چه کسانی عامل فقر مردم شدند؟!
عبدالرحیم اباذری
اخیراً یکی از نمایندگان محترم و عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی، خطاب به آقای محسن هاشمی گفته است: «فقر و بیکاری حاصل عملکرد سه دهه مدیریت پدر خدا بیامرز شما و همفکرانشان است» به دنبال اظهارات وی، ناخود آگاه به یاد داستان «مار و شکل مار» افتادم که مردی جهت بهره کشی و استحمار دیگران از کم اطلاعی و بی سوادی اهالی یک روستا سوء استفاده کرده و «شکل مار» را به جای «کلمه مار» به خورد آنها میداد.
البته این اظهارات به قدری سست و ضعیف است هیچ نیازی به پاسخ ندارد، اما جهت اطلاع آنهایی که شاید از تاریخ چهل ساله انقلاب اطلاعی نداشته باشند و یا فراموش کرده باشند؛ شاید طرح نکتهای خالی از لطف نباشد.
یادم هست وقتی آقای هاشمی برای اولین بار بحث مترو و ضرورت آن را در خطبههای نماز جمعه مطرح کرد، همفکران همین نماینده محترم و برخی محافل متحجر، آقای هاشمی را متهم به اشرافیگری کرده، میگفتند: میخواهند مردم ما را رفاهطلب بار بیاورند و روحیه استکبارستیزی را از آنها بگیرند! آنها ریاکارانه شعار زهد و تقوا میدادند وتا توانستند کارشکنی کردند. حتی در همین اواخر میگفتند: این همه خاکهای زیرزمینی را به کجا میخواهید منتقل کنید؟!
وقتی برای اولینبار پروژه گازرسانی شهری و لولهگذاری آن را مطرح و آغاز نمود، میگفتند: مگر نمیبینید لولهکشی گاز خطرناک است؟! با این طریق میخواهند خانههای مردم را به آتش بکشند! و…
اینها کسانی بودند که در این چهل سال حتی یک مورد کار مثبت در پرونده کاری خود ندارند و همیشه هم مدعی بودند و نق زدند به طوری که امام خمینی آنها را «مدعیان بی هنر امروز و قاعدین کوتهنظر دیروز» خواندند.
شما حساب کنید اگر همین دو مورد «مترو و گازرسانی شهری و روستاهای دور دست» در دوره هاشمی انجام نمیگرفت امروز چه مشکل و فاجعهای در کشور داشتیم؟!
این آقایان محترم در این سالها به جای اینکه بیایند کمک کنند و به زیرساختهای اقتصادی کشور استحکام ببخشند؛ حتی بدون این که در زمینه اعتقادی مردم و جوانان کار زیر بنایی انجام دهند، فقط به امور ظاهری از قبیل: رعایت حجاب، گذاشتن ریش، انداختن چفیه، اجرای مراسم دعای کمیل، ندبه، توسل و زیارت عاشورا و سایر امور شبیه به آن تاکید کردند.
از طرفی، به عنوان کارشناس دینی در صدا و سیما ظاهر شدند و گفتند: خاخامهای اسرائیلی ورزش را در کشورهای اسلامی رواج دادند تا مانع از ظهور حضرت حجت (عج) شوند! گفتند: عربستان سعودی در اطراف بیتالله الحرام ساختمانهای سر به فلک کشیده میسازد تا به خانه کعبه اشراف داشته باشند وقتی حضرت از آنجا خواست ظهور کند با تکتیراندازها سرنگونش کنند (نعوذبالله!) گفتند: اینکه تیم فوتبال ما مرتب شکست میخورد چون مربی خارجی و شرابخوار برایش تعیین میکنیم! گفتند: در کشور ما رئیس جمهور را امام زمان (عج) تعیین میکند و این رایانهها هم مال امام زمان است! اینها که گفته شد حاصل عملکرد مخالفان هاشمی است و اگر عملکردی غیر از این دارند بگویند تا مردم آنها را بیشتر بشناسند.
این آقایان محترم به سبب بغض و کینه و کدورتی که با هاشمی داشتند، در آن هشت سال حاکمیت خود، آمدند در مقابل مترو، «منوریل» را مطرح کردند و در چند شهر به اجرا گذاشتند ولی همه کارشناسان عاقل در تهران، تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز و کرمانشاه و… به طور جد با آن مخالفت کردند و مانع از اجرایش شدند. اما در این میان با حمایت همین آقایان محترم و طی ترفندهایی و با هزینههای نجومی توانستند در شهر قم این اشتباه بزرگ را به اجرا بگذارند و مرتکب ظلم نابخشودنی در حق مردم این شهر شوند.
حال شما خوانندگان عزیز در همین دو مورد، حاصل عملکرد آیتالله هاشمی و مخالفانش را ببینید، با این که به طور ناجوانمردانه ایشان از سوی مخالفانش متهم به اشرافیگری میشد ولی هاشمی بدون ریاکاری و مردمفریبی کار پروژه مترو و گازرسانی را به اتمام رسانید و امروز هر دوی این پروژه زیربنایی در خدمت مردم فقیر و مستمند قرار دارد. امروز مرفهان بیدرد و اشرافیگرایان اصلاً سوار مترو نمیشوند و آن را برای خود کسر شأن میدانند، صعنت مترو در بست در اختیار قشر مستضعف و فقیر است. اگر این مترو با دوراندیشی هاشمی در تهران اجرا نمیشد امروز وضعیت ترافیک در پایتخت در حال انفجار بود و یا خیلی وقت پیش منفجر شده بود.
از سوی دیگر صنعت منوریل این آقایان پر مدعا را در قم ببینید، چون بر اساس کینه و کدورت با هاشمی راهاندازی شده، امروز مایه بدبختی و خسارت بر مردم قم شده است. حضرات آقایان که فریاد حمایت از فقیرشان گوش فلک را کر کرده و به غیر خود همه را به اشرافیگری متهم میکنند، ناخواسته گرفتار اشتباه فاحش گشته و متوسل به این صنعت اشرافی! شدند.
همه میدانند امروز در کشورهای پیشرفته صنعت منوریل به عنوان یک پروژه تزیینی، تشریفاتی و اعیانی به شمار میآید و بیشتر آن را در پارکها، جنگلها و باغ وحشها به کار میبندند؛ یعنی اینها با این اقدام ناشیانه، قدر و منزلت شهر قم و عُش آل محمد (ص) را این قدر پایین آوردند. امروز وقتی مردم قم هر روز اول صبح از خواب بیدار میشوند و چشمشان به ستونهای معطل و نحس منوریل می افتد به بانیان ناشی و پر مدعای آن لعن و نفرین میفرستند.
حال شما خواننده عزیز قضاوت کنید، واقعاً امروزعملکرد چه کسانی سبب فقر مردم و ناکار آمدی نظام اسلامی شده است؟ هاشمی وهمفکرانش یا مخالفان کینهتوز او؟
(منتشر شده در روزنامه جمهوری اسلامی 27 مرداد 97)
حاج آقا خرابی ریشه دارترازاشخاص است! خرابی ازوقتی شروع شد که برخی از هم لباسهای حضرت عالی اصرار داشته ودارند که کشور بااسلام فقاهتی اداره شود نه بااسلام پیامبر وعلی ع که عین رحمت وعدالت است ! وقتی اربابا من دون الله حاکم شد ! همین است که ملاحظه می فرمایید!
با سلام و احترام به نظر جنابعالی . بنده بر خلاف نظر شما اعتقاد دارم با اسلام فقاهتی می شود کشور را اداره کرد همان طوری تا سال 1384 که سه ردیس جمهور روحانی آقایان خلمنه ای ، هاشمی و خاتمی بودند کشور بخوبی اداره می شد و هیچ مشکل اساسی هم نداشتیم و کشور ونظام و انقلاب هم روز به روز کارآمد تر می شد . اوضاع از آن روزی خراب شد کسانی با تفکر اسلام منهای روحانیت و امام زمان بدون مرجعیت آمدند و کشور را به خرابه ای تبدیل کردند.
برادر محترم اباذری واقعا تا سال 1384 کشور بخوبی اداره می شد وماهیچ مشکل اساسی هم نداشتیم !!؟؟؟؟تجاهل تاکجا؟؟؟ ازکنج عافیت بیرون بیایید گشتی درشهرها بزنید خودکشی وقتل وکلیه فروشی واسیتیصال بیدادمیکند! نه تنها فقیه وروحانی مقصر این اوضاع است من وشما هم بعنوان مسلمان باید سرمان رابگذاریم ازخجالت بمیریم!!!
بله دوست عزیز بنده باز تکرار و تاکید می کنم تا سال 1384 ما در کشور مشکل اساسی نداشتیم اگر هم بود قابل کنترل و مهار بود مشکل اساسی از آنجا شرو.ع شد که یک دیوانه ای را آوردند و رئیس جمهورش کردند و این دیوانه سنگی در چاه انقلاب انداخت حتی صد عاقل هم امروز نمی تواند آن را در بیاورد.
خانه از پای بست ویران است این برادر دربند نقش ایوان است !مشکل شما شخص است گمشده من مذهبی انقلابی اسبق ! دوچیز است توحید وعدالت ! توحیدش اینطوری فراموش شده که ماآمدیم دراین سه چهارده گذشته خودمان بدست خودمان یک هاله قداست ومصونیت ازخطا وپرسش دورصاحبان قدرت کشیده ایم که شرک مطلق است وعدالتش هم اینگونه پایمال گشته که الان اختلاف طبقاتی موجود درایران شدتش درهار ترین کشور سرمایه داری هم نیست! این را به ضرس قاطع میگویم : مثلا درکشورهای غربی اختلاف دستمزد یک پرستار بایک جراح عالی مقام دو الی چهار برابرست! درایران چند برابرست!؟؟؟؟؟ حدااقل ششتصد برابر! بخوانیدفاتحه را مع الصلوات!!!!!
پیشرفت و توسعه غیز از اجرای سیاستهای اقتصادی درهای باز و ارزشمند کردن پول و به حاشیه بردن اخلاق است.
همه بدبختی از اجرای سیاستهای لیبرالی شروع شد و هنوز هم ادامه دارد