مرور مطبوعات / فقط سه نفر از سرنخهای پرونده امام موسی صدر زندهاند
11 شهریور 1397
واکنشها به خبر مربوط به سوء استفاده جنسی زائران عراقی و سالگرد ربایش امام موسی صدر هنوز در ویترین مطبوعات به چشم میخورند. مصاحبهای با ویلیام چیتیک عرفانپژوه معروف نیز بر غنای مطبوعات امروز افزوده است. «برخی دنبال تخریب روابط ایران و عراق هستند»، «سکولاریسم پنهان»، «معمای چاندرا بوس و موسی صدر»، «نقشه اشغال ایران و عراق»، «سنگر سست اصل بیطرفی»، «خطرهائی که محافل مذهبی و عزاداریها را تهدید میکنند»، «نگاهی به معنویتگرایی جدید»، «به فکر شترهایت باش!»، «فراگیرترین برنامه اجتماعی کشور»، «سانسور گروهی ایرانیان به شبکه اجتماعی ردیت رسید»، «هدف اربعین است»، «وقتی «منوتو» را به صداوسیما ترجیح میدهند»، «آیا در دوران پسا-حقیقت زندگی میکنیم؟»، «تعصبات و تعارضات»، «انتشار آن از سوی آقای رسایی همه ابهامات را برطرف میکند»، «چگونه ایرانیان به وطن برمیگردند؟» و «فقط سه نفر از سرنخهای پرونده زندهاند» عناوین برجسته شمارههای امروزند.
فقط سه نفر از سرنخهای پرونده زندهاند
این روزها سالگرد ربایش امام موسی صدر است. شرق به این بهانه به سراغ محمدعلی مهتدی، پژوهشگر مسائل خاورمیانه و دیپلمات سابق وزارت امور خارجه و عضو سابق کمیته پیگیری وضعیت امامموسی صدر رفته و با وی به گفتوگو نشسته استا. وی میگوید: بر مبنای قاعده فقهی «استصحاب»، تا زمانی که پیکر صدر پیدا نشده، فرض بر این است او زنده است؛ هرچند شواهد زیادی مبنی بر زندهبودن وجود دارد. او تصریح میکند به صورت اخلاقی و شرعی باید پیگیر سرنوشت امامموسی صدر باشیم. وی درباره پیگیری وضعیت امامموسی صدر میگوید: نشانههای زیادی از زندهبودن امامموسی صدر و همراهانش وجود دارد، ولی همه شاهدان را از بین بردهاند. از سرنخها فقط سه نفر زنده ماندهاند که تا دیر نشده باید از آنها تحقیق کرد.
چگونه ایرانیان به وطن برمیگردند؟
احمد عظیمیبلوریان استاد پیشین دانشگاه مریلند درباره بازگشت ایرانیان به وطن نوشته است. وی میگوید: اگر زمینه رشد اقتصادی برای قشر تحصیلکرده فراهم شود، احتمال این وجود دارد که گروه بزرگی از ایرانیان مهاجر بهتدریج به ایران برگردند. این امر مستلزم تقویت اقتصادی بخش خصوصی است. درحالحاضر بیش از 80 درصد خانوادههای ایرانی متکی به حقوق دریافتی از اقتصاد دولتی هستند. یارانهها هم از سوی دولت پرداخت میشود. در نتیجه درآمد دولت هنوز به دست نیامده، خرج میشود. چرخه تولید آنطور که باید، وجود ندارد. یادمان باشد زرتشتیان مهاجرتکرده از ایران به هند از موفقترین قشرهای اجتماعی هند بوده و هستند. پیش از انقلاب چند نفر از موفقترین آنها به ایران آمدند و قصد سرمایهگذاری داشتند؛ اما تضمین لازم برای آنها فراهم نشد.
انتشار آن از سوی آقای رسایی همه ابهامات را برطرف میکند
مطهری نسبت به ویدئوی منتشر شده از سخنرانیاش در گلپایگان واکنش نشان داده و گفته است: هرکس ویدئو را کامل ببیند، به سخافت انتقاد او که چرا در عید غدیر درباره غدیر صحبت کردی، اذعان میکند. ولی همه میدانیم که ویدئو را همراه با شیطنتهایی منتشر میکنند، ازجمله صحبت از روحانی همراه من به میان آوردند، درحالیکه من روحانی همراه نداشتم و وی یکی از حضار بود که به اقتضای مبارزه با ظلم و نفاق عکسالعمل نشان داد. صداوسیما هم در بخش خبر ۲۰و۳۰ مانند همیشه ویدئو را تقطیعشده و هدفدار و ناجوانمردانه پخش کرد و انتقاد آن شخص را صرفا مسئله گرانی پراید اعلام کرد نه این سؤال عجیب که چرا در عید غدیر درباره غدیر صحبت کردی؟ و بعد نصیحت کرد؛ درحالیکه خود صداوسیما نیاز به نصیحت دارد. البته انتشار این ویدئو توسط آقای رسایی همه ابهامات را برطرف میکند».
تعصبات و تعارضات
امانالله قرائیمقدم جامعهشناس درباره اتفاقات رخ داده در چند بازی فوتبال اخیر و زیر پا گذاشتن پرچم کشور، نوشته است: این رفتارها خشم جامعه را نسبت به این تعصبات و تعارضات قومی مخرب برانگیخته و خواهان برخوردهای سلبی و ایجابی با این پدیده نوظهور و شوم هستند، زیرا اینگونه شعارهای قومگرایانه (Ethnocentrisim) و تفرقهافکنانه نسبت به تمامیت ارضی کشور بیسابقه و پدیده نوظهوری است که اگر جلوی آن گرفته نشود، تشدید و گسترده شده و موجب برهمخوردن وحدت، همبستگی و انسجام اجتماعی خواهد شد. باید به یاد این افراد آورد که فرزندان راستین این سرزمین از هر قوم و تباری و با هر خردهفرهنگ و مذهب و آیین و عقیده و مرام و حزب و دستهای،برای دفاع از تمامیت ارضی این سرزمین مقدس جان خود را عاشقانه فدا خواهند کرد، چنانکه در طول تاریخ این را به اثبات رساندهاند.
آیا در دوران پسا-حقیقت زندگی میکنیم؟
عبدالرحمن نجلرحیم متخصص مغزپژوه درباره واژه سال دیکشنری آکسفورد یعنی واژه پساحقیقت نوشته است: در این فرهنگ این واژه چنین معنا شده است: پسا-حقیقت اشاره به شرایطی دارد که در آن واقعیتهای عینی در شکلدهی افکار عمومی کمتر از جذابیتهای هیجانی و باورهای فردی تأثیرگذار باشند. بدیهی است که ساختن واقعیت و حقیقت، عالیترین فعالیت مغز ما انسانهاست. باید در مقابل سیاست پسا-حقیقت ایستاد و شبکههای اجتماعی موجود را بهنفع کارکردهای عالی مغز خود در شناخت واقعیت و حقیقت به کار گرفت و نگذاشت که ما را در جهانی دروغین و جعلی در مدارهای میانبر مغزمان بچرخانند و به بازی بگیرند. نفی حقیقت، نفی انسانیت، تمدن و فرهنگ، تاریخ و دموکراسی است.
وقتی «منوتو» را به صداوسیما ترجیح میدهند
شرق دو خبر هدفمند و دستکاری شده به زعم خود را که از تلویزیون ملی پخش شده دستمایه انتقاد خود قرار داده و مدعی است صداوسیما گوی رقابت را به منوتو و بیبیسی داده است. در بخشی از این یادداشت آمده است: شاید در ذهن و دید این گزینشکنندگان خبر، این جزئیات در راستای سیاست تعریفشده رادیو و تلویزیون است و به فکر و خیال خود، در چنین راهی به درستی قدم برداشته شده؛ ولی باید گفت در فرجام ماجرا، آنچه در ذهن مخاطب برجای میماند، همان حس روایت دلخواه و یکسویه است و لاغیر…. در دنیای ارتباطات که در کسری از ثانیه هر نوع خبری بیواسطه پخش میشود و روح و اصل خبر دستخوش هیچ تغییری نمیشود، چه اصراری است بر این نوع نگاه؟!
اعتماد
هدف اربعین است
اعتماد به واکنشها درباره خبر مربوط به سوء استفاده جنسی زائران عراقی مشهد از زنان ایرانی پرداخته و نگاهی به مقاله تند منتشر شده در وطن امروز انداخته است: بعد از آنکه روزنامه شرق گزارش مربوط به زایران عراقی را که ابتدا در ایسنا و شهروند منتشر شده بود، بازنشر کرد، جنجال تازهای به پا شد. اولین رسانه ۲۰ و ۳۰ بود که در گزارشی این موضوع را به انگلیس و بیبیسی متصل کرد. کیهان نیز این موضوع را سناریوی «شرق» و «الشرق» خواند که منظور «الشرقالاوسط» روزنامه وابسته به خاندان سعودی است. وطن امروز در مقالهای تند به این موضوع پرداخت و هدف را اربعین اعلام کرد و نوشت: «زنجیرهایها روزی علیه این زیارت نوشتند که «باید زیارت عاشورایی دیگر و عاری از عبارات خشونتبار بنویسیم» اما خدا با زیارت باشکوه و جهانشمول اربعین، جوابشان را داد! قلم به مزدهایی که امضای حرامیان را تضمین میخوانند و رنگ لوگو را با پرچم یزیدیان ست میکنند، نه عجب که حالا و به انحای مختلف، عزمشان بر تخریب اربعین جزم باشد! نیست که هر غلطی در مثلا تحریریه خود میکنند و هر دروغی را به راحتی میبافند، زایر مشهد و کربلا را هم مثل خود میبینند!
سانسور گروهی ایرانیان به شبکه اجتماعی ردیت رسید
در ادامه اقدامات رسانههای اجتماعی در حذف حسابهای کاربری مرتبط با ایران، وبگاه «ردیت» (Reddit) هم جمعه اعلام کرد ۱۴۳ حساب مرتبط با ایران را حذف کرده است. ردیت که یک وبگاه برای جمعآوری و به اشتراکگذاری اخبار است هم جمعه اعلام کرده ۱۴۳ حساب کاربری مرتبط با «گروه نفوذ» وابسته به ایران را «کشف» کرده است. در بیانیه این وبگاه آمده است: «هفته گذشته فایرآی بیانیهای درباره کشف یک عملیات مشکوک اثرگذاری (نفوذ) از مبدا ایران که با برخی دامنههای مشکوک مربوط بود، منتشر کرد.» این بیانیه تصریح کرده، ردیت بعد از این بیانیه به تحقیق درباره این «دامنههای مشکوک» روی وبسایت خودش پرداخته و این تحقیقات کماکان ادامه دارد.
فراگیرترین برنامه اجتماعی کشور
سید حسن موسوی چلک مروری کرده است بر ۲۱ سال فعالیت اورژانس اجتماعی در ایران. در بخشی از این گزارش آمده است: گروههای هدف اورژانس اجتماعی شامل خشونتدیدگان خانگی از قبیل کودکان آزاردیده، همسران آزاردیده، سالمندان آزاردیده و معلولین آزاردیده، افرادی که قصد خودکشی دارند یا اقدام به خودکشی کردهاند و خانواده آنان، دختران و پسران فراری از منزل، زنان و دختران در معرض آسیب اجتماعی یا آسیبدیده اجتماعی، زوجین متقاضی طلاق و افراد در معرض بحران طلاق، کودکان خیابانی، مبتلایان به اختلال هویت جنسی در معرض آسیب از جمله دریافتکنندگان خدمات اورژانس اجتماعی هستند که در آییننامه دولت به آنها اشاره شده است.
به فکر شترهایت باش!
اعتماد گفتوگوی روزنامه ینیشفق ترکیه با ویلیام چیتیک، مولویشناس برجسته امریکایی و همسرش ساچیکو موراتا، عرفانپژوه را بازنشر کرده است. چیتیک در بخشی از این مصاحبه درباره خوانش غرب از مولانا میگوید: در ارتباط با مطالعه متون عرفانی در غرب هم باز با همان مساله روبرو هستیم. باید دید از کدام غرب سخن میگوییم. چند نفر در غرب نام ابنعربی را شنیدهاند؟ بخش قابلتوجهی از آنها هم که نام او را شنیدهاند حساسیت خاصی برای مطالعه آثارش ندارند یا اینکه از زیرساختهای لازم برخوردار نیستند. مساله فقط این نیست که عربی نمیدانند؛ این قبیل افراد از دین، فلسفه، ستارهشناسی، روانشناسی معنوی یا آموزههای بنیادین قرآن و حدیث هم اطلاع کافی ندارند. بنابراین چگونه میتوانند آثار ابنعربی را مطالعه کنند؟ ممکن است بگویید اما مولانا را مطالعه میکنند. متاسفانه مطالعه آثار مولانا هم به نحو درستی انجام نمیشود. بسیاری از آثار مولانا که به انگلیسی ترجمه شده در واقع نسخه بدل شیکی هستند که اندیشههای اصلی را به دقت از آنها تصفیه کردهاند.
نگاهی به معنویتگرایی جدید
محسن آزموده نیز نگاهی به معنویتگرایی جدید انداخته است. او مینویسد: در تقابل با تسلط شگفتانگیز علمگرایی مادهباوری که منکر عالم غیب است یا دستکم «ندانمگویانه» نسبت به آن سکوت میکند، شاهد گرایش به گفتارهایی هستیم که به نحوی از انحا از امکان امر «مفارق» و دسترسپذیری آن دفاع میکنند. این گفتارها به صورتهای مختلف از جمله معنویتهای عرفی، تفسیرهای نو از نظامهای تئولوژیک و … خود را عیان میسازند و فراسوی دلایل پیشینی که بر مدعای خود میآورند، باید به عنوان بازتابی از هجمه علمگرایی مذکور تلقی شوند. اما در واکنش به ناکامی کلانروایتهای جمعگرایانه آرمانخواه، زمینی یا غیر آن در اردوی چپ یا راست، شاهد نوعی بازگشت به فرد و فردیت یا لااقل عقبنشینی از آرمانگرایی جهانوطنانه هستیم. گویی در ذهن و ضمیر آدمیان، شکلی از یأس و ناامیدی نسبت جماعات انسانی پدید آمده و آنها را به پناه گرفتن به انزوای شخصی و خانوادگی یا قومی- قبیلهای سوق داده است.
جمهوری اسلامی
خطرهائی که محافل مذهبی و عزاداریها را تهدید میکنند
جمهوری اسلامی به سخنان مداح معروف در دعای عرفه امسال تاخته و درباره خطری که محافل مذهبی و عزاداریها را تهدید میکند، نوشته است: هنوز مجالس و مراسم عزاداری و مذهبی با مداحان و واعظانی که طبق سنت موردنظر امام اقدام به برگزاری این مجالس میکنند وجود دارند و هستند مداحانی که پای منبر علما با مداحیهای آگاهانه در تلاش هستند که این محافل تاثیرگذار دینی در همان مسیر تربیتی و اخلاقی باقی بمانند. اما متاسفانه در کنار آن، مدتهاست که شاهدیم برخی مداحیها با آنچه باید باشد فاصله زیادی گرفته است بطوریکه هم از نظر محتوا از معارف ناب اسلامی خالی است و هم مطالب انحرافی و خرافی در بسیاری از آنها مطرح میشود و در پارهای از موارد نیز علاوه بر خالی بودن از محتوا و معارف ناب و حرکت به سمت مقابله با بدعتگذاری و ترویج خرافات، به محافلی برای فحاشی، بداخلاقی، ایجاد عداوت و تفرقه و… تبدیل شدهاند. این یعنی آمیخته شدن منابر و محافل مذهبی به سیاست بازیهای مبتذل و تبدیل شدن به مرکزی برای وحدتشکنی و کینهافروزی. آسیبی که اینگونه مداحان و محافل آنها به فرهنگ عزاداری و دعا و مجالس مذهبی میزنند به مراتب بزرگتر و خطرناکتر از وجود محافل مذهبی بیمحتواست.
ایران
سنگر سست اصل بیطرفی
ایران به مناسبت سالگرد اشغال کشورمان در جنگ جهانی، دو مطلب پیش روی خوانندگان قرار داده است. مطلب اول درباره اسناد دلایل اشغال ایران در خلال جنگ جهانی دوم است. رضاآذری شهرضایی پژوهشگر تاریخ معاصر در این باره مینویسد: نگارنده با رجوع به اسناد دوره سه ساله 1318 تا 1320 و با بررسی صدها برگ سند درباره چگونگی اشغال به نتایج متفاوتی رسید. اولین سؤالی که به ذهن متبادر میشود این است که آیا نهادهای رسمی کشور مانند ارتش و وزارت خارجه که حافظ منافع، مصالح و تمامیت ارضی ایران هستند به وظایف خودشان به خوبی عمل کردند؟ بررسی اسناد نشان میدهد که تجمع و تهدید نیروهای روسی در خطوط مرزی ایران مورد توجه مسئولان بوده و آنان گزارشهای متعدد به مقامهای بالادست و درنهایت به دفتر مخصوص شاهنشاهی ارسال کردند و حاشیه اسناد با جمله «گزارش به شرفعرض ملوکانه رسیده است.»
نقشه اشغال ایران و عراق
مطلب دوم درباره گزارش ژنرال آرچیبالد ویول از شهریور 132۰ است. در این نوشتار که از مجله گلهای رنگارنگ شهریور 1325 بازنشر شده، آمده است: «ژنرال آرچیبالد ویول» که از تاریخ آوریل سال 1941تا ژانویه سال 1942 میلادی سمت فرماندهی ارتش انگلستان را در منطقه ایران و عراق داشته، در سال 1947 به تشریح عملیات و اقدامات خود در اشغال ایران پرداخته است: نخستین قسمت سپاهیان انگلیسی که از طرف ستاد ارتش مأمور اشغال خاک ایران و عراق گردیدند لشکر دهم هندوستان بود که بتدریج از ۱۸ آوریل 1941 به سمت بصره حرکت نمودند. این ارتش سابقاً به منظور حرکت به جبهههای «مالایا» آماده شده بودند و به همین جهت حرکت فوری آنها به سوی بندر بصره تا اندازهای دشوار بهنظر میرسید مخصوصاً که برای انجام این مأموریت تأکید شده بود که در هر حال سرعت عمل رعایت شود. این بود که بلافاصله، قریب چهار صد تن از گردان سلطنتی نیز که در آن موقع در بندر کراچی اقامت داشتند، جهت همکاری و حفظ سرعت عمل به ارتش اخیر پیوستند و خود را برای حرکت به سوی باختر خلیج فارس آماده ساختند.
معمای چاندرا بوس و موسی صدر
سرگه بارسقیان روزنامه نگار به مقایسه سرنوشت سبهاش چاندرا بوس مشهورترین رهبر ناسیـونالیستهای جداییطلب هند و امام موسی صدر پرداخته و سپس در نقد واکنش ایرانیان به سرنوشت امام موسی صدر نوشته است: بوس اگر میماند امروز ۱۲۰ ساله بود اما امام موسی صدر امروز ۹۰ ساله است؛ وقتی شواهدی دال بر قتل او نیست و جنازهای هم کشف یا تحویل داده نشده، پس اعتقاد بر حیات اوست. هندیها تا امروز ماجرای چاندرا بوس را رها نکردهاند و تا سالهای اخیر هم از اعزام تیم کارشناس یا پیگیری در اسناد درباره سرنوشت او مضایقه نکردهاند تا به اسرار معما برسند. چنین عزمی آیا درباره امام موسی صدر و دو همراهش هست؟ عزمی فراتر از خانواده و دولت ایران یا لبنان یا مجلس اعلای شیعیان لبنان. آیا با ابزارهای دیپلماتیک یا حقوقی میتوان دولت لیبی حتی پس از سقوط قذافی را به تکمیل تحقیقات درباره یکی از مهمترین پروندههای ناپدیدشدگان قهری واداشت؟
رسالت
سکولاریسم پنهان
دکتر حمید پارسانیا دست به قلم برده و درباره سکولاریسم پنهان نوشته است. او مینویسد: سکولاریسم گاه به صورت یک تئوری نظری است و گاه در قالب یک گرایشی عملی است، گرایش عملی سکولاریزم فرایند سکولاریزاسیون و دنیوی شدن را به دنبال میآورد، دو بعد نظری و عملی سکولاریزم گاه با یکدیگر همراه اند و گاه بین آنها فاصله میافتد. گرایش عملی سکولاریزم، هرگاه با اعتقاد و یا بیان و توجیه نظری معنوی قرین باشد، نوعی معنویت کاذب را به دنبال میآورد. چهره نظری سکولاریزم گاه عریان و آشکار است، نظیر فلسفه های ماتریالیستی که به صراحت، متافیزیک و حقایق معنوی را انکار میکنند و گاه پنهان و آرام است و آشکارا در مقام انکار و نفی معنویت قرار نمیگیرد.
برخی دنبال تخریب روابط ایران و عراق هستند
حجتالاسلام والمسلمین احمد سالک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی نیز درباره مطلب منتشره در شرق درباره سوء استفاده زائران عراقی از زنان ایرانی، با رسالت به گفتوگو نشسته است. او در بخشی از این مصاحبه میگوید: انتشار دهندگان این خبر به ناموس ایرانی اهانت کرده اند و این مسئله روابط میان دو کشور را خدشه دار می کند، ما باید در شرایط فعلی روابطمان را تقویت کنیم، ضمن اینکه پرداختن به این موضوع افشای فساد بوده و این از نظر اسلامی خلاف است. طرح این موضوع و القای آن با هدف سیاسی صورت گرفته و آقای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و هیئت نظارت بر مطبوعات حتما باید با روزنامه شرق برخورد جدی داشته باشند تا این نوع خبرهای بدون مطالعه و خلاف اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی را مطرح نکنند. روز یکشنبه در کمیسیون فرهنگی جلسهای برگزار میشود تا با کسانی که این خبر را منتشر کردهاند، برخوردهای لازم صورت بگیرد.
فاطمه ذوالقدر نایبرئیس کمیسیون فرهنگی مجلس نیز در این باره به رسالت گفته است: صرف اینکه صدا یا تصویری در فضای مجازی قرار داده شود، قطعا نمیتواند دلیل محکمهپسندی باشد. وقتی اینگونه خبرها بدون مستندات و پاسخ صریح نهادها منتشر شود، به آسیبهای اجتماعی دامن زده و فضا را بدتر می کند چون این مسائل حساسیتزا است.