مرور مطبوعات / اخلاق در فناوری اطلاعات
چهارم مرداد 1397
آخرین روز هفته شاهد حضور کمرمق روزنامهها هستیم. شرق پررونقتر از بقیه است و از رابطه علم با اخلاق و ارزشها سخن گفته است. «پشتپرده پیگیریها برای بازگشت سپنتا»، «علم، حقیقت و دندان زرد شایلاک»، «اخلاق در فناوری اطلاعات»، «آیا علم مستقل از ارزشها است؟»، «مهریه؛ ابزاری که از سکه افتاد»، «لزوم توجه به پراکنش قومیتی ـ زبانی در مدیریت مطالعه»، «ما و آموزگاران علم و ادب»، «زنانی که حاضر به پوشیدن روبنده نیستند» عناوین روزنامههای امروزند.
الویری در گفتوگو با «شرق» مطرح کرد
پشتپرده پیگیریها برای بازگشت سپنتا
شرق به مناسبت رأی موافق مجمع تشخیص مصلحت نظام به بازگشت نیکنام به شورای شهر یزد، گفتوگویی با مرتضی الویری رئیس شورای عالی استانهای کشور ترتیب داده است.
الویری در بخشی از این مصاحبه میگوید: بر اساس قانون اساسی حق مشارکت برای همه مردم ایران به رسمیت شمرده شده است. به این معنا که هرکس در پهنه سرزمینی کشورمان با هر زبان و قومیتی و هر اقلیت دینی و آیینی و با هر اندیشه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زندگی میکند، حق دارد که در ساختار و چارچوبهای اداره کشور مشارکت کند. این مهم سرمایه بیبدیل انقلاب است. ما مسئولان حق نداریم تحت هر عنوانی به این سرمایه بزرگ انقلاب که منجر به همبستگی، یکپارچگی سرزمین، ملت، کشور و نظام شده، خدشه وارد کنیم. هر خدشهای خیانت است و این خیانت بخشودنی نیست.
علم، حقیقت و دندان زرد شایلاک
توجه نااهلانه به علم، بیاخلاقیهای نهفته در آن را نمایان میکند
کیوان الستی عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در یادداشتی به رابطه علم و اخلاق پرداخته است. وی مینویسد: روزگاری مرتون، پدر جامعهشناسی علم، برای ما روشن کرد که برای حفظ حقیقتجویی جامعه علمی به هنجارها و ارزشهای اجتماعی خاصی (همانند عامگرایی، اشتراکیبودن، بیغرضی، شک سازمانیافته) نیاز است. تبعیت از مسیر مرتون البته چندان هم خرم و هموار نیست و در میان همه موانع و ناهمواریها، غمانگیزتر از همه این است که اصولا انجام بسیاری از کارهای قابلتوجه علمی به چیزی بیش از این هنجارها، یعنی پول و حمایت قدرت نیاز دارد.
وی همچنین میگوید: در قرن بیستم از حمایت استالین از زیستشناسی غیرژنتیکی لیسنکو (که فاجعهای اخلاقی ایجاد کرد) گرفته تا شیوه عمل غیراخلاقی دانشمندان در دوران نازیها، یا شرکت در پروژه منهتن در آمریکا، موضوعاتی هستند که بیشک نقش سیاستمداران در جهتدادن به شیوه و عمل دانشمندان مؤثر بوده است. برجستهترین و سهمناکترین و (البته) مخفیترین بیاخلاقی علم، اما ریشه در علاقهای دارد که صنعتگران (و البته سیاستمداران) به رشد اقتصادی و توسعه سیاسی از طریق تکنولوژی دارند. در قرن هجدهم انقلاب صنعتی همگام با خودنمایی تکنولوژی جدید آغاز شد. در دنیای جدید صنعتی که ساخته میشد، کسب پول نیازمند تکنولوژی و تکنولوژی جدید به همان اندازه نیازمند علم به نظر میرسید. در همین دوران به مرور ساختار اقتصاد تغییر کرده و تکنولوژیهای حاصل از علم فیزیک، اهمیتی بیش از هر زمان دیگر پیدا کرد. فیزیک و ریاضی به واسطه نقش تجاری جدیدشان دارای خونی اصیلتر شناخته شدند و علوم انسانی که (از قضا) دغدغهاش سلامت اجتماعی بود، دهقانزاده قلمداد شد.
اخلاق در فناوری اطلاعات
علیرضا ثقهالاسلامی عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) نیز اخلاق و فناوری اطلاعات را موضوع یادداشت خود قرار داده است. او مینویسد: سرآغاز مسائل، چالشها و نگرانیهای اخلاقی و اجتماعی ناشی از گسترش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی به سالهای آغازین نیمه دوم قرن بیستم در ایالات متحده برمیگردد. در این سالها، نوربرت وینر با انتشار کتاب «استفاده انسان از موجودات انسانی: سایبرنتیک و جامعه» در چارچوب رابطه میان سیستمهای سایبری و جامعه، برای اولینبار به پیامدهای اجتماعی و اخلاقی ناشی از توسعه ابزارهای الکترومکانیکی و ماشینهای خودکار با قابلیت پردازش اطلاعات اشاره کرد. این مسائل و چالشها در دهههای 1960 و 1970 به تهیه و تنظیم دورهای آموزشی با عنوان اخلاق رایانه در رشتههای علوم و مهندسی رایانه منجر شد.
در بخشی از این یادداشت آمده است: در دهه 1990 ظهور اینترنت و شبکه جهانی وب، به آگاهی بیشتر درباره عواقب اخلاقی و اجتماعی رایانهها و ارتباطات شبکهای و اینترنتی منجر شد؛ چراکه گسترش و نفوذ رایانهها در حیطههای فردی و اجتماعی فزونی یافته بود. در این دهه اتصال به شبکههای محلی و سراسری آسانتر و رایجتر شد و مفهوم دنیای مجازی توجه عموم را به خود جلب کرد. این دنیای جدید، دور از دسترس قوانین اجتماعی متعارف رشد کرد؛ آنچنان که افراد دارای هویتهایی مبهم بودند. فقدان هویت فیزیکی که به معنای ناشناختگی یا برخورداری از نام مستعار بود، دغدغههای تازهای حول موضوعاتی مانند هویت شخصی، رفتار و مسئولیت اجتماعی پدید آورد.
آیا علم مستقل از ارزشها است؟
میثم محمدامینی استادیار پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی از رابطه علم و ارزشها سخن گفته است. وی مینویسد: گروهی مدافع این عقیده هستند که دانشمند باید مستقل از همه ملاحظات ارزشی، اعم از اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، ایدئولوژیک و… به فعالیت علمی خود بپردازد و هیچ داوری ارزشیای را در فرایند استدلال علمی خود دخالت ندهد. دلیل این ادعا نیز آشکار است. تاریخ علم، بهویژه در صد سال گذشته، پُر است از نمونههایی که جهتگیریهای ارزشی مسیر علم را منحرف کرده و عینیت آن را به خطر انداخته است. از نمونههای کلاسیک مانند مخالفت کلیسا با گالیله یا مخالفت با نظریه تکاملی داروین با انگیزههای مذهبی که بگذریم، در همین قرن گذشته در موارد متعددی دخالت ملاحظات ارزشی علم را به بیراهه برده و حتی گاهی نیز فاجعه آفریده است.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: اکنون بسیاری از فیلسوفان علم تأکید دارند که لازم است دانشمندان بکوشند تصمیمهای خود را بر پایه معیارهای روشن و شفاف اتخاذ کنند و جهتگیریهای ارزشی خود را نیز بهصراحت اعلام کنند. نهاد علم در جوامع امروز مرجعیتی تقریبا بیچونوچرا به دست آورده است و این مرجعیت حتما باید با مسئولیتپذیری همراه باشد.
اعتماد
مهریه؛ ابزاری که از سکه افتاد
شهناز سجادی وکیل دادگستری با اشاره به سخن رئیس ستاد دیه مبنی بر افزایش صعودی تعداد زندانیان مهریه نوشته است: محکومان مهریه، بدهکار مهریه هستند و وقتی مهریه، سکه باشد، عین معین است به این معنا که باید بنا بر مقرر دادگاه، مقدار سکه تعیین شده در هر قسط را به اجرای احکام بدهند. حتی پیش از افزایش قیمت سکه و تغییرات اقتصادی فعلی، قانون اجازه داده بود که این افراد درخواست تقسیط کرده و اعسار بدهند و اگر با اعلام میزان درآمد و حضور شاهد، ثابت کنند که فاقد تمکن مالی و از پرداخت یکباره مهریه ناتوان هستند، دادگاه، مهریه را تقسیط میکند.
نویسنده مدعی است: مهریه، تنها ابزار قانونی و تنها ابزار معاش زنان متاهلی است که در جامعه ایران رها میشوند و تا زمانی که توازنی بین حقوق زن و شوهر در جامعه ما برقرار نشود، مهریه جایگزین این حقوق نداشته زنان خواهد بود که البته معضلات اینچنینی هم به وجود میآورد مگر اینکه ما در اعطای حقوق مختلف برای زنان و مردان؛ حق تحصیل، حق مسکن، حق خروج از کشور، حق طلاق و حق حضانت و حق اشتغال به تعادلی برسیم و آن زمان، به تدریج مهریه در عرف این جامعه حذف شده یا به تعادل منطقی میرسد.
لزوم توجه به پراکنش قومیتی ـ زبانی در مدیریت مطالعه
قاسم منصور آلکثیر به بیتوجهی به نبود کتابهای عربی در کتابخانههای استان خوزستان پرداخته و میگوید: با توجه به شناختی که از وضعیت پراکنش قومی و زبانی در استان خوزستان وجود دارد، میدانیم بهطور کلی جامعه عرب علاقه چشمگیری به مطالعه ادبیات دارند. متاسفانه نهاد کتابخانههای کشور پیوستهای اجتماعی از جمله زبان، قومیت، مذهب و… در سیستم ساختار توزیع کتاب به استانها را در نظر نمیگیرد. نهاد کتابخانههای کشور در تهران بهطور یکسان کتابهایی را برای اراک، کردستان، سیستان و بلوچستان و خوزستان و… را بدون اینکه توجهی به مباحث و مسئلههای اجتماعی جغرافیای ذکر شده را در نظر بگیرد، ارسال میکنند.
وی در ادامه پیشنهاد میکند که با توجه به وجود چشمگیر علاقهمندان به ادبیات عرب در استان خوزستان و حتی دیگر استانهای کشور، نهاد کتابخانههای کشور در مخازن کتابخانههای عمومی سعی در ایجاد توازن بین کتابها با محوریت زبان داشته باشند. به نظر میرسد با رونق بخشیدن به تعداد و عناوین کتب عربی در خوزستان بر آمار مطالعه افزوده شود. تجربه سازمانهای مردم نهاد استان که در حوزه ترویج کتاب و کتابخوانی در رده سنی نوجوانان فعالیت میکند طبق گزارش اخیری که منتشر کردند در مسابقه کتابخوانیای که بین ۱۲ روستا برگزار کرد، ۵۰ اثر داستاننویسی به زبان عربی دریافت کرد که این رویداد میتواند در حوزه مطالعه یا آموزش و پرورش مساله بسیار مهم و جدی باشد.
ما و آموزگاران علم و ادب
سید علی میرفتاح نیز به مناسبت میلاد امام رضا(ع) به نیاز به پرهیز از نگاه عوامانه به ائمه و توجه جنبههای عمیقتر شخصیت این بزرگواران همچون سعه صدر در پاسخگویی به مسائل دینی و استقبال از گفتوگو با پیروان دیگر اندیشهها و پاسخ به سؤالات آنان اشاره کرده است.
در بخشی از این نوشتار آمده است: امام هشتم، مشهور است که همواره با غیرمسلمانان بحث دینی میکردند و با سعه صدر و روی خوش پاسخ شبهات آنها را میدادند. معذلک ما امروز تنها چیزی که از ایشان نمیآموزیم همین کرسی آزاداندیشی است. امام صادق با خوشرویی تمام ابن ابیالعوجی را، که معروف بود به کافرکیشی و ماتریالیسم، حتی در خانه خدا ملاقات میکرد و با او به بحث مینشست و انقلتهای مکرر او را جواب میگفت؛ اما ما نهتنها از آن بزرگوار درس علم نیاموختهایم، حتی ادب مناظره و گفتوگو را هم رعایت نمیکنیم.
در ادامه آمده است: اگر بپرسیم چند کتاب درباره ملاحظات سیاسی امام نوشته شده و چند نفر در این باب پژوهش کردهاند چیزی جز شرمساری نصیبمان نمیشود. آیا در مشهد، کرسی آزاداندیشی هم برقرار است؟ سنت امام تعامل و گفتوگو بود. آیا در مزار امام کسی هست تا درس گفتوگو بدهد و رمز و راز خوشرویی ایشان را با متکلمان یهود و نصارا بازبگوید؟ آیا جایی هست در مشهد که جوانان با خیال راحت سوال کنند و در اصل و فرع آموزههای دینی انقلت بیاورند؟ امام با مامون که بعدا قاتلشان شد مشفقانه گفتوگو میکردند و حتی گفته شده که از هر نوع گفتوگویی استقبال میکردند.
ایران
زنانی که حاضر به پوشیدن روبنده نیستند
دیگر مطلب شماره امروز، نگاه روزنامهنگار میدلایست آی به تقابل یا جنگ فرهنگی در عفرین میان معارضان تندروی سوری و زنان این شهر پرداخته است. زنانی که سکولارتر از مردم دیگر شهرهای سوریه هستند.
در بخشی از این نوشتار آمده است: در سرتاسر شهر گروههای معارض سوری که کنترل شهر را در دست گرفتهاند پوسترها و بنرهایی را نصب کردهاند که به زنان آموزش داده میشود تا چگونه محجبه باشند و لباسهای «محجوبانه» بپوشند. این شوک بزرگی برای بسیاری از ساکنان عفرین است، عفرینی که مردمانش روحیهای سکولارتر از سایر نقاط داشتهاند اکنون مجبور میشوند تا تحت کنترل گروهی که به محافظه کاری مذهبی باور دارند زندگی کنند.
عفرین اکنون به محلی برای برخورد فرهنگها و رویارویی آنان با یکدیگر تبدیل شده است. نمودهای عینی این برخوردهای فرهنگی را میتوان در خیابانها دید. الیزابت میگوید: دخترانش میترسند از خانه بیرون بروند چرا که میخواهند هر چه دوست دارند بپوشند اما نمیتوانند آنان همچنین نمیخواهند روبنده بپوشند. کنترلکنندگان کنونی شهر، به زنان عفرین میگویند که حجاب خط قرمز است و باید لباسهای کوتاه سابق را از بین ببرند و شلوارهای گشاد بپوشند. در یکی از پوسترها نوشته شده است: «می توانید آزادانه ظاهر شوید اما بدون نافرمانی.» استفاده نکردن از حجاب توسط زنان در شهر عفرین نه بهدلیل بیدینی که تنها بهدلیل عادت آنهاست نه بیش تر». او میافزاید:«من فکر میکنم کارزارهای تبلیغاتی و ارشادی در استان ادلب میتوانند موفقیتآمیزتر باشند چرا که در آنجا مردم از آگاهی مذهبی بیشتری برخوردار هستند شاید اگر در عفرین نیز این کارزارها از طریق آموزش شهروندان در مساجد کار خود را انجام دهند بتوانند موفقیتآمیز باشند.