“وضعیت زنان مسلمان” از نگاه دکتر الهه کولایی
دکتر الهه کولایی، نویسنده و استاد علوم سیاسی و نماینده مجلس ششم ایران، در گفتوگویی به بررسی وضعیت زنان مسلمان و تشریح دلایل نگاه عقب مانده برخی جوامع مسلمان به جایگاه زن پرداخته است.
دکتر کولایی معقتد است: «دین منادی آزادی همه انسان ها و از جمله زنان است؛ و این دین نیست که با آزادی زن تعارض دارد، و زن را محصور و محدود میکند، بلکه کلیشههای جنسیتی برآمده از تاریخ و فرهنگ جوامع هستند که به نام دین به زنان عرضه میشود و به نام دین زن را به اسارت میکشد.»
وی گردهم آمدن زنان فعال جهان اسلام را قابل اجرایی میداند و معتقد است: موضوع صلح و جلوگیری از شکل گرفتن آسیبهای جنگ، میتواند با همکاری و شبکهسازی در بین کشورهای اسلامی، انرژی و نیروی زنان مسلمان را سازماندهی کند و به نوعی آنها را براساس این منفعت مشترک در کنار هم قرار دهد، اما مسلماً تحقق این امر نیازمند فراهم شدن مقدماتی است.
متن این گفتوگوی به این شرح است:
* دلیل عقب ماندگی جوامع مسلمان در پرداختن به مسایل زنان در اجتماع با وجود بها دادن اسلام به جایگاه زن چیست و چرا با وجود همراهی زنان در اداره جامعه و جمیتی برابر با مردان به آنچه شایسته آن هستند دست نمی یابند؟ به طور مثال در همین انقلاب های اخیر خاورمیانه زنان پا به پای مردان در اعتراضات شرکت کردند اما سهمی از اداره کشور نیافتند و در عوض با پدیده آزار و خشونت مواجه شدند و میراث بدی از این انقلاب ها برایشان به جا ماند. چرا با چنین مشکلی مواجهیم؟
کولایی: کشورهایی که در منطقه غرب آسیا یعنی خاورمیانه قرار گرفته اند، کشورهایی هستند که قرن هاست نظام های پدر سالار بر آنها حاکم بوده است؛ قرن هاست در این کشورها زنان به حوزه و عرصه داخلی تعلق داشته اند و موجوداتی خانگی تعریف می شدند. قرن هاست که در این منطقه، زنان به عنوان بخشی از اموال مردان دیده شدهاند، اگر به نظام های حقوقی به خصوص در ایران توجه کنیم، نگاه به زن به گونه ایست که گویا بخشی از اموال مرد است. حتی وقتی زن به وسیله شوهرش به قتل می رسد، غیر از هزینه اجتماعی و حق عمومی که دادستان می تواند دنبال و آن را ادعا کند، مرد به عنوان کسی که صاحب خون همسرش است مجازات چندانی را متحمل نمی شود یا حتی در شرایط خاص به او اجازه داده شده که همسرش را به قتل برساند. این مسایل نشان می دهد نظام های اجتماعی و حقوقی در این منطقه قرن هاست که زن را به عنوان موجودی ثانویه و جنس دوم و مرد را به عنوان شهروند درجه اول تعریف کرده است.
عده ای تحولات جاری در منطقه را با عنوان "بهار عربی"، بدون توجه به ضرورت تغییرهای فرهنگی، ریشه های عمیقی برای آن در نظر گرفتهاند؛ در چنین شرایطی شاهد هستیم زنان در بسیاری از کشورهای اسلامی دچار محرومیت ها و به نوعی تبعیض ها و خشونت های آشکار و پنهان هستند که ریشه در تاریخ و فرهنگ این جوامع دارد. این شرایط در شرق آسیا اندونزی و مالزی تا حدودی متفاوت است؛ حتی در جوامع مسلمان نشین کشورهای اروپایی و روسیه نیز در این زمینه تفاوت هایی وجود دارد. در ایران ظهور انقلاب اسلامی و دیدگاه های امام (ره) فضا را باز کرد به گونه ای که از دیدگاه یک فقیه و رهبری انقلاب اسلامی، زنان نه تنها مجوز فعالیت اجتماعی خارج از خانه را پیدا کردند، بلکه به آنها حکم شد به عنوان یک ضرورت در همه مسایل اجتماعی حضور فعال داشته باشند، از این رو می توان گفت شرایط در ایران نسبت به سایر کشورها متفاوت است. در ایران مجتهدان روشن اندیشی داریم که سعی کردند از درون قرآن و احکام اسلامی راهکارهایی را برای جواز، ضرورت، حیات و فعالیت اجتماعی زنان پیدا کنند. روشنفکران دینی نیز تلاش های بسیار گسترده ای را در دهه های گذشته انجام دادند تا نشان دهند دین منادی آزادی همه انسان ها و از جمله زنان است؛ دین نیست که با آزادی زن تعارض دارد، دین نیست که زن را محصور و محدود می کند، بلکه کلیشه های جنسیتی برآمده از تاریخ و فرهنگ جوامع هستند که به نام دین به زنان عرضه می شود و به نام دین زن را به اسارت می کشد.
* چطور می توان این فضا را تغییر داد و به زن مسلمان آموخت که در فرهنگ اسلامی او می تواند و باید نقش اجتماعی داشته باشد. خود زنان مسلمان چگونه می توانند به یکدیگر در این زمینه کمک کنند و زمینه پیشرفت هم را فراهم آورند؟
کولایی: ایران با وجود تمام مشکلات و مسایلی که در این سال ها با آنها مواجه بوده، در این زمینه تجربه موفقی دارد. این موفقیت در درجه اول نشان دهنده دیدگاه مثبت مدیران عالی جامعه نسبت به زنان و به رسمیت شناختن حقوق انسانی آنان است. در ایران طرح دیدگاههایی از سوی حضرت امام(ره) در مورد زنان، راهگشای تأمین حقوق انسانی و گسترش فعالیت اجتماعی زنان بود. رهبری جمهوری اسلامی هم پس از ایشان، این ضرورت را برای منافع و مصالح جامعه مورد تاکید قرار دادند که زنان باید در عرصههای اجتماعی حضور فعال داشته باشند و جامعه باید بتواند از توانمندیها و استعدادهای زنان استفاده کند، بنابراین شرط اول هر نوع تغییری در جوامع مشابه ما، وجود یک اراده سیاسی در سطح مدیریت عالی جامعه است تا به تغییر نگرشها و باورها در این جوامع کمک کند. از سوی دیگر در جامعه ایرانی در سالهای گذشته زنان توانستند با استفاده از همین نگرش و با پشتکار و تلاش خستگی ناپذیر موانع رشد و توسعه را کاهش دهند؛ هر چند همواره شاهد یک نوع رفت و برگشت در مسیر تأمین حقوق انسانی زنان بودهایم که به طور مشخص در هشت سال گذشته با تغییر نگرش سیاسی در جامعه، محدودیتها و مشکلات بسیاری برای حضور اجتماعی زنان و فعالیتهای سازنده آنها به وجود آمد و تلاش شد تا با برنامههای گوناگون زنان به داخل خانهها بازگردانده شوند. بدون اینکه نقش زنان را کم اهمیت ارزیابی کنیم، باور زنان به حقوق انسانی و توانمندیهایشان می تواند شرایط تغییر را در جامعه مهیا کند. تجربه ایران، زنان ایرانی، انقلاب اسلامی، رهبری انقلاب اسلامی و روشنفکران دینی در تبیین مغایرت نداشتن و تناقض نداشتن دین و ضرورتهای دینی با آزادیهای زنان، میتواند الگوی مناسبی برای کشورهای دیگر باشد. در افغانستان با اینکه عوامل بیرونی سعی زیادی در تغییر وضعیت در این کشور کردند، اما به دلیل موانع فرهنگی و اجتماعی، امروز نیز زنان افغانی با مشکلات بسیار جدی مواجه هستند.
* کدام یک از کشورها در پرداختن به موضوع زنان موفق تر بودند و وضعیت زنان درکدام یک از کشورها مطلوبتر است؟
کولایی: براساس مجموعه آمار و شاخصهایی که وجود دارد به نظر می رسد از میان کشورهای مختلف جهان، شمال اروپا در ایجاد شرایط عمومی و تأمین نیازهای مادی زنان بیشتر موفق بوده است. در حقیقت کشورهای اسکاندیناوی و برخی از کشورهای اروپایی بهتر توانسته اند فرصت های برابر برای رشد و شکوفایی استعدادهای زنان و تأمین حقوق انسانی آنها فراهم کنند، اما در بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای اسلامی و کشورهایی که در آفریقا قرار گرفتهاند، زنان در شرایط ناهنجاری زندگی می کنند و برای دستیابی به حقوق انسانی خودشان با موانع و مشکلات بسیاری مواجه هستند. البته این موضوع به این معنا نیست که ما بتوانیم یک وضعیت کاملاٌ سیاه یا سفید ترسیم کنیم، طبیعتاً در همه این کشورها شرایط متفاوت قابل مشاهده است، ولی در بین کشورهای اسلامی فضای عمومی به ویژه پوششهای قانونی برای دفاع از حقوق زنان همچنان با مشکلات بسیار جدی مواجه است در حالی که ما به خوبی میدانیم در آموزههای دینی در مورد برابری حقوق انسانی زنان و مردان نقاط اتکای بسیار مهمی وجود دارد به خصوص در قانون اساسی جمهوری اسلامی این امکان فراهم شده تا زنان بتوانند با استفاده از حمایتهای لازم اجتماعی و دولتی برای زندگی خود و زندگی اجتماعیشان از موقعیتهای مناسبی بهرهمند شوند، اما تاکید میکنم صرف اینکه این نکات در قانون اساسی مورد اشاره قرار گرفته به این معنا و مفهوم نیست که قابلیت اجرایی هم برای آن وجود دارد بلکه باید تلاش بسیاری در این زمینه صورت گیرد تا شرایط مناسب برای اجرایی شدن این موازین در آموزه های دینی و قانون اساسی فراهم شود.
* در بسیاری از نقاط دنیا بسیاری از مسایل اجتماعی از طریق تشکل های غیردولتی پیگیری می شود و گروه های مختلف درصدد دستیابی به راه حل معضلات هستند. آیا در جهان اسلام و خاورمیانه تشکل های غیردولتی کافی که به امور زنان بپردازند وجود دارد و اگر وجود ندارد چرا؟ زنان آسیب دیده از خشونت و جنگ برای دریافت حمایت های اجتماعی باید به کجا مراجعه کنند؟
کولایی: با توجه به آثار و پیامدهای جنگ در همه مناطق جهان مشاهده میشود زنان و کودکان از قربانیان اصلی درگیریهای مسلحانه هستند حتی در دهههای اخیر ما شاهد سوء استفادههای سیستماتیک از زنان و حساسیتهای جنسی نسبت به آنها در بین مسلمانان بودیم؛ بدترین حالت آن را در جنگهای بوسنی شاهد بودیم که چطور از زنان به عنوان ابزارهای جنگی برای تجاوز و آزار جنسی سیستماتیک استفاده میشد. چنین مشکلی در کشورهای دیگر به ویژه در آفریقا همواره وجود داشته است. این مساله نشان میدهد کشورهای توسعه یافته نیز از این مشکلات به اشکال دیگر رنج میبرند. گزارشهایی که در مورد تجاوز زنان در ارتش آمریکا و در محیطهای نظامی وجود دارد، نشان میدهد این مشکلات صرفاً مشکلات خاص یک کشور نیست، نکته مهم این است که در کشورهای اسلامی، حمایتهای قانونی و نظام حقوقی استوار مدافع حقوق زنان وجود ندارد. از سوی دیگر شاهد هستیم در کشورهای اسلامی اعمال خشونت به اشکال مختلف توسط مردان موجه تلقی میشود. به همین دلیل این نوع رفتارها در جامعه ترویج میشود. موضوع صلح و جلوگیری از شکل گرفتن آسیبهای جنگ برای زنان یکی از نقاط قابل توجهی است که میتواند برای همکاری و شبکهسازی در بین کشورهای اسلامی، انرژی و نیروی زنان مسلمان را سازماندهی کند و به نوعی آنها را براساس این منفعت مشترک در کنار هم قرار دهد.
* سازمان کنفرانس اسلامی یکی از نهادهایی است که می تواند با بها دادن به جایگاه زنان اقداماتی در جهت کاهش خشونت ها و آسیب های جنگ و… انجام دهد اما به نظر کاملا غیرفعال می آید. زن آسیب دیده مسلمان یا غیرمسلمان خاورمیانه یی به کجا و کدام نهاد باید پناه ببرد؟
کولایی: بی تردید سازمانهای غیر دولتی و نهادهای غیر دولتی میتوانند در بهبود وضعیت زنان، کاهش خشونتها، رفع تبعیضها و برداشتن موانع تامین حقوق انسانی زنان اثرگذار باشند، اما به هیچ وجه بدون حمایت سیاسی قادر به ایفای این وظایف نخواهند بود. مجموعهای از عوامل بینالمللی، فضای جهانی شدن همه کشورهای اسلامی را تحت تاثیر قرار داده، بنابراین انتظارها و مطالبات زنان در این کشورها همواره روبه گسترش و افزایش بوده است، اگر حکومتها و دولتهای این کشورها نتوانند برای اصلاح قوانین، تامین خواستهها و رشد و شکوفایی استعدادهای زنان در حوزه های مختلف فرصت های برابری فراهم کنند این جوامع بدون تردید به سوی پذیرش الگوهای بیرونی سوق خواهند یافت. از سوی دیگر کشورهایی که توانستهاند از درون به این نیازها پاسخ دهند، می توانند در برابر فشارهای بیرونی تضمینهای امنیتی لازم را ایجاد کنند. تقویت نهادهای مدنی در این کشورها فقط میتواند بخشی از عوامل موثر در بهبود وضعیت زنان باشد که بدون شک این توانمندی در این سازمانها وجود دارد و باید مورد استفاده قرار بگیرد اما نباید عوامل موثر را صرفاً به نقش سازمانهای غیر دولتی تقلیل دهیم بلکه سازمانهای غیر دولتی باید با سازمانها و نهادهای حکومتی و دستگاههای دولتی و با حمایت آنها این وظایف را برعهده بگیرند.
* به نظرتان زنان فعال جهان اسلام توان و قابلیت ایجاد تشکلی برای حمایت از حقوق زنان آسیب دیده و رساندن پیام صلح به جهانیان را دارند؟ زمینه های لازم برای تحقق این امر چیست؟
کولایی: اینکه زنان فعال جهان اسلام گردهم آیند، ایده بسیار خوب و قابل اجرایی است، البته شبکههای اجتماعی در این کشورها ضعیف هستند، ولی همین شبکهها در صورت ایجاد شرایط و قوانین مناسب از سوی دولتها میتوانند شبکههایی را در سطح جوامع اسلامی به وجود بیاورند که خانم دکتر ابتکار به یک نمونه آن یعنی "کمپین مادران مسلمان برای صلح" اشاره کرده اند. باید توجه داشته باشیم در کشورها مسایل، علایق و تهدیدهای مشترک و متنوعی وجود دارد که میتواند زنان این کشورها را پیرامون این محورها مجتمع بسازد و انرژی و توانمندی آنها را به حرکت در بیاورد. منافع و تهدیدهای مشترکی که این کشورها با آن روبه رو هستند زمینه بسیار مناسبی را برای شبکه سازی و فعالیتهای مشترک زنان فراهم میکند. البته در این زمینه نیز بدون شک دولتها به ویژه دولت ایران میتوانند بسیار اثرگذار و نقش پیشگامی داشته باشد. طبیعی است که عربستان سعودی و بحرین در این زمینه با ایران قابل مقایسه نیستند و ایران میتواند با استفاده از توانمندیهای و ظرفیتهای داخلی نقش بسیار اثرگذاری را ایفا کند، بدون شک این نقش میتواند در جهت تامین منافع عمومی کشور نیز بسیار اثرگذار باشد.
* یعنی ایجاد این تشکل بدون حمایت حکومت ها امکان ندارد؟
کولایی: با توجه به شرایطی که در منطقه وجود دارد و نگرانی موجود از نوع فعالیت سازمانهای غیر دولتی و با توجه به تجربه انقلابهای رنگی و نگرانیهایی که در این زمینه وجود دارد، تصور میکنم این نوع ارتباط بین زنان فعال کشورهای اسلامی نیاز به حمایت دولت و حتی نهادهایی که به نوعی تحت حمایت دولت هستند، دارد تا با یک نوع تنظیم ارتباط به شکل کاملاً سنجیده شده این فضا و این شرایط همکاری، مورد شناسایی و بهرهبردای قرار گیرد. با توجه به شرایط امنیتی که در منطقه وجود دارد شاید سازمانهای غیر دولتی بدون پوششهای حکومتی نتوانند به سادگی چنین وظیفه ای را انجام دهند به همین دلیل اگر حکومتهایی مانند دولت جمهوری اسلامی در این زمینه پیش قدم شود بدون شک میتوان علاوه بر حمایت از زنان شاهد پیشبرد بسیاری از اهداف سیاست خارجه کشور بود.
* اگر کمپین مادران برای صلح تشکیل شود شما به عنوان یکی از زنان فعال ایران حضور خواهید داشت؟
کولایی: بله. اگر در این زمینه گروهی بخواهد به عنوان هیات موسس فعال شود، علاقهمند حضور در این گروه هستم.
گفت وگو: سمانه معارف – شفقنا
دکتر الهه کولایی، نویسنده و استاد علوم سیاسی و نماینده مجلس ششم ایران، در گفتوگویی به بررسی وضعیت زنان مسلمان و تشریح دلایل نگاه عقب مانده برخی جوامع مسلمان به جایگاه زن پرداخته است.