هردولتی را دورانی است
هر دولتمرد و کارگزار حکومتی باید مراقب باشد که خویشتن را گم نکند و نبازد و تحت تأثیر جاذبه مقام و منصب قرار نگیرد/در موضوع اخلاق مدیریت، قدرت و ریاست نباید “هدف” شود، بلکه باید “ابزار”باشد برای برنامهریزی و تدبیر و روشهای اداره صحیح کشور/ آیا این مائیم که بر قدرت سوار هستیم یا قدرت است که بر ما سوار است؟/ در کنار برخی از دولتمردان که همه چیز را تابع خود میخواهند، دولت کریمان و دولتمردان عادل هم هستند که بر اساس تعالیم اسلام عملکرد آنان در عدل گستری باعث عنایت خدا و ریزش رحمت و برکات او بر کشور میشود
در نظام سیاسی اسلام، اصل و بنیان حکومت و دولتی که به نام دین و برای اجرای قوانین اسلام تشکیل میشود، بر "عدل" است و همین اصل و بنیان، عامل اولیه استحکام و پابرجایی "دولت عادل" میگردد. در نقطه مقابل، گروهی از حاکمان به دلیل خروج از چارچوب دین و میدانداری نفسانیتهای گوناگونی که ستمورزی یکی از خطرناکترین آنهاست، به شدت طرد و نفی میشوند و "دولت جائر" نام میگیرند و به دلیل ظلم و ستمگریهای مختلف نسبت به مردم، دوام و قوام نمییابند. به کلام حضرت علی(ع) در ذیل به خوبی دقت کنیم که متن آن دولت عادل و پایداری برنامهها و هدفمندیهای آن، و نیز دولت جائر و ظالم و ناپایداری آن را مینمایاند:
"دولهالعادل منالواجبات و دولهالجائر منالممکنات"
"دولت عادل از واجبات و اموری است که پا بر جا و ثابت است، و دولت جائر و ظالم از ممکنات است که ثبات و دوامی ندارد"(1)
برای همه زمامداران حکومت اسلامی و دولتمردان و کارگزاران در همه اعصار و به ویژه در عصر حاضر که بار دیگر نظام سیاسی و حکومتی اسلام را تجربه میکنند، عمل به معیارهای اخلاق سیاسی در مدیریت کلان بسیار حیاتی و ضروری میباشد، به گونهای که اگر نسبت به این معیارها و ضوابط، مجری و عامل نباشند، نمیتوان به هیچ وجه به این اطمینان رسید که حکومت اسلامی به مفهوم واقعی و راستین و به صورت خالص و به دور از هرگونه نفسانیتهای فردی و گروهی و باندبازیهای سیاسی تحقق یافته است، زیرا نقش "اخلاق"در "سیاست" بسیار مهم میباشد و از همین راه و طریق است که انگیزههای زمامداران سالم میشود و رفتار و عملکردها در حوزههای گوناگون مدیریت و در سطوح مختلف از هرگونه قدرتطلبی و دیکتاتوری مصون میماند و خصال نکوهیده و مذمومی چون تکبر، خودشیفتگی، فریبکاری، حسدورزی، دروغگرایی و تهمتزنی مجال بروز نمییابند.
یکی دیگر از موضوعات مهم که در نظام سیاسی و حکومتی اسلام باید مورد توجه دقیق همه زمامداران قرار گیرد این است که دولت و قدرت را دوام و قوامی نیست و ریاستها زمانی میآیند و زمانی دیگر میروند.
واقعیت ناپایداری دولتها و امکانات و توانمندیهایی که به دنبال میآورد و شوکت و عظمتی که میآفریند و یکباره و در زمانی مشخص از دست میرود، باید در اخلاق مدیریت به صورت اصل و قانون در تمام حرکات و رفتارو کنشها حضور داشتهباشد و هر لحظه هر دولتمرد و کارگزار حکومتی را به تفکر و مراقبت وا دارد تا خویشتن را گم نکند و تحت تأثیر جاذبههای مقام و منصب قرار نگیرد.
از حضرت علی(ع) نقل است که فرمود:
"لکل دوله برهه"
"هر دولتی را دورانی است" (2)
این کلام، یک بینش و بیداری برای همه کسانی است که مقام و قدرت را "هدف" قرار میدهند و تمام فکر و انرژی و توان خود را برای دستیابی به مراتب بالای حکومتی هزینه میسازند، و حال آنکه در نظام سیاسی اسلام و در موضوع اخلاق مدیریت، قدرت و مقام باید "ابزار"باشد برای برنامهریزی و دستیابی به راه و روشهای اداره صحیح کشور.
حضرت امیرالمؤمنین در رهنمودی دیگر میفرماید:
"الدوله کما تقبل تدبر"
"دولت همانگونه که رو میآورد و میآید، پشت میکند و میرود."(3)
با این وصف، هر زمامدار و دولتمردی نباید خود را بفریبد که کسی است و قدرتی دارد و جلال و شوکتی به هم زده است و از همه برتر و بالاتر است و نباید به او گفت که بالای چشم تو ابروست!
نقش اخلاق مدیریت در نظام سیاست و حکومت همین جا مشخص میشود، و اینجاست که باید خود را محک بزنیم و بسنجیم که سوار بر قدرت هستیم یا قدرت بر ما سوار است! یعنی آیا این مائیم که مهار ریاست و جاه و مقام را به دست گرفتهایم و از آن استفاده صحیح میکنیم، یا این قدرت و منصب است که مهار ما را در دست گرفته و به هرکجا که بخواهد میبرد؟
و باز همین جاست که باید خود را بشناسیم که نفس بر ما حاکم است یا عقل؟ و این نفسانیتهای فردی و جناحی، تعیینکننده راه و مشی و روشها میباشند یا اینکه عقل سالم که همچون شرع و دین به راه دعوت میکند و به سوی نور میبرد، راهگشا و مقصدرسان میباشد؟
رهنمودهای دیگر حضرت امیرالمؤمنین(ع) به خوبی نشان میدهد که درکنار برخی از دولتمردان و ریاستمداران که همه چیز را تابع خود میخواهند و نمیتوانند از قدرت و حکومت به صورت ابزار بهرهبرداری کنند، دولتمردان و زمامدارانی هستند که به دلیل وارستگی و رعایت همه ضوابط اخلاق مدیریت، به جامعه و مردم سود میرسانند و دفع ضرر و زیان میکنند و همواره در مسیر رفع مشکلات و تنگناهای آنان گام برمیدارند.
در این رهنمود حضرت علی(ع) دقت کنیم که میفرماید:
"من اعودالغنائم دوله الاکارم"
"از سودمندترین غنیمتها، دولت مردم کریم و گرامی و بلندمرتبه است."(4)
وقتی در نظام مدیریت اسلامی، اخلاق مدیریت به صورت اصل و مبنا در حیطه عمل زمامداران و دولتمردان وارد شود، مقامها و ریاستها به خدمت دین و ملت و کشور در میآیند و از امکانات ناشی از جمع آمدن نعمتها در تشکیلات حکومتی، برای خدمترسانی به مردم و فقرزدایی و تلاش وقفهناپذیر برای رفع مشکلات و تنگناهای معیشتی آنان بهرهبرداریهای صحیح میشود. در نقطه مقابل، اگر اخلاق مدیریت به فراموشی گراید و در گفتار و رفتار و عملکردهای دولتمردان به ظهور و تجلی در نیاید و آنان در سرخوشی ناشی از دستیابی به اهرمهای قدرت و ریاست به سر ببرند و در "خود"غرق شوند و از "خدا" غافل گردند، مقامات و مناصب و تواناییها در مسیر نفسانیتهای فردی و گروهی و جناحی به بهرهبرداری میرسند و امکانات و حقوق ملت در جایگاههای خود به بهرهبرداری نمیرسند و اژدهای فقر و محرومیت یورش میآورد و دهان باز میکند و آسیب میرساند.
تردیدی وجود ندارد که مهمترین مشخصه و ویژگی در اخلاق مدیریت اسلامی به طور قطع عدالتگستری و ستمستیزی است. عدالت همیشه با ظلم و ستم در تعارض و تقابل است و به همین دلیل است که به هر میزان که عدل و داد دامن بگسترد، ظالم و جور مجال حضور و آسیبرسانی نمییابد. و به طور متقابل، به هر میزان که با ستم مقابله شود و میدان آفتزایی و زیانمندیهای آن تنگتر شود، عدل و داد مجال حضور فزونتر مییابد و آثار زیبا و زندگی ساز آن در سرتاسر جامعه و در میان همه مردم گستردهتر میشود.
حضرت امیرالمؤمنین(ع) که در دوران حکومت و زمامداریش در اوج عدالت قرار داشت، در اندیشه سیاسی و اخلاق مدیریت خویش رهنمودهایی ژرف خطاب به همه دولتمردان در تمام اعصار دارد.
امام(ع) از هر دولتمرد و زمامداری چنین میخواهد:
"اذا ولیت فاعدل"
"هر گاه فرمانروا شدی، به عدالت رفتار کن"(5)
حضرت علی(ع) از آثار عدالت در دولت کریمان و عادلان این گونه سخن میگوید:
"بالعدل تتضاعف البرکات"
"به وسیله عدالت زمامداران و دولتمردان عادل، خیرات و برکات دو چندان خواهد شد."(6)
این تضاعف و فزونی خیرات ونعمات در اثر عدالت دولتمردان کریم و عادل،از دو جنبه قابل توجه است.
اول اینکه خداوند متعال وقتی ظلمستیزی دولتمردان را دید و در کنار آن عدالتگستری آنان را مشاهده نمود، از سر لطف و محبت، برریزش فیوضات و برکات خود فزونی میدهد و به این وسیله رضایت و خشنودی خود را اعلام میدارد. چنان که در روایتی دیگر از امیرمؤمنان(ع) به این واقعیت این گونه اشاره میشود:
"من عدل فیالبلاد نشرالله علیه الرحمه"
"کسی که در شهرها به عدالت رفتار کند، خدای تعالی رحمت خود را بر او میگستراند."(7)
دوم اینکه وسعت دامنه عدالت در جامعه و کشور، به طور طبیعی باعث حفاظت از بیتالمال و جمع آمدن اموال و امکانات گسترده در تشکیلات حکومت اسلامی میشود و همین امر موجب میگردد که از غارت و چپاول ثروتهای عمومی توسط غارتگران و سرمایهداران و زراندوزان جلوگیری شود و در پی آن، از همین ثروتهای جمع آمده و حفاظت شده، در امور عمرانی و رسیدگی به فقر و محرومیتها استفاده میشود و باعث خیررسانی به مردم و گسترش برکات میشود.
آنچه به آن پرداختیم، به صورت نمونه و مصداق، برخی از موضوعات در اخلاق مدیریت در نظام سیاسی و حکومتی اسلام بود و بیتردید دامنه این موضوعات وسیع است و نمونهها و مصداقها نیز فراوان م?باشند.(8)
آنچه مهم است و یادآوری آن ضروری میباشد این است که اخلاق مدیریت، شعبهای از نظام اخلاق اسلامی است و همچون سایر شعبهها و موضوعات اساس و مبنای آن بر خودسازی و تهذیب نفس گذاشته شده است و تا مدیران و دولتمردان به مراقبتهای دقیق از خود و مبارزه با نفس سرکش و عصیانگر نپردازند و مهار آن را در دست نگیرند و از تاخت و تازهای آن در حریمهای اخلاق و امنیت فکری و روحی جامعه جلوگیری نکنند و حرمتها را محفوظ ندارند، نمیتوان به تحقق اخلاق مدیریت امیدوار بود. و نیز تا نفس ناآرام و وسوسهگر و تخریبکننده و زیانرساننده را کنترل نکنند و به اطاعت از عقل و شرع در نیاورند، نباید انتظار داشتهباشند که معیارها و ضوابط اخلاق مدیریت دراندیشه و عمل آنان تجلی یافته است.
*پاورقی:
1- غررالحکم، ج2، بابالظلم؛ روایت 147
2- همان مدرک، ج1، باب الدوله، روایت 7
3- همان مدرک، روایت 8
4- همان مدرک، روایت 10
5- همان مدرک، ج2، بابالعدل، روایت 39
6- همان مدرک، روایت 40
7- همان مدرک، روایت 73
8- در اخلاق مدیریت موضوعاتی گوناگون به صورت وظایف اخلاقی و مراقبتهای رفتاری، دولتمردان و زمامداران را مخاطب قرار میدهد و از آنان عملکرد صحیح میطلبد. از آن جمله است: سعهصدر، مقاومت در برابر سختیها، مواجهه محبتآمیز با مردم، فداکاری و ایثارهای مداوم، فروتنی و افتادگی، خیراندیشی و خیرخواهی برای ملت، خوشرویی، خوشگفتاری، از میدان به در نرفتن و خشمگین نشدن و ملایمت و بردباری با مردم و بالابردن درجات و مراتب انتقادپذیری و تحمل در برابر آزارها و اذیتها.
منبع:روزنامه جمهوری اسلامی
هر دولتمرد و کارگزار حکومتی باید مراقب باشد که خویشتن را گم نکند و نبازد و تحت تأثیر جاذبه مقام و منصب قرار نگیرد/در موضوع اخلاق مدیریت، قدرت و ریاست نباید “هدف” شود، بلکه باید “ابزار”باشد برای برنامهریزی و تدبیر و روشهای اداره صحیح کشور/ آیا این مائیم که بر قدرت سوار هستیم یا قدرت است که بر ما سوار است؟/ در کنار برخی از دولتمردان که همه چیز را تابع خود میخواهند، دولت کریمان و دولتمردان عادل هم هستند که بر اساس تعالیم اسلام عملکرد آنان در عدل گستری باعث عنایت خدا و ریزش رحمت و برکات او بر کشور میشود عدالتگستری و ظلمستیزی، مهمترین مشخصه از اخلاق سیاسی در دولت کریمان