باورهای دینی مسیحیان اروپای غربی
اروپای غربی تبدیل به سکولارترین منطقه جهان شده است؛ مکانی که سرچشمه پیدایش پروتستانتیسم بوده و کاتولیسیسم در آن در طول تاریخ حضوری کلیدی داشته است. اگرچه بخش عظیمی از مردم اروپای غربی غسل تعمید داده شدهاند بسیاری امروز خود را فردی معتقد به دین توصیف نمیکنند. بعضیها میگویند به مرور از دین رویگردان شدهاند و برخی میگویند به دلایلی چون رسواییهای کلیسا یا دیدگاههای کلیسا درباره موضوعات اجتماعی به آموزههای دینی بیاعتقاد شدهاند. با این حال اکثر بزرگسالان در اروپای غربی همچنان خود را مسیحی میدانند، اگرچه تعداد محدودی از آنها به کلیسا میروند.
تحقیقات مرکز پیو بر روی ۱۲۰۰ مسیحی که در مراسم کلیسا شرکت نمیکنند نشان داد که هویت مسیحی در اروپای غربی اهمیت فراوانی دارد، اگرچه این هویت مسیحی به لحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با هویت کسانی که در کلیسا حضور مییابند و همچنین افراد غیرمعتقد متفاوت است:
-اگرچه بسیاری از مسیحیانی که اعمال مذهبی را انجام نمیدهند به خدایی که در انجیل ذکر شده اعتقاد ندارند اما آنها به یک نیروی معنوی و بالادست اعتقاد دارند، در مقابل کلیساروها به خدای انجیل باور دارند و بخش زیادی از بیاعتقادها به هیچگونه خدا یا نیروی برتر و معنوی اعتقاد ندارند.
-مسیحیانی که در مراسم مذهبی شرکت نمیکنند دید مثبتتری در مقایسه با بیدینها نسبت به کلیسا دارند اگرچه دیدگاههای آنها نسبت به مسیحیانی که به کلیسا می روند کمتر مثبت است.
-هویت مسیحی در اروپای غربی رابطه قدرتمندی با دیدگاه منفی نسبت به مهاجران و اقلیتهای مذهبی دارد، بنابراین مسیحیان، چه آنهایی که کلیسا میروند و چه آنهایی که نمیروند در مقایسه با غیرمذهبیها نسبت به مهاجران و اقلیتهای مذهبی چون مسلمانان و یهودیان بیشتر نگاه منفی دارند.
-مسیحیانی که به کلیسا نمیروند نسبت به کلیساروها کمتر علاقه به بیان دیدگاههای ناسیونالیستی دارند اگرچه آنها در مقایسه با بی اعتقادها بیشتر به این موضوع اعتقاد دارند که فرهنگ آنها برتر از دیگران است و کسی واقعاً هویت ملی دارد که از تبار آن ملیت باشد( مثلا کسی واقعا اسپانیایی است که پیش زمینه اسپانیایی داشته باشد.)
-اکثریت مسیحیانی که در مراسم مذهبی شرکت نمیکنند و اکثر غیرمذهبیها سقط جنین و ازدواج همجنسگرایان را مجاز میدانند، در مقابل مسیحیانی که مراسم مذهبی در کلیسا را به جا میآورند نسبت به این دو موضوع بیشتر محافظهکار هستند اگرچه در بین آنها نیز بخش مهمی و در بعضی کشورها اکثریت به مجاز بودن سقط جنین و ازدواج همجنس گرایان قائل هستند.
– تقریبا همه مسیحیان کلیسارو فرزندان خود را به عنوان مسیحی پرورش میدهند. این موضوع در بین مسیحیانی که در مراسم کلیسا شرکت نمیکنند کمتر است، اما اکثریت آنها نیز فرزندان خود را با باور مسیحی بزرگ میکنند در حالی که غیرمذهبیها هیچ دینی برای فرزند خود قائل نمیشوند.
– اکثر اروپاییهای غربی معتقدند که دین باید از حکومت جدا باشد اما اقلیت ۳۵ درصدی از مسیحیانی که به کلیسا نمیروند معتقدند حکومت باید از ارزشهای دینی دفاع کند، این اعتقاد در بین مسیحیانی که در اعمال مذهبی کلیسا شرکت میکنند رایج است و در بین غیرمعتقدان کمترین طرفدار را دارد.
در مجموع مسیحیانی که در مراسم مذهبی کلیسا شرکت نمیکنند در عقاید مذهبی، سیاسی و اجتماعی با کلیساروها و افراد غیر مذهبی تفاوتهای فراوانی دارند. در بعضی از موضوعات آنها بیشتر به کلیساروها و در برخی دیگر به غیر معتقدان شباهت دارند.