مرور مطبوعات/ روایت ریچارد فرای از ایران‌دوستی‌اش

25 مرداد 1397

مطالب امروز مطبوعات بیشتر رنگ و بوی فلسفه داشت. نگاهی به زندگی دو ایران‌شناس و چند نوشتار اجتماعی دیگر بر غنای مطالب امروز افزوده بودند. «روایت ریچارد فرای از ایران‌دوستی‌اش»، «بورسیه‌های جنجالی در صف ورود به هیأت علمی دانشگاه‌ها»، «جامعه ارامنه یکپارچه در کنار ملت بزرگ ایران گام برمی‌دارد»، «فلسفه چیست؟ حکمت به چه معنا است؟»، «عقل سلیم را رها کنیم»، «شهرت مدرن و عاری از احترام»، «یک بشقاب فلسفه»، «آن خیال خوش او مشعله دل‌ها باد»، «پایان دوران مکتبخانه‌ای»، «زیر بار درخواست وزرا برای رفع‌فیلتر نمی‌روم» و «شکل‌گیری قدرت اجتماعی مدنی» عناوین برجسته شماره‌های امروزند.

اعتماد
 
شکل‌گیری قدرت اجتماعی مدنی
حمیدرضا جلایی‌پور در نشست آسیب‌شناسی، جامعه مدنی و اصلاح‌طلبی تحلیل کرد. او معتقد است که جامعه مدنی در ایران از ۲۰ سال گذشته تاکنون به‌شدت تقویت شده است. در تعبیری که جلایی‌پور به کار می‌برد، نفس جامعه مدنی به حاکمیت قانون گره خورده است و البته وابسته و همبسته به بورژوازی (طبقه صاحب سرمایه) است اما در عین حال غیردولتی است. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب معتقد است که این ادبیات همراه با تولد جریان اصلاحات به ادبیات جامعه تبدیل شد. البته در نگاه این استاد دانشگاه تهران همه جنبش‌های اجتماعی، مدنی نیستند. او بیان می‌کند در تمام دنیا تنها چند درصد از جامعه هستند که عضو تشکل‌های اجتماعی می‌شوند. او معتقد است که این معدود افراد به ارزش‌های مدنی تعهد دارند.

زیر بار درخواست وزرا برای رفع‌فیلتر نمی‌روم
محمدجعفر منتظری دادستان کل کشور دیروز در همایش مقابله با جرایم مالی در فضای مجازی شرکت کرد و ضمن انتقاد از عملکرد شورای عالی فضای مجازی گفت: تلگرام و اینستاگرام از نظر اخلاقی و امنیتی برای کشور ما بلا ایجاد کرده است. بعضی از این شبکه‌ها که ما در کارگروه مصادیق مجرمانه طبق قانون آن را می‌بندیم و فیلتر می‌کنیم، می‌بینیم که بعضی آقایان صدای‌شان بلند می‌شود. شش وزیر به من نامه می‌نویسند که رفع فیلتر کنید اما من زیر بار نمی‌روم. دو سه بار خواسته‌اند و من به این دلیل زیر بار نمی‌روم که می‌دانم شریک در ظلم و جرم‌ خواهم شد. از مردم عزیز می‌خواهم که درباره آسیب‌های این فضای مجازی بی‌در و پیکر که بخش‌های اخلاقی، سیاسی و امنیتی را تحت تاثیر قرار داده؛ مطالبه کنند و از مسوولان بخواهند که ما را از این جهنم نجات دهند.
 
پایان دوران مکتبخانه‌ای
اعتماد نگاهی اجمالی انداخته است به روند رو به رشد آموزش مجازی و نظر استادانی که دوره‌های مجازی برگزار می‌کنند، جویا شده و می‌نویسد: مدتی است که بعضی از نویسندگان شناخته‌شده و پرطرفدار، دیگر تمایل چندانی به برگزاری دوره‌های حضوری کارگاه‌های ادبی ندارند و اغلب کلاس‌های خود را در فضای مجازی برگزار می‌کنند. هنرجوی علاقه‌مند بعد از پرداخت مستقیم شهریه در یکی از شبکه‌های اجتماعی مجازی وارد گروهی می‌شود که توسط نویسنده‌ای ایجاد شده و دوره آموزش مهارت را به صورت مجازی پی می‌گیرد. بی‌شک چنین امکانی خالی از لطف نیست. هنگامی که استفاده از محضر اساتید در دسترس نباشد، با استفاده از ظرفیت تکنولوژی‌های نوین ارتباطی می‌توان حداقل به این راضی شد که از راه دور یک استاد، تجربیاتش را با مخاطبان در میان بگذارد و مسیر راه را اندکی روشن کند.
علیرضا ایرانمهر یکی از نویسندگان پرکار حوزه ادبیات یکی از اشکالات این شیوه آموزش را ندیدن هنر‌جویان می‌داند. چرا که بسیاری افراد به دلایل مختلفی مثل کم‌رویی، کم‌کاری می‌کنند و رفته‌رفته از گروه جا می‌مانند. در دوره‌های حضوری می‌توان با شناخت اینگونه از هنرجویان آنها را به نحوی با جمع بیشتر درگیر کرد و به کار وا داشت.
 
آن خیال خوش او مشعله دل‌ها باد
دکتر عبدالمجید مبلغی دل‌نوشته‌ای در بزرگداشت لئونارد لویسون عرفان‌پژوه به نگارش درآورده است. او می‌نویسد: مراتب دانش وی، که از جمله در مطالعاتش از مولانا و ترجمه‌اش از اشعار حافظ ‌به چشم می‌آید، بر اهل نظر پوشیده نیست و آثار ماندگارش، فراتر از هر تعریف و تمجید، یاد و نامش را زنده و بلند می‌دارد. اما برای من این استاد زبده مولوی‌شناس و پارسی‌گوی چهره دیگری نیز داشت: مردی از جنس «صفای ریاضت دل» و «سودای عشق». لئونارد لویسون هم رفت؛ او که مولوی‌وار طنین شمس را در «حفره کن زندان و خود را وارهان»‌ شنید اکنون میان ما نیست. حال مردم را خدا می‌داند و بس اما افراد زیادی در این دنیا نیستند که گمان بریم‌ ای بسا پیش از مرگ با خود زمزمه کرده باشند «چون جان تو می‌استانی چون شِکر است مردن».
 
یک بشقاب فلسفه
محسن آزموده کوشیده است نگاهی بیندازد به کتاب «بفرمایید فلسفه! (۲)». در دومین مجلد از کتاب خواندنی «بفرمایید فلسفه!» در بخش نخستین این کتاب، سراغ شماری از برجسته‌ترین اساتید فلسفه در امریکا و انگلیس رفته‌اند و از آنها خواسته‌اند که فیلسوف محبوب خود را نام ببرند و احتمالا دلیل یا علت علاقه‌شان به او را نیز بیان کنند. بنا به انتظار، نتیجه برای علاقه‌مندان به فلسفه بسیار برانگیزاننده است. دیوید هیوم، فیلسوف اسکاتلندی قرن هفدهمی، جایگاهی را کسب کرده است که زمانی برزیل در رده‌بندی تیم‌های فوتبال داشت، یعنی هیوم با فاصله‌ای قابل توجه از بقیه پیشی گرفته و انتخاب بیش از ۲۰درصد پرسش‌شوندگان است. سقراط، افلاطون، ارسطو، کانت، نیچه، ویتگنشتاین، میل، مونتنی و… در رده‌های بعدی قرار گرفته‌اند. بعد از این نظرسنجی، کتاب شامل گفت‌وگوهایی نسبتا کوتاه ولی پرمغز با برخی از همین فلسفه‌پژوهان درباره فیلسوفان بزرگ تاریخ است و رعایت سیر زمانی سبب شده که بتوان آن را گونه‌ای تاریخ فلسفه در نظر گرفت.
 
شهرت مدرن و عاری از احترام
شهاب غدیری درباره کتاب مارک رولندز استاد فلسفه دانشگاه میامی دست به قلم شده و نوشته است: رولندز به تمایز بین دو نوع شهرت معتقد است: شهرت سنتی و شهرت مدرن یا بادآورده. در گذشته شهرت با نوعی احترام همراه بود. فردی دستاورد یا استعداد قابل توجهی داشت و به همین دلیل مورد ستایش جامعه قرار می‌گرفت. اما در عصر مدرن شهرت از مفهوم احترام تهی شده است. به عبارتی فرد x شهرت دارد چون مشهور است! رولندز معتقد است؛ ریشه شهرت بادآورده عصر مدرن به بحران معاصر در تمدن غربی برمی‌گردد. رولندز تمدن حال حاضر غرب را حاصل دو گرایش فکری می‌داند: عینیت‌گرایی افلاطونی و فردگرایی عصر روشنگری. هر یک از این دو گرایش امکان تبدیل به شکل منحط و فاسد خود را دارد؛ عینیت‌گرایی افراطی به بنیادگرایی و فردگرایی افراطی به نسبی‌گرایی ختم می‌شود.
 
عقل سلیم را رها کنیم
مجتبی حدیدی نیز نگاهی به کتاب «درآمدی بر پدیدارشناسی» انداخته و نوشته است: دغدغه رابرت ساکالوفسکی در کتاب «پدیدارشناسی» نه تعریف پدیدارشناسی، بلکه تشریح پیامدهای نگاه پدیدارشناسانه در اندیشه فلسفی جدید و پاسخ متفاوت آن به پرسش‌های رایج فلسفه است. در این کتاب خود پدیدارشناسی یک پدیده محسوب می‌شود و از منظری پدیدارشناختی به معضلات فلسفی سنتی پرداخته می‌شود. سرآغاز سنت پدیدارشناسی ادموند هوسرل است، به این حقیقت فیلسوفانی چون هایدگر، شلر، اینگاردین، مرلوپنتی، سارتر و گادامر اذعان کرده‌اند.
 
فلسفه چیست؟ حکمت به چه معنا است؟
بهروز فرنو درباره فلسفه نوشته است: آیا این سخن قدما که فلسفه اشرف علوم است و اکنون محلی از اعراب ندارد به واقع وجهی دارد؟ گمان می‌کنم که پرسش‌هایی از این دست به ذهن اغلب کسانی که سر و کاری با فلسفه داشته‌اند یا جایی با آن مواجه شده‌اند، رسیده باشد‌؛ چه بسا نحوه تعلیم و تعلم رسمی، این پرسش‌ها را سبب می‌شود. دوستی می‌گفت که تلقی بیهوده بودن فلسفه اختصاص به مرز و بوم ما ندارد و در خارج کشور هم وقتی افرادی می‌شنوند که او فلسفه خوانده برای‌شان سوال پیش می‌آید که با این علم او می‌خواهد چه گلی به سر اجتماع بزند. حال اگر این تلقی، نظر عامه مردم باشد که بحثی نیست؛ اما وقتی برای خواص جامعه هم کاربرد فلسفه محل پرسش است، چه باید گفت؟
 
ایران
 
جامعه ارامنه یکپارچه در کنار ملت بزرگ ایران گام برمی‌دارد
شورای خلیفه‌گری ارامنه تهران  با صدور بیانیه‌ای در مخالفت با اقدامات امریکا علیه کشورمان تأکید کرد که جامعه ارامنه تهران در کنار مردم ایران است. در بخشی از این بیانیه آمده است: جامعه ارامنه تهران و شمال ایران باور دارد که این بار نیز ملت شریف و بزرگوار ایران از هر دین و آیین، یکدلانه و استوار و در سایه هدایت‌های جامع‌نگر رهبری انقلاب از این مرحله با سرافرازی عبور خواهد کرد و توطئه‌های دشمنان ایران که برخی همسایه‌ها نیز بیهوده و شاید که با وحشت نابجایی که از پیروزی‌ها و اعتماد به نفس ملت ایران حس کرده‌اند، آب در آسیاب آنان می‌ریزند، بی‌اثر خواهد شد.
 
بورسیه‌های جنجالی در صف ورود به هیأت علمی دانشگاه‌ها
ایران از واکنش استادان دانشگاه و مسئولان وزارت علوم به چالش بورسیه‌های لغو شده گزارش داده و به نقل سخنان تعدادی از استادان دانشگاه در این زمینه پرداخته است. غلامرضا ظریفیان استاد دانشگاه تهران در این باره می‌گوید: تعدادی از فارغ‌التحصیلان بورسیه‌های غیرقانونی می‌خواهند عضو هیأت علمی دانشگاه‌های مادر شوند. چند نفری هستند که به دانشگاه تربیت مدرس آمده‌اند و اصرار دارند که در این دانشگاه ادامه خدمت دهند، موضوع در دانشگاه بررسی شد و البته دانشگاه هم مخالفت خود را اعلام کرده است اما این افراد به دیوان عدالت اداری شکایت کرده‌اند و خواهان حضور در این دانشگاه و البته دیگر دانشگاه‌های مادر هستند. بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تصمیم‌گیری درباره بورسیه‌ها و موضوعاتی مشابه آن، امر علمی- آموزشی است و قضایی نیست که دیوان عدالت اداری به آن ورود کند. همچنین برخی از این بورسیه‌ها با حکم دیوان عدالت اداری عضو هیأت علمی می‌شوند. یعنی حتی مقررات جذب و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را نادیده می‌گیرند. بعضاً در آرایی که صادر می‌شود، دانشگاه‌ها را مجبور به حکم استخدامی قطعی و بدون طی مراحل جذب می‌کنند.
 
روایت ریچارد فرای از ایران‌دوستی‌اش
چهار سال پس از درگذشت ریچارد فرای ایران شناس مشهور امریکایی و استاد دانشگاه هاروارد در یاد‌کرد و قدردانی از تلاش‌های او در معرفی بهتر ایران به جهان غرب، کتاب «خاطرات ریچارد فرای» ترجمه و گردآوری بهمن زبردست در 170 صفحه به قیمت 17500 تومان در شرکت سهامی انتشار منتشر شده است. این کتاب دربرگیرنده سه گفت‌و‌گوی بلند درباره زندگی و فعالیت‌های این ایران‌شناس فقید است و از سوی مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد انجام شده است. در این اثر با مروری بر ادوار مختلف زندگی این ایران‌شناس فقید امریکایی، از نخستین علاقه‌هایش به ایران تا واپسین کوشش‌هایش در فهم و تبیین گستره وسیع تاریخ و ادبیات و تمدن ایران را می‌توان دنبال کرد. بی‌شک مطالعه این کتاب می‌تواند نقشه راه روشنی از مطالعات ایران‌شناسی در چند دهه گذشته پیش‌روی مخاطب قرار دهد.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.