قلمرو دین تا کجاست؟

آیت‌الله جوادی آملی با پذیرش نظریه جامعیت حداکثری و تبیین آن در حوزه قلمرو دین، در داخل کشور از اولین کسانی بودند که نسبت به مباحث فلسفه دین اظهارنظر کردند.

مباحث کلام جدید که با نگاهی درجه‌دو نکاتی را در خصوص دین مطرح می‌ساخت؛ با خاستگاهی غربی طی چند دهه گذشته پا به عرصه تفکر اسلامی گذاشته است. ازجمله این مسائل؛ مقوله قلمرو دین است که نظرگاه‌های متفاوتی را حول خود شکل داده. ازجمله متفکرانی که در همان ابتدا نسبت به این مسئله اظهارنظر کرد؛ استاد جوادی آملی است. ایشان در کتاب انتظار بشر از دین و بعدها در کتاب منزلت عقل در هندسه معرفت دینی؛ مطالبی را در این خصوص بیان نموده‌اند. در این نوشتار گزارشی از نظرات ایشان در خصوص قلمرو دین‌خواهیم داد.

روش استخراج نظریه‌های قلمرو دین

از اظهارات اندیشمندان در خصوص مسائل زیر می‌توان طرح آنان در خصوص قلمرو دین را استخراج کرد:

الف: براهین اثبات نبوت عامه: در براهین اثبات نبوت عامه هدف بیان این نکته است که اساساً چرا پروردگار عالم لازم بود که پیامبری برای انسان ارسال کند؟ نوع برهان به‌کاررفته در این مبحث می‌تواند بازتاب‌دهنده نظر اشخاص در قلمرو دین باشد.

ب: تعریف انسان: محدوده آزادی و اراده‌ای که برای انسان لحاظ می‌شود تأثیر در نظریات قلمرو دین دارد.

ج: منابع دین: طبیعتاً کسانی که تنها منبع دین را نقل دانسته به نسبت اشخاص دیگر که عقل را نیز در منابع دینی می‌آورند قلمرو محدودتری برای دین لحاظ می‌کنند.

گستره دین از دریچه براهین اثبات نبوت عامه

برهان یادشده مختار ایشان بدین شرح است:

«الف: آفریدگار انسان، خدای علیم و حکیم است که او را برای مقصد و هدفی عالی آفریده است.

ب: انسان، حقیقتی جاودانه است و باید در «صراط مستقیم» به‌سوی ابدیت حرکت کند تا از این راه، سعادت ابدی خود را تأمین کند و اگر در این راه مرتکب خطا شود، دچار شقاوت و محرومیت از سعادت ابدی خواهد شد.

ج: چون انسان مخلوق خدای علیم و حکیم است، فقط خداوند به حقیقت انسان و ابعاد وجودی او و نیازهای وی واقف است و جز او از حقیقت انسان و نیازها و انتظارات واقعی انسان، آگاهی ندارد.

د: چون فقط خداوند از حقیقت انسان و ابعاد وجودی و نیاز او آگاه است، هیچ‌کس جز او نمی‌تواند انتظارات او را برآورده سازد و اگر هم بخواهد در این راه قدمی بردارد، چون معصوم نیست، دچار اشتباه شده، با فراهم کردن زمینه‌های سقوط انسان، موجب محرومیت ابدی وی می‌شود و سقوط و محرومیت ابدی انسان با عنایت و حکمت خداوند سازگار نیست. ازاین‌رو، خود خداوند برنامه هدایت انسان را تنظیم و آن را به‌وسیله پیک معصوم وحی، ارسال می‌کند تا کتاب منزّه و معصوم الهی را در اختیار انسان قرار دهد و بشر با پیمودن راه و برنامه الهی، مصون از گزند سهو و نسیان و خطا زندگی خود را شکل دهد و به سعادت حقیقی خویش نائل آید و به مقصد نهایی که لقای الهی است، برسد و در پرتو لقای خداوند از سعادت جاودانه بهره‌مند گردد.

برهان مزبور که اجمالاً بیان شد، اثبات می‌کند که بین عمل انسان در زندگی و سعادت ابدی او رابطه برقرار است و چون شئون زندگی انسان گسترده است، دین هم شئون مختلف داشته، از برنامه گسترده برخوردار است؛ انسان چون دارای بعد اعتقادی و اخلاقی و حقوقی و فقهی است و در همه این زمینه‌ها نیازمند به برنامه‌ریزی است، دین نیز باید مشتمل بر همه این ابعاد باشد و نیازهای اعتقادی و اخلاقی و فقهی او را تأمین کند و برنامه‌ریزی‌هایی در ابعاد مختلف زندگی داشته باشد تا انسان با استفاده از آن‌ها به سعادت ابدی برسد.»

تبیین قلمرو دین از منظر انسان‌شناسی

در این بخش تنها ذکر این نکته کافی است که از منظر استاد جوادی آملی و همه عالمان شیعی؛ انسان موجودی طبیعی-فراطبیعی؛ عقلی- احساسی؛ فردی-اجتماعی است که باید برای تمام ابعاد ذکرشده وی برنامه‌ریزی صورت بگیرد. در رویکرد انسان مدارانه به این مبحث؛ انسان به‌واسطه نیازی به دین رجوع می‌کند و دین را کامل‌ترین و تنها رافع آن نیاز می‌بیند. البته در این رویکرد باید توجه داشت که نیازهای انسان خود به دودسته صادق و کاذب تقسیم‌شده و درنهایت با رجوع به دین تعدیل می‌شود.

تبیین قلمرو دین از منظر منابع دین

در این قسمت به‌طور خلاصه در قالب چند گزاره طرح استاد جوادی آملی درزمینهٔ منابع و هندسه معرفت دینی توضیح داده خواهد شد:

«۱: نقل همان وحی نیست چراکه وحی معصوم در نزد معصوم و نقل کلماتی از معصوم است که درگذر تاریخ به ما رسیده درنتیجه می‌تواند حاوی خطا باشد.

۲: عقل و علم در حال شناخت تکوین (خلقت) الهی و نقل در حال شناخت تشریع الهی هستند.

۳: به همان دلیل که ما معرفت حاصل از شناخت کلام الهی را دینی می‌دانیم؛ معرفت حاصل از شناخت فعل الهی (طبیعت) نیز دینی است.

۴: کلیات همه علوم در قرآن و روایت ذکرشده؛ پس علینا القا الاصول و علیکم بالتفریع.»

پس با توجه به گزاره‌های چهارگانه بالا: عقل اعم از عقل تجریدی (فلسفه) و عقل تجربی (علوم طبیعی) و نقل هر دو زیرمجموعه وحی معصوم‌اند که باید از آن سیراب شوند؛ پس هردو به یک اندازه دینی‌اند و در هنگام تعارض همانند تعارض نقل و نقل عمل می‌کنیم.

جمع‌بندی
استاد جوادی آملی با توجه به مباحث ذکرشده؛ مأموریت و قلمرو دین را منحصر در آخرت ندانسته و برای آن قلمروی حداکثری در نظر می‌گیرد. طبیعتاً دین علاوه بر ذکر تمام جزئیات هدایتی خود؛ کلیات تمام علوم را نیز در بردارد. درنتیجه ایشان قائل به جامعیت حداکثری در مباحث قلمرو دین هستند. به‌عبارت‌دیگر از طرفی ایشان با طرد انحصار دین در آخرت؛ قرائت‌های حداقلی را کنار زده و با طرد منحصر دانستن قلمرو دین در هدایت؛ قرائت‌های اعتدالی را کنار می‌گذارند.

منبع خبرگزاری مهر
مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.