مرور مطبوعات / افزایش آسیبهای اجتماعی در چندماه اخیر
نهم مرداد 1397
مطبوعات امروز صبغهای فلسفی داشتند و ایران بیش از دیگر جراید به ارائه محتوا پرداخته بود. «افزایش آسیبهای اجتماعی در چند ماه اخیر»، «نقض حقوق عامه چرا و چگونه؟»، «قانون «کشور یهود»، نماد نژادپرستی صهیونیستها»، «انتشار ویراست جدیدی از آثار دکتر محمد توکلی طرقی»، «شورش علیه فراموشی»، «میراث روشنفکر تنها»، «چرا سواد رسانهای مهم است؟»، «برای معرفی شیخ اشراق چه کردهایم؟»، «تهران شهری خارقالعاده برای نخبهپذیری»، «زبان فارسی، زبان رسمی آموزش»، «تولد سوژه ایرانی را باور نکردهایم»، «در نقد فلسفه اسلامی» و «جامعهشناسی زمان در مدرنیته سرمایهسالار» عناوین برجسته امروز روزنامههای کشورند.
جامعهشناسی زمان در مدرنیته سرمایهسالار
«شتاب و بیگانگی» اثر هارتموت رزا کتابی است که شرق به معرفی آن پرداخته است. این کتاب به تازگی به همت نشر آگه با ترجمه حسن پورسفیر منتشر شده است.
در بخشی از معرفی این کتاب آمده است: هارتموت رزا در این کتاب تلاش دارد به مهمترین پرسشی پاسخ دهد که برای ما انسانها مطرح است: «زندگی مطلوب چیست و چرا ما از چنین زندگیای دوریم؟» از آنجا که پاسخ به پرسش اول تقریبا غیرممکن است، در بخش اعظم کتاب به پرسش دوم میپردازد که در کانون تمامی نسخهها و نسلهای نظریه انتقادی از بنیامین و آدورنو تا مارکوزه و هابرماس و اکسل هونت جای دارد. در بخش نخست، استدلال میکند که ساختارهای زمانی مدرن در مسیر بسیار خاص و از پیشتعیینشدهای دگرگون میشوند و قاعده و منطق نوعی «فرایند شتاب» بر آنها حاکم است که بهنحوی ناپیدا به مفهوم و اساس مدرنیته پیوند میخورد.
در نقد فلسفه اسلامی
برخی فلسفه اسلامی را صورت تحریفشده، التقاطی و سوءفهمشده فلسفه یونان تلقی میکنند و برخی دیگر تفاوت نظری در فلسفه اسلامی و فلسفه یونان را برخاسته از اجتهاد و ابتکار در فلسفه اسلامی میدانند. در این زمینه خبرگزاری مهر گفتوگویی با منوچهر صانعی درهبیدی مترجم متون فلسفی و استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه شهید بهشتی انجام داده است.
وی در بخشی از این مصاحبه میگوید: بعضی از هممیهنان ناسیونالیست حرفی دارند که نمیدانم این حرفها چقدر ارزش علمی و تاریخی و واقعیت دارد. میگویند فلسفههای افلاطون و ارسطو، منشأ ایرانی دارند. به نظر ایشان، این اندیشهها نه در دوره ساسانیها بلکه بسیار پیش از آن در دوره باستان از ایران به یونان رفته و فیلسوفان یونانی و کمکم افلاطون و ارسطو اینها را اخذ کردند. در اثبات این مدعا سند موثقی ندیدهام اما این حرف مطرح است. قطعاتی از کتاب «دینکرد» را که به فارسی امروزی ترجمه شده دیدم. مضامینی هست که بسیار شبیه است به آنچه مثلا در نظریه مُثُل افلاطون هست. اما دستکم، این کتاب چنین چیزی را نشان نمیدهد. کتاب «دینکرد» در همان صدر اسلام نوشته شده یعنی اثری است مربوط به بعد از حمله اعراب، اما کتاب اندیشههای ایرانی را بیان کرده.
تولد سوژه ایرانی را باور نکردهایم
مقصود فراستخواه به بررسی جوان دوران مدرن و پستمدرن پرداخته است. او مینویسد: جوانان دیروز «ذخیره سنی» داشتند، اما جوانان امروز «تنش سنی» دارند و آنان که ذخیره سنی داشتند، برای اینها که تنش سنی دارند، مرتب برنامهریزی کرده و نصیحت و توصیه میکنند. منظور از «ذخیره سنی» این است که جوان دیروز ذخیره ارضا داشت؛ ما خاطرهای از دوره رشد صنعتی قبل از انقلاب داریم. خاطره قدرت و پیروزی سیاسی در انقلاب را داریم. ما خاطره پایان داریم، خاطره سازندگی و اصلاحات بعد از تندرویها و جنگ تحمیلی را داریم. اما اینها برای جوانهای امروز فقط روایت است و نه خاطره.
تجربهای که جوان امروزی ما دارد، «مهاجرت مبهم» است. همواره به این میاندیشد کجا باید بروم، خارج از مرزها هم خبری نیست. نیممیلیون جمعیت ما در کشورهای توسعهیافته به سر میبرند. ولی مهاجرت جوان امروزی با مهاجرت جوان دوره ما متفاوت است. ما به اتوپیا مهاجرت میکردیم. ولی جوان امروز میفهمد که دیگر آن طرف مرزها اتوپیایی وجود ندارد. این جوان مهاجرت میکند به هر جایی که شاید بهتر از اینجا باشد و شاید نباشد. جوان دوره مدرنیزاسیون (بعد از 1332-1350) «زائر» بود؛ چه زائر کاخ جوانان، چه زائر حسینیه ارشاد. جوان دیروز یک آرمان و دنیای مطلوب را دنبال میکرد، اما جوان دوره امروز و پسامدرن و خصوصا در جامعهای که مدرننشده در حال پرتابشدن به جامعه پستمدرن است، زائر نیست، دربهدر است. جوان دوره ما «دلشده آرمانشهر» بود، اما جوان دوره کنونی «دلزده ویرانشهر» است البته این را در مقیاس دیگری در اروپا هم میتوان دید.
زبان فارسی، زبان رسمی آموزش
مهدی بهلولی آموزگار و کنشگر صنفی درباره نقش زبان فارسی به عنوان زبان رسمی مینویسد: به گمان این نگارنده، زبان آموزش در ایران، زبان فارسی است و همه ما ایرانیان باید در نیرومندی بیشازپیش آن بکوشیم. در میان دو دیدگاه «آموزش زبان مادری» و «آموزش به زبان مادری» به نظر میرسد که دیدگاه نخست، دیدگاه قابل دفاعی است که هم در عمل قابلیت اجرایی دارد و هم به پاسداشت زبان مادری و نیرومندی زبان فارسی میانجامد. تأکید یونسکو بر آموزش به زبان مادری نیز، بیش از هر چیز، به سالهای نخست آموزش برمیگردد که ارتباط با دانشآموزانی که زبان مادریشان زبان رسمی آموزش نیست، شدنی شود. روشن است که در ایران و در آموزش و بهویژه در سالهای نخست، آموزگاران میتوانند و باید برای برقراری ارتباط و تفهیم کامل درس به دانشآموزان غیرفارسیزبان، از زبانهای مادری نیز بهره بگیرند. چنین به نظر میرسد که درباره سخن محمد بطحایی، وزیر آموزشوپرورش، نوعی بدفهمی صورت گرفته است وگرنه تأکید بر زبان فارسی بر آموزش و ضرورت پاسداشت آن، چیز چندان شگفتی نمینماید.
«تهران» شهری خارقالعاده برای نخبهپذیری
به گفته معاون علمی و فناوری رئیسجمهور، بر اساس شاخصهای جهانی نوآوری (GII) پایتخت ایران در میان 50 شهر برتر فناوری دنیا قرار دارد و این نشاندهنده ظرفیت تهران برای تبدیلشدن به زمینهای برای شکوفا شدن نوآوریها و خلاقیتهای نخبگان ایرانی غیرمقیم و دانشجویان داخلی است.
سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری رئیسجمهوری، با بیان اینکه تهران دارای ظرفیتی خارقالعاده برای تبدیلشدن به شهر هوشمند است، عنوان کرد: براساس جدیدترین شاخص جهانی نوآوری (GII)، شهر تهران جزء 50 پایتخت برتر فناوری دنیا است و این شهر با ظرفیت بالایی که برای فناوری و نوآوری دارد، میتواند زمینهای مناسب برای جذب نخبگان و دانشآموختگان ایرانی غیرمقیم و راهاندازی استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان از سوی آنان باشد. تاکنون بیش از 350 شرکت دانشبنیان توانستهاند از این حمایتها بهرهمند شوند و این موضوع نشان میدهد فضای کسبوکارهای دانشبنیان و استارتاپی از دل دانشگاههای برجسته کشور در حال شکلگرفتن است.
ایران
برای معرفی شیخ اشراق چه کردهایم؟
نجفقلی حبیبی، عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران به مناسبت سالروز بزرگداشت شیخ اشراق به گفتوگو با «ایران» نشسته است. او که کارهای متعددی درارتباط با آثار شیخ اشراق انجام داده، میگوید: با وجود کم لطفیهایی که به شیخ اشراق در کشور خودمان شده در کشورهای دیگر از جمله امریکا و کشورهای اروپایی جایگاه والایی برای وی قائل هستند، طی نیم قرن اخیر به واسطه فعالیتهای «سیدحسن نصر» و پروفسور «کوربن» فرانسوی جهانیان بیش از پیش با اندیشههای سهروردی آشنا شدهاند.» وی یکی از مهمترین دلایلی که منجر به اهمیت تفکرات شیخ اشراق شده را در این میداند که او اندیشه ایرانی قبل از اسلام را وارد فلسفه اسلامی کرده که از آن به عنوان «نور» یا همان «روشنایی» یاد میشود. سهروردی در همین رابطه به قرآن و آیاتی که در ارتباط با نور آمده هم استناد کرده، نور را از ایران باستان گرفته و با فلسفه اسلامی بسط داده است.
آن طور که حبیبی در سخنانش تصریح کرد از چند سال قبل در امریکا دوره دکتری بخش طبیعیات فلسفه سهروردی دایر شده و مقالهها و تحقیقات مختلفی در ارتباط با وی انجام میشود. او ضمن استقبال از گفتههای دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو درایران گفت:« ضرورت بسیاری در انجام این کار احساس میشود، تا به حال غفلت شده اما امیدوارم بزودی شاهد وقوع اتفاقات خوبی در این زمینه باشیم. از همه دوستداران سهروردی، چه درایران و چه در دیگر کشورهای جهان میخواهم تا همراهی بیشتری با انجمن فلسفه ایران داشته باشند.»
چرا سواد رسانهای مهم است؟
سواد رسانهای در اصل شیوههایی را شامل میشود که به مردم امکان میدهد به رسانه دسترسی داشته باشند، آن را نقد کنند، رسانه مورد نظر خود را مورد ارزیابی قرار دهند و حتی پایهگذار یک رسانه جدید باشند. سواد رسانهای توانایی مربوط به شناخت انواع مختلف رسانهها و درک پیامهایی است که این قبیل مراکز ارسال میکنند. همه رسانهها یک اصل مشابه را پیش روی خود میبینند: پیام رسانهای توسط یک شخص و به دلایلی ایجاد شده است. درک این مسأله مهمترین پایه سواد رسانهای را شکل میدهد. عصر دیجیتال این مسأله را برای همگان آسان کرده است تا یک رسانه شخصی ایجاد کنند. در بیشتر مواقع بدرستی مشخص نیست چه کسی محتوای رسانهای را خلق کرده است، هدف او از نشر مطلب مربوطه چیست و اعتبار مطلب چگونه تأیید میشود. این مسأله نشان میدهد که داشتن سواد رسانهای تا چه اندازه میتواند به همه مردم کمک کند تا در مورد اتفاقات پیرامون خود آگاهی بیشتر داشته باشند. به عبارت سادهتر میتوان گفت سواد رسانهای یکی از مهمترین ملزوماتی است که هر شخص باید در عصر دیجیتال از آن برخوردار باشد.بهمنظور برخورداری از سواد رسانهای باید مواردی همچون انتقادی فکر کردن، تبدیل شدن به یک مصرفکننده هوشمند اطلاعات، تشخیص دیدگاه اصلی مطلب، ایجاد مسئولیتپذیری در رسانهها، تشخیص نقش رسانهها در فرهنگسازی و درک هدف اصلی نویسنده را در نظر گرفت.
میراث روشنفکر تنها
مصطفی ملکیان نویسنده و مترجم، یادکردی از زندهیاد مصطفی رحیمی، روشنفکر و نویسنده نامدار معاصر کرده است.
وی در بخشی از نوشتار خود درباره این روشنفکر معاصر مینویسد: مصطفی رحیمی، بهرغم اینکه آشکارا گرایشهای سوسیالیستی داشت، هرگز تعصب و جزم و جمود در سوسیالیسم و پیشداوری منفی نابجا نسبت به لیبرالیسم نداشت. در نتیجه اولاً در مقام مواجهه با این دو مکتب اجتماعی و سیاسی جانب انصاف را فرو نمیگذاشت و نه نسبت به نقاط ضعف برخی از آراء و انظار بعضی از اندیشهورزان سوسیالیست نابینا بود و نه نسبت به نقاط قوت برخی از آراء و انظار بعضی از متفکران لیبرال. ثانیاً، وابستگی مطلق به هیچ جناح و حزب سوسیالیستی نداشت؛ ثالثاً، با اینکه به تعبیر خودش، «بحران فزایندهی جهان سرمایه داری» را نیک میدید، چشماناش نسبت به «نارواییهایی که در کشورهای مدعی داشتن مرام سوسیالیستی، هر روز بیشتر، به چشم میخورد» نیز سخت بینا بود.
شورش علیه فراموشی
ایران در یادداشتی به بررسی مفهوم روشنفکر و وظایف آن در جامعه امروز پرداخته است. در بخشی از این نوشتار آمده است: ما در دانشگاهها رشتهای بهنام «روشنفکری» نداریم که بتواند «روشنفکران» واجد شرایط لازم و کافی تربیت و «فارغالتحصیل» کند. روشنفکری اصلاً فراغتپذیر نیست. رسالتی بر عهده و بار امانتی بر دوش و ذهنِ «مبتلایان» یا «معتادان» واجد شرایط میگذارد که قابل فروگذاشتن و رهاکردن نیست. از روشنفکر تعریفهای گوناگون شده است، به اعتقاد نگارنده خصوصیتی که روشنفکر واجد شرایط لازم را شاخص میسازد، آزادی اندیشه یعنی رهایی اندیشه از هرگونه اسارت است. روشنفکر تحتتأثیر اندیشههایی که آنها را میپسندد قرار میگیرد، برای دارندگان اندیشههای مورد علاقه و تأیید خود احترام قائل است و آنها و اندیشههایشان را میستاید، اما اسیر آنها هم نیست. عقایدشان را تا جایی که موافق است و آنها را منطقی و سودمند میداند تأیید میکند و هر نظری را که برایش قابل تأیید نباشد، حتی اگر از سوی نامدارترین نظریهپردازان و فیلسوفان باشد، صرفاً به اعتبار نامداری آنان، یا از ترس هیبت استادی و شهرتشان، تأیید و از آن پیروی نمیکند.
نویسنده سپس در پایان نوشتار خود دکتر مصطفی رحیمی را واجد چنین خصوصیاتی میداند و از او به عنوان یک روشنفکر واقعی یاد میکند.
انتشار ویراست جدیدی از آثار دکتر محمد توکلی طرقی
ویراست دوم کتاب «تجدد بومی و بازاندیشی تاریخ» اثر «دکتر محمد توکلی طرقی» تاریخنگار و پژوهشگر برجسته کشورمان توسط نشر پردیس دانش منتشر شد. این کتاب که حاصل کوششی برای بازنگری تاریخ تجدد در ایران است شامل دو بخش است و به مباحثی همچون بازسازی هویت ایرانی در گزارش تاریخ، عربستیزی، فرنگستایی و ایرانآرایی و… نظر دارد. همچنین از مجموعه آثاری که با کوشش و پیشگفتار دکتر توکلی طرقی تألیف شده است، دو کتاب دیگر با نامهای «حکمت تمدنی» و «آیین دانشجویان» هم با ویرایش جدید منتشر شده است. لازم به ذکر است که کتاب «آیین دانشجویان» ما را با نخستین نشریه دانشجویی دانشگاه تهران که به همت رحیم متقی ایروانی و عباس اردوبادی و در سالهای 1323 و 1324 منتشر میشده، آشنا میکند.
جمهوری اسلامی
قانون «کشور یهود»، نماد نژادپرستی صهیونیستها
جمهوری اسلامی به نقل از ایسنا به تبیین قانون جدید کشور یهود در اسرائیل پرداخته است. در بخشی از این گزارش آمده است: «قانون کشور یهود» اسرائیل در اولین بند میگوید: تحقق حق تعیین سرنوشت ملی در کشور اسرائیل منحصر به مردم یهود است. به عبارت دیگر، علاوه بر میلیونها فلسطینی، حتی 1.7 میلیون شهروند عرب اسرائیل (ساکنان بومی که به هنگام اشغال بخشهایی از فلسطین در 1328 در خانههایشان ماندند) نیز بدون استقلال یا دولت باقی مانده و تا ابد تحت کنترل یهودیان اسرائیلی خواهند بود.
به شکلی مشابه اولین مورد از قوانین نورنبرگ، قانون شهروندی رایش، شهروندی را یک امتیاز انحصاری برای مردم آلمان یا اقوام خونی تلقی کرده است. مابقی مردم بدون حق شهروندی به عنوان زیردستان دولت طبقهبندی شدند.
از آنجا که هیچ روش علمی درست برای متمایز کردن آلمانیهای یهودی از مابقی جامعه آلمان وجود نداشت، قانونگذاران نیاکان مردم را بررسی کردند تا یهودی بودن آنها را تعیین کنند. هرکسی که سه یا چهار جد یهودی داشت، صرف نظر از اینکه خود این فرد خودش را یهودی بشناسد و یا متعلق به یک جامعه مذهبی یهودی باشد یا نباشد به عنوان یهودی تعریف شد. چنین روندی برای شهروندان فلسطینی بومی فلسطین اشغالی نیاز نخواهد شد چون از زمان تاسیس رژیم جعلی اسرائیل در 1327 این رژیم پروتکلهایی به کار گرفت تا تضمین کند غیریهودیان وارد جریان اصلی جامعه یهودی نشوند.
رسالت
نقض حقوق عامه چرا و چگونه؟
رسالت با اشاره به مفاد اصل 165 قانون اساسی سعی کرده به این پرسش پاسخ دهد که حقوق عامه چیست و متولی و مسئول حفظ آن کیست؟
در بخشی از این نوشتار آمده است: یکی از پرسشهای مردم که اینک به مطالبه عمومی مردم عدالتخواه منجر شده و اعتراضات متعددی را از طریق اجتماع و اعتراض مردم به صور مختلف موجب گردیده اعتراض مردم به انفعال دستگاههای نظارتی در برخورد با مجرمین و مفسدین اقتصادی و مالی است. این انفعال از دستگاههای نظارتی از سطح ذیحساب و حسابرس مستقل و بازرسان قانونی به محاکم و مراجع قضائی اینک تسری یافته به طوری که مفسدین مالی و اقتصادی از چنان مصونیت و امنیتی برخوردار شدهاند که به مناصب و مصادر امور رسیده و حتی مسئولین اداری و اقتصادی کشور را به طور مستقیم و غیرمستقیم عزل و نصب میکنند.
افزایش آسیبهای اجتماعی در چند ماه اخیر
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور از افزایش آسیبهای اجتماعی با توجه به شرایط اقتصادی مردم در ماههای اخیر خبر داد. حبیباله مسعودی فرید در گفتوگو با تسنیم تصریح کرده است: با توجه به شرایط اقتصادی و اعمال تحریمها میزان آسیبهای اجتماعی در کشور نیز افزایش یافته است و دستگاهها باید توجه بیشتری را به معیشت و مسائل درمان افراد داشته باشند.
مسعودی فرید با بیان اینکه باید برای مسائل اقتصادی و آموزشی برنامهریزی شود، گفت: در حوزه آزار و اذیت کودکان باید به خانوادهها اطلاعرسانی شود و خانوادهها نسبت به این موارد آگاه شوند. وی با اشاره به میزان آزار و اذیت کودکان در کشور گفت: این موضوع از نظر تعداد در کشور ما زیاد نیست ولی از جنبه اثرگذاری و ماندگاری آسیب بسیار زیاد است.