حوزه علمیه خراسان و ضرورتهای دوران گذار
علی شفیعی
رهبری انقلاب در اسفندماه چهار سال پیش در حکمی حسابگرایانه ترکیبی ویژه را برای شورای مدیریت حوزه علمیه خراسان مشخص کردند و بهگمان اینجانب دنبال تحولاتی اولاً: بنیادین و ثانیاً: سریع در این حوزه کهنسال بودند که تردیدی جدی در تأمین خواستههای ایشان وجود دارد. حوزه خراسان که در جهان تشیع همیشه منشأ حرکتهای متفاوتی بوده و بیش از دیگر حوزهها پذیرای نواندیشی و نوگرایی بوده چند دهه بود که در یک مدیریت بسته به بحران نزدیک شده بود که تغییر اساسی شکل گرفته توسط حکم رهبری هم معطوف به ضرورت رهایی از این بحران بود.
انصاف حکم میکند که باید از جناب حجت الاسلام عاملی و تیم همراه ایشان برای برداشتن گامهای ستودنی در ایجاد تحول در حوزه- با تمام کارشکنیها و موانعی که همگان اجمالاً میدانند و بخشی از آنها هم محصول مقاومت نیروهایی است که نزدیک به چهار دهه در بدنه مدیریتی این نهاد حضور داشتهاند- تشکر و قدردانی کرد اما به نظر میرسد هنوز این حوزه کهن با چالشهای جدی مواجه است که به اجمال به مهمترین آنها و برخی راه کارهای پیشنهادی اشاره خواهد شد.
چالشهای حوزه خراسان:
-
فقدان گفتمانی ویژه و اختصاصی
نهادهای علمی و خواهان مرجعیت اجتماعی اگر میخواهند جایگاهی بدست بیاورند یا جایگاه داشته خویش را حفظ کنند چارهای ندارند تا در جهان جدید گفتمانی ویژه را برای خویش تعریف کنند یا به باسازی و عصری سازی داشتههای خویش مباردت بورزند. حوزه خراسان نیز به عنوان نهادی خواهان مرجعیت اجتماعی با بهرهگیری از فضلای حوزه به ویژه نواندیشان دینی باید به خلق گفتمانی حوزوی ویژهای مباردت کند شاید که بتواند فاصله خویش را با نهادهای حوزوی در جهان تشیع و جهان اسلامترمیم کند.
حوزه خراسان میتواند با ظرفیت سنجی خویش در حوزههای آموزشی و پژوهشی با اتخاذ: گفتمانهایی هم چون: فقههای مضاف – همانند: فقه حکومت؛ فقه اجتماعی؛ فقه تمدن؛ فقه هنر و…-؛ فلسفههای مضاف در همه ساحتهای دانشی- همانند: فلسفه فقه؛ فلسفه اصول؛ فلسفه تفسیر و…-؛ کلام جدید و تاثیرات آن در ساحتهای فقهی و اصولی؛ …. در ساحت علمی و آموزشی و گفتمان آزاد اندیشی یا نواندیشی دینی در ساحت کلان تصمیم سازی و تصمیم گیری در حوزههای شیعی و جهان اسلام استقلال خویش را محافظت کند.
-
وضعیت حوزههای علمیه زنان در مدیریت جدید
یکی دیگر از چالشها –که به گمان بنده بسیار مهم است – وضعیت حوزههای علمیه زنان است. به راستی نگاه مدیریت کلان جدید حوزه خراسان به حوزههای علمیه زنان چیست؟ زنان در این ساحت نیز همانند بسیاری دیگر از ساحتهای دیگر مورد بی مهری بودهاند و نه در امکانات و نه در برنامه ریزی به اندازه مردان مورد توجه نبودهاند. آیا مدیریت جدید میخواهد کماکان به عنوان یک نهاد تبعی که تابعی از حوزههای علمیه مردان است به حوزه علمیه خانمها نگاه کند یا خیر نگاهی استقلالی به ایشان داشته و آن را به عنوان یک نهاد مستقل مورد توجه قرار دهد؟
-
مدیریت بسته و غیر منعطف
مدیریت بسته و خودبسنده یکی از بدترین مدیریتها در دوران مدرنیته است که البته محصول پیشامدرنیته بوده و نمیتواند پاسخ گوی جهان پیرامونی باشد. این مدیریت که از چند دهه پیش در حوزه خراسان شروع شد و در این دوران گذار تلاش بر رهایی از آن شد کماکان با مقاومت باقی ماندگان آن تفکر مدیریتی مواجه است و نیازمند عزم جدی برای رهایی از آن است.
مدیریت حوزه هم در لایههای برنامه ریز و تصمیم گیر و هم در لایههای اجرا و عملیات باید تن به بهره گیری از نیروهایی بدهد که دگراندیشاند و در اصول با مدیریت عالی اشتراک داند و خوهان تحولاند. مدیریت حوزه اگر به دنبال ایجاد و اخذ گفتمانی برای حوزه خراسان است باید نگاههای ایدئولوژیکال را کم کند و تنها آنانی را نبیند که همیشه در صحنهاند.
کسانی که تیغ به دست گرفتهاند تا به هر بهانهای به حذف دیگران بپردازند را باید مدیریت عالی از خویش دور کند و از کسانی بهره بگیرد که اولاً: خود را صاحب حوزه و دین و اندیشه نمیدانند و ثانیاً: معتقدند جهان را – در سطح کلان – و حوزه را – در سطح خُرد -به تنهائی نمیتوان مدیریت کرد بلکه باید از اندیشه و بینش همگان بهره برد.
-
ناتوانی در حفظ سرمایههای انسانی
یکی از چالشهای مهم حوزه خراسان از دیرباز ناتوانی در حفاظت از سرمایههای انسانی است. مراجعی که در این حوزه مراتب علمی را گذراندند اما حاضر نشدند به این جا بازگردند و فضلای صاحب نامی که الان در قم صاحب گفتماناند اما حاضر به بازگشت به این حوزه نیستند.
شورای مدیریت حوزه و مدیریت آن باید در یک برنامه ریزی جدی فضلایی که در این حوزه الان در حال رشداند را دعوت بقا در این حوزه کنند که البته این کار نیازمند دو نکته مهمی است که پیش از این بدانها اشاره شد یعنی: اتخاذ گفتمانی ویژه و ظرفیت سازی برای این نسل نوپا از یک سو و ایجاد فضای باز فکری و علمی با رهایی از مدیریت بسته و غیر منعطف.
ماندن فضلای حوزه خراسان در این جا و تن ندادن به مهاجرت نیازمند اموری چند است که حداقلهای آن ظرفیت سازی علمی و مدیریتی است که البته هزینه دارد و اخلاق ویژهای میطلبد.
-
ضعفهای پژوهشی و علمی
حوزه خراسان در ساحت پژوهش و تولید علم نیازمند برداشتن گامهای بلند و سریعی است که بخشی از ضعفهای آن معلول نداشتن گفتمانی روشن برای حرکت است. یکی از معیارهای کمی – البته نه کیفی – حوزه خراسان ظرفیت سازی برای حضور حوزویان – اعم از اساتید و طلاب – در کنفرانسهای پژوهشی و علمی بین المللی و ملی؛ میزان اتخاذ رتبههای پژوهشی و تولید علم در جشنوارههای ملی و بین المللی؛ میزان حضور در دانشگاهها و نهادهای علمی جهان اسلام و بین المللی و…. است که به نظر میرسد حوزه خراسان در همه این امور در رنج است.
-
ناتوانی در ایجاد دیالوگ و ارتباط با نهادهای غیر حوزوی
یکی دیگر از چالشهای به ارث مانده از مدیریت پیشین فقدان رابطه علمی و مبتنی بر دیالوگ حوزه خراسان با نهادهای غیرحوزوی است. واقعیت آن است دوران استغناء حوزه چه در ساحت آموزش و پژوهش و چه در ساحت اندیشه دیرسالی است گذشته و دیگر هیچ نهاد علمی و پژوهشی نمیتواند با ادعای خوداستغنائی از ایجاد دیالوگ با نهادهای دیگر خویش را محروم کند.
حوزه خراسان به ویژه مدیریت جدید آن باید حواس اش باشد که این دیالوگ به امور صوری هم چون ایجاد تفاهم نامههای اداری و…اشتباه گرفته نشود بلکه کمترین نشان آن بده بستانها در ساحت استاد و متن است.
-
گسست حوزه و جامعه پیرامونی
چالش بنیادین دیگر که بخشی از آن معلول نکات چندگانه فوق است گسست حوزه از جامعه پیرامونی است که البته این چالش ویژه حوزه خراسان نیست بلکه یک اپیدمی است که همه حوزههای علمیه را تهدید میکند.
کمترین راه ایجاد پل ارتباطی بین حوزه و جامعه و بازگرداند نقش تأثیر گذار حوزه در دوران مدرنیته اولاً: شنیدن دغدغهها؛ چالشها و نیازهای جامعه پیرامونی؛ ثانیاً: رهایی از خود حق پنداری و نگاه از موضع بالا داشتن به انسانهای پیرامونی و ثالثاً: تلاش حداکثری در بازسازی خویش و بازخوانی ره آوردهای پیشینیان در جهت عصری سازی پاسخهای چالشها و دغدغههای پیرامونی است.
راه حلیهای پیشنهادی:
1. بهره گیری از ظرفیت همه فضلا و اساتید
حوزه خراسان هم برای ایجاد گفتمان ویژه و هم برای ترمیم گسست خویش از جامعه و هم برای ایجاد دیالوگ با نهادهای علمی و آموزشی دیگر و …نیازمند آن است که از همه ظرفیتهای موجود در حوزه فارغ از گرایشات فکری؛ علمی و سیاسی بهره گیری کند.
اختلافات علمی و فکری و سیاسی امری طبیعی و محصول ظرفیت انسانی و فهمهای متفاوت است که باید ضمن رسمیت بخشی به آنها تلاش کرد همه آنها را برای تحول به خدمت گرفت. وقتی ما هنوز فکر میکنیم تدریس معتقدان به یک اندیشه متفاوت و یا یک استاد دگراندیش در حوزه یا یک مدرسه – در عین این که دهها استاد هم اندیش ما در آن جا وجود دارند- اسباب نگرانی است و باید به حذف ایشان اقدام کرد نمیتوانیم از تحول سخن بگوئیم.
2. تلاش در تأسیس نهادها و مراکز پژوهشی با توجه به فقدان توان کنونی حوزه خراسان
حوزه خراسان برای ترمیم برخی کاستیهای پژوهشی و علمی خویش که مورد اشاره قرار گرفت نیازمند تأسیس مراکز و نهادهای پژوهشی است. البته شاید برخی از مدیران سخن از ضرورت اقدام نخبگان و فضلا به صورتی غیر وابسته به حوزه سخن بگویند که سخنی درست است اما برای حوزههایی که اولاً توان سرمایهای دارند و ثانیاً ظرفیت نخبگان آن بالا است اما در حوزهای مثل مشهد به نظر میرسد گامهای اول را باید نهاد رسمی حوزه بردارد تا ضمن فرهنگ سازی ظرفیت فضلا و نخبگان را نیز افزایش دهد.
در یادداشتی که چهار سال پیش به مناسبت حکم شورای عالی حوزه خراسان نوشتم به این نکته اشاره کردم کهای کاش مدیریت سابق حوزه به جای هتلهای اطراف حرم مطهر چند پژوهشکده و پژوهشگاه حوزوی با گرایشها و رویکردهای مختلف تأسیس میکرد و فضلا و طلاب حوزه خراسان را از وضعی که در آن قرارداشت رها میکرد.
3. ایجاد مراکز تخصصی حوزوی در شهرستانهای دارای ظرفیت علمی و انسانی
این جانب در همان اوائل بازگشت از قم طرحی برای معاونت وقت حوزه تنظیم کردم مبنی بر تمرکز زدایی از حوزه علیمه خراسان – در راستای تقویت حوزههای شهرستانها و خالی نشدن حوزههای شهرستانها از طلاب و فضلای بومی به جهت خدمت رسانی مذهبی و علمی به شهرستانهایشان – که متاسفانه پس از یک جلسه گفتگو با معاونت وقت حوزه آن طرح مورد استقبال قرار نگرفت – بنده چون قصد تحمیل نداشتم و قصدم تنها ارائه پیشنهادی از سر دلسوزی بود – و لذا رها کردم.
به گمان این جانب حوزه خراسان برای خالی نشدن حوزههای شهرستانی -که به گسست جامعه با حوزههای شهرستانی منجر میشود – میتواند با ایجاد مراکز تخصصی حوزوی در شهرستانهای که ظرفیت دارند و بهرهگیری از ظرفیت فضلای حوزه برای تدریس در حوزههای شهرستانی از مهاجرت آنان به مراکز استانها جلوگیری کنند.