کرونا؛ دین و نهادهای دینی
محسن الویری
دوشنبه 5 اسفند 1398 مصاحبهای با ایرناپلاس (خبرگزاری جمهوری اسلامی) با عنوان “چالش شفابخشی ائمه علیهم السلام و احتمال بیمار شدن با بوسیدن ضریح” در باره چگونگی رویارویی نهادهای دینی با پدیده شیوع کرونا منتشر شد که متن کامل آن چنین است:
1/ بیماری کرونا از راه تنفس در اماکن عمومی منتقل میشود و برخی از مناسک دینی مانند زیارت و هیئت و مسجد ممکن است باعث شیوع بیشتر شود. نظر دین در اینگونه مواقع چیست و آیا مصلحتهای اجتماعی و تعطیلی برخی مناسک پیش بینی شده است؟
ضمن تشکر از توجه به این موضوع مهم و فرصتی که در اختیار بنده قرار دادید، در باره این پرسش مهم، بیان این مقدمه لازم است که از نظر دینی احکام شرعی را باید در سه مرحله متفاوت ولی متناوب یعنی مرحله جعل اولیه از سوی خداوند و فعلیت یافتن آن برای مکلف و عمل به آن (امتثال) از سوی مکلف در نظر گرفت. این احکام گاه در مرحله سوم یعنی مرحله عمل کردن به آن، با هم ناسازگار و غیرقابل جمع میشوند، به گونهای که عمل به یکی از آنها، عرصه را بر دیگری تنگ میکند و انسان مکلف در این مرحله یا قدرت انجام هر دوی آنها را دارد ولی به هر دلیلی انجام هر دو را به مصلحت نمیداند و لذا مردد است که کدام را انجام دهد و کدام را ترک کند (تزاحم اهتمامی) و یا یا به استناد قرائن و شواهد مختلف درمییابد که توان انجام هر دو را ندارد و خود را در برابر یک دوگانه میبیند که باید تنها یکی از آن دو را برگزیند (تزاحم امتثالی). باید توجه داشت که در هیچ یک از این حالتها، حکم شرعی تغییر نمیکند.
این دوگانهها که در فقه اسلامی از آنها با عنوان تزاحم یاد میشود، ذیل مباحثی همچون ازدحام مانع از انجام حکم شرعی مانند (دوگانهٔ بوسیدن حجر الاسود و دوری از جستن از ازدحام دردسرآفرین طوافکنندگان) و یا دوگانه یا دوگانههای پرداخت بدهی طلبکاران در صورت عدم امکان پرداخت همه بدهی به همه آنها و یا دوگانه یا دوگانههای عمل به اجزای یک وصیتنامه در صورت ناممکن بودن عمل به صورت کامل به آن و یا دوگانه یا دوگانههای چگونگی استفاده از مشترکات فضای عمومی مانند کوچه مشترک بین چند نفر در صورت کافی نبودن فضا برای هم ذینفعان مورد بررسی فقهای بزرگوار قرار گرفته است.
ولی بحث دوگانهها (تزاحم) در اصول فقه بسیار گستردهتر و دقیقتر در ساحت نظری مورد توجه است و منشأ یک سلسله بحثهای مبنایی، پرجاذبه و اثرگذار شده است. اصولیان بر این پایه که دو سوی این دوگانه چه وضعیتی دارند و یا نوع رابطه آنها با یکدیگر چگونه است، بحثهای دقیقی مطرح کردهاند تا روشن سازند در صورت روبرو شدن با این دوگانهها، کدام سوی آن را باید برگزید.
بر پایه مباحث علم اصول، اگر هر دو حکم از نظر اهمیت همسان باشند مکلف به انتخاب خود میتواند یکی از دو سوی این دوگانه را برگزیند ولی در صورت برتر بودن یکی از آنها نزد شارع مقدس بر دیگری، اصولیان با توجه به مؤلفههای مختلف، نظر خود را در باره گزینه برتر اعلام میکنند. تشخیص این برتری بر اساس مؤلفههایی صورت میگیرد که مهمترین آن عبارت است از: عقلی یا شرعی بودن دلیل برتری یک حکم نسبت به دیگری، دارای ملاک بودن یا نبودن دو حکم که امکان عمل به هر دو نیست، وضعیت هر یک از دو حکم از نظر ویژگیهایی همچون: وجوب و استحباب و اباحه، امر بودن یا نهی بودن، هنجاری بودن یا وصفی بودن (تکلیفی یا وضعی بودن)، تنگنای زمانی داشتن یا نداشتن (واجب مضیق یا موسع بودن)، الزامآور بودن یا اختیاری بودن (واجب تعیینی و تخییری)، جایگزین طولی یا عرضی داشتن یا نداشتن هر یک از آنها (بدل داشتن)، عینی یا کفایی بودن، حق الله بودن یا حق الناس بودن، منوط به قدرت عقلی بودن یا منوط به قدرت شرعی بودن، تقدم زمانی داشتن یا نداشتن انجام یکی از دو حکم نسبت به دیگری، همیشگی یا موقت بودن ناسازگاری دو حکم با یکدیگر، چرایی ناتوانی مکلف از انجام همزمان دو حکم (اتحاد وجودی متعلقهای دو حکم، مقدمه بودن یکی برای دیگری و دیگر موارد)، روح و حکمت و مقاصد شریعت در هر یک از دو حکم، و سرانجام گستره تعلق هر یک از دو حکم (مشخص ساختن این که هر یک از دو حکم متعلق به کدام گسترده از قلمروهای پنج گانه شریعت است: پاسداشت دین، پاسداشت عقل، پاسداشت نفس، پاسداشت نسل، پاسداشت مال).
ملاحظه میفرمایید که سخن گفتن در باره برگزیدن یکی از دو گزینه در صورتی که عمل به هر دو ممکن نباشد، چندان آسان نیست. بر پایه پرسش خوبی که مطرح کردهاید ما نیز اکنون با یک دوگانه روبرو هستیم که انجام هر دو ممکن نیست: انجام برخی از مناسک دینی مانند رفتن به زیارت و هیأت و مسجد از یک سو و جلوگیری از شیوع یک بیماری واگیر به نام کرونا که از راه تنفس در اماکن عمومی منتقل میشود، از سوی دیگر. هر چند در این دوگانه قطعاً دین پیشبینیهایی دارد و شاید تردیدی هم در پاسخ نهایی آن وجود نداشته باشد و همه بدانند که حفظ جان و پرهیز از تضییع حق دیگران واجب است و اینگونه امور مذهبی که به آن اشاره کردهاید امور مستحبی دارای جایگزین هستند و تردیدی در اولویت حفظ جان خود و دیگران وجود نداشته باشد، ولی فرایند رسیدن به پاسخ استوار و قابل اعتماد در این زمینه بسیار پیچیده و نیازمند دقتنظرها و دانش دینی درخور است. بنابر این باید عرض کنم که پاسخ دقیق پرسش شما را باید از فقهای بزرگوار طلب کرد و از نظر اخلاق علمی زیبنده نیست که افراد غیرمتخصص مثل بنده به راحتی در این باره اظهار نظر کنند.
2/ در این نوع رویدادها نظر چه کسانی نافذ و ارجح است، پزشکان و متخصصان یا فقها؟
گرچه رویکرد عموم فقها و اصولیان این است که کاربست اصول و ضوابط تدوین شده در منابع فقهی و اصولی برای برگزیدن یکی از دو سوی دوگانههایی که در پرسش قبلی به آن اشاره شد، بر عهده خود مردم است، ولی با توجه به پیچیدگیهای کنونی جوامع بشری از یک سو و ضرورت اخذ تصمیم عمومی برای همگان از سوی دیگر، نمیتوان به آسانی این تصمیم را به خود مردم وانهاد. در ماجرای شیوع کرونا هم، همچون هر رویداد دیگر سزاوار است که هر کس در قلمرو تخصصی خود اظهار نظر کند. اظهار نظر تخصصی در باره واگیر بودن این بیماری و خطرآفرین بودن یا نبودن حضور در محافل عمومی بیتردید برعهده پزشکان است و اظهار نظر دیگران در این زمینه فاقد اعتبار است ولی توصیه به ترک زیارتها و مراسم عبادی جمعی مانند نماز جماعت و دعاها بهتر است از سوی متولیان امور دینی صورت بگیرد. البته تردیدی نیست که فقها برای اعلام نظر تخصصی خود برای تعطیل موقت برخی از مصادیق عبادات و تعظیم شعائر ناگزیر به مراجعه به نظرات کارشناسی پزشکان و مبنا قرار دادن آنها هستند. همان طور که بحمد الله در دو روز گذشته شاهد بودیم که برخی از مراجع که نسبت به تعطیل تدریس خود و توصیه به حضور کمتر مردم در اماکن عمومی هشدار دادند، نظر خود را مستند به نظر کارشناسی پزشکان کرده بودند. پس نظر هر کدام از فقها و پزشکان در جای خود اهمیت دارد و به تعبیر شما ارجح است.
3/ به نظر شما درباره اجرای مناسک دینی در شرایط بحرانی مانند امروز، و مثلاً برای تعطیلی موقت حرمهای مقدس مانند مشهد و قم و نمازهای جمعه، حکومت باید تصمیم بگیرد یا مراجع؟
مرجع تصمیمگیری در باره یک مسأله، بر اساس قلمرو اثرگذاری آن تفاوت میکند؛ شاید نظر تخصصی یک پزشک برای یک فرد بسنده و قابل اعتماد باشد ولی اظهار نظر در باره یک مسأله پزشکی برای عموم مردم و یا فراخواندن مردم به یک رفتار عمومی که نیازمند تخصص و همهجانبهنگری است باید از سوی نهادهای رسمی مانند سازمان نظام پزشکی یا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی صورت بگیرد و به همین ترتیب برای یک مسأله عمومی مربوط به سطح کشور، تصمیمگیری حسب مورد بر عهده دولت و یا حتی رهبری نظام است. ولی مهم آن است که هیچ یک از اظهار نظرها بدون پشتوانه مراجعه به نظرات کارشناسی پزشکان و غیرپزشکان صورت نمیگیرد.
تعطیلی موقت حرمهای مطهر میتواند با در نظر گرفتن همه جوانب موضوع از سوی تولیت آنها صورت بگیرد و الزاماً نیازمند دخالت حکومت نیست. البته کاملاً روشن است که باز بودن حرمها که خود یک مکان عمومی برای مراجعه مردم است به معنای الزام و یا تشویق مردم به حضور در آنجا نیست و هیچ منافات ندارد که حرم باز باشد و به مردم، نسبت به پیامدهای حضور در آنجا هشدار داد. درباره مساجد و حضور در نماز جماعات هم مراجع بزرگوار و یا مرکز رسیدگی به امور مساجد میتوانند تعیین تکلیف کنند ولی با توجه به وجه حکومتی نماز جمعه، تصمیمگیری در باره تعطیل یا عدم تعطیل نماز جمعه بدون تردید باید از سوی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه و یا مقام معظم رهبری صورت بگیرد.
4/ برخی معتقدند ائمه شفابخش هستند و نباید اینجور تلقی شود که مثلاً ممکن است در حرم امام رضا و بر اثر بوسیدن ضریح کسی ویروس میگیرد. نظر شما درباره این مسئله چیست؟
نوع تلقی برخی دینباوران ما در این گونه موارد کماهمیت انگاشتن توصیههای پزشکی و بهداشتی و حتی مسلمات عقلی به بهانه شفابخش یا منزه بودن فضاهای مرتبط با اهل بیت علیهم السلام است. اخیراً دوستی تعریف میکرد در یکی از مجالس عزای حضرت زهرا سلام الله علیها به کسی که با دستهای بدون دستکش کفشهای عزاداران را مرتب کرده بود و با همان دست بدون شستشو به ریختن چای پرداخت، تذکر داده بود که باید قبل از دست زدن به استکانها، دستهای خود را بشوید، آن فرد در پاسخ گفته بود به برکت حضرت زهرا هیچ کس هیچ مشکلی پیدا نمیکند و همین تماس دست با این کفشها و آن چه به خودش میگیرد خودش مایه برکت است و آن فرد بیاعتناء به این تذکر به کار خود ادامه داده بود. این عزیزان بین دو مفهوم خلط کردهاند؛ این که معصومان علیهم السلام این توان را دارند که اگر اراده کنند میتوانند موالیان خود را از هر گزندی دور بدارند یک بحث است و این که آنها همواره و در هر شرایطی و برای همه کس چنین میکنند بحث دیگری است. این دو را نباید یکی انگاشت، اگر چنین بود که بدون رعایت بهداشت و اصول ایمنی از عنایات اهل بیت علیهم السلام بهرهمند باشیم، نباید هیچگاه هیچ یک از پیروان معصومان علیهم السلام و از جمله خود آنها هیچ آسیبی میدیدند ولی تاریخ گواه است که چنین نیست و شواهد مختلفی از مسموم شدن آنان و شیعیان آنها و شیوع وبا و مرگ و میر گسترده در شهرهای شیعهنشین در طول تاریخ در دست است. رعایت اصول ایمنی و بهداشتی و قوانین برای دور ماندن از انواع گزندها چه در صحنه نبرد و چه در غیر آن یک امر بدیهی عقلی است که شرع مقدس هم بر آن پای فشرده است و جز در مواردی که انسان میتواند و یا باید برای مصلحتی بزرگتر به خود آسیب برساند، روا نیست که از رعایت دستورهای پزشکی و ایمنی چشم بپوشد. جای تأسف است که در یکی دو دهه اخیر این گونه تلقیهای سست و این گونه رفتارها رواج بیشتری یافته است، تا جایی که چندی پیش هم در همین فضا، شاهد انتشار فیلم خجالتآور به آتش کشیدن نماد دانش پزشکی از سوی کسانی که خود را به دین منسوب میدارند، بودیم.
5/ آیا میتوانید نمونهای از توصیههای دینی را در این زمینه بیان کنید؟
نمونهها بسیار زیاد هستند و در بخشهای مختلف ابواب حدیثی و فقهی میتوان آنها را نشان داد. به عنوان مثال در باب بیستم کتاب الاحتضار در مجموعه گرانقدر وسائل الشیعه با عنوان “بَابُ جَوَازِ الْفِرَارِ مِنْ مَکانِ الْوَبَاءِ وَ الطَّاعُونِ إِلَّا مَعَ وُجُوبِ الْإِقَامَهِ فِیهِ کالْمُجَاهِدِ وَ الْمُرَابِط” (فصل مربوط به مجاز بودن گریختن از جاهایی که وبا و طاعون در آن رواج دارد، جز در مواردی که ماندن در آنجا برای کسانی مانند رزمندگان و مرزداران واجب است) پنج روایت آمده است که مضمون همه آنها بسیار به هم نزدیک و نشانگر ضرورت اتخاذ روشهای عُقَلایی و عَقلانی در برابر بیماریها واگیر است. به روایت نخست این بخش توجه کنید:
مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ عَلِی بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَلَبِی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْوَبَاءِ یکونُ فِی نَاحِیهِ الْمِصْرِ- فَیتَحَوَّلُ الرَّجُلُ إِلَی نَاحِیهٍ أُخْرَی- أَوْ یکونُ فِی مِصْرٍ فَیخْرُجُ مِنْهُ إِلَی غَیرِهِ فَقَالَ لَا بَأْسَ، إِنَّمَا نَهَی رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ ذَلِک لِمَکانِ رَبِیهٍ کانَتْ بِحِیالِ الْعَدُوِّ فَوَقَعَ فِیهِمُ الْوَبَاءُ فَهَرَبُوا مِنْهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْفَارُّ مِنْهُ کالْفَارِّ مِنَ الزَّحْفِ- کرَاهِیهَ أَنْ تَخْلُوَ مَرَاکزُهُمْ. (وسائل الشیعه، ج 2، صص 429 ـ 430)
راوی حدیث میگوید از امام صادق علیه السلام در باره شیوع وبا در یک منطقه معین (شاید هم سرزمین مصر) و یا در هر سرزمینی پرسیدم که کسی که در آنجا ساکن است (از ترس وبا) منطقه را ترک میکند، حضرت فرمودند اشکالی ندارد، پیامبر از این امر برای ساکنان منطقهای که در برابر دشمن بود و وبا در آنجا افتاد و مردمان آن شهر گریختند نهی کردند و فرمودند کسی که از وبا بگریزد همچون کسی است که از مقابل دشمن گریخته باشد، این را پیامبر از آن روی گفتند که منطقه آنها (در برابر دشمن) خالی نشود. (و لذا گریختن مردم در شرایط عادی از مناطقی که در آن وبا هست، منعی ندارد)
وبا را برخی لغتدانان همچون صاحب بن عباد (385 ق.) در المحیط فی اللغه، ج 10، ص 451 و زبیدی (1205 ق.) در تاج العروس، ج 1، ص 271 و ابن منظور (711 ق.) در لسان العرب، ج 1، ص 189 به مفهوم هر بیماری فراگیر دانستهاند. بنا بر این، میتوان از این نوع روایات جواز مقابله با بیماریهای واگیردار را برداشت کرد. گرچه این امر عقلی است و اگر هیچ روایتی هم در این باره نداشتیم، عقل و منش خردمندان همین حکم را صادر میکرد.
روایت سوم این مجموعه که در آن به جای کلمه وبا، طاعون آمده است، توضیح خیلی روشنتری در این باره دارد که برای طولانی نشدن بحث از ذکر آن خودداری میکنم. به هر حال این ظاهرگرایی دینی بلیهای است که به جان جامعه اسلامی ما افتاده است و مدتی است با آن روبرو هستیم و نگران گسترش بیش از گذشته آن هم هستیم و امیدواریم بزرگان ما این خطر را بیشتر حس کنند و به چارهاندیشی در برابر آن بپردازند.
6/ آیا به نظر شما نهادهای دینی نقش خود را در مواجهه با شیوع این بیماری به خوبی انجام دادهاند؟
پاسخ بنده به این پرسش منفی است، در شرایط کنونی که متأسفانه اعتمادی به رسانههای خارجی و داخلی نیست، بزرگان دینی ما و به ویژه مراجع بزرگوار میتوانند نقشآفرینی بسیار مؤثرتری داشته باشند. در باره رسانههای بیگانه، تردید نداریم که بزرگنمایی آنها بیش از آن که به قصد خیرخواهی صورت بگیرد، به قصد ناکارآمد جلوه دادن حکومت و تضعیف روحیه مردم نجیب و مظلوممان صورت میگیرد. یکی از شبکههای اجتماعی عربی اخیراً گزارشی از حجم بسیار سنگین تبلیغات رسانههای وابسته به سعودی برای بازداشتن عراقیها از سفر به ایران منتشر کرده بود. روشن است که هدف این تبلیغات حفظ جان عراقیها نیست، و هدفی چیزی جز افزایش فاصله با ایرانیان و ضربه اقتصادی به ایران ندارد. رسانههای داخلی و به ویژه رسانه ملی هم که متأسفانه به دلیل پیشینه سیاستزده خود منبع خبری قابل اعتمادی برای آگاهی از وضعیت واقعی جامعه و برآورنده همه انتظارات برای بسیاری از نخبگان کشور نیست. در چنین شرایطی، مراجع تقلید و بزرگان دینی ما میتوانند نقش بسیار مؤثری در توجیه و راهنمایی مردم و کاهش آلام روحی آنها داشته باشند. باید چشمان خود را باز کنیم و ببینیم که مردم خوب و مظلوم و نجیبمان نیازمند راهنمایی دلسوزانه بزرگان هستند. چه خوب بود در این ایام، هر شب همچون شبهای ماه مبارک رمضان، فضایی برای مراجع بزرگوار فراهم میآمد تا صمیمانه با مردم در باره ابعاد مختلف این پدیده سخن بگویند و پاسخگوی انبوه پرسشهای مردم باشند. اکنون مراجع بزرگوار ما به کمک مشاوران اجتماعی و رسانهای خود ـ اگر چنین مشاورانی داشته باشند ـ فرصت بسیار خوبی برای بازخوانی و بازطراحی رابطه متولیان امور دینی با اقشار مختلف مردم و اصلاح ذهنیتهای ناصواب یافتهاند. مراجع بزرگوار ما میتوانند در این فرصت مناسب آفات و آسیبهای بسیاری از کژاندیشیها و ظاهرگراییهای خطرناک دینی را برای مردم تبیین کنند و جایگاه و اعتبار یافتههای بشری در فرهنگ دینی به مردم بنمایانند، آنها میتوانند جایگاه واقعی رفتارهایی مانند قربانی کردن، نذر کردن، خواندن برخی ادعیه و زیارتنامهها را برای مقابله با بلایای طبیعی و بشری و عدم تنافی آنها با اقدامات خردمندانه بشری روشن کنند.
از یاد نبریم که شیوع این بیماری در اسفند ماه و خدای ناکرده ادامه آن در تعطیلات نوروز خسارتهای سنگین اقتصادی هم برای کشور ما دارد و چه بسیار از صنوف و حتی دستفروشان و صاحبان مشاغل موقت که اندوخته اندک چند ماه خود را در اسفند و فروردین به دست میآورند. اگر مراجع تقلید هم وظیفه مردم را برای رعایت دقیق اصول بهداشتی به منظور مهار این بیماری و جلوگیری از شیوع آن به خوبی به آنان گوشزد کنند، بیتردید (میتوانند) در زدودن غم از چهره مردم خوبمان و گرهگشایی از مشکلات آنها که بیش از همه بهای این گونه بلایا را میپردازند، سهم داشته باشند، همان مردمی که بار دیگر روز جمعه دوم اسفند در مناطق غیرمرفه به پای صندوق رأی آمدند و دیدن چهره پرنجابت و غیرتمند و رنجکشیده آنها جان انسان را میگداخت.