آسیبشناسیِ اخلاقیِ یک باور؛ به بهانه مواجهههای مختلف با کرونا
محمدرضا کدیور
عده کثیری از خداباوران و دینداران بر این باورند که دنیا دار مکافات است و اعمال انسان خواه خوب و خیر باشد، خواه بد و شرّ، بر زندگیِ دنیویِ فاعل موثّر است و علاوه بر پاداش یا مجازات اُخروی، در این دنیا نیز به اعمال او پاسخ داده میشود. از سوی دیگر، هستند خداناباورانی که بر این باورند که قانون بازتاب باعث میشود کائنات در برابر رفتار اخلاقی یا غیراخلاقیِ بشر، واکنش نشان دهد و دنیا و امکاناتِ آن، دارای اراده، شعور و قدرت کافی برای پاسخ گویی به اعمال انسان است.
هر که مقربتر است
1. حمید از دوستان من است. او همیشه با صاحب خانهاش مشکل دارد. چندی پیش، آقای صاحب خانه تصادف کرد و به اتومبیلش صدمه وارد شد. گر چه حمید از آن حادثه ابراز تأسف میکرد اما اظهار داشت که این اتفاق به علت ظلمی است که صاحب خانه بر او روا داشته است.
هفته گذشته حمید نیز تصادف کرد و به شدت دچار جراحت شد. تصادف، ناشی از بی احتیاطی خودش بود. وقتی به عیادتش رفتم و به او متذکر شدم که لازم است محتاطانهتر رانندگی کنی، با آرامش لبخندی زد و گفت:
هر که در این راه مقربتر است
جام بلا بیشترش میدهند (!)
پاسخ دندانشکن کائنات
2. چندی پیش مهمانِ رامین بودم. مثل همیشه صحبت از وضعیت محل کار شد. میگفت: “امروز یک پیش خدمت را به دلیل بروز اشتباهی کوچک اخراج کردهاند. حتی اگر ریشه یابی میکردند، مشخص میشد که پیش خدمت مقصر نبوده است.”
به او گفتم: “خب چرا با مدیر ارشد صحبت نکردی؟ چرا در مقابل این بی عدالتی واکنشی نداشتی؟ ظاهراً رابطه مدیر ارشد با تو بد نیست و در صورت تذکر به او، احتمالاً تبعات خاصی برای خودت نداشت.”
نگاهش را به سمت بالا سوق داد و گفت: “تو به قانون بازتاب باور داری؟ کائنات حتماً پاسخ دندان شکنی خواهد داشت.”
دار مکافات یا قانون بازتاب
عده کثیری از خداباوران و دینداران بر این باورند که دنیا دار مکافات است و اعمال انسان خواه خوب و خیر باشد، خواه بد و شرّ، بر زندگیِ دنیویِ فاعل موثّر است و علاوه بر پاداش یا مجازات اُخروی، در این دنیا نیز به اعمال او پاسخ داده میشود.
از سوی دیگر، هستند خداناباورانی که بر این باورند که قانون بازتاب باعث میشود کائنات در برابر رفتار اخلاقی یا غیراخلاقیِ بشر، واکنش نشان دهد و دنیا و امکاناتِ آن، دارای اراده، شعور و قدرت کافی برای پاسخ گویی به اعمال انسان است.
خدا باوران با بیان عبارتی نظیر ” دنیا دکّا دکّا هست ” و خداناباوران با ” قانون بازتاب ” این گزاره را مطرح میکنند.
میتوان این گزاره را به عنوان یکی از باورهای مشترکِ برخی خداباوران و برخی خداناباوران قلمداد کرد و عباراتی که دو طرف برای تشریح باورشان مطرح میکنند را ناظر به یک موضوع دانست.
از آنجا که این گزاره ذیل باورهای خردگریز قرار دارد، تلاش برای ردّ یا اثبات آن راه به جایی نمیبرد. به بیان دیگر؛ این باور، نه اثبات پذیر است و نه ابطال پذیر.
تفاوت در تأثیر باور خداباوران و خداناباوران
هدف از نگارش این یادداشت اثبات موجّه یا ناموجّه بودن و صادق یا کاذب بودن این باور نیست، بلکه میکوشم به این پرسش بپردازم که این باور چه تاثیری بر زندگی فردی و زیست اجتماعی دارد و پیامدهای احتمالی آن چیست؟
1. آن که میگوید ” دنیا دکّا دکّا است “، یا فردی که به ” قانون بازتاب ” باور دارد، آیا این سنّت الهی (خداباوران) یا قاعده طبیعت (خدا ناباوران) را به عنوان پیامد رفتار و اعمال خود میپذیرد یا در مورد دیگران؟
میتوان از این منظر دسته بندی زیر را ارائه داد:
الف. به اعمال نیک من در این دنیا پاسخ داده میشود
ب. به اعمال بد من در این دنیا پاسخ داده میشود
ج. به اعمال نیک دیگری در این دنیا پاسخ داده میشود
د. به اعمال بد دیگری در این دنیا پاسخ داده میشود
پذیرش همه مورد فوق، یکی از شروط اخلاقی دانستنِ این باور است. به عنوان مثال در صورتیکه فرد به حالت ” ب” باور نداشته باشد، باور او یک باور غیر اخلاقی است.
داستان اول که در ابتدای این یادداشت آمده است، تجربه شخصی نگارنده از برخورد با افرادی است که اذعان دارند دنیا دار مکافات است. اما با صورت بندیِ چهارگانه فوق میتوان دریافت؛ حمید صرفاً به دو گزاره “الف” و “د” باورمند است و برداشت ناقصی از آن ارائه میدهد. آنچه امروزه بیشتر با آن مواجه هستیم، همین رویکرد به این باور است.
در واقع چنین افرادی باور دارند آنچه به عنوان خیر و خوبی به آنها میرسد نتیجه اعمال نیکشان است و آنچه به عنوان شرّ به دیگری میرسد نتیجه اعمال شوم آن فرد است که گریبانش را گرفته است.
۲. باور به گزاره ” دنیا دکّا دکّا است ” یا ” قانون بازتاب ” میتواند زیست اجتماعی بشر را تحت تأثیر قرار دهد. همه ما کم و بیش با افرادی مواجه شدهایم که ظلم، بی عدالتی و خشونت را علیه سایرین مشاهده کردهاند اما موضع آنها سکوت و بی اعتنایی بوده است.
وقتی دلیل این چشم پوشی (که نمیتوان نام آن را مدارا، تساهل و تسامح نامید) را جویا میشوید، پاسخ آنها مبتنی بر باور مذکور است. گویا این باور توجیهی است برای پوشیدن لباس عافیت و طرح آن محملی است برای فرار از مسئولیتهای اجتماعی در قبال هم نوعان (داستان دوم). فرد با اذعان به این باور، وظایف خود را در برابر قانون شکنیها، ناهنجاریها و بی اخلاقیهای اجتماعی نادیده میگیرد و از پذیرش مسئولیت اجتماعی طفره میرود. نتیجه این بی تفاوتی؛ انفعال، رخوت و مرگ اخلاق در جامعه است.
پ.ن: این متن را چند ماه قبل نوشتم. امروز که مبتلا شدن مردم به ویروس کرونا جانِ عدهای را میگیرد، انتشار آن را به جا می دانم.
بسیار عالی!
موجز، و بسیار کاربردی و قابل استفادهی روزمره برای خویشتنسنجی.