مرور مطبوعات / احساسات مردم را جدی بگیریم!
دوم آبانماه 1397
بازتاب سخنان جامعهشناسان در دیدار با ریاستجمهوری، مطالبی چند درباره دانشگاه و تاریخچه آن، و انتقاداتی از عملکرد تلویزیون از عناوین مورد توجه مطبوعات بود. «فتوای ورزشی با گزارشات نادرست!»، «با آموزههای اسلام در حوزه رسانه فاصله داریم»، «احساسات مردم را جدی بگیریم!»، «سخنان جامعهشناسان در دیدار با ریاستجمهوری»، «سفر به ایران 50 درصد ارزان شد»، «تهران زنان را دوست ندارد»، «حیات ققنوس وار دانشگاه ایرانی»، «تاملاتی درباره دانشگاه»، «آشتی در آکادمیا»، «برنامههای سیما مروج سکولاریسم»، «مهاجرت همچون آیین»، «اندر فواید جرمزدایی از توهین» و «اگر شفافیت نباشد مردم اعتماد نمیکنند» عناوین برجسته شمارههای امروزند.
اگر شفافیت نباشد مردم اعتماد نمیکنند
آیتالله محسن غرویان مدرس حوزه و دانشگاه درباره ضرورت شفافسازی فعالیتهای مسئولان گفت: چون مالک اصلی حکومت مردم هستند، حق دارند به صورت شفاف در جریان مسائل حکومت باشند. این حق مردم، تکلیفی برای مسئولان درست میکند. اگر حق حاکمیت متعلق به مردم است، بنابراین تکلیف مسئولان این است که مسائل پشت پردهای نداشته باشند و همه مسائل را با مردم در میان بگذارند تا اعتماد مردم را جلب کنند. رهبر معظم انقلاب با سخنان اخیر خود در حقیقت به صداوسیما، رسانهها و سایر ابزارهای تبلیغاتی هشدار میدهند که مسائل را به صورت واقعی برای مردم بیان کنند؛ مسئولان هم با مردم صحبت کنند و در مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی سکوت ممتد نداشته باشند. یک استثنا داریم و از دیدگاه فقهی نیز پذیرفتهشده است که مسائل حساس امنیتی باید بین مسئولان باشد تا آنها را بهموقع برای مردم بیان کنند. رهبری فرمودند بهجز اینگونه مسائل، مسائل دیگر با شفافیت بیان شود. در سیره ائمه(ع) هم این موضوع به چشم میخورد. این امر در سیره اهل بیت(ع) و رهبران دینی بوده است که چیزی را از مردم پنهان نمیکردند. اگر شفافیت نباشد، مردم اعتماد نمیکنند. گاهی در جامعه ما اختلاس، پولشویی و جابهجایی بیتالمال صورت میگیرد و روشن میشود برخی صاحبمنصبان و حتی برخی شخصیتهای دینی و مذهبی پشت پرده این ماجراها هستند. اینها نشانه شفافیتنداشتن است و اعتماد مردم از حاکمان سلب میشود. بههرحال عدالت و عدم تبعیض این اقتضا را دارد که مثلا مردم بدانند فلان مسئول چقدر در ماه حقوق میگیرد و اختلاف سطح حقوقبگیران عادلانه است یا نیست.
اندر فواید جرمزدایی از توهین
حسین جلالی در شرق به نسبت «جرمانگاری توهین» با «تحدید آزادی بیان» پرداخته و به سراغ چند تن از کارشناسان رفته و نظر آنان را جویا شده است. کوروش احمدی، کارشناس روابط بینالملل در یادداشتی درباره تجربه آمریکا در زمینه جرمزدایی از توهین و افترا نوشته که به خوانندگان ایرانی فضای دیگری را نشان میدهد. بهمن کشاورز، حقوقدان و وکیل دادگستری، بر این گمان است که توهین باید جرمانگاری شود. او با نگاهی به خلقیات سیاسی ایرانیان، اینطور استدلال میکند که «با توجه به ویژگیهای خلقی ما که معمولا خود را در بیان هرچیزی مختار و آزاد میپنداریم و توجهی به اینکه آنچه میگوییم چه آثار و تبعاتی دارد، نداریم و بهطور معمول در نسبتدادن انواع اعمال و صفات به یکدیگر بیباک هستیم»، بهتر است توهین، جرمانگاری شود. مقابل ابوذر نصراللهی، وکیل دادگستری و یکی از وکلای شکایتکننده از بازپرس فیلترکرده تلگرام، در نقطه مقابل قرار میگیرد. او برخلاف کشاورز جرمانگاری توهین را در معارضه با آزادی بیان توصیف میکند و البته بر این امر تأکید میکند که عموما مقامات سیاسی باید ظرفیت خود را بالا ببرند و با سختگیری مانع از بهوجودآمدن فضای نقد نشوند. او در مجموع مزایای جرمزدایی از توهین را بیشتر از معایب آن میداند.
مهاجرت همچون آیین
امید آسایش نگاهی انداخته است به پدیده مهاجرت بهخصوص نخبگان که امروزه سرعت سیر بیشتری یافته است. در بخشی از این نوشتار آمده است: روزی میگویند سالانه 150 هزار دانشجو از ایران میروند و رتبه نخست جهانی را دراینباره داریم، روزی دیگر تکذیب میکنند و میگویند آمار مهاجرت دانشجویان ما در میان 10کشور نخست هم نیست. حالا دیگر مهاجرت، دستکم در میان دانشجویان ایرانی که موضوع کارم بودند، به نوعی آیین گذار تبدیل شده است؛ یعنی، مهاجرت پاسخی عملی و البته عقلانی به مشکلات شخصی نیست که به همراهی با جریانی اجتماعی بدل شده که رفتهرفته جایی در فرهنگ مردم یافته است. بسیاری از افراد مدام در مواجهه با شکستها و سرخوردگیهای زندگی روزمره به فکر مهاجرت میافتند و بسیاری نیز گرفتاریهای روزمره، از ترافیک گرفته تا گرفتاریهای اداری و مشکلات اقتصادی را با خیال مهاجرت تحمل میکنند. با اینکه دغدغه مهاجرت برای بسیاری در همه عمر بیپاسخ میماند و هیچگاه منجر به مهاجرت نمیشود، همینکه مهاجرت را امکانی برای رهایی از مشکلات تصور میکنند، نوع مواجههشان را با واقعیات زندگی روزمره تغییر میدهد. این خوره رفتن یا ماندن، فارغ از نتیجه نهاییاش، پیشاپیش تصور هرگونه تلاش را برای تغییر در زندگی فردی و اجتماعی ناممکن میکند.
اعتماد
آشتی در آکادمیا
زینب صدوقی دکترای سیاستگذاری فرهنگی از پژوهشی درباره دانشگاه و صلح سخن گفته و نوشته است: بسیاری از محققان به فرهنگسازی دانشگاهها در خلال کارکردهای آموزش، پژوهش و التزام اجتماعی دانشگاهها اشاره دارند و ترویج فرهنگ صلح و دوستی را از این منظر مورد تاکید قرار میدهند. به ویژه اینکه امروزه دیگر صلح صرفا در نبود جنگ معنا نمییابد و بیش از صلح منفی صلح در معنای آرامش، مسوولیت پذیری، تساهل و مدارا، همکاری، دگرپذیری، احترام به خود – دیگران و طبیعت معنا مییابد. دانشگاه به عنوان مدرسه پژوهش در گام اول وظیفه تولید دانش صلح را در خلال تحقیقات و پژوهشها بر عهده دارد و در گام بعدی باید این دانش تولیدی را در خلال آموزش در اختیار اساتید و دانشجویان قرار دهد. خشونت محصول ذهن متعارض است؛ زمانی که ذهن بشر بر غیرحقایق و خودمحوری تمرکز میکند و در شرایط تعصب، تبعیض نژادی، محرومیت و تحقیر قرار میگیرد، چنین اذهانی گرفتار توهمات و برداشتهای نادرست میشوند. فرد خود را جدا از مجموعه گروه، جامعه و جهان میبیند و به تدریج خویشتن خویش را در مخالفت با جهان قرار داده و خشمگینانه نبرد ذهنی خود و جهان را آغاز میکند. بر این اساس آموزش و تحقیق اهمیت مییابد. دانشگاه میتواند نقش شایانی در شکلدهی به گفتمانی با دال مرکزی صلح و دوستی ایفا کند که در اینجا در کسوت نهاد تولید دانش و کشف حقیقت ظاهر شده و از طریق پیشبرد مرزهای دانش و توسعه نوآوری و خلاقیت در افراد میتواند تغییر در ذهنیت و در نهایت تحول در دنیای بیرونی را به دنبال داشته باشند. بررسی دلایل جنگ و تعارض، تفاوتهای فرهنگی، قومی، سیاسی و … که میتواند به تعارض منجر شود، تکنیکهای حل تعارض و بررسی راههای موفقیت آنها موضوعاتی است که در این راستا میتواند هدف تحقیق و پژوهش قرار گرفته و راهنمای سیاستگذاران در مورد چگونگی رفع زمینه تعارضات و همچنین مبنایی برای رفتار افراد شود.
تاملاتی درباره دانشگاه
سه کتاب جدید از مجموعه «تاملات صاحبنظران ایرانی در باب آموزش عالی» منتشر شده است. شانزدهمین شماره این مجموعه با عنوان «دانشگاه و چالشهای جامعه ایرانی» نوشته تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس نامآشنا و استاد علوم اجتماعی دانشگاه تهران است. آزاد ارمکی در مقدمه این کتاب با اشاره به اهمیت نهاد دانشگاه، آن را متاثر از سنتهای فکری و علمی حوزوی ما میداند و از منظر بازخوانی تاریخ دانشگاه ایرانی، به بررسی چالشهای پیش روی جامعه ایرانی میپردازد. بعد از مقدمه کتاب با گفتوگوی جبار رحمانی، عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی و دبیر این مجموعه با تقی آزاد با عنوان «بررسی وضعیت دانشگاه در دوره معاصر» آغاز میشود. نکته مهم این گفتوگو پرداختن موردی به برخی از دانشگاهها و موسسات عالی امروز و برخی پدیدههایی است که بر اثر آنها پدید آمدهاند. آزاد در این گفتوگو تاکید میکند دانشگاه را مثل تخممرغی میداند که شکستن آن صدای ظهور ساحت جدیدی را به گوش میرساند. «دانشگاه، نوسازی فرهنگی-اجتماعی و تجددخواهی»، عنوان دومین بخش کتاب است که در آن مساله رابطه دانشگاه در فرآیند اندیشهورزی و مدنیت در ایران مورد بحث قرار گرفته است. دیگر بخشهای کتاب عبارتند از: «کارمند دکتر و استاد کارمند»، گفتوگوی مجله فرهنگ امروز با تقی آزاد، «جریان دانشجویی در ایران»، سخنرانی آزاد در دانشگاه کاشان، «بحران بنیادی معرفتی در دانشگاه» گفتوگوی آزاد با روزنامه شرق، «از ابنخلدون جامعهشناسی اسلامی درنمیآید» گفتوگوی خداداد خادم با تقی آزاد ارمکی، «ضعف و قوتهای جامعهشناسی ایران» گفتوگوی دکتر آزاد با فرهنگ امروز و «دانشگاه، توسعه بومی یا توسعه محلی» سخنرانی دکتر آزاد در دانشگاه بابلسر.
حیات ققنوس وار دانشگاه ایرانی
نشست نقد و بررسی کتاب «تاریخ دانشگاه در ایران» نوشته مقصود فراستخواه و نسرین اصغرزاده سهشنبه ۱۷ مهرماه با همکاری انجمن علمی جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد. در این نشست محمد فاضلی و نسرین نورشاهی نیز حضور داشتند. محمد فاضلی در این نشست گفت: اهمیت کتاب در این است که نشان میدهد دانشگاه یک نهاد فکر نشده در جامعه ایرانی نیست. یک پژوهش تاریخی باید نشان دهد چگونه پنداشتهای قبلی ما محک نخورده بوده است. ایشان در این کتاب نشان میدهد مواجهه ما با دانشگاه یک مواجهه سرسری نیست بلکه دانشگاه در ایران چیزی حدود ۲۰۰ سال فرسایش با سایر نهادهای ایران داشته است. بنابراین دانشگاه ایدهای بوده که برای آن تقاضای اجتماعی وجود داشته است. مواجهه با غرب سوالات عمیقی پدید آورد و دانشگاه نهادی برای پاسخ دادن به این سوالات بود. به گفته استادیار دانشگاه شهید بهشتی، فراستخواه تجلی جمله مارکس را نشان میدهد آنجا که میگوید: «انسانها تاریخ را میسازند نه اما آنگونه که میخواهند» بنابراین تمام کسانی که درباره علم در ایران کار کردند از نوه فتحعلی شاه گرفته تا فروغی تلاش کردند دانشگاهی را در تراز تمدن ایرانی بسازند اما به تور نهاد سیاست خوردند. وی با اشاره به اینکه چگونه سیاست دانشگاه را شکل داده است، توضیح داد: فراستخواه میگوید قبض و بسط سیاست سبب قبض و بسط دانشگاه شده بنابراین دانشگاه موجود بیریشه و بیدر و پیکر در ایران نبوده و با سنتهای مذهبی تعامل و اصطکاک داشته است. دانشگاه در ایران با محافظهکاریهای اجتماعی از جمله نهادهای سنتی درگیر میشود پس کتاب در یک مسیر تاریخی نشان میدهد بیثباتی سیاسی چگونه نفس دانشگاه را گرفته است و وقتی مناقشه در عرصه سیاست اوج میگیرد دیگر دانشگاه نفس نمیکشد؟
تهران زنان را دوست ندارد
آزاده بهشتی کارشناس ارشد شهری درباره امنیت اجتماعی زنان در شهری مانند تهران مینویسد: اگر جدول امنترین شهرهای دنیا را زیر و رو کنیم رتبه 52 برای پایتخت ایران در میان 60 شهر امن جهان به ثبت رسیده است. تهران در سال ۲۰۱۵ در این ردهبندی حضور داشت. و از بین ۵۰ شهر در رتبه ۴۹ قرار گرفت اما در ردهبندی شاخص سال ۲۰۱۷ از بین ۶۰ شهر در سکوی ۵۲ قرار گرفته است. با وجود این ارتقای چند پلهای تهران در فاصله این دو سال تهران همچنان در رتبههای آخر ردهبندی ایستاده و اتیکت یکی از ناامنترین شهرهای جهان به پیشانی آن چسبانده شده است. عدم احساس امنیت در زنان تاثیر زیادی روی توانایی آنها در مشاغل، تحصیلات، زندگی شهری و نقشآفرینی در گروههای اجتماعی و فعالیتهای تفریحی و جمعی خواهد داشت. تعداد زنانی که در طی روز و مخصوصا شبها در مکانهای عمومی ظاهر میشوند معیاری است که میتواند سلامت یک جامعه و سرزندگی آن را نشان دهد. هر چقدر در طراحی محیط شهری نیازهای زنان بیشتر در نظر گرفته شود، آنها بیشتر احساس امنیت و آرامش خواهند داشت. ایده و مفهوم شهر دوستدار زن نتیجه تلاش برای حل مسائل و مشکلات زنان و ارتقا و بهبود وضعیت آنها در زندگی شهری است. شهری مطلوب و مناسب زندگی اجتماعی زنان در همه ابعاد که حضور زنان را در شهر راحتتر کرده و زندگیشان در فضای شهری را آسانتر میکند. در این میان حلقه گمشدهای که هر روز تهران را ناامنتر میکند، طراحی فضای شهری مردانه است. باید به این نکته توجه داشت که طراحی فضا و برنامهریزی مناسب شهر میتواند تأثیر زیادی روی احساس امنیت بگذارد؛ بنابراین بهتر است امنیت همه شهروندان به ویژه زنان اولویت طراحی شهری باشد.
جمهوری اسلامی
سفر به ایران 50 درصد ارزان شد
جمهوری اسلامی در نوشتاری به بررسی کاهش یا افزایش سفر به ایران در پی کاهش ارزش پول ملی و کمتر شدن هزینه سفر به ایران پرداخته و نوشته است: سفر به ایران برای گردشگران خارجی تا 50 درصد ارزانتر شده است. برای همین آمدوشد از کشورهای همسایه تا 51 درصد بیشتر شده است، اما این ارزانی هنوز گردشگران کشورهای دیگر را وسوسه نکرده است. رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خوشبین است که این ارزانی، آمار گردشگران غیرمنطقهای را هم جابهجا و افت آن را در نیمه دوم سال جبران کند. اما ابراهیم پورفرج ـ رئیس جامعه تورگردانان ایران ـ معتقد است: تا وقتی ارزانی و امنیت ایران در تلویزیونهای جهانی به تصویر کشیده نشود، به سختی میتوان نظر گردشگرانی را که از سفر به ایران میترسند، تغییر داد. پورفرج در عین حال اظهارات علیاصغر مونسان را درباره افزایش سفر گردشگران کشورهای حاشیه و همسایه ایران تایید کرد و به ایسنا گفت: هرچند که سفر گردشگران اروپایی و آمریکایی به ایران کم شده، اما تلاش ما این است که با کاهش هزینه سفر، افت این بازار را جبران کنیم. در نیمه دوم امسال، سفر گردشگران اروپایی و آمریکایی به ایران نزدیک به 42 درصد کاهش داشته که از تحریم و تهدید متاثر بوده است. درحال حاضر بیشتر از هر زمان دیگری به تبلیغات نیاز داریم تا نشان دهیم این کشور امن است. در روزهای آینده جلسهای با آقای مونسان ـ رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ـ خواهم داشت تا درباره ضرورت تبلیغات و حضور در نمایشگاههای بینالمللی مذاکره کنیم.
ایران
سخنان جامعهشناسان در دیدار با ریاستجمهوری
روز گذشته جمعی از استادان نامآشنای جامعهشناسی و پژوهشگران حوزه اجتماعی با ریاست جمهوری دیدار و دغدغههای خود را مطرح کردند. نظرات برخی از این صاحبنظران چنین است:
مهرداد عربستانی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و رئیس انجمن انسانشناسی ایران: به نظر میرسد بنیانهای حیات اجتماعی، همچون اعتماد اجتماعی، امنیت اجتماعی، پیشبینیپذیری آینده و ثبات، در وضعیت نامطلوبی هستند و خود حیات اجتماعی به نفع حیات فردی رو به ضعف گذاشته است. وضعیتی که برخی از آن به «گیر افتادگی اجتماعی» تعبیر میکنند.
نعمتالله فاضلی دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی: نظام سیاستگذاری و سیاسی برای اینکه بتواند موقعیت پیچیده و فراپیچیده زندگی اجتماعی وسیاسی و اقتصادی را فهم پذیر کند لاجرم نیازمند مفاهیمی است که توانایی توضیح دادن پدیدههای پیچیده امروزی را داشته باشند. در تمام دهههای گذشته نظام سیاستگذاری ایران فاقد زبان کارآمدی برای فهم پذیر کردن و گفتوگو درباره جامعه ایران بهطور کلی بوده است.
هادی خانیکی استاد دانشگاه علامه طباطبایی: جامعه، نظام، دولت و کشور با شرایط پیچیده و خطیری روبهرو است. سرنوشت ایران، نظام و دولت بهم پیوسته است و باید راهی برای درک واقعی مسائل پیشرو و توافق بر سر ابعاد و اندازههای آنها و تشریک مساعی برای حلشان پیدا کرد. آن مسأله بنیادین که غالب محققان علوم اجتماعی هم به درستی به آن پرداختند، مسأله «تضعیف همبستگی اجتماعی و ضرورت بازسازی آن» است که باید سهم و نقش دولت، حکومت، جامعه مدنی، نخبگان علمی و کنشگران سیاسی را در ایجاد و کاهش آن تعیین کرد.
مقصود فراستخواه دانشیار مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی: مسأله اصلی جامعه ایران هنوز همچنان شکاف ملت و دولت است. موانع ساختاری و رویهای زیادی متأسفانه اجازه نمیدهد که ملت-دولت به صورت اجتماعی ساخته شود و توسعه پیدا کند، nation state یک برساخته اجتماعی است که توضیح ساخته شدن آن در دانش اجتماعی ایران وجود دارد و اصحاب علوماجتماعی درباره الزامات توسعه ملت-دولت و موانع تحقق آن مطالعات و تحقیقات زیادی انجام دادهاند و اکنون در این خصوص انباشت دانش اجتماعی در ایران وجود دارد؛ ولی متأسفانه این دانش اجتماعی معطل مانده است.
علی جنادله عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی: برای توصیف و فهم وضعیت فعلی جامعه، مفهوم فرسایش تعمیم یافته سرمایه اجتماعی میتواند مفهوم مناسبی باشد. به این معنا است که امروزه با فرسایش سرمایه اجتماعی در سطوح مختلف روبهرو هستیم. به گونهای که حتی برخی جریانها یا چهرههای سیاسی که تا پیش از این، از قدرت بسیج و انگیزش مردمی برخوردار بودند، امروزه با فرسایش سرمایه اجتماعی مواجه هستند.
سید حسین سراج زاده رئیس انجمن جامعه شناسی ایران: امروز حکمرانی خوب یک ضرورت برای اداره موفق جامعه است و لازمه حکمرانی خوب این است که حاکمان و مدیران بدانند که واقعیتهای جامعهای که مدیریت میکنند چیست و با چه مسائل و مشکلات بنیادین و ساختاری روبهروست و چگونه میتوان با آنها روبهرو شد. بنابراین، حکمرانی باید دانش بنیاد باشد و حاکمان به صورت سیستماتیک از همه علوم بهره بگیرند.
مهدی فرقانی رئیس دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی: امروزه یک اختلال ارتباطی بین مردم و دولت شکل گرفته است که عامل اصلی بروز آن نارضایتی، ناامیدی وسرخوردگی است. این اختلال از یک طرف به رسانهها و از سوی دیگر به دولت برمی گردد. مسأله دوم هم مربوط به رفتار دولت با رسانهها بود که تاکنون، این رفتارها بیشتر واکنشی و انفعالی بوده است و باعث شده تا مردم نسبت به رسانههای سنتی تمایل کمتری از خود نشان دهند.
احساسات مردم را جدی بگیریم!
دکترنعمتالله فاضلی انسانشناس درباره کتاب «تحلیل فرهنگی» اثر جیم مکگوئیگان مینویسد: کتاب «تحلیل فرهنگی» نوشته جیم مکگوئیگان، محقق سرشناس حوزه مطالعات فرهنگی، که در سال 2010 به زبان انگلیسی و توسط انتشارات سیج چاپ شد، از جمله کتابهای نوآورانهای است که پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات آن را به همت سجاد علیزاده به زبان فارسی ترجمه و بتازگی منتشر کرده است. این اثر از جنبههای مختلف برای خوانندگان ایرانی و محققان حوزه شناخت، تفسیر و تحلیل فرهنگ در ایران امروز اهمیت دارد. این کتاب که با یک مقدمه و 10 فصل تهیه شده است تلاش میکند به ما بیاموزد که موضوعات و مسائل «حوزه عمومی» را، یعنی موضوعاتی که عموم مردم به آن علاقه دارند و ناظر بر نیازها و مباحث و موضوعات و مناقشاتی است که در رسانهها و مطبوعات بحث میشود، چگونه با چشماندازی دانشگاهی ببینیم و از حوزههای گوناگون نظریه اجتماعی، انتقادی و سنت مطالعات اجتماعی استفاده کنیم. این اثر به تحلیل فرهنگی میپردازد؛ یعنی «مطالعه فرآیندهای نمادین در جامعه»؛ فرآیندهایی که ما آدمها در زندگی کلانشهری امروز با آنها درگیر هستیم.
رسالت
با آموزههای اسلام در حوزه رسانه فاصله داریم
آیتالله جوادی آملی از مراجع تقلید گفت: شعار رسمی ما در ایام سوگ و ماتم اباعبدالله علیه السلام این دعا است که می گوییم «أَعْظَمَ اللَّه اجورنا بمصابنا بالحسین علیه السّلام، و جعلنا و إیاکم من الطالبین بثاره»؛ بخش اول این دعا برای ثواب بردن است اما بخش دوم این دعا، همان چیزی است که اگر آن را بفهمیم و به آن عمل کنیم همه مشکلات ما از جمله در حوزه رسانه حل خواهد شد و آن این است که از خداوند می خواهیم به ما آن توفیق را بدهد که خونبهای حسین بن علی(ع) را بگیریم. وی به رسالت دینی و اخلاقی رسانهها اشاره کرد و بیان داشت: هنوز تا تحقق خواستهها و آموزههای اسلام در حوزه رسانه فاصله زیادی وجود دارد، اما قطعاً این توانمندی و ظرفیت در کشور هست، راه هم مشخص است؛ رسانه باید تلاش کند جامعه را با معارف دینی و اخلاقی آشنا کند، اصلیترین وظیفه رسانه در بعد اخلاق این است که به مردم و جامعه بگوید مرگ از پوست به درآمدن است و نه پوسیدن و ما در مواجهه با مرگ، مرگ را میمیرانیم نه اینکه بمیریم، لذا انسان یک موجود ابدی است! اگر این اصل را بفهمیم و باور کنیم هرگز نه بیراهه میرویم و نه راه را بر کسی میبندیم، لذا مشکل ما این است که انسان را نشناختهایم و این وظیفه رسانه است که حقیقت انسان را به او بشناساند.
فتوای ورزشی با گزارشات نادرست!
مهدی عامری به بررسی نظرات آیتالله موسوی بجنوردی در روزنامه آرمان درباره ورود زنان به ورزشگاه پرداخته و نوشته است: به نظر این تلقی ایشان با دو اشکال مواجه است: اولا اشکال مراجع منحصر در اختلاط و مسائل غیراخلاقی حواشی مسابقه نیست: بلکه یک بخش از دلیل مخالفت مراجع نوع پوشش ورزشکاران در برخی مسابقات ورزشی است که البته آقای بجنوردی در این باب نظری نداده و ورود به بحث نکرده است تا مشخص شود نظر ایشان در مورد نگاه بدون واسطه زنان به بدن مرد نامحرم چیست و آیا در این مورد هم ایشان حکم به عدم اشکال میدهند یا نه؟ مع الوصف به نظر میرسد نظرات مراجع را به درستی خدمت ایشان بیان نکردهاند و تنها قسمتی از نظرات را برای ایشان خواندهاند! ثانیا: گویا گزارشاتی اشتباه از وضعیت ورزشگاهها به جناب بجنوردی رساندهاند و اگر ایشان از وضعیت حقیقی ورزشگاهها مطلع میشد این گونه سخن نمیگفت! ایشان نگاه بسیطی به ماجرا دارند و به نظر گزارشات متعدد از فحاشی و سنگپراکنی و هتاکیهای مختلف در ورزشگاهها به سمع و نظرشان نرسیده است. اوضاع در برخی ورزشگاهها به حدی وخیم است که حتی برخی مردان نیز عطای حضور در ورزشگاه را به لقای آن بخشیدهاند!