مرور مطبوعات / آیا مهاجرت نخبگان افزایش یافته است؟
21 شهریور 1397
بررسی ابعاد مختلف پدیده مهاجرت نخبگان، امید و انسجام اجتماعی به عنوان نیاز امروز جامعه و یک گزارش از وضعیت اجتماعی کشور از مطالب شمارههای امروز مطبوعات بودند. «افزایش۷/۵ درصدی ورودی پروندهها به دستگاه قضا»، «لزوم بازسازی اعتماد عمومی»، «ما هم برنامه داریم»، «دانشجویان تهران و شریف بیشتر مهاجرت میکنند»، «رویکرد امنیتی را کنار بگذاریم»، «آیا مهاجرت نخبگان افزایش یافته است؟»، «ریشههای یک سوءتفاهم جمعی»، «یک فیلمساز چگونه فیلسوف میشود؟»، «روایت رفتن مردی که میگفت اینجا همه فاسدند»، «نذری»، «در دفاع از فلسفه»، «ما ایرانیان و انسجام اجتماعی»، «زخم تفرقه بر تن ما ایرانیان»، «امیددرمانی دولتی معنا ندارد»، «شجریان، شجریان است»، «در ستایش امر اخلاقی»، «دزدها در صدر جدول» و «کلاهبرداری با اپلیکیشن صیغهیاب!» عناوین برجسته شمارههای امروزند.
کلاهبرداری با اپلیکیشن صیغهیاب!
سرهنگ رامین پاشایی معاون اجتماعی پلیس فتا آخرین روشهای کلاهبرداری در فضای مجازی را تشریح کرد و گفت: یکسری اپلیکیشن تحت عنوان صیغهیاب، ماهواره جیبی و… تبلیغ میشود که از کاربران کلاهبرداری میکنند. کوچکترین غفلت کاربران در فضای مجازی و کوتاهی در حفظ اطلاعات شخصی و کارتی میتواند عواقب جبرانناپذیری را رقم بزند. معاون اجتماعی پلیس فتا تصریح کرد: جرائم از سطح حوزه فیزیکی بهسمت رایانهها و فضای مجازی کشیده شده و افراد کلاهبردار و سودجو این فضا را انتخاب کردهاند. جدیدترین نوع کلاهبرداری در فضای مجازی در پشت مرزهای خاکی کشور با تبلیغات خاص در حال انجام است؛ یکسری اپلیکیشن تحت عنوان صیغهیاب، ماهواره جیبی و… تبلیغ میشود که کاربران را به نصب این اپلیکیشنها تشویق میکند. این برنامهها پس از نصب، بهبهانه آبونمان روزانه، هفتگی یا ماهانه قطع میشوند و از کاربران پول طلب میکنند، متأسفانه این مبلغ بهصورت اینترنتی واریز میشود و از اینجاست که مشکل شروع میشود.
دزدها در صدر جدول
قوه قضائیه 10 عنوان اتهامی اول کشور را اعلام کرد. سرقت مستوجب تعزیر، ضربوجرح عمدی و توهین به اشخاص عادی، ایراد صدمه بدنی ناشی از تصادفات بدنی، تهدید و تخریب، کلاهبرداری، رانندگی بدون مجوز، خیانت در امانت و نگهداری و مالکیت مواد مخدر، عنوان اتهامی در کشور در سال 96 هستند. این اطلاعات را حجتالاسلام حمید شهریاری، رئیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه، در جمع خبرنگاران اعلام کرد. او همچنین درباره ۱۰ خواسته قضائی اول کشور هم گفت: مطالبه وجه بابت امور مختلف، مطالبه وجه چک و اعسار از محکوم به سه درخواست قضائی اول در کشور محسوب میشوند. شهریاری با بیان اینکه طلاق توافقی چهارمین دادخواست قضائی محسوب میشود، گفت: در رتبه بعدی مطالبه مهریه، مطالبه خسارت و الزام به تمکین وجود دارد. درخواست اجرای حل اختلاف مربوط به کارگر و کارفرما، طلاق به درخواست زوجه و الزام به تنظیم سند بهترتیب رتبههای هشتم تا دهم این فهرست را به خود اختصاص دادهاند.
در ستایش امر اخلاقی
شرق در نوشتاری در ستایش اخلاق مینویسد: وقتی دانشمند و فیلسوف و هنرمند در تبیین یک متن یا توصیف واقعه با توجه به ذهنیات قبلی خود که بهنوعی با مفاهیم اخلاقی مورد قبول فرد در ارتباط است، میپردازد، الزاما برخی از جنبههای یک امر را گزینش میکند و ناخودآگاه دست به نوعی مرزگذاری میزند. استاد ادبیات میتواند از خوانش دیوان حافظ مثلا جنبههای ادبی هنری محض را پررنگ ببیند و درنهایت «لذتگرایی و التذاذ محض» از حافظ برای او دغدغه شود یا جنبه تزویرستیزی و وجوه اجتماعی آن برای او پررنگ شود یا … . فیلمساز و نمایشنامهنویس نیز، به منزله هنرمند، فرایند مشابهی را طی میکند؛ آنچه در لابهلای متون خوانده یا آنچه در متن زندگی برای او پررنگتر است، همان را گزینش میکند و نمایش میدهد. این مسئله نشان میدهد که ذهنیت علمی از سرشت تبیین علمی نیز اثر میپذیرد.
اعتماد
شجریان، شجریان است
نعمت احمدی در واکنش به حکم صادره از سوی دادگاه در خصوص شکایت استاد شجریان مینویسد: به رای صادره که بخشی از آن توسط وکیل محترم آقای شجریان رسانهای شد از دو منظر باید نگاه کرد، نخست اینکه یک شکایت ساده در دادگستری 9 سال طول خواهد کشید، این بخش از واقعیت تلخ رای صادره را بیشتر باید مورد توجه قرار داد، شخص شناختهشدهای مانند استاد شجریان به استناد قانونی که حاکمیت دارد و با ارایه ادله کافی که کتبا اعلام کردهاند رضایت ندارد آثارشان از رادیو و تلویزیون پخش شود، مسوولان رادیو و تلویزیون هم در زمان ارسال نامه استاد شجریان و نیز زمان طرح شکایت معلوم و مشخص بودند و ظاهرا با استدلالات و نیز پاسخهایی که وکیل محترم پرونده دادهاند ابهامی در قضیه نبوده و در رای دادگاه هم نیامده است اشخاص حقیقی که دستور پخش آثار استاد را از رادیو و تلویزیون بعد از اعلام آقای شجریان دادهاند برای دادگاه ناشناس نیست، پس معطل و پشت در دادگاه ماندن شاکی ظرف 9 سال گذشته به چه علت بوده و طی این سالها مرجع قضایی یاد شده دنبال چه نقطه کور و ابهامی بوده است؟
امیددرمانی دولتی معنا ندارد
زهیر موسوی درباره موجود امید به آینده که در رسانههای مختلف مطرح میشود، به گفتوگو به عباس عبدی پرداخته است. وی در بخشی از این مصاحبه میگوید: اعتماد عمومی به حاکمیت چگونه حاصل میشود؟ پاسخ روشن است. بخشی از اعتماد ناشی از کارایی و بخش دیگر از صداقت حاصل میشود. این دو رکن اساسی اعتماد است. زمانی که من فرد صادق و کارآمدی را مشاهده کنم، به او اعتماد خواهم کرد. بنابراین اگر دولت میخواهد مردم امیدوار باشند، راهی جز برخورد صادقانه با مردم ندارد. مقصود من از دولت کل ارکان حاکمیت است. درکنار برخورد صادقانه، دولت باید نشان دهد کارایی لازم را دارا بوده و میتواند از موانع و بحرانهای موجود عبور کند. اما متاسفانه واقعیت آن است که چنین موضوعی اکنون در حکومت وجود خارجی ندارد. دولتی که نزدیک به دو ماه بدون سخنگو است، دولتی که چند وزارتخانه آن با سرپرست اداره میشود، دولتی که در شرایط حساس کنونی سفیرش در کشور مهمی چون چین مشخص نیست، مردم به چه چیزی باید امیدوار باشند؟ اگر دولت وظایف مرتبط با خود را به درستی انجام دهد، مردم امیدوار خواهند شد. بنابراین اینکه مدام گفته شود مردم باید امید داشته باشند، کافی نیست. دولت اگر کار خود را درست انجام دهد، مردم با درک و بینش واقعی خود به ادامه راه امیدوار خواهند شد.
زخم تفرقه بر تن ما ایرانیان
صمد محمدیزاده تأملی جامعهشناختی کرده است بر تهدیدات خارجی و تأثیر آن بر هویت ملی. وی مینویسد: تهدیدهای رییسجمهور یک کشور بیگانه که علیالقاعده باید باعث بازسازی و تقویت هویت ملی شود به عکس موجب تضعیف بیشتر احساسات میهنپرستی و همذاتپنداری شده است. تهدیدات بیگانه موجب شد تا گروههایی از اقشار ثروتمند، سرمایه خود را به دلار و ارزهای خارجی تبدیل کرده و درصدد تبدیل آنها به ساختمان، ویلا و منازل مسکونی در اروپا، امریکا، کانادا و حتی ترکیه برآیند. گویی رییسجمهور امریکا سوار بر موج حس مجروح هویت ملی و احساسات از نفس افتاده میهنپرستی و اعتماد به نفس از دست رفته ملی شده و به اقصاد ایران شلیک کرده است. جامعهای که هویت ملی آن منسجم و یکپارچه بوده و عزت نفس تقویت یافته باشد، تهدیدهای خارجی در یک دوره شش ماهه قادر نخواهد بود، اقتصاد آن را تا این اندازه مضمحل سازد که قیمت دلار در آن نزدیک به چهار برابر شود. اگر چه سیاسیون و کارگزاران دولتی دلیل گرانیهای سرسامآور ماههای اخیر را افزایش حجم نقدینگی اعلام میکنند، گویی که در سال جدید به یکباره پول در اختیار مردم چند برابر شده و روانه بازار شدهاند، اما امیدوارم از این مهم غافل نباشند که ملت در این شرایط سخت حاضر نشدند با وجود درخواست شخصیتهای مورد وثوق ملی با کم خریدن یا نخریدن به افزایش قیمتها نه بگویند و به کمک دولت بشتابند.
ما ایرانیان و انسجام اجتماعی
امین شول سیرجانی نیز با توجه به اوضاع اقتصادی و اجتماعی امروز جامعه از زاویهای دیگر به انسجام اجتماعی کمرنگ در کشور پرداخته و مینویسد: آیا میتوان گفت چون قیمت ارز با نوسان زیاد روبهرو بوده و قیمت اقلام مختلف دستخوش تغییر شده، در نتیجه مردم هم باید برای خرید برخی از این اقلام به فروشگاهها هجوم ببرند؟ خیلیها پاسخ میدهند بله. به این دلیل که انسان حسابگر است و در موقع بحران حواسش را جمع میکند که کلاه سرش نرود. اما سکه روی دیگری هم دارد. خیلی وقتها این هجوم برای خرید کالاها صرفا از سر نگرانی از آینده نیست. در بسیاری اوقات سودمحوری شخصی است که انسجام اجتماعی را فدای خودش میکند. هر کسی میخواهد گلیم خودش را از آب بیرون بکشد بیآنکه سرش را بالا بگیرد و اطرافش را ببیند. در چنین شرایطی افراد جامعه خودشان را در یک کل بزرگتر درک نمیکنند و اساسا «انسجام اجتماعی» شکل نمیگیرد و گروههای اجتماعی هم هر روز از یکدیگر دورتر میشوند. نتایج پیمایشهای اجتماعی انجام شده در سالهای اخیر نشان میدهد که شاخص اعتماد اجتماعی در ایران بهشدت آسیب دیده است. اینکه چرا شاخص اعتماد اجتماعی آسیب دیده است از حوصله این یادداشت خارج است. اما آنچه این روزها همه باید به آن توجه کنیم این است که چه کاری میتواند جلوی از بین رفتن اعتماد اجتماعی و در یک کل بزرگتر جلوی از دست رفتن «سرمایه اجتماعی» را بگیرد.
در دفاع از فلسفه
سودای تفکیک اثر جدید حسن اسلامی اردکانی اعتماد را بر آن داشته است تا با وی درباره این کتاب به گفتوگو بنشیند. اسلامی در بخشی از این مصاحبه میگوید: فلسفه اسلامی آن انتظاری که متفلسفان و علاقهمندان به فلسفه داشتند را برآورده نکرد. طی دههها و بلکه سدههای اخیر، فلسفه اسلامی آن قوت و کارایی خود را از دست داد به نحوی که برخی از متدینانی که به فلسفه اسلامی میپردازند به جای آنکه مسائل روزمره خودشان را حل کنند، درگیر مسائل بسیار انتزاعی فلسفه شدهاند که کمترین ارتباط مستقیمی با زندگی روزمره مردم ندارد. مثلا بحث فرق میان معقول ثانی فلسفی و معقول ثانی منطقی، البته بحث جالبی در فلسفه است، اما از دیدگاه مخالفان فلسفه، این بحث چه دردی را از زندگی مردم دوا میکند؟ از سوی دیگر به تعبیر کسانی چون مرحوم مهدی حائرییزدی، اصحاب تفکیک از فلسفه سرخورده شدند، زیرا نتوانستند معضلات فلسفی را حل کنند و از منظر فیلسوفانه به مسائل بنگرند و به این شکل نیز واکنش نشان دادند.
نذری
حسن لطفی در این روزها که بساط نذری دادن گرم است، بحث نذری فرهنگی یعنی کتاب را پیش کشیده و نوشته است: صلاح است اول نذریدهندگانی که با کتاب و فرهنگ سر وکار دارند آستین همت بالا بزنند و چنین کنند. بعد که نتیجهاش مشخص بشود دیگران هم پی آنها راه بفتند. شاید اینطوری دغدغه کسانی که معتقدند ما آن طور که باید اندیشه و باورهای امام حسین (ع) را نشناختهایم هم فروکش کند. افرادی نظیر زندهیاد دکتر علی شریعتی که بهدرستی این امام همام را وارث آدم میدانست. البته با آنچه در این روزها میبینیم و مشکلات اقتصادی تن رنجور طبقات فقیر را رنجورتر ساخته است یک نذری ماندگارتر دیگر هم میتوان داشت. غذاهایی که با نیت سرور آزادگان سر سفرههایی قرار گیرد که گرانی، از برنج و گوشت خالی و خالی ترش کرده است. برای کسانی که سفرههای پرتری دارند یک لقمه از این غذای نذری هم کفایت میکند. شاید فرصت آن رسیده باشد که جدیتر چشمهای نذریدهندگان شسته شود و رضای خالق و بنده خوبش را در التیام زخمهای فرودستان جامعه یا ترمیم خلأ فکری کشورشان ببینند.
ایران
روایت رفتن مردی که میگفت اینجا همه فاسدند
علی معلم دامغانی رئیس فرهنگستان هنر از سمت خود کنارهگیری کرد. به این بهانه حسین هاشمپور روزنامهنگار دست به قلم برده و نوشته است: علی معلم دامغانی، شنبه با ریاست فرهنگستان هنر خداحافظی کرد اما شاید کمتر کسی فکر میکرد شاعر پرآوازه انقلاب که برخی اشعارش همچنان میان اهل فرهنگ زمزمه میشود، در سال پایانی حضورش در فرهنگستان هنر با تندترین موضع گیریها از سوی جامعه هنرمندان روبهرو شود. تابستان و پاییز سال گذشته، آقای شاعر ناگهان جنجالی به پا کرد که هم جبران همه هشت سال سکوتش در مسند فرهنگستان هنر شد، هم در سابقه مدیریت هنری کشور کاملاً بیسابقه بود؛ او بیتوجه به جایگاه حقوقی اش، هر روز تیترهای جنجالی درباره فساد در جامعه تجسمی بهرسانهها میداد و در وب سایت رسمی فرهنگستان نامههایی عجیب با لحنهایی غریب درباره بزرگان هنرهای تجسمی منتشر میکرد. او آنقدر بر این رویه اصرار ورزید تا اینکه 600 هنرمند به ستوه آمدند و در نامه اعتراضی به رئیسجمهوری خواهان برخورد با او شدند. معلم دامغانی در کسوت رئیس فرهنگستان هنر راحت بود، از همان دی 88 تا همین مرداد 96؛ در این مدت یا فرهنگستان هنر با افول جدی برنامهها و رویدادها روبهرو شده بود یا اینکه فعالیتهایش را رسانهای نمیکرد؛ کافی است در گوگل یا حتی سایت این نهاد اندکی وقت بگذارید و برنامههای این چند سال را مرور کنید.
یک فیلمساز چگونه فیلسوف میشود؟
ایران با پروفسور ماتیو ابوت؛ نویسنده کتاب «عباس کیارستمی و فیلم-فلسفه» درباره اثرش به گفتوگو نشسته است. وی در بخشی از این مصاحبه درباره ویژگیهای فلسفی آثار کیارستمی میگوید: سکانس پایانی فیلم «طعم گیلاس» نمونه بارزی از فعالیت فلسفی سینمای کیارستمی است. چنانچه در این سکانس میبینیم که کارگردان فیلم با شخصیت اصلی آن صحبت میکند؛ یعنی خواستههای ما به موازات آگاهیهایمان هستند. ما دیگر نمیتوانیم تفاوتی میان «واقعیت» و «مجاز» یا «اصالت» و «تصنّع» قائل شویم. ما مجبور میشویم تا در نهایت بپذیریم که نمیدانیم بهدنبال چه هستیم و جالب اینکه، در همان سکانس از فیلم، بین مخاطب و فیلم فاصله نمیافتد و در ادامه، بسیار قدرتمندانه پرتویی جذاب را بر مسیر ذهنی مخاطب میتاباند. بدین ترتیب، اگر شما پارهای از ادعاهای اصلی فیلم را بپذیرید، کیارستمی چیزی را نشان میدهد که میبایست کاملاً قابل توجه باشد: فیلمها میتوانند عمیقاً ما را تحت تأثیر قرار دهند، حتی در زمانی که ما نمیخواهیم (و گاهی نمیتوانیم) به محتوای تصویر سینمایی آن معتقد باشیم. فکر میکنم این نیز نشاندهنده امری مهم و ضد شکاکیت درباره نسبت ما با واقعیت به شمار میرود. چنانکه من در کتابم به بسیاری از صحنههای اینچنینی در آثار کیارستمی اشاره کردهام.
ریشههای یک سوءتفاهم جمعی
امیر ناظمی عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور به بررسی مسئله مهاجرت پرداخته است. مسئلهای که امروزه دغدغه ایرانیان بسیاری شده است. وی مینویسد: تفاوت اصلی میان مهاجرت نخبگان با مهاجرت عمومی در تغییر وزن مؤلفههای مدل جاذبه-دافعه مهاجرت است. مهمترین تفاوتها عبارتند از: عوامل دفعی برای نخبگان همواره کمتر از عوامل دفعی برای جامعه عمومی است. جامعه نخبه اصولاً آشنایی با زبان خارجی دیگر داشته، تفاوتهای فرهنگی کمتری داشته و دارای مهارتهای مورد پذیرش جهانی است. به همین دلیل، در مجموع عوامل دفعی کمتری دارد. عوامل بازدارنده برای آن دسته از نخبگانی که در کشور مبدأ خود از پذیرش و جایگاه اجتماعی مناسبی برخوردار هستند، بیشتر است. بهعنوان مثال یک پزشک که در کشور مبدأ خود هم دارای شأن اجتماعی بالا و هم درآمد مالی مناسب است، کمتر میل به مهاجرت مییابد. بههمین دلیل است که «فرار مغزها» در سنین پایین بسیار بیشتر بوده و در صورتی که فرد در کشور مبدأ در سنین پس از فارغالتحصیلی تصمیم به مهاجرت نگیرد، در سنین میانسالی با احتمال پایینی مهاجرت خواهد کرد.
آیا مهاجرت نخبگان افزایش یافته است؟
ایران همچنین میزگردی ترتیب داده و با حضور صاحبنظران درباره ادعای روند صعودی خروج نخبگان از کشور صحبت کرده است. بیرنگ از شرکت کنندگان در این میزگرد میگوید: ما در چند سال گذشته براساس امکاناتی که داشتهایم اقداماتی را هم انجام دادهایم. اما منابع و بودجه ما کافی نبوده است، با این همه فکر میکنم در این حوزه موفق بودهایم. هماکنون یکی از دانشگاههای ما که خیلی هم مهاجر فرصت است، دانشگاه صنعتی شریف است. اما اکوسیستم کارآفرینی دانشگاه شریف در چند سال گذشته به شکلی تقویت شده است که بچههای شریف هم دیگرعلاقهای به رفتن ندارند. جالب اینکه در دو سال گذشته، در اطراف دانشگاه شریف 450 شرکت جدید از سوی دانشجویان دانشگاه تأسیس شده است. این شرکت ها، شرکت های دانش بنیان هستند و آنقدر تقاضا برای برپایی ملک و دفتر در اطراف دانشگاه شریف زیاد شده که قیمت زمین در اطراف دانشگاه شریف، 30 درصد از منطقه گرانتر شده است. چند وقت پیش هم در دانشگاه شریف، نظرسنجی کرده بودند که البته عدد دقیق آن یادم نیست، اما این موضوع بسیار مهم است. شما سابق بر این از دانشجویان شریف میپرسیدید برنامه ات برای آینده چیست؟ میگفتند که پذیرش تحصیلی میگیرم و از ایران میروم، اما هماکنون دانشجویان جواب میدهند که بعد از لیسانس، میخواهم استارتاپ خودم را راه اندازی کنم.
رویکرد امنیتی را کنار بگذاریم
محمود صادقی نماینده مردم تهران در مجلس میگوید: هنگامی که فشار سیاسی بیشتر شود میل به مهاجرت نخبگان هم بیشتر میشود و زمانی که فشار اجتماعی و سیاسی کشور کمتر باشد میل به خروج از کشور هم کمتر میشود. این فضا داخل دانشگاه هم تأثیرگذار است زمانی که فضای دانشگاه آزاد نباشد استاد و دانشجو احساس آزادی نکنند و نتوانند سرکلاس درس انتقاد داشته باشند درنتیجه احساس سرخوردگی میکنند. برای همین بود که در دوران اصلاحات، آقای خاتمی برای آزادی فضای دانشگاهها و همچنین افزایش حقوق اعضای هیأت علمی بسیار تلاش کرد ودر نتیجه این سیاست، کاهش مهاجرت افراد را داشتیم. منزلت استادان و نخبگان بسیار مهم است و استادان اگر منزلت و کرامت شان به هم بریزد سرخورده میشوند. البته شرایط این روزها هم بسیار متفاوت شده است بهطوری که برخی از نخبگان احساس خطر میکنند که به کشور برگردند. این وضعیت بعد از اتفاقاتی که برای کاوه مدنی به وجود آمد خودش را نشان داد. برخوردهای امنیتی موجب شده تا سیگنالهای خطرناکی به نخبگان خارج از کشور بدهیم. بسیاری از نخبگان امیدوار بودند که فضا برای بازگشت شان باز شود تا بتوانند براحتی به کشور بیایند.
دانشجویان تهران و شریف بیشتر مهاجرت میکنند
دکتر محمد علی دهقان، رئیس انجمن ریاضی کشور نیز در گفتوگو با ایران ابعاد دیگری از مهاجرت نخبگان از کشور را بررسی کرده و نوشته است: من فکر میکنم در تمامی رشتهها مهاجرت افزایش پیدا کرده است اما خب این در رشته ریاضی بیشتر از دیگر رشتهها است دلیلش هم این است که رشته ریاضی بازار کار خوبی در کشور ندارد؛ یکی از معضلات رشته ریاضی استقبال کم دانشآموزان در دبیرستانها است. یعنی دانشآموزان بیشتر علاقهمند رشتههای تجربی و پزشکی هستند. بهخاطر اینکه درآمد رشته پزشکی بالا است، اما دانشجوی نخبه در رشته ریاضی اگر از بهترین دانشگاههای دنیا هم دکتری بگیرد وقتی استاد تمام دانشگاه شریف شود فقط ماهی چند میلیون تومان درآمد دارد. البته میتوان به تورم شدید و مزمن، رکود دستمزدها، بخش خصوصی کمرمق، مدیریت ضعیف اقتصادی و ضعف در تنظیم مقررات اشاره کرد. استادان دانشگاهها وضعیت مالی مناسبی ندارند و حقوق پرداختی به آنان به ندرت کفاف زندگی روزمرهشان را میدهد؛ به نوعی که حتی برخی از آنها مجبورند شغل دومی در پژوهش داشته باشند. بنابراین در ایران آنهایی که باهوش هستند در برترین دانشگاهها درس میخوانند و سعی میکنند بهترین دانشگاههای دنیا را برای ادامه تحصیل انتخاب کنند.
ما هم برنامه داریم
حسین سالار آملی قائممقام وزیر علوم در امور بینالملل نیز درباره مهاجرت دانشجویان از کشور میگوید: آمار تسویه حساب دانشجویان به نسبت سال گذشته با شیب کوچکی افزایش پیدا کرده است، آنهایی که این کار را انجام میدهند، علاقه رفتن به خارج از کشور دارند. با این همه برخلاف آن چیزی که رایج است، من فکر میکنم؛ دانشجویان ما خیلی اقدام به مهاجرت نمیکنند، اما نگرانی اصلی ما بابت خروج و مهاجرت دانشجویان کیفی دانشگاههای معتبر کشور است، وگرنه درصد مهاجرت دانشجویان دانشگاههای ما نسبت به دانشجویان کشورهای دیگر درصد بالایی نیست و نمیتوان گفت که کشور ما یک کشور اعزامکننده و مهاجر فرست دانشجو به خارج از کشور است. نمیگویم که در آمارها علاقه برای رفتن به خارج از کشور دیده نمیشود، اما آمار مهاجرت دانشجویان ما از متوسط آمار جهانی کمتر است. باز هم تأکید میکنم، نگرانی ما از مهاجرت دانشجویان با کیفیت است. ما شرایطی که در کشور ایجاد کردهایم، این است که دانشجویان نخبه و دارای استعداد برتر بتوانند در مقاطع بالاتر تحصیل کنند، لذا این یکی از مواردی است که این دسته از دانشجویان دیگر نیازی نیست، برای تحصیل در مقاطع بعدی به خارج از کشور بروند. ما هم البته در این زمینه و برای جذب دانشجویان و نخبگان برنامههایی داریم.
لزوم بازسازی اعتماد عمومی
فاطمه سعیدی نماینده مجلس شورای اسلامی نیز بازسازی اعتماد عمومی را در روند کاهش مهاجرت نخبگان تأثیرگذار میداند و میگوید: مهاجرت نخبگان به خارج از کشور نه برای کسب تخصص بالاتر و بازگشت به کشور که برای زندگی در جایی دیگر که قدرشان را بدانند و آسودهتر زندگی کنند همواره در ایران مطرح بوده است البته باید اشاره کرد در سال هایی هم شتاب آن افزایش و گاهی هم کاهش یافته است. اما در چه شرایطی این شتاب کاهش مییابد؟ بدیهی است هرچه امید به آینده و اطمینان از شرایط کشور بهبود یابد، تلاش برای خروج و جستوجوی زندگی آرام در کشوری دیگر نیز کاهش مییابد. در عین حال هرچه شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور نابسامانتر و افق پیشرو تاریکتر باشد خروج افراد از کشور نیز بیشتر خواهد شد. از این منظر بدون دسترسی به آمار دقیق و مقایسه آن با گذشته میتوان حدس زد که شیب خروج نخبگان از کشور تندتر از قبل شده است. این موضوع البته آسیب بزرگی به نظام سیاسی و ساختار اجتماعی ما وارد میکند که نباید تنها از یک منظر به آن نگریست. مهاجرت نخبگان از کشور خود معلول عوامل دیگری است که تا آنها حل نشود نمیتوان انتظار داشت این مسأله نیز حل و فصل شود.
رسالت
افزایش ۷/۵ درصدی ورودی پروندهها به دستگاه قضا
حجتالاسلام حمید شهریاری معاون رئیس قوه قضائیه از افزایش ۷/۵ درصدی پروندهها به قوه قضائیه خبر داد. وی با اشاره به عملکرد مرکز آمار در سال گذشته گفت: ۱۶میلیون و ۳۲۳ هزار پرونده در دستگاه قضایی وارد شده که از این تعداد بیش از ۵ میلیون تکراری محسوب شدند. وی تصریح کرد: ۱۶ میلیون و ۲۱۲ هزار و۸۰ پرونده مختومه شده است. بنابراین یک میلیون افزایش وارده دستگاه قضایی در سال گذشته بوده است. رئیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه درخصوص آمار پروندههای وارده به دادگاه و دادسرای انتظامی قضات گفت: ۱۷۸۰ پرونده در دادگاه عالی انتظامی قضات رسیدگی شده است، همچنین شاهد کاهش تعداد مانده پروندهها به ۹۱۳ پرونده بودیم. شهریاری ادامه داد: در دادسرای عالی انتظامی قضات ۵ هزار و ۶۴۶ پرونده رسیدگی شده اما شاهد افزایش مانده پروندهها در دادسرای انتظامی قضات بودیم.