احمد مازن الشقیری؛ حلقه وصل سنت و مدرنیته در سعودی

امیررضا تمدن

قصد دارم در یک سلسله مطلب با عنوان “پیشگامان فرهنگ ملل”، افرادی را در حوزه فرهنگ و ارتباطات بین‌الملل که به زعم نگارنده، افراد تأثیرگذار و در عین حال موفقی هستند معرفی کنم؛ طبعاً افراد عصر حاضر مد نظر هستند. در این پُست، می‌خواهم از شخصیتی شروع کنم که حدود دو سال است با وی آشنا شده‌ام و الحق و الانصاف، الهام بخش ایده‌های زیادی برای من شده است.

احمد شُقَیری متولد ۱۹ ژولای ۱۹۷۳ میلادی در شهر جده عربستان است. البته او یک فلسطینی الاصل است و پدر بزرگ او که اتفاقاً هم نام او نیز بوده است، رئیس سازمان آزادی بخش فلسطین و از شخصیت‌های مبارز فلسطین بود. احمد در یک خانواده ثروتمند تولد و پرورش یافت؛ پدر وی از تجار ثروتمند در عربستان است. احمد پس از سپری کردن تحصیلات دانش آموزی در جده، برای تحصیلات دانشگاهی به کالیفرنیای آمریکا سفر کرد و در رشته مدیریت سازمانی لیسانس خود را از دانشگاه برکلی اخذ کرد. سپس در مقطع کارشناسی ارشد در رشته مدیریت بازرگانی با موفقیت تحصیلات خود را به پایان رساند و برای تجارت به عربستان بازگشت.
 
او حدود 4 سال به امور تجاری و اقتصادی مشغول بود تا آنکه دغدغه‌های اجتماعی و فرهنگی و تبلیغی، وی را به حوزه رسانه و تبلیغ کشانید. شاید بتوان ریشه دغدغه‌هایش را در تحول عمیق روحی و معنوی وی که در آمریکا برای او رخ داد، جستجو نمود. او در آمریکا با مبلّغی  به نام شیخ حمزه یوسف آشنا شد و تأثیری شگرف از او پذیرفت. (پیشنهاد می‌کنم برای آشنایی با شخصیت شیخ حمزه یوسف نامش را در اینترنت جستجو نمایید.) به اذعان خودش، او برای اولین بار در سن 21 سالگی نماز خوانده و از آن پس، به آن پایبند شده است. وی پس از بازگشت به عربستان، به صورت شخصی و با همراهی یکی از دوستانش به نام یاسر الزهرانی به مطالعه و مباحثه علوم دینی پرداخت و آشنایی نسبتاً گسترده‌ای با احادیث نبوی یافت.
 
او در سال 1995 (1374) ازدواج کرد که در این امر موفق نبود و منجر به جدایی وی از همسرش گردید. اما مجدداً چهارسال بعد ازدواج نمود و حاصل آن دو فرزند به نام‌های ابراهیم و یوسف بود و اکنون در کنار همسر و فرزندانش از زندگی خود رضایت دارد.

اما اوج فعالیت رسانه‌ای و تبلیغی شقیری که از سال 2002 و با برنامه‌ای به نام "یلا شباب" آغاز شده بود، تولید سلسله برنامه‌هایی به نام "خواطر" بود. ایده اصلی این برنامه، مطالبی بود که احمد شقیری به مدت چند سال در هفته نامه المدینه سعودی در ستونی به نام "خواطر الشاب" می‌نوشت. ایدهٔ اصلی شقیری در این برنامه را می‌توان طرح مبانی اخلاقی اسلام به گونه‌ای جذاب و نوین دانست؛ به گونه‌ای که قابلیت تطبیق با مقتضیات امروز جوامع مدرن را داشته باشد. او مفاهیم دینی را با مثال‌هایی از زندگی عصر جدید ممزوج کرده و معتقد است اسلام همچنان بهترین پاسخگوی نیازهای بشر است. برنامه خواطر او هرسال از شبکه MBC در ماه مبارک رمضان در سرتاسر جهان عرب پخش می‌شد و بر اساس آمار غیررسمی برخی قسمت‌های این برنامه تا 50 میلیون نفر بیننده داشته است که در نوع خود بی نظیر است. متن برنامه‌های خواطر که به نوعی حالت درس گفتار دارند، به قلم نگارش درآمده و در سه جلد با همان نام "خواطر" روانه بازار نشر شده است.

شقیری سپس مؤسسه‌ای در جده تأسیس نمود که آرمان‌های اجتماعی وی را می‌توان در آنجا یافت؛ این مؤسسه الإحسان نام دارد و فعالیت‌هایش معطوف به امور خیریه و فعالیت‌های اجتماعی و خدماتی است. دال مرکزی در گفتمان شقیری را می‌توان احسان دانست.

شقیری پس از آنکه با تولید برنامه‌های متعدد و جذاب تلویزیونی در جهان عرب شناخته شد، به عنوان یکی از چهره‌های مؤثر در جهان عرب نیز به شمار می‌رفت؛ به طوری که در آماری که یکی از مجلات معتبر جهان عرب به نام Arabian Business منتشر کرد، شقیری در زمره 500 شخصیت برتر جهان عرب و در رتبه 143 قرار گرفت. حال آنکه عمدتاً شخصیت‌های این فهرست، افراد سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی (همچون شاهزاده‌های عرب) هستند و افراد فرهنگی در آن چندان جایی ندارند.

او همچنین جایگاه ویژه‌ای نزد نخست وزیر امارات متحده عربی و امیر دوبی، محمد بن راشد دارد و در تصمیم سازی های فرهنگی وی نقشی اساسی دارد. (در آینده درباره شخصیت بن راشد خواهم نوشت.)
 
از نگاه من، شقیری صرفاً یک برنامه‌ساز نیست؛ بلکه او یک متفکر خوش‌ذوق و هوشمند است؛ چراکه وی کاری را با موفقیت به فرجام رساند که ده‌ها سال بود کشورهای جهان عرب از انجام آن عاجز بودند و آن ترویج تعالیم دینی در میان جوانان بود؛ جوانانی که موج توسعه و مدرنیزاسیون به آنها رسیده بود و دیگر تحمل پذیرش تعالیم سلفی‌گری و حتی تعالیم اهل سنت را نداشته و به همین دلیل از اسلام روز به روز فاصله می‌گرفتند؛ به طوری که بر اساس آمارهای رسمی، شاخص‌های دینداری  در این کشورها روز به روز در حال کاهش است؛ اما شقیری توانست با طرح تعالیم اخلاقی و جهان شمول از دین که مورد پذیرش همه مذاهب اسلامی و حتی غیر اسلامی باشد، آنان را به سوی اسلام دعوت نماید. هرچند امروز نیز گسستی عمیق میان جوانان کشورهای عربی و به ویژه عربستان با ساختارهای دینی و حاکمیتی آنها وجود دارد، اما به نظر می‌رسد گفتمان افرادی همچون احمد شقیری می‌تواند حلقه وصل ساختارهای سنتی دینی با جوانان عرب عصر مدرنیته باشد. هرچند احمد شقیری در این سال‌ها سعی کرده است فاصله‌اش را با خاندان آل سعود حفظ نماید و هیچگونه وابستگی به آنها از نظر فکری، اقتصادی و حتی سیاسی نداشته باشد و چه بسا این امر، رمز موفقیت وی در برنامه سازی هایش باشد.

امیدوارم در آینده‌ای نه چندان دور، با چندتن از دوستان و همکارانم پژوهش‌های مفصل‌تری را درباره گفتمان و مدل برنامه سازی شقیری انجام دهیم؛ چراکه به نظر نویسنده، دیپلماسی گفتمانی وی به خوبی توانسته است به اهدافش نزدیک شود و موفق عمل کند.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.