حجاب، از حکومت تا مردم

گزارشی از نظرات خوانندگان در تریبون سوم دین آنلاین

 

سومین تریبونِ دین‌آنلاین به موضوعِ حجاب و متولی آن اختصاص داشت تا مخاطبان سایت بتوانند در فضایی روشن و مستدل، به شرح و بیانِ نظرات خویش در موردِ این موضوعِ چالش‌برانگیز بپردازند.  چنان‌چه انتظار می‌رفت، مسئله‌ی حجاب (و به تبع آن، مسئله‌ی متولی حجاب) دغدغه‌ی ذهنی بسیاری از خوانندگانِ دین‌آنلاین بود و بدین‌ترتیب، آن‌ها بر اساسِ بینشِ  خود نسبت به این مسئله به بیانِ نظرات خویش پرداختند. در این متن قصد داریم تا به بازتابِ قسمتی از نگاهِ خوانندگان گرامی بپردازیم و خلاصه‌ای از آن نظرات را بیان کنیم. شما می‌توانید متنِ  کاملِ تمامِ نظرات را در صفحه‌ی تریبون مشاهده بفرمایید. 

 

در اولین نگاه، می‌توان نظرات خوانندگان را به دو دسته تقسیم کرد:‌ «موافقان تولی حکومت بر حجاب» و «مخالفان تولی حکومت بر حجاب».  

 

مخالفان به طور کلی بر این عقیده‌اند که نظارت حکومت بر مسئله‌ی حجاب، یا با ماهیتِ  یک حکومت (و اسلام) در تضاد است یا حداقل چنین امری در اولویت نیست. محمد جواد صراحتن از در اولویت قرارگرفتنِ  مسئله‌ی حجاب برای حکومت انتقاد می‌کند:‌ « من معتقدم باید در جامعه اسلامی به اسلام نگاه کاریکاتوری نشود اگر اصول دین و فروع دین را اصل بدانیم باید در پی تحقق عمیق انها باشیم و همچنین توجه به اخلاق ، حال انصافا توجه به حجاب و مساله شدن آن آیا از اصول و فروع دین در جامعه ماپیشی نگرفته است؟» رسول (که نظرش بیش‌ترین امتیاز مثبت را از خوانندگان دریافت کرده‌است) بر خلافِ محمد جواد که مسئله‌ی حجاب را امری ثانوی در دین می‌دانست با مقایسه‌ی مسئله‌ی حجاب و وظایفِ دیگر حکومت، این امر را هم «از جهتِ حکومتی» و هم «از جهت دینی» امری ثانوی می‌داند: «حکومت وقتی می تواند درباره حجاب ورود پیدا کند که خودش در حقوقی که بر گردن دارد کم کاری نکرده باشد. حکومتی کرده با رباخواری و پولشویی روزگارش می گذرد حق ندارد وکیل و وصی خدا در اجرای حدود و شعایر شود. این عین تحریف دین و حقیقت است.» حسین نیز مانند رسول بر این عقیده است که «‌حکومت هیچ حقی در خصوص حجاب دختران ندارد، بزرگترین حق حکومت کنترل دولت مردان خودش است.بهره بانک ها، رشوه ادارات، بی اخلاقی خودشان و…».

 

دسته‌ی دوم استدلالِ مخالفان، به تضادِ ماهوی نظارتِ حکومت بر مسئله‌ی حجاب باز می‌گردد. آشنا با محکومیتِ استفاده‌ی ابزاری از حجاب اظهار می‌دارد که « حجاب متولی نمی خواهد. حجاب یک امر فطری و خود جوش است و انتخاب ان را ازاد بگذارید مثل تمام کشورهای مسلمان». اما حسین بر خلافِ آشنا که حجاب را فطری می‌دانست، با ارجاعِ مسئله‌ی تربیتی حجاب به «خانواده»، حقِ کنترلِ حجاب برای حکومت را نفی می‌کند. محمود نیز با این گفته که «اگر حجاب حکومتی شود مخالفت مردم با آن به منزله مخالفت با حکومت خواهد بود» بر این نکته تاکید می‌کند که یک مسئله‌ی اجتماعی نمی‌بایست به یک مسئله‌ی سیاسی تبدیل گردد. در آخر نیز، روح الله قائمی نیک با ارجاع به آیه‌ی «لا اکراه فی الدین»، مسئولیت کنترل و نظارت بر حجاب را از حکومت سلب می‌کند: «ایجاد زمینه حق انتخاب برای متشرعین امری ضروری مینمایاند، بنابراین جحاب اجباری حتی با تجربه ای که در ایران پس از انقلاب وجود دارد، نتیجه ی معکوس دارد.»

 

در مقابلِ چنین مخالفت‌هایی، موافقین نظارتِ حکومت بر حجاب نیز استدلال‌های خویش را ارائه می‌دهند. یک دسته از این استدلالات، بازگشت به ماهیتِ حکومت اسلامی و لزومِ تولی چنان حکومتی بر مسئله‌ی حجاب است. به طورِ مثال شهرام می‌گوید: «به نظر من چون حکومت اسلامی داریم وظیفه اش این است که حدود الهی را اجرا کند. و با مخالفان برخورد کند.» و سینا نیز همراه با انتقاد از برخورد‌های امنتیی همین نگاه را تکرار می‌کند:‌ «مخالفت حکومت اسلامی با هر چیزی غیر اسلامی از مسلمات است.»  اما بابایی با این ادعا که مسئله‌ی نظارت حجاب را باید در روندی دموکراتیک حل کرد اظهار می‌دارد:‌ «چرا مسئله حجاب را به رفراندوم نمی گذارند؟ حتما مردم به آن رأی مثبت می دهند. بعد حکومت باید بر اساس نظر مردم حجاب را آن طور که باید گسترش دهد.» جمالی نیز با تذکرِ هدفِ حکومت اسلامی، لزومِ نظارت بر حجاب را یادآور می‌شود: «تفاوت حکومت اسلامی با سایر حکومت ها این است که حکومت اسلامی در مورد تعالی و شکوفایی حقیقی انسانها مسئولیت دارد و تنها شکم و غرایز آن ها را وظیفه خود نمی داند.»

 

محمد رضا در متنی طولانی، بر این نکته پای می‌فشارد که مسئله‌ی حجاب یک مسئله‌ی تک ساحتی نمی‌باشد که صرفن منوط به «نظارت دولت یا عدمِ آن»‌ باشد. او در نظرش دو استدلال را ارائه می‌دهد که یکی از آن استدلال‌ها، چیزی مشابه با استدلالی است که پیش از این از موافقان نظارت حکومت بر حجاب ارائه کردیم. هر چند او عقیده ندارد که چنین نظارتی را باید طبق همان روش‌های قدیمی پیاده کرد و می‌بایست در این مورد مداقه‌ی بیش‌تری صورت گیرد: «لحاظ شرایط مکلف، لحاظ شرایط جامعه، تعیین نسبت سیاست انتخابی در امر حجاب با سایر مسائل اجتماعی و …»  و «آیا از ابزارهای تحکمی و تکلیفی باید استفاده کرد؟ آیا ابزارهای تشویقی و حمایتی مناسب تر است ؟ اساساً با توجه به نوع مسئله، حکومت اسلامی برای استفاده از چه نوعی ابزار اجرایی مجاز است و …» با این حال، استدلالِ دومِ محمد رضا به مسئله‌ی «فرهنگ»‌ باز می‌گردد. او عقیده دارد که «حجاب، یک مسئله فرهنگی است» و «ورود و مداخله دولت و حاکمیت در عرصه مسائل فرهنگی، امروز امری پذیرفته شده و معمول در دنیاست» و بدین ترتیب، هر حکومتی باید در مسئله‌ی حجاب دخالت داشته باشد. 

 

گذشته از این که آیا حکومت باید متولی حجاب باشد یا نه، مخاطبانِ دیگر نیز از زوایای دیگری به این مسئله نگریسته‌اند. محسن برای حلِ مسئله‌ی بی‌حجابی عقیده دارد بی‌حجابی را دولت به کمکِ «روشن‌فکران» رواج داده‌ است  و برای بازگشتِ حجاب به جامعه، دولت باید دوباره دست به دامانِ همان روشن‌فکران شود. مریم نیز با انتقاد از ارائه‌ی یک تعریفِ درست و جامع از حجاب، پاسخ به مسئله‌ی حجاب را منوط به تعریفِ حجاب می‌کند : «تفسیر یگانه ای از حجاب اگر صورت پذیرد بعد حکومت می تواند درباره اجرای آن در مملکت مداخله کند. مشکل این است که حجاب تعریف مشخصی ندارد.»  سعیده در نظری که ارائه داده است سعی می‌نماید تا حدِ وسطی از نظرِ مخالفان و موافقان را مطرح کند: «آیا حجاب یک امر حکومتی است؟ خیر.ولی حجاب مصالح و منافعی دارد که نمی توان آن را به تاراج داد.به نظر من حدی از حجاب باید رعایت شود و الزام باشد.» 

 

در نهایت، علی با بی‌فایده دانستن صحبت از رابطه‌ی حجاب و حکومت اسلامی، حلِ این مسئله را بازبسته به حلِ مسائلِ نظری دیگری چون «ماهیت حکومت»‌ و «ماهیت حکومت دینی»  می‌داند:‌ «هنوز معلوم نیست اساسا حکومت دینی ممکن است؟ قابل دفاع است؟ اگر بین علما در حکومت دینی اختلاف بود٬ آیا می توان نظر غالب را به همه تجویز کرد؟ و خیلی سوالات دیگر که جای آن نیست. با این هزاران پیش فرض اثبات نشده٬ این بحث ها بسیار سطحی و پیش پا افتاده است»
گزارشی از نظرات خوانندگان در تریبون سوم دین آنلاین

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.