مقام معظم رهبری: روضهخوانى و سینهزنى راه انداختن، مخصوص امام حسین است
مورخان نخستین دستور علنی برای برپایی عزاداری در میان شیعیان را مربوط به زمان آل بویه یاد کرده اند. این عزاداری تا سالیانی دراز تنها به سالار شهیدان اختصاص داشت.
ابن اثیر در تاریخ «الکامل» ذیل حوادث سال 352 قمری، یعنی پس از فتح بغداد به دست امیران شیعۀ آل بویه نوشته است: «در دهم محرم این سال، معزالدولۀ دیلمی به مردم دستور داد که برای حسین علی(ع)دکانهایشان را ببندند و بازارها را تعطیل کنند و خرید و فروش نکنند و نوحه بخوانند و جامه های خشن و سیاه بپوشند و زنان موی پریشان و روی سیاه کرده و جامه چاکزده، نوحه بخوانند و در شهر بگردند و سیلی به صورت بزنند»، اما چندی بعد این سنت حسنه که پیش تر هم روایاتی در تأیید اصل آن از امامان شیعه صادر شده بود دستخوش تحولات و تغییرات فرهنگی شد و در شکل و نوع آن دگرگونی هایی صورت پذیرفت.
به گزارش دین آنلاین، راه اندازی دسته های عزاداری و سینه زنی به شکل و صورتی که در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی مرسوم است تا چند دهه پیش تنها به حضرت اباعبدالله(ع) اختصاص داشت، اما هم اکنون مدتی است جوامع شهری و روستایی با امری نو و بدیع در برگزاری دهه هایی همراه با عزاداری و سینه زنی برای دیگر امامان شیعه یا حتی گاه برخی امامزادگان مواجهند که این دست موارد گاه حتی به تأیید امامان و بزرگان شیعه نیز نرسیده است.
برخی از علما همچون مقام معظم رهبری نیز که نگاهشان به فرهنگ تشیع، جامع و آسیب شناسانه است توصیههایی درباره برگزاری این دست مجالس دارند که نمونه ای از آن در زیر می آید.
ایشان در دیداری با اعضاى گروه ویژه و گروه معارف اسلامى صداى جمهورى اسلامى ایران(سیزدهم اسفند 1370) فرموده اند:
«مسأله دیگر، مسأله روضههاست. روضهخوانى و سینهزنى باید باشد، اما نه در هر عزایى. این را بدانید که روضه خواندن و گریه کردن – آن سنت سنیه – مربوط به همه ائمه نیست؛ متعلق به بعضى از ائمه است. حالا یک وقت در جمع و مجلسى کسى روضهای مىخواند، عدهای دلشان نرم مىشود و گریه مىکنند؛ این عیبى ندارد. اصلاً عزادارى کردن یک حرف است، روضهخوانى و سینهزنى راه انداختن یک حرف دیگر است. روضهخوانى و سینهزنى راه انداختن، مخصوص امام حسین است؛ حداکثر مربوط به بعضى از ائمه است؛ آن هم نه به این وسعت. مثلاً در شب و روز تاسوعا و عاشورا بخصوص، در شب و روز بیستویکم ماه رمضان، سینهزنى و عزادارى و برپایى جلسات خوب است؛ ولى مثلاً در مورد حضرت موسىبن جعفر (علیهالسّلام) – با اینکه وفات آن بزرگوار از وفاتهاى داراى روضهخوانى است – من لزومى نمىبینم که سینهزنى بشود؛ یا مثلاً در سالگرد شهادت حضرت زهرا (سلاماللَّهعلیها) مناسبتى ندارد که ما بیاییم نوحهخوانى و سینهزنى کنیم؛ بهتر این است که در آن موارد، شرح مصایبشان گفته بشود. شرح مصایب، گریهآور است».
مورخان نخستین دستور علنی برای برپایی عزاداری در میان شیعیان را مربوط به زمان آل بویه یاد کرده اند. این عزاداری تا سالیانی دراز تنها به سالار شهیدان اختصاص داشت.
این ایراد به بعضی از آقایان علماست که به هر مناسبتی مردم را سوق می دهند که هیئت راه بیندازند.
البته این نظر مربوط به سال هفتاد ایشان است. آیا ایشان همچنان بر سر حرفشون هستند؟
منظور ایشان راه انداختن دسته جات و سینه زنی است.