تأثیر میرزای نائینی در زیست سیاسی ما

مهدی کاظمی زمهریر

نوشتن ستایش‌آمیز درباره میرزا محمدحسین نائینی (1315-1239) سهل است؛ خیل پژوهشگرانی که از وی ستایش می‌کنند، و درباره نوآوری‌های وی می‌نویسند، به حد کافی حجت و امکان برای نویسندگان فراهم می‌کند، که بی‌هیچ نگرانی درباره وی قلم‌فرسایی کنند. اما، من قصد دارم نوشته خود را با عنوان «بحران بی‌بنیادی» در اثر نائینی یعنی “تنبیه الامه و تنزیه المله” آغاز کنم.

1. نوشته نائینی به یک عبارت نوشته فیلسوفانه‌ای نیست؛ کتاب از اسلوب فیلسوفانه برای تحلیل پدیدار سیاست بهره نمی‌گیرد، و نویسنده اصراری برای پی‌گیری ریشه‌ای گزاره‌های کلیدی‌اش و تن دادن به الزامات نظری آنها را ندارد. اما، با‌وجوداین، کتابی تاریخ‌ساز و اثرگذار است.

2. ریشه اثرگذاری ” تنبیه” نه در انسجام نظری آن بلکه در خصلت مرزی اثر است. این اثر در مرز سه گفتمان غالب در دوره مشروطه – یعنی نگاه مصلحت‌گرا، حق‌گرا و شریعت گرا به نظم سیاسی – شکل‌گرفته و تلفیقی از این سه منظر را برای ساخت الگویی از نظم سیاسی بکار بسته است. خصلت تلفیقی و مرزی اثر باعث شده که کتاب انعکاس‌دهنده کشاکش‌های اجتماعی و ایدئولوژیک موجود در جامعه ایران باشد، و مخاطبان متنوعی، هرکدام از منظری، چهره خود را در آن یابند؛ همین وضعیت است که آن را به کتابی مهم و پرخواننده تبدیل کرده است.

3.  نوشته نائینی، دچار تعارضات درونی است و استدلال‌های مقدماتی، میانی و انتهایی آن با یکدیگر سازگار نیست؛ وی درحالی‌که در آغاز اثر اصل برابری شهروندان را با سلطان تأسیس می‌کند، اما، توانایی عرضه برداشت ریشه‌ای از این اصل و تبعات آن بر درک ما از سیاست و حوزه عمومی را (به‌ویژه در تقابل با اصل ولایت و نگرش‌های فقیهانه به نظم سیاسی) ندارد. میرزای نائینی همانند نویسنده کتاب “عوائد الایام”، درحالی‌که با روایت جدیدی از اصل “عدم ولایت ” شروع می‌کند، اما درنهایت تألیف جدیدی از ” اصل ولایت” را در پیوند با “گفتمان” و “نهادهای” مدرن عرضه می‌کند.

4. اما، اهمیت نائینی صرفاً” در خصلت مرزی اثر نیست. بلکه، می‌توان مدعی شد ترکیبی از کتاب “تنبیه” نائینی و ” حکومت اسلامی” امام (ره)، بنیان نظری لازم را برای ساخت جمهوری اسلامی فراهم ساخت. حتی می‌توان خطر کرد و این ادعا را مطرح نمود که کتاب “حکومت اسلامی” مکمل “تنبیه” و جانشین فصول انتهایی کتاب نائینی است که نائینی خود آنها را حذف کرده بود.

5. اما، اگر کتاب نائینی از منابع مهم در ساخت نظری و نهادی سیاست در دوره معاصر است، در این صورت سه چشم‌انداز نظری را برای ما خلق خواهد کرد: اولاً”، فهم تجربه زیست سیاسی در دوره معاصر نیازمند فهم مجادلات نظری موجود در کتاب نائینی میان گفتمان‌های مصلحت‌گرا، حق‌گرا و شریعت گرا است. ثانیاً”، ریشه بحران نظری در کتاب نائینی، خصلت عمل‌گرایانه تألیف نائینی و بی‌بنیادی اثر وی است. این بدان معناست که حل‌وفصل نشدن تعارضات نظری موجود در این اثر، خود را به‌صورت تعارضات نظری و عملی در زیست سیاسی معاصر به نمایش گذاشته است. ثالثاً”، گذار از بحران نظری فعلی نه با تمسک به الگوی نظری میرزای نائینی بلکه با نقد آن و تلاش برای تأسیس درکی فلسفی‌تر و بنیان‌گرایانه‌تر از نظم سیاسی ممکن است.

مطالب مرتبط
منتشرشده: ۱
  1. مصطفی

    سلام
    ممنون بابت مطلبتون
    سوالم اینه ک اگه کتاب نایینی بنیان نظری ساخت ج.ا.ا رو فراهم کرده، پس چرا عقاید و آراء ایشون در این کتاب، در بعد از انقلاب و به خصوص بین حوزویان متروک مونده؟

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.