نیاز امروز ما!
عبدالرحیم اباذری
بنا به تحقیق و گفته زیستشناسان در میان کوسه ماهیها، روشِ «برنده – بازنده» حاکمیت دارد. برای این که یک کوسه ماهی برنده شود، باید دیگری بازنده باشد و این اصل و روش، بدون هیچ تمایز و تفاوتی در میان آنها حاکمیت دارد. در قاموس یک کوسه ماهی، هر نوع ماهی دیگر، دشمن و یک وعده غذایی بالقوه به شمار میآید.
نوع دیگر، مدیریت از نوع مدیریت دلفینهاست. دلفینها پستاندارانِ آبزی، بزرگ و حیوانِ بازیگوش و دارای روحیه همکاری هستند و ارتباط و مدیریت در میان آنها به شیوه «برنده – برنده» یا به تعبیری «برد – برد» است.
آنها دوست دارند همه چیز را با همدیگر تقسیم کنند. در شرایط دشوار، در کنار هم و برای هم هستند و همدیگر را یاری میکنند. اگر یک دلفین زخمی شد، چند تای آنها جمع میشوند و او را همراهی میکنند؛ تا از گروه عقب نماند و خود را به جمع دلفینها برساند.
بنا به تحقیق زیست شناسان، روحیه همکاری و شیوه «برد – برد» در میان دلفینها به قدری قوی است که حتی در موارد متعددی موجب نجات جان انسانها نیز شده است و تعداد زیادی از انسانها که در حال غرق شدن بودند، توسط دلفینها نجات یافتند.
ای کاش برخی از مدیران و زیر مجموعههای آنان یک بار هم شده در روحیه انعطافپذیری، همزیستی، همکاری و همراهی مسالمت آمیز دلفینها تأمل کنند و در ادارات، سازمانها، نهادها، مدارس و دانشگاهها، این ویژگیهای بسیار مثبت دنیای حیوانات را که مورد تأکید پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه معصومین علیهم السلام نیز بوده، در میان زیر مجموعههای خود گسترش دهند؛ در احادیثی از آن بزرگان داریم که میفرمایند: بعضی از خصوصیات مثبت را از حیوانات یاد بگیریم؛ مثلاً: نجابت را از اسب، وفا را از سگ، غیرت را از خروس، تلاش و کوشش و سحر خیزی را از کلاغ و مورچه.
اغلب ما انسانها نا خودآگاه به مدیریت از نوع کوسهماهیها که به عبارتی پرتوی از همان «نفس اماره» و رذائل اخلاقی است گرفتار هستیم؛ امّا با تأمل، تلاش و ریاضت اخلاقی میتوانیم آن را به مدیریت مثبت و پرنشاط دلفینها و فضائل اخلاقی تغییر شکل وماهیت بدهیم و بدین ترتیب منشأ رشد و تعالی و بالندگی در عرصههای گوناگون مدیریتی شویم.
با توجه به این که هم اکنون در شرایط ویژه و دشواری هستیم و آمریکا و اسرائیل به خیال خود میخواهند صدور نفتمان را به صفر برسانند، بیش از پیش به اعمال سیاست «برد- برد» در میان گروهها و جناحهای داخل نظام نیاز داریم، لازم است آن را جدی بگیریم. البته این مهم در صورتی امکان پذیر خواهد بود که به آدمهای فرصت طلب، افراطی، بی ریشه، متحجر، تنگ نظر و جاهل میدان داده نشود و به جای آن انسانهای اصیل، ریشه دار، عاقل، متدین، واقعاً انقلابی و دارای شرح صدر وارد گود گردند؛ چون سیاست و مدیریت برد- برد تنها در میان این افراد میتواند مفهوم و مصداق داشته باشد و عملی شود.