مرور مطبوعات/ چرا سهروردی اعدام شد؟
سیزدهم مرداد 1397
به مناسبت سالروز صدور فرمان مشروطیت مطبوعات امروز رنگ و روی دیگری داشتند. چند مطلب فلسفی نیز بر تنوع مطالب امروز افزودهاند. «شهروندان آلمانی، نژادپرستی را مسئلهای بزرگ در کشورشان میدانند»، «چرا سهروردی اعدام شد؟»، «عیار مشروطه»، «انقلابی گمشده در غبار زمان»، «خوشبختی در نگاه فیلسوفان»، «جایگاه شعر نزد ارسطو»، «فلسفه و تاریخ علم»، «تابآوری و نیاز به آموزش فردی»، «امکان مداخله مددکاران اجتماعی در کودکآزاریها بدون حکم قضائی»، «تاریخ تفسیر مورخ است»، «ما و آرمانهای انقلاب مشروطه»، «ناظران بیرونی مشروطه» و «مرکززدایی از انقلاب مشروطه» عناوین برجسته شمارههای امروزند.
مرکززدایی از انقلاب مشروطه
شرق در دو صفحه از شماره امروز خود را به انقلاب مشروطه اختصاص داده است. در نخستین مطلب، به تفصیل به معرفی کتابی جدید درباره این انقلاب پرداخته است.
کتاب «ایران بین ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم» اثری پژوهشی است که توسط دکتر ونسا مارتین، استاد تاریخ دانشگاه لندن، نوشته شده و برگردان فارسی آن به این قلم بهزودی به همت نشر نی به بازار عرضه خواهد شد.
در بخشی از این نوشتار آمده است: به نظر میرسد نویسنده با طرح «ناسیونالیسم اسلامی» در این کتاب در پی آن است این نکته را یادآوری کند که انقلاب مشروطه رویدادی بسیار پیچیده و برآمده از علل و عوامل پرشمار بود که نمیتوان آن را به عللی خاص مثلاً تفکرات چپگرایانه یا سکولار و یا لیبرال فروکاست. انقلاب مشروطه همانند بسیاری از دیگر تحولات و انقلابات اجتماعی در ایران از اندیشههای گوناگونی از جمله دیدگاههای تحتتأثیر اسلام ریشه گرفته بود.
ناظران بیرونی مشروطه
شرق در نوشتاری به معرفی چند کتاب درباره مشروطه که از سوی خارجیهای مقیم ایران نوشته شده، پرداخته است. از جمله این افراد، ادوارد براون و مورگان شوستر است. در کنار این تاریخنگاریها، مجموعه گزارشهای دیپلماتهای خارجی مقیم ایران به وزارت خارجههای متبوعشان نیز وجود دارد. از جمله این آثار میتوان به «کتاب آبی» وزارت خارجه انگلیس و «کتاب نارنجی» وزارت خارجه روسیه تزاری اشاره کرد.
نویسنده در بخشی از نوشتار خود درباره کتاب «انقلاب ایران» نوشته ادوارد براون آورده است: براون کتاب «انقلاب ایران» را در سال ۱۹۱۰ (۱۲۸۹ شمسی) و در گیرودار انقلاب مشروطه منتشر کرد. ازاینرو، این کتاب شامل تمام وقایع انقلاب تا پایان مشروطه (در سال ۱۹۱۱) نمیشود. این کتاب که برای خواننده غیرایرانی نوشته شده برای معرفی ریشههای مشروطه در ایران و روشنکردن فضای سیاسی کشور از سیدجمالالدین اسدآبادی شروع میکند. فصل آغازین کتاب به بررسی اندیشههای سیدجمال، قیام تنباکو و کشتهشدن ناصرالدینشاه اختصاص دارد. سپس دوره پادشاهی مظفرالدینشاه و وقایع مشروطه اول را روایت میکند. پیمان ۱۹۰۷ بین روسیه و انگلیس، بمباران مجلس، محاصره تبریز، فتح تهران و در آخر تأسیس مجلس دوم موضوعات فصول بعدی کتاب هستند. براون کتابهای دیگری نیز درباره مسائل ایران نوشته که برخی از آنها نیز مربوط به انقلاب مشروطهاند. از جمله میتوان به آثاری چون «نامههایی از تبریز»، «مشروطهخواهان ایران»، «مطبوعات و شعر ایران معاصر» و «یک سال در میان ایرانیان» اشاره کرد.
ما و آرمانهای انقلاب مشروطه
نوشتار حاضر گفتوگویی است با حسن قاضیمرادی به مناسبت سالگرد انقلاب مشروطه. او ماندگاری انقلاب مشروطه را اولاً ناشی از خود مفهوم انقلاب میداند و آن را «مسئلهسازی تاریخ جامعه» میخواند. او مسئلهسازی را نقد رادیکال موقعیت موجود جامعه تعریف میکند. از اینرو، تاکید دارد نمیتوان پیامد انقلاب را با پیروزی یا شکست درک کرد و سنجید. به گفته قاضی مرادی، انقلاب مشروطه تاریخ جامعه ما را با دو آرمان «آزادی» و «استقلال» مسئلهساز کرد. کارهای قاضیمرادی عمدتا در حوزه تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران و روانشناسی اجتماعی مردم ایران است و از مهمترین آثار تألیفی او میتوان به «نوسازی سیاسی در عصر مشروطه ایران»، «استبداد در ایران»، «ملکمخان: نظریهپرداز نوسازی سیاسی در عصر مشروطه»، «در پیرامون خودمداری ایرانیان: رسالهای در روانشناسی اجتماعی مردم ایران»، «در ستایش شرم: جامعهشناسی حس شرم در ایران» و «تأملی بر عقبماندگی ما: نگاهی به کتاب دیباچهای بر انحطاط ایران نوشته دکتر جواد طباطبایی» و ترجمه «رساله دکترای فلسفه» و «نقد فلسفه حق هگل» کارل مارکس به همراه مرحوم عبادیان اشاره کرد.
وی در بخشی از این مصاحبه میگوید: پرسش از شکاف بسترهای مادی جامعه در دوره مشروطهخواهی با مطالبات مشروطهخواهان را پرسش از دو عنصر ساختار و عاملیت در انقلاب مشروطه درک میکنم. به ویژه تحولات انقلابی متأثر از درهمکنشی دیالکتیکی ساختار و عاملیت است. پیشروی جنبش انقلابی مستلزم گرهخوردگی این دوعنصر اساسی است. این اوضاع و احوالی که انسانها در دورهای که در مقام عامل، اهداف سیاسی- اجتماعی خود را دنبال میکنند با آن مواجه میشوند همان ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسیاند و چگونگی گرهخوردگی انتخابهای آنان با موقعیت این ساختارها متضمن پیشروی یا بازماندگی تحول انقلابی میشود.
اگر بخواهیم چگونگی گرهخوردگی ساختار و عاملیت را در دوره انقلاب مشروطه در نظر بگیریم به همان شکافی میرسیم که به آن اشاره دارید. برای مثال آرمان سیاسی مشروطه که حکومت پارلمانی متکی به رأی مردم بود اساسا بورژوایی است اما در آن دوره مناسبات سرمایهداری در ایران تا حدی رشد نکرده بود که بتواند بنیانی برای چنین حکومتی باشد.
تاریخ تفسیر مورخ است
منصوره اتحادیه (نظاممافی) مورخ، نویسنده و ناشر ایرانی در گفتوگو با ایلنا به مسئله تاریخنگاری پرداخته است. در ادامه گزیدهای از پاسخهای او را میخوانید:
تاریخ تفسیر مورخ است. ما در تاریخنگاری وقایع و حقایق را داریم. وقایع اتفاقاتی است که رخ داده و تغییر نمیکند؛ مثلا تاریخ کشتهشدن ناصرالدینشاه تغییر نمیکند و جابهجا نمیشود؛ اما حقیقت آن بحثبرانگیز است. آنجاست که نیاز به تفسیر و تحلیل وجود دارد. دیدگاه مورخ بسیار مؤثر است. همواره گفتهام که ممکن است در بیستسالگی یک تفسیر داشته باشید و در شصتسالگی تفسیر دیگری. زندگی و وقایع اطراف در دید و تحلیل ما تأثیرگذارند. ممکن است ایدئولوژی بسیار محکمی داشته باشید، خواه مذهبی یا چپگرا یا طرفدار سرمایهداری و… همه اینها در برداشت و سؤالهای ایجادشده تأثیرگذار است. پیشنهاد من برای پیشرفت تاریخنگاری مطالعه گسترده است. لزوما نباید تاریخ ایران را خواند. اگر دانشجویی بخواهد درباره تاریخ ایران تز بنویسد، باید تاریخ ایران را بخواند؛ اما خوب است درباره مثلا مصر، هند، انگلیس و حتی کوبا و آرژانتین هم بخواند. این نوع مطالعات دید او را وسیع میکند. رمانخواندن هم بسیار مهم است؛ چراکه رمان زندگی است. البته تاریخ هم زندگی است؛ اما در رمان تخیل بیشتری به کار رفته و تاریخ برگرفته از واقعیت است. تخیل هم در تاریخنگاری نقش دارد. هرچه وسیعتر بخوانیم، سؤالات بیشتری مییابیم.
امکان مداخله مددکاران اجتماعی در کودکآزاریها بدون حکم قضائی
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی با اشاره به تصویب قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان گفت: در این قانون به نقش مددکاران اجتماعی توجه ویژهای شده است؛ بهطوریکه مددکاران میتوانند در شرایطی که احتمال بروز خطر برای کودکان وجود دارد، بدون حکم قضائی مداخله انجام دهند. سیدحسن موسویچلک با بیان اینکه یکی از مهمترین نکاتی که در این لایحه پیشبینی و تصویب شده، نقش مددکاران اجتماعی است، افزود: براساس این قانون مددکاران اجتماعی میتوانند در فرایند رسیدگی به وضعیت کودکان در معرض آسیب مداخله انجام دهند و دست آنها در حوزه جمعآوری اطلاعات باز است.
او تصریح کرد: در ماده ۳۳ این قانون همچنین اجازه داده شده است که مددکاران اجتماعی بتوانند در شرایطی که احتمال بروز خطر برای کودکان وجود دارد، بدون حکم قضائی مداخله کنند و بهنوعی نقش ضابط داشته باشند. این اتفاق در لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان ظرفیتهای جدیدی برای مددکاران ایجاد میکند.
اعتماد
تابآوری و نیاز به آموزش فردی
علی سوند رومی در شماره امروز اعتماد به مسئله تابآوری پرداخته است. وی مینویسد: موضوع تابآوری ابتدا باید به صورت فردی به افراد آموزش داده شود. اگر هرکسی به تنهایی تابآوری را آموزش ببیند و به عنوان یک «تابآور» در جامعه رشد پیدا کند، آنگاه مجموعهای از افراد تاب آور خواهیم داشت که میتوانند به بهبود شرایط جامعه و حل مشکلات در هنگام بحرانها کمک جدی کنند. ما اگر بتوانیم از همین امروز روی تابآوری افراد جامعه کار کنیم، موفق میشویم در دراز مدت از آن استفاده کنیم. تابآوری یکشبه به وجود نمیآید. در صورت آموزش درست به مردم، یک جایی میبینیم با جامعهای روبهرو هستیم که میتواند تابآوری بالایی داشته باشد. تابآوری شاید در مجموع مولفهای اجتماعی باشد اما ما باید به صورت فردی روی افراد برای به دست آوردن تابآوری کار کنیم. نظام آموزشی ما باید برای تربیت کردن افراد تابآور برنامهریزی کرده و روی تابآوری افراد جامعهمان از کودکی کار کنیم تا در بزرگسالیشان شاهد تعداد زیادی از جمعیت کشور باشیم که تابآور هستند و میتوانند در لحظات بحرانی، کشور را نجات دهند.
فلسفه و تاریخ علم
«جهانبینیها» درآمدی بر تاریخ و فلسفه علم است. این کتاب تاکنون تنها اثر نویسنده آن ریچارد دویت به شمار میرود. دویت، استاد فلسفه فیرفیلد ایالات متحده است. با وجود مقدماتی بودن متن «جهانبینیها»، خواننده به زودی درخواهد یافت که این کتاب به یمن احاطه نویسنده بر هر دو قلمرو تاریخ علم و فلسفه علم در کنار نثر شیوا و منقح او، استدلالی بلند را علیه دستکم دو سوء باور بنیادی راجع به سرشت علم و فلسفه نیز شکل داده است. به عبارت دیگر این کتاب را روی همرفته میتوان نه فقط درآمدی بر تاریخ و فلسفه علم، بلکه دعوتی دلگرمکننده به تعمق جدی خواننده – هرچقدر هم مبتدی- در این دو قلمرو تلقی کرد.
«جهانبینیها» نوشته ریچارد دویت با ترجمه احسان سنایی اردکانی توسط انتشارات ققنوس به تازگی منتشر شده است که از مهمترین سرفصلهای آن میتوان به موارد ذیل اشاره کرد؛ جهانبینی ارسطویی، ملاحظات مقدماتی، معضل استقرای هیوم، ساختار فیزیکی علم، کرویت زمین، حرکت ستارگان، حرکت خورشید، حرکت ماه، منظومه بطلمیوسی، منظومه کوپرنیکی، واهد تلسکوپی گالیله، جهانبینی نیوتنی، نظریه نسبیت، نظریه کوانتوم، نظریه تکامل، دلالتهای دینی و…
جایگاه شعر نزد ارسطو
بوطیقا از مهمترین میراث فلسفی ادبی یونان است؛ این رساله، اولین کار بازمانده در حوزه نظریه دراماتیک و اولین رساله فلسفی موجود با تمرکز بر سخنشناسی و نظریه ادبی است. ارسطو در این رساله، مفهومی را بررسی میکند که از آن تحت عنوان «شعر» یاد میکند. این رساله را ابتدا ابوبشر متی بنیونس- از نسطوریان بغداد که رییس منطقیان عصر خویش بهشمار میآمد- از سریانی به عربی ترجمه کرد. البته آن ترجمه از خطا و ابهامات زیادی برخوردار بود. بعد از او شاگردش یحیی بن عدی دست به ترجمه دوباره آن میزند و یعقوب بن اسحاق الکندی برای اولینبار آن را تلخیص کرد. پس از کندی ابونصر فارابی (متوفی به سال ۳۳۹) که شاگرد ابوبشر متی نیز بود، به شرح و تلخیص فن شعر پرداخت. پس از فارابی معروفترین کسی که دست به کار شرح و تلخیص فن شعر میشود، ابنسینا است. پس از ابنسینا نیز معروفترین کسی که به تلخیص و شرح بوطیقا اقدام میکند، ابنرشد است. «بوطیقا» برای زمانهای متمادی در دنیای غرب مفقود بوده و تنها در قرون وسطی و اوایل دوره رنسانس از طریق ترجمه لاتین که از روی نسخه عربی نوشته شده توسط ابن رشد، انجام شده بود در دسترس قرار گرفت. این رساله به تازگی با ترجمه رضا شیرمز تحت عنوان «شاعری» توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است. «بوطیقا»ی ارسطو مستقیما از زبان یونانی به فارسی برگردانده شده است.
خوشبختی در نگاه فیلسوفان
سیسلا باک، فیلسوف برجسته اخلاقگرا در «در جستوجوی خوشبختی از ارسطو تا علم مغز» هوشمندانه و بهنگام، سرشت خوشبختی و جایگاه آن را در اندیشه و آثار فلسفی دورههای مختلف بررسی میکند. وی با ظرافت و زیبایی مفاهیم خوشبختی را میان اندیشمندان مختلف، از فیلسوفان یونانی گرفته تا اندیشمندانی همچون دزموند توتو، چارلز داروین، آیرس مرداک و دالایی لاما رد یابی میکند و افزون بر آن جدیدترین نظریههای روانشناسان و اقتصاددانان و متخصصان ژنتیک و عصبشناسان درباره خوشبختی را بررسی میکند. سیسلا باک با پرهیز از نظریهپردازیهای انتزاعی، گنجینهای از مشاهدات دست اول مردمان عادی و شخصیتهای معروف درباره خوشبختی را در هم میآمیزد و تصویری ارایه میدهد که شاید بتوان گفت کاملترین تصویری است که تاکنون از خوشبختی ارایه شده است. «در جستوجوی خوشبختی از ارسطو تا علم مغز» نوشته سیسلا باک با ترجمه افشین خاکباز توسط انتشارات «نشر نو» برای بار دوم منتشر شده است.
انقلابی گمشده در غبار زمان
نوشتار حاضر گفتوگویی است با مسعود کوهستانینژاد پژوهشگر تاریخ به مناسبت سالروز امضای فرمان مشروطیت.
وی در پاسخ به این سؤال که درک عامه مردم از انقلاب مشروطه چه بود و چقدر با درک نیروهای مترقی از این انقلاب متفاوت بود؟، میگوید:
عامه مردم بر اثر انتقال مفاهیم انقلاب فرهنگی مشروطه، دچار جوششی در درونشان شده بودند. به همین دلیل به سمت طرح خواستههای خود ازطریق دو کانالی رفتند که انقلاب مشروطه در اختیارشان قرار داده بود؛ یکی مطبوعات و دیگری انجمنهای ایالتی و ولایتی. بسیار هم آرام این کار را کردند. نه اسلحه دست گرفتند و نه خواستار تجزیه کشور شدند. انتظار ما از عامه مردم نیز همین است. انتظار از عامه مردم نباید این باشد که تئوریپردازی کنند. انتظار از عامه مردم باید این باشد که در چارچوبهایی که دستاورد انقلاب مشروطه محسوب میشود به بیان خواستههای خودشان بپردازند که مردم همین کار را هم کردند. نکته جالب توجه این است که عامه مردم در آن زمان بدون اینکه هیچ دستورالعملی در زمینه انجمنهای ایالتی و ولایتی داشته باشند، دور هم جمع شدند و آنها را تاسیس کردند. مردم در این انجمنها خواستههایشان را طرح میکردند و هر کدام را که توان انجامش را در خودشان داشتند یا باید توسط انجمنهای بلدیه یا به قول ما شهرداریها، انجام میشد، انجام میدادند و آنها را که باید منتقل میکردند تا نهادهای حکومتی حلوفصل کنند، منتقل میکردند.
ایران
عیار مشروطه
دکتر علیرضا ملائیتوانی استاد تاریخ پژوهشگاه علومانسانی و مطالعاتفرهنگی در این نوشتار کوشیده است به این سؤال پاسخ دهد که چرا بعد از 112 سال، هنوز دستاوردهای مشروطه از موضوعیت برخوردار است؟
وی مینویسد: در پاسخ به این پرسش که «چرا باید از مشروطه سخن بگوییم؟» دلایل زیادی میتوان اقامه کرد؛ از جمله اینکه مشروطه آغازگر راهی بود که ما اکنون در آن قرار داریم. مهمترین دستاورد مشروطه نحوه سهیم شدن در میراث تمدن جدید یا مدرنیته است. اینکه چگونه بتوانیم با «رویکرد عقلانی» از دستاوردهای فرهنگی و تمدنی ایران در برابر این مواجهه تاریخی نابرابر دفاع کنیم. مشروطهخواهان سر افرازانه در تعامل با تمدن جدید قرار گرفتند؛ نه دچار خودشیفتگی شدند و نه خودباختگی. یکی از شاهکارهای مشروطیت که نشانگر اهمیت فزاینده و تأثیر انکارناپذیر مشروطیت بر حوزه سیاست و تفکر سیاسی ایرانیان است، گسستن از فضاهای اندیشگی پیشامدرن است؛ یعنی، مشروطهخواهان با تأمل در مبانی تفکر مدرن به گونهای آگاهانه در راه گسیختن از نظام معنایی و ساختار سیاسی ناکارآمد پیشین برآمدند و با این اقدام، میدان تازهای برای اندیشیدن درباره حکومتهای جدید و بدیل نظام پادشاهی ایجاد کردند.
البته انقلاب مشروطه یک «انقلاب اجتماعی» نبود که همه نهادها، طبقاتاجتماعی، نخبگان، ارزشها، مفاهیم و ساختارهای حقوقی را از اساس دگرگون سازد. اما در تاریخ بشر، پیدایش نظریه دولت مشروطه نظریهای منحصر به فرد است که در آن، اندیشه سیاسی کهن که بر قدرت مطلقه حاکمان مبتنی بود را با تردید مواجه کرد و مبنای آن را زیر سؤال برد و جای خود را به «قرارداد اجتماعی» داد. این امر شاید مهمترین تغییری بود که در پی گفتمان سیاسی مشروطیت در ایران پدید آمد. بر پایه این تفکر، خود مردم و ملت ایران حق سلطنت را به شاه واگذار میکردند و مردم اراده سیاسی خود را با انتخاب نمایندگانشان برای کرسیهای مجلس تحقق میبخشیدند تا قوای سهگانه دولت بر اساس «اراده ملت» اداره شود.
چرا سهروردی اعدام شد؟
دکتر مصطفی محقق داماد، عضو فرهنگستان علوم درباره اعدام شیخاشراق میگوید: سهروردی را به قتل رساندند چون معتقد بود «تجربه نبوی» برای انسان امکانپذیر است. حرف او این نبود که دوباره پیامبری میآید بلکه میگوید تجربه راه پیامبری باز است. در زمانه او مفهوم این حرف را نفهمیدند و محاکمهاش کردند و حکم به اعدامش دادند. حرف سهروردی را بسیاری از عرفا همچون حافظ، مولانا، بایزید بسطامی و غیره به روشهای مختلف گفتهاند ولی متأسفانه این حرف در زمان سهروردی بدرستی درک نشد و او را به شهادت رساندند.
محققداماد که در مراسم بزرگداشت شیخ اشراق در محل مؤسسه فلسفه و حکمت سخن میگفت، فلسفه اشراق را چنین تبیین کرد: یکی از اصطلاحات دیگر فلسفه اشراق «خلوات» است یعنی جمع خلوت که ترک محسوسات، ترک ظواهر وهمی و خیالی است. فلسفه اشراق بر «درک مستقیم» مبتنی است در حالی که فلسفه مشاء با استدلال، منطق و استنتاج پیش میرود. در دیدگاه اشراقی، جان و روان هر جوینده و پژوهشگری سهمی از نور خدا دارد که اندکی از این نور نزد ما و اکثرش نزد اولیا و انبیا است. به این اعتبار، هر تلاشگری برایش ذوقی وجود دارد. یعنی باب اجتهاد عقلی بسته نشده است. سهروردی در اینجا حرف تازهای میگوید و حرفش این است که اتصال به عالم ربوبی اختصاص به پیامبران ندارد.
جمهوری اسلامی
شهروندان آلمانی، نژادپرستی را مسئلهای بزرگ در کشورشان میدانند
نتایج جدیدترین نظرسنجی نشان میدهد که اکثر شهروندان آلمانی چه با زمینههای مهاجرتی و یا آلمانیتبار، نژادپرستی را مسئلهای بزرگ در کشورشان میدانند. جریانات رخ داده پیرامون «مسعود اوزیل» بازیکن تیم ملی فوتبال آلمان ایجادکننده چنین بحثهایی در آلمان بود. نتایج یک نظرسنجی نشان میدهد که برای اکثریت قریب به اتفاق شهروندان آلمانی نژادپرستی در کشورشان یک مسئله بزرگ و یا خیلی بزرگ در این کشور است. 64 درصد شهروندان آلمانی چنین نظری داشتند. در بین افراد با زمینه مهاجرتی هم 68 درصد چنین نظری داشتند. در بین افراد آلمانیتبار هم 63 درصد اینگونه ابراز عقیده کردند. این مسئله در بین طرفداران احزاب مختلف هم تفاوتی نمیکرد و اکثریت آنها نژادپرستی را مسئله بزرگ در آلمان میدانستند.
درحالی که در بین طرفداران احزاب متحد مسیحی و لیبرال دموکرات و سوسیال دموکرات و سبزها و حزب چپ اکثریت شهروندان چنین دیدگاهی داشتند تنها در بین طرفداران حزب افراطی جایگزینی برای آلمان تنها 37 درصد شهروندان نژاد پرستی را مسئلهای بزرگ در آلمان ارزیابی کردند.