مرور مطبوعات / حجتی کرمانی، مصباح یزدی را به مناظره دعوت کرد
پنجم شهریور 1397
واکنشها به واقعه مدرسه فیضیه و توهین و تهدید جدید به رئیسجمهور، و چند نوشتاری اجتماعی از مطالب پرشمار مطبوعات امروز بودند. «من یک آقازادهام!»، «مصادره «ابنسینا» نتیجه ضعف صاحبخانه و جرئت همسایه»، «ضربه های کاری بر اندیشه غلوکنندگان»، «سادگی دروغی!»، «حادثه فیضیه و انفعال مدیریت حوزه»، «خروج از تحریم و انزوا با دیپلماسی فرهنگی»، «حجتی کرمانی، مصباح یزدی را به مناظره دعوت کرد»، «واکنش آیتالله شب زندهدار به رحیم پورازغدی»، «ورود مدعیالعموم به پرونده تجمع فیضیه قم»، «قباحتزدایی از بیادبی»، «بحرانهای پیاپی در ساختار اجتماعی ایران»، «پرسشگر صریح یا شومن انتقامگیر؟»، «واکنش رحیمپور ازغدی به اظهارنظرها درباره انتقادش از حوزه»، «دفتر فقه معاصر تشکیل دادهایم»، «دولت روحانی و چالشسازی مداحان»، «تریبون مداحی جای سیاسیبازی نیست!»، «نه به تبعیض و تحقیر»، «وکلا در دفاع از موکلان آزادند» عناوین برجسته شمارههای امروزند.
وکلا در دفاع از موکلان آزادند
بهمن کشاورز حقوقدان در واکنش به بازداشت دو وکیل درباره وظایف و حقوق وکلا نوشته است: اعضای کانونهای وکلا از طیف چپِ چپ تا راستِ راست هستند و واضح است که موضع سیاسی آنان به کار کانون ارتباطی ندارد، زیرا کانون وکلا حزب نیست، اما درعینحال همچنان که بارها گفته شده، کانونهای وکلا مکلفاند از حقوق اعضای خود بهویژه وقتی بهخاطر ابراز عقیده از هر قبیل دچار مشکلی –از جمله مشکل قضائی- میشوند، دفاع و از آنان حمایت کنند. درعینحال اگر مردم عادی در زمینه مسائل سیاسی و اجتماعی کماعتنا باشند، نمیتوان چنین توقعی از وکیل دادگستری داشت. بنابراین وقتی وکیلی در مقام بیان و اظهار عقیده چیزی میگوید که ممکن است با سلایق حاکم در تعارض باشد، در واقع بهنوعی در مقام ایفای وظیفه صنفی و اجتماعی خویش است.
اعتماد
نه به «تبعیض» و «تحقیر»
عباس عبدی نگاهی انداخته است به ریشه بحرانهای اجتماعی جامعه و امروز و نوشته است: تبعیض عامل مهمتری در شکلگیری بحران در حکومتهاست. ضمن اینکه تبعیض به نوعی متضمن تحقیر نیز هست و در فردی که مورد تبعیض قرار گرفته احساس تحقیرشدگی ایجاد میکند. تبعیض بهگونهای است که ابتدای کار، زیر دندان مزه میکند ولی در ادامه فاعل و عامل تبعیض را در تله خود گرفتار میکند. توکویل یکی از جامعهشناسان کلاسیک، حدود دو قرن پیش و در عنفوان جوانی سفری به امریکا میکند و در تحلیلی درخشان از وضع ایالات متحده به مساله بردهداری میپردازد؛ بردهداری که اوج تبعیض و تحقیر انسان است و با هدف استثمار انسان از انسان برقرار شده، ولی او نشان میدهد که چگونه به ضرر بردهدار و ارباب نیز هست. او مقایسهای میان دو ایالت اوهایو و کنتاکی میکند که در دو سوی رودخانه اوهایو هستند و از هر نظر شبیه هم هستند. تنها تفاوت این است که در ایالت اوهایو بردهداری راه نداشت ولی در کنتاکی بردهداری رواج داشت.
تریبون مداحی جای سیاسیبازی نیست!
اعتماد به بهانه سخنان تهدیدآمیز یکی از مداحان نسبت به رئیسجمهور، گزارشی از حواشی رخداده توسط مداحان در طول تاریخ انقلاب اسلامی پرداخته و نوشته است: مداحان که با شورآفرینی و سرودن اشعار احساسی میزان تاثیرگذاری روحانیون روی منبر بر مردم را کاهش داده بودند، در سال ٨۴ آستینها را بالازده و به صورت رسمی وارد گود سیاسی کشور شدند. مداحان در آن سال با تمام توان به سراغ محمود احمدینژاد رفتند و منبرهای مقدس مساجد و هیاتها را به حمایت از فردی اختصاص دادند که خیلی زودتر از آنچه تصور میشد منتقدش شدند و از همان منبرهای مقدس به او دشنامها دادند. آنها همان افرادی بودند که در سال ٨۴، آیتالله هاشمی را با تندترین الفاظ مورد خطاب قرار دادند تا محمود احمدینژاد راه بهتری برای رسیدن به پاستور پیدا کند.در انتخابات ٨۴، احمدینژاد که شهردار تهران بود، روزی را در مسجد ارک و روزی دیگر را در مهدیه امام حسن مجتبی(ع) پای مداحیهای حاجمنصور ارضی و حاجسعید حدادیان مینشست، همین دو را مجاب کرده بود تا پیشگام شده و بیانیهای به امضای ١٠۴ مداح در حمایت از کسی که خود آن را «بسیجی ولایی دکتر محمود احمدینژاد» خوانده بودند منتشر کنند.
دولت روحانی و چالشسازی مداحان
اعتماد به گزارش و تحلیل سخنان یکی از مداحان معروف درباره نحوه درگذشت مرحوم هاشمی و تهدید رئیسجمهور پرداخته و نوشته است: بعضی معتقدند اظهارات حاجمنصور در مراسم دعای عرفه نقشه راه مداحان برای محرم و صفر را لو داده و باید نسبت به اتفاقاتی که قرار است در آینده رخ دهد هوشیار بود. ماههای محرم و صفر فرصت مناسبی برای بیان برنامه، استراتژی و اهداف مورد نظر جریان حامی مداحان است؛ از این رو با تشکیل گروههای مختلف فکری و حلقههای مطالعاتی تلاش میکنند تا منویات خود را به جامعه القا کنند. از آن جهت این فرصت، مناسب عنوان میشود که به مدت دوماه تریبون مساجد، هیئات و رسانه ملی در اختیار این قشر قرار دارد. مردم فارغ از هر تفکر سیاسی علاقهمند به شرکت در مراسمهای مذهبی هستند اما عدهای اندک با سوءاستفاده از تمایلات مذهبی مردم سعی در تسویه حساب دارند. نکته جالب توجه آن است که صحبتهای سیاسی در مراسم جشن و سرور به مراتب کمتر از مراسم سوگواری مطرح میشود. دلیل این اتفاق هم مشخص است؛ زمانی که دلها شکسته و چشمها ابری شده جملاتی که مداح مطرح میکند تاثیر بیشتری بر افکار مخاطب دارد به همین دلیل مداحان بیشتر صحبتهای سیاسی خود را در چنین برنامههایی عنوان میکنند در حالی که از اثرات مخرب آن غافل هستند.
دفتر فقه معاصر تشکیل دادهایم
آیتالله محمد محمدی شبزندهدار، عضو فقهای شورای نگهبان گفت: دو سال است که حوزه درباره مباحث جدید تصمیم گرفته و دفتر فقه معاصری تشکیل شده و در حال کار کردن بر مباحث فقهی معاصر و اصول است که جای آن در کتب درسی سطح خالی است و چون یک منبع وثیق کار شدهای وجود ندارد ممکن است کمتر در دروس خارج مطرح شود اما این دفتر تشکیل شده و علما و فضلای بزرگی از حوزه در حال فعالیت هستند.
واکنش رحیمپور ازغدی به اظهارنظرها درباره انتقادش از حوزه
حسن رحیمپور ازغدی استاد دانشگاه بالاخره نسبت به وقایع مدرسه فیضیه که خود یکی از متهمان آن بود، واکنش نشان داد و تقصیر را گردن امام و رهبری انداخت و گفت: همه آنچه در مدرسه فیضیه گفتم، حرف امام(ره) بود. خواهش میکنم آن سخنرانی یکساعته را بهصورتکامل گوش کنید؛ بحث چیز دیگری بود به جای دیگر کشیده شد؛ سکولاریسم در حوزه عین جمله رهبری است. دشمن میخواهد از این قضیه سوءاستفاده کند، باید اجازه دهیم که زمان بگذرد.
پرسشگر صریح یا شومن انتقامگیر؟
محمدعلی ابطحی مسئول دفتر رئیسجمهور اسبق نیز به انتقاد از صداوسیما پرداخته و نوشته است: یعنی رادیو و تلویزیون به طور معمول وابسته به یکی از جریانهای سیاسی است و آن جریان سیاسی با وجود استفاده از امکانات ملی از جمله بیتالمال از قانون تخطی میکند. یکی از موارد تخطی جدی شیوه برخورد صدا و سیما با قوه مجریه در دوران اخیر است. میتوان پذیرفت که مدیریت رادیو و تلویزیون به هر دلیلی با مدیریت اجرایی کشور همدل و هماهنگ نباشد اما اینکه به تخریب مداوم این قوه و به تایید دو قوه دیگر بپردازد، خلاف قانون، شرع، عرف و هم به نوعی اختلاس از جیب ملت است، زیرا سرمایه رادیو و تلویزیون از بیتالمال تشکیل میشود. نمونههای تخریب قوه مجریه در برنامههای صدا و سیما به وفور مشاهده میشود و نیازی به اشاره به یک مورد خاص نیست. به اعتقاد من این روش رادیو و تلویزیون یک روش ضدملی است و میتواند به کل جامعه آسیب بزند و موجب ترویج ناامیدی، شایعه و دروغ باشد.
بحرانهای پیاپی در ساختار اجتماعی ایران
اعتماد در گفتوگو با سعید معیدفر جامعهشناس و استاد سابق دانشگاه تهران به بحث تشدید شکافهای اجتماعی پرداخته است.
وی در بخشی از این مصاحبه میگوید: ما طی سالهای گذشته شکافهای قومی، طبقاتی، اجتماعی و حزبی را در کشور گسترش داده و در آنها دمیدیم و حالا با محصول این شکافها که به شکل بحرانهای پیاپی خود را نشان میدهد، روبهرو هستیم. امروز در ایران با جامعهای روبهرو هستیم که از یک طرف نمیخواهد درگیر بحران شود و نسبت به از دست رفتن کشور هراس دارد و از سوی دیگر جامعهای داریم که منابع همبستگی آن به شدت دچار اخلال شده و با گسیختگی شدیدی روبهرو است. گسستهای اجتماعی، امروز در تمام ابعاد زندگی اجتماعی ما قابل مشاهده است و همین گسستها است که میتواند شرایط را بدتر کند. شاید اگر نخبگان کنار گذاشته و به حاشیه رانده نمیشدند، در این برهه میتوانستند کمکی باشند برای بازتعریف همبستگی اجتماعی و درمان شکافهای گستردهای که جامعه را تحتالشعاع خود قرار داده است.
قباحتزدایی از بیادبی
نیوشا طبیبی در یادداشتی به معضل اجتماعی عطش و گرایش شدید لایههای مختلف جامعه به ثروتمند شدن اشاره کرده و نوشته است: نشانههای فراوانی از بالا گرفتن عطش ثروتمند شدن به هر قیمت در بین لایههای مختلف جامعه از چند سال پیش دیده میشود. محور قرار گرفتن پول و مادیات و تن دادن به بیاخلاقی و گذر کردن از مرزهای انسانیت و نوعدوستی و میهندوستی از این نشانههای تلخ است. در این مسابقه ثروتاندوزی اهل فرهنگ هم برکنار نبوده و در این گرداب خود را افکندهاند به امید آنکه صیدی درخور ببرند. سلوک عمومی جامعه و رفتاری که مدتهاست با یکدیگر پیشه کردهایم و همچنین، روا دانستن هر عملی برای کسب درآمد، به عطش همگانی دامن زده و البته رذایل اخلاقی فراوانی را در جامعه ایرانی رواج داده و از قبح و ناگواریاش کاسته است.
ایران
ورود مدعیالعموم به پرونده تجمع فیضیه قم
محسنی اژهای سخنگوی قوه قضائیه گفت: در دادسرای ویژه روحانیت پروندهای تشکیل شد تا ابعاد مختلف تجمع قم بررسی شود. وی از ورود مدعیالعموم به ماجرای فیضیه قم و تهدید رئیس جمهوری خبرداد و اعلام کرد که دستگاه قضایی جوانب مختلف این همایش، از شعارهای سر داده شده تا شعارهای نوشته شده و تهدید رئیس جمهوری در همایش زیرزمین فیضیه قم را بررسی میکند. شعارهایی که سر داده شد یا شعاری که نوشته شد، از ناحیه بسیاری از افراد محکوم و رد شد، افزود: دستگاه قضایی بهعنوان مدعیالعموم این موضوع را در دستور کار خود قرار داد، در دادسرای ویژه روحانیت پروندهای تشکیل شد و دنبال بررسی و ریشهیابی قضیه و همچنین بررسی ابعاد مختلف ماجرا هستند. سیستم اطلاعاتی نیز این موضوع را دنبال میکند که انشاءالله قضیه روشن و تصمیم مقتضی اتخاذ گردد.
واکنش آیتالله شب زندهدار به رحیم پورازغدی
آیتالله شب زندهدار، عضو فقهای شورای نگهبان نیز دیروز در درس خارج خود به اظهارات اخیر حسن رحیم پورازغدی واکنش نشان داد و گفت: اگر کاستیهایی میبینیم که حتماً کاستی وجود دارد، باید انتقادپذیر باشیم اما باید مطالب و سخنان را به گونهای بیان کنیم که از صدر تا ذیل حوزهها و مراجع را در چشم دیگران و دشمنان دین به عنوان انسانهای هوا پرست، ریاست طلب و غیر متوجه به وظایف جلوه ندهیم، اینکه گفته شود همه حوزه و علما توجه و سواد ندارند، درست نیست. برخی مواضع خوبی دارند و حرفهای خوبی میزنند که باید از این مواضع درست و روشنگریها تقدیر شود اما از این افراد توقع نیست سخنانی بگویند که سبب سوء استفاده دشمن شود.
حجتی کرمانی، مصباح یزدی را به مناظره دعوت کرد
حجتالاسلام محمدجواد حجتی کرمانی، 18 سال پس از مناظره معروف زمان اصلاحات، بار دیگر آیتالله مصباح یزدی را به مناظره دعوت کرد. حجتی کرمانی این دعوت را به این دلیل مطرح کرد که به باور او، نه تنها نشانههایی وجود دارد که همایش بحث برانگیز «به سوی جناب ایشان و نیز جبهه موسوم به پایداری متوجه است» بلکه این مناظره میتواند به جای تهدید و بلوا و شعار و تهدید به مرگ، اختلافات حاد سیاسی را در یک کانال آرام و مستدل قرار دهد. حجتی کرمانی دعوت به مناظره را طی یادداشتی در شماره دیروز روزنامه «اطلاعات» مطرح کرد.
خروج از تحریم و انزوا با دیپلماسی فرهنگی
سید عباس صالحی اقدامات یک ساله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در برنامه نگاه یک شبکه اول سیما تشریح کرد. وی در بخشی از این برنامه گفت: حوزه دیپلماسی فرهنگی و هنری از حیطههای قابل توجهی است که به آن امید بستیم. ما میتوانیم خروج از انزوا، بستههای تحریم، تخریب دیوارهای ایجاد شده دور کشور توسط دشمنان و… را از طریق فرهنگ و هنر انجام دهیم که در این زمینه هم اقداماتی انجام شده و در حال انجام است. در بخش دیگر این گفتوگو، صالحی درباره نقش بخش خصوصی در حوزه فرهنگ توضیح داد: «با مشارکت بخش خصوصی ساخت سینماهای تازه رونق پیدا کرده و 10 سینما هم بازسازی شده است، اگر ما در حوزه تئاتر یک جریان قابل توجه داریم و در سال 96 حدود 100 هزار اجرا داشتهایم و… بخش عمدهای از آن را مدیون بخش خصوصی هستیم.»
جمهوری اسلامی
حادثه فیضیه و انفعال مدیریت حوزه
جمهوری اسلامی نیز به تحلیلی از حادثه فیضیه پرداخته و نوشته است: عجیب است نهادی که باید حافظ حیثیت حوزه و روحانیت باشد، در مهمترین اتفاقی که در مرکز حوزه یعنی مدرسه فیضیه رخ داده و مدتها حوزه و روحانیت را در معرض طعنه و تمسخر و حتی بعضا فحش و ناسزا قرار داد، مسئولیت را به گردن دیگران میاندازد و با سلب مسولیت از خود به گونهای وانمود میکند که هیچ نقشی در این زمینه نمیتوانسته ایفا نماید و به توصیه به این و آن اکتفا کرده است. آیا بهتر نبود مدیریت حوزه در اطلاعیه خود توضیح میداد به واقع چه نقشی در این واقعه داشته است؟ آیا بهتر نبود توضیح میداد اساسا این گونه تجمعات در فیضیه نیاز به مجوز از مدیریت حوزه دارد یا ندارد؟ اگر نیاز به مجوز ندارد، آیا دیگران هم میتوانند چنین تجمعاتی را در فیضیه شکل دهند یا نه؟ و اگر نیاز به مجوز دارد، آیا تجمع مذکور با مجوز و یا اطلاع مدیریت حوزه بوده است یا خارج از اراده آنان شکل گرفته است؟ اگر خارج از اراده آنان بوده، اینها چه کسانی هستند که در مرکز حوزه بدترین توهینها را به مراجع عظام، حوزه و روحانیت روا میدارند اما مدیریت حوزه با آن همه ید و بیضا نمیتواند در آن دخالت کند؟ آیا وقت آن نرسیده است که این افراد و عوامل پشت پرده آنها افشا گردند؟
خراسان
سادگی دروغی!
دکتر سید علی ظریفی روانشناس به رواج یافتن یک اتفاق عجیب در میان دختران پرداخته و نوشته است: متاسفانه بسیاری از تقلیدها موجب ایجاد اختلالات شخصیتی در افراد جامعه و به ویژه در زنان می شود. نیاز اصلی زنان دارای شخصیت های نمایشی، توجه و تنوع است. آنان می خواهند دایم در مرکز توجه اطرافیان خود به ویژه مردان باشند. اگر این توجه کم شود شخصیت هیستریونیک بی گمان به دنبال توجه مناسب در جای دیگری خواهدبود. مشکل این جاست که حتی در صورت دریافت توجه و ستایش افراطی نیز دچار ملال و خستگی می شوند و تنوع وارد صحنه می شود. این تیپ از اختلالات شخصیتی مملو از کارهای نسنجیده و پشیمان کننده است که با کمال تعجب بارها و بارها آن ها را تکرار می کند. این افراد به شکل نمایشی به دنبال موضوعی می گردند؛ آن علت یا انگیزه را تقریبا بدون توجه به محتوایش می پذیرند و به محض آن که یک علت تمام شد، این فعالان سرسخت و دوآتشه فوری دلیل دیگری می یابند تا همیشه یک قدم جلوتر از پوچی که در پی شان است و رهایشان نمی کند، گام بردارند. آنان به دنبال لذت خشم آلودی هستند که از ویران کردن ظاهر، رفتار و اعتقادات شان حاصل می شود.
ضربه های کاری بر اندیشه «غلوکنندگان»
خراسان به مناسبت میلاد امام هادی(ع) روایت استاد جعفریان از چگونگی مقابله امام هادی(ع) با انحرافات فکری را پیش روی خوانندگان قرار داده است. جعفریان در بخشی از این نوشتار مینویسد: مشکلات درونی جامعه شیعه کمتر از مشکلاتی نبود که از خارج و به وسیله دشمنان بر آن وارد می شد. به ویژه که مشکلات درونی در افزایش مشکلات خارجی تأثیر مستقیم داشت. به همین دلیل، امامان شیعه علیهم السّلام، به هر شکل ممکن، سعی داشتند تا دامن تشیع را از لوث غلوّ پاک و غلات را از خود طرد کنند و به این وسیله، راهی برای حل مشکلات درونی پیدا کنند. اما غُلات، به منظور سودجویی یا به دلیل کج فکری، خود را منتسب به ائمه شیعه علیهم السّلام می دانستند و مخالفت های ائمه(ع) با خود را نوعی تقیّه قلمداد می کردند؛ آن چنان که در بلاد دور دست که شیعیان از علم و فقه و فرهنگ شیعی رشد یافته ای برخوردار نبودند، عده ای فریب غالیان را می خوردند و از نظر عقیدتی به انحراف کشیده می شدند. این جریان در بدنام کردن شیعیان نزد فرق دیگر بسیار مؤثر بود.
مصادره «ابن سینا» نتیجه ضعف صاحبخانه و جرئت همسایه
آیتالله سیدمحمد خامنهای، رئیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا، طی یادداشتی در شماره 91 مجله «خردنامه صدرا»، به بررسی دلایل مصادره شخصیت نامدار ایرانی، حکیم ابوعلی سینا از سوی برخی کشورهای منطقه پرداخته و نوشته است: میراث فرهنگی و داشتن تاریخ درخشان و سابقه بیشتر در تمدنسازی و صدور آن به جهان، منشأ عزت و عظمت ملتهاست که باید آنرا شناخت و از آن حراست کرد و ملت ایران، به حق و به حکم تاریخ، دارای این عزت و عظمت ملی است، به شرط آنکه مدیران مملکت قدر بدانند و بر مسند شایسته بنشانند و کسانی که بهسبب فقر تاریخی دست به سرقت مواریث و تاریخ دیگران میزنند، باید آگاه باشند که با ربودن و پوشیدن لباس غیر به حرام، یعنی سرقت مواریث ملت ایران، نمیتوان به عزت ملی و تاریخ درخشان رسید که بالعکس، ضعف و فرودستی تاریخی آن ملت را برملا میکند و فضاحتآور است.
من یک آقازادهام!
غلامرضا بنیاسدی نیز به مقوله آقازادگی پرداخته که در گذشته مفهوم دیگری داشته و امروز مفهوم آن تغییر یافته است. وی مینویسد: اینها آقازاده نیستند. عارضههای بیماریآفرینی هستند که پدران خود را هم بیمار میکنند. بدپندارانی هستند که بدی را در جامعه رواج میدهند. بدگوها و بیادبهایی هستند که برای مردمی که اهل چپاول نیستند، طلب مرگ میکنند. اینها نه آقازادهاند و نه پدرانشان آقایند. ژن خوب کسی دارد که بیپول و پارتی، مرزهای موفقیت را پشت سر میگذارد و هیچ محدودیتی را به رسمیت نمیشناسد بلکه به رسم بزرگان از محدودیتها فرصت ناب میسازد. صاحب ژن خوب و آقازاده، نه فقط فرزند خونی بلکه فرزند خصال نیک یک پدر است نه چیز دیگر، پس لطفا آقازاده نخوانیم این افراد را تا خلق و خوی اربابی نگیرند برای مردم.