کووید۱۹، فرصتی برای اصلاح سیاست دولتها
ابراهیم احمدیان
میگویند کووید 19 آنقدر قدرتمند است که تاریخ ما را به دوره پیش و پس از خود تقسیم میکند. تغییرات دنیای آینده در نظر عامه مردم گویا بسیار خوشبینانه پیشبینی میشود. آنها خبر از نزدیکی جامعه جهانی به یکدیگر را میدهند. تصویر حیواناتی را منتشر میکنند که در خیابانها و اماکن تفریحی و ساحل دریاها بدون مزاحمت انسان در حال رفت و آمد و آسایشاند. هوای زمین هم که در یکی دو ماه اخیر از آلودگیها تا اندازهای کمسابقه پاک شده، به خوشبینیها کمک میکند. بسیاری از مردم گمان میکنند که بعد از همهگیری بیماری، قدرتهای کوچک و بزرگ به سمت قراردادهای سیاسی، زیستمحیطی و بهداشتی و ساخت و ساز مکانیزمی واحد برای برخورد با بحرانهای آتی خواهند رفت، چنانکه بعد از جنگهای جهانی چنین شد. آیا کووید 19 ما را به این سو خواهد برد؟
اکثر کارشناسان سیاسی نظر دیگری دارند. بسیاری از آنها معتقدند که کووید 19 با حوادثی که در پی داشت و دارد، میل دولتها و ملتها را به رفتن به درون و لاک ناسیونالیسم و اتکای افراطی به خود برمیانگیزد، جهانیسازی را با وقفه رو به رو میکند، و در این شرایط، جوامع جهانی خواهند کوشید تا از میزان اتکا و نزدیکی به یکدیگر بکاهند. یک مشکل دیگر اختیارات فراقانونی و اضطراری دولتها در این ایام است که معلوم نیست دولتها میلی به از دست دادن آن بعد از دوران کرونا داشته باشند. بحران کووید19 کاری کرد که مردم گمان برند آخرین امید، همانا یک دولت قدرتمند است. امروز صدای سازمانهای مردمی و سمنها نیز کمتر بلند است و به نظر میرسد که ویروس کرونا تشکلهای مردمی را هم تضعیف خواهد کرد؛ یعنی تشکلهایی که همواره در برابر قدرت دولتها در عرصههای مختلف ـ از محیط زیست گرفته تا سیاست ـ قد علم میکردند.
نگاهی به وضعیت بغرنج قدرتهای بزرگ سیاسی و اقتصادی جهان نشان میدهد که اوضاع بیش از حد خراب است. زخمهایی که قدرتهای اقتصادی و سیاسی جهان از کرونا برداشتهاند، احتمالاً نظمی دیگر را ـ دست کم در کوتاهمدت ـ بر جهان حاکم خواهند ساخت. شاید تعبیر دقیقی نباشد ولی توان گفت که ما در دوره فعلی و در دوره پساکرونایی با مارهای زخمی بسیاری در جهان رو به رو خواهیم شد؛ دولتهایی زخمی که اختیارات ویژه و اضطراری هم در دست دارند، صدای منتقدان و رقیبان داخلی آنها یا خاموش است یا مردم به آن توجه نمیکنند و این دولتها میتوانند تصمیماتی را در داخل و خارج بگیرند که چند ماه پیش نمیتوانستند. احتمالاً یکجانبهگرایی و بیمحلی کردن برخی قدرتها به سازمان ملل و جامعه بینالملل آسانتر از قبل خواهد شد. باید بپذیریم یا دست کم احتمال آن را بدهیم که در دوره پساکرونایی دولتها همچون دوره پیش از کرونا نیستند و شاید درستتر این است که آینده نزدیک، هیچ چیز جهان ما مثل قبل نیست و به قول کسینجر: «جهان پس از کرونا، هرگز مانند قبل نخواهد بود.»
باری؛ چنانچه معادلات سیاسی و اقتصادی در جهان آتی تغییر یابند، دولتها دیگر نمیتوانند بر اساس معادلات پیشین حرکت کنند و انتظار نتیجهای را داشته باشند که محصول آن معادلات است. برای بقا در جهان آینده باید از هماکنون سیاستهای جدید داخلی و خارجی اندیشیده شود و شاید این سیاستها با سیاستهای پیشین بسیار متفاوت باشند، بهگونهای که در شرایط عادی و عاری از بحرانی عظیم مانند کرونا، نتوان حتی حرفی از آنها زد؛ ولی کووید19 هر ضرری که داشته، این سود را دارد که بروز هر تغییر درشت و خارج از عرف حاکم را عادی جلوه دهد و آن را تحملپذیر سازد. به عبارت روشن: اینک، بهترین و در عین حال، ضروریترین زمان برای اصلاح و تغییر سیاستها است.