روزهداری و سنجش هویت معنوی بشر
مهدی کاظمی زمهریر
ماه رمضان به اتمام رسید و این پرسش باقیست که دستاورد آن برای روزه داران چه بود؟ در دورانی که تا حد زیادی از متافیزیک حاکم بر ادیان اعتبار زدایی شده و همه ما به نحوی در جدال با باورهای الهیاتی سنتی خود قرار داریم، توجیه تحمل مشقت یک ماه روزه داری به امری شاق بدل گشته است. ازاین رو، ناچارا” نیازمند افق های عام تری برای فهم این پدیده هستیم.
روزه داری برای “انسان مدرن” به مثابه یک فعل آگاهانه معطوف به آزمودن “خود” است.در این فرآیند سنجشگری، تلاشی آگاهانه پی جویی می شود تا هویت و سرشت خود برای فرد تا حدی پدیدار گردد. در بادی امر، آنچه برای ما مشهود است، پیکره طبیعی خود است و در قسمت مهمی از زندگی روزمره، دلمشغول توجه به حاجات این بخش مشهود هستیم.اما،روزه داری این فرآیند را بطور محدود دچار توقف می کند، و فرصت تامل درباره این پرسش را مهیا می سازد که: آیا می توان وجود انسانی را صرفا” به ابعاد ملموس و مادی فروکاست؟
قاعدتا” طبیعت گرایان از سرشت مادی «خود» دفاع می کنند. اما، به گمانم این فروکاستن چندان موفقیت آمیز نیست.تقلای ما برای انکار ابعاد غیرمادی وجودمان نه تنها به انکار آن نمی انجامد، بلکه بطور اصولی به شکل گیری دوگانه تن/آگاهی کمک می کند؛ این دوگانه نه تنها مانع فروکاستن خود به امرمادیست، بلکه حاکی از وجود تمایزی در ساخت هویت بشر است که او را به تنها حیوان واجد آگاهی بدل می سازد. اگرچه، تمایز میان تن / آگاهی، تمایزیابی نحیفی می باشد، که حتی ممکن است با این پاسخ ناپدید گردد: آگاهی تنها شکلی از کارکرد مغز در مواجه با محیط بیرونیست و آن نیز در نهایت سرشتی مادی و طبیعی دارد. با این وجود، همین تمایز یابی حداقلی تن/آگاهی، نقطه مهم و در عین حال عینی است که به ما برای شکل گیری روایتی از خود کمک می کند که ناچارا” دیگر نمی تواند صرفا” مادی باشد.
روزه داری به مثابه سنجش خود گامی برای باورمندان به امر متعالی است، تا به سرشت این بعد غیرمادی “خود” آگاهی بیشتری بیابند؛ روزه داری با تضعیف ابعاد مادی پیکره انسانی و با دادن فرصت تامل درباره خود، امکان تجربه ابعاد غیرمادی وجود را فراهم می سازد. این آزمون، گرچه سرشتی شخصی دارد، اما به هر فرد این فرصت را می دهد تا درباره هویت خود به تامل بپردازد و امکان تجربه محتمل امرمتعالی را در درون خود فراهم نماید. موفقیت در این آزمایش می تواند، دوگانه تن/آگاهی را به دوگانه ستبرتر و اساسی تر تن/نفس(روح) بدل سازد که امکان بیشتری برای اندیشیدن به انسان به مثابه پدیداری معنوی و روحانی فراهم می کند.
بنابراین، روزه داری، در بیانی حداقلی، طریقه ای برای سنجش و افزایش آگاهی هرفرد از خود است. موفقیت یا شکست در این آزمون آینده نگرش ما را نسبت به خود تعیین می کند؛ اگر در گذشته باور کلی به گزاره های دینی دیدگاه ما را نسبت به این گونه مناسک برمی ساخت، حال میزان موفقیت هر فرد دراجراء درست این آزمون وکسب نتایج ملموس از آن است که چارچوب باورهایش را درباره خود و دینداری خواهد ساخت.