حزبالتحریر؛ جریانی نوظهور در افغانستان
این روزها در دانشگاهها و در میان جوانان افغانستان درباره انها بیشتر گپ میزنند؛ جریانی سیاسی که ضمن مخالفت با طالبان و داعش، با دموکراسی هم دشمن است و همچنان ایده خلافت را آرزومند است.
حزب التحریر به دنبال سیستم خلافت در پی آن است یک خلیفه برای تمامی کشورهای اسلامی تعیین کند. لذا همه دولتها را دولت کفر میداند. حتی دولت مجاهدین را نیز دولتی ملی میخواند چراکه محدود به مرزهای تعیینشده امروزی بوده است.
اساساً هیچ تصور تاریخی مشخصی از حکومت اسلامی ندارند بهگونهای که حتی خلافت عثمانی را نیز خلافت اسلامی نمیدانند.
مفاهیم اساسی که این تفکر با آن سروکار دارد عمدتاً سیاسی و دینی هستند. نظام خلافت، نظام کفر، طاغوت و محارب مهمترین عناصر فکری آنان است.
ازنظر این گروه زنان میتوانند در هر رشتهای که علاقه دارند درس بخوانند اما در برنامههای تفریحی با نامحرمان نباید شرکت کنند و اعمال حرام از قبیل خوانندگی در میان عموم، رقص یا کار در صنعت مد و فشن یا حضور در تبلیغات عمومی انجام ندهند.
منش این حزب در وبسایت رسمی آن اینگونه شرح دادهشده است که:
«حزب التحریر شیوه فعالیت خویش را از سیرت رسولالله (صلیالله و علیه وسلم) اخذ نموده است. اگر به دقت به دوران مکی تا زمان تأسیس دولت اسلامی در مدینه توسط پیامبر (صلیالله و علیه وسلم) بنگریم، چنین استنباط میشود که دارای سه مرحله مشخص ذیل میباشد:
اول: مرحلهٔ تثقیف (فرهنگ سازی)؛ در این مرحله در جهت تربیت اشخاص مؤمن و با فکر و اندیشه سیاسی تلاش میشود تا بتوانند گروه سیاسی تشکیل دهند.
دوم: مرحلهٔ تفاعل (کارزار فکری و سیاسی)؛ در این مرحله با امت کار میشود تا برای حمل اسلام آماده شده و اسلام را به عنوان عامل سرنوشت ساز خود بدانند و برای پیاده سازی آن در زندگی فعالیت و تلاش نمایند.
سوم: مرحلهٔ تسلیم شدن حکومت و تطبیق همه جانبه و انقلابی اسلام در داخل است که باید اسلام را به عنوان رسالت جهانی از طریق دعوت و جهاد به همهٔ عالم برساند. پیامبر (صلیالله وعلیه وسلم) در مکه فعالیتهای خویش را به مبارزات فکری و سیاسی متمرکز ساخته بود و افکار عامه را بصورت عموم بسوی اسلام فرا میخواند و در برابر حکام وقت مبارزه فکری و سیاسی میکرد.
پیامبر افکار اسلامی را در میان مردم ترویج و همه را بسوی آن دعوت مینمود. بنابراین حزب نیز به این طریقه وفادار بوده و پیروی از آن را واجب میداند.»
بدین اساس حزب التحریر برای نشر افکار اسلامی از طریق تفاعل (تعامل) با مردم و استفاده از روشهایی مثل: حلقات تثقیف، سخنرانیها، سمینارها، کنفرانسها، صفحات اینترنتی و چاپ کتب و مجلات است که بصورت گسترده تلاش و فعالیت مینماید تا نظامهای حاکم غیر اسلامی را به چالش کشیده بجای آن نظام کامل و شامل اسلامی را به عنوان راه و رسم زندگی عرضه نماید.»
جزئیات سنت سیاسی این حزب در کتاب «منهج حزب التحریر برای تغییر» معرفی شده است.
هدف اصلی و اولیه حزب، انتشار پیام و فکر و ایدئولوژی حزب است که در 3 مرحله صورت میگیرد.
استخدام افراد مختلف تا رسیدن به یک سری افراد پایهای و محکم در راه حزب 2- تبلیغات برای سیستم خلافت به عنوان بهترین راه حل جامعه مسلمانان 3- کسب قدرت به کمک دولتیها و ارتشیها بدون خشونت.
این گروه به حسب پیروی از سنت مکی پیامبر، مخالف خشونت نظامی است ولی بخشی از افراد آن طرفدار طالبان هستند.
در سال 2009، سی نفر از اعضای آن به جرم «حرام دانستن انتخابات» دستگیر شدند و بعضی از آنان به دو سال زندان محکوم شدند.
از آن به بعد این گروه غیرقانونی اعلام شد و فعالیتش به صورت زیرزمینی ادامه پیدا کرد.
آغاز فعالیت این گروه به درستی مشخص نیست. گفته میشود که فعالیت این گروه از سالهای 2003 تا 2007 شروع شده است اما مطرح شدن آن در فضای رسانهای افغانستان به سال 2008 باز میگردد.
کابل و کاپیسا نقطه شروع فعالیتهای این گروه بوده است. بنیانگذار این گروه در افغانستان مشخص نیست و گفته میشود که افراد اولیه آن از پاکستان یا آسیای مرکزی یا اروپا آمدهاند.
هیچ یک از اعضای حزب حق ندارند تا در سمتهای بالای دادگستری، قوه مقننه و دولت منصوب بشوند. علت این است که قوانین را بر اساس شریعت نمیدانند و آنها را قوانین بشری میخوانند. همچنین وارد نیروهای امنیتی نمیشوند چراکه بودجه این سازمان نیز توسط خارجیها تأمین میشود.
مناطق اصلی فعالیت آنان بدخشان، تخار، کاپیسا، کابل و هرات بوده است. در سالهای اخیر فعالیت آنان در غرب افغانستان و ولایت نیمروز افزایش یافته است.
این گروه افراد خود را از طریق حلقات خود جذب میکند. حلقاتی که در مناطق مختلف با هدف مطالعه ایدئولوژی گروه، به دو زبان فارسی و پشتو دایر میشود.
این حلقات دارای سلسله مراتبی است که اعضا میتوانند با توجه به پیشرفت و تقویت فکر و شخصیت در آن صعود کنند. این گروه اقدام به برپایی سمینارهای مختلفی نیز کرده است. از جمله آنها سمیناری را در رابطه با فساد در دولت بود. طی مباحثی که در آن برگزار شد ریشه فساد، نظام سرمایهداری و نظام کفری دموکراسی و راه حل آن اسلام و پیاده سازی اصول آن عنوان شد.
دانشگاهها مهمترین پایگاه عضوگیری این گروه است اما از اقشار دیگر نیز طرفدار دارند. دانشگاه کابل در ولایت کابل، دانشگاه البیرونی در کاپیسا، دانشگاه فیض آباد در بدخشان، دانشگاه تخار در طالقان و دانشگاه هرات در ولایت هرات نقاط اصلی فعالیت این گروه است.
در سال 2014 در دانشگاه قندوز نیز رشد داشته است. شبکههای این حزب در دانشگاهها مستقلانه عمل میکنند. در فیض آباد رسماً تبلیغات دارند، از بحثهای کلاسی گرفته تا چتهای شخصی و موارد دیگر. همچنین در بعضی ولسوالیهای بدخشان مانند اشکاشم و بهارک فعال هستند.
حلقههایشان برقرار است و از ملاها و روسای قبایل نیز در مراسم دعوت میکنند ولی در کابل بواسطه سختگیری دولت، طرفداران آن مخفیانهتر عمل میکنند.
یکی از تاکتیکهای این گروه، عضوگیری از نیروهای پلیس و ارتش برای جلوگیری از سرکوب گروه است. اما اعضای حزب از رسیدن به موقعیتهای بالا در دادگستری، مقننه و دولت ممنوع هستند. چراکه معتقدند حکومت براساس شریعت نیست و پایه آن قوانین انسانی است. همچنین وارد تشکیلات نیروهای امنیتی نمیشوند چراکه معتقدند آنها از طریق خارجیها تأمین مالی میشوند.
هیچ یک از اعضای حزب حق ندارند تا در سمتهای بالای دادگستری، قوه مقننه و دولت منصوب بشوند. علت این است که قوانین را بر اساس شریعت نمیدانند و آنها را قوانین بشری میخوانند. همچنین وارد نیروهای امنیتی نمیشوند چراکه بودجه این سازمان نیز توسط خارجیها تأمین میشود.
این رویه حزب در افغانستان برخلاف دیگر کشورهای مسلمان نشین است که در آنجا تلاش میشود تا افراد امنیت ملی یا ارتش را به عضویت خود درآورد. چراکه برای رسیدن به مرحله سوم جامعه آرمانی، وجود این افراد ضروری است. اما در افغانستان، بزرگان این حزب بر این باورند تا زمانی که یک ارتش مستقل نداشته باشند، زمان ورود به مرحله سوم نرسیده است.
حزب التحریر افراد مختلف را با روشهای متنوعی جذب میکند. مردم عادی را از طریق رسانهها، دانش آموزان را از مدارس، اساتید را از دانشگاهها و روحانیون را از مساجد جذب میکند. همچنین حزب علاقمند است تا افراد تحصیل کرده در غرب که در مؤسسات غربی غیردولتی، با حقوق خوبی مشغول به فعالیت هستند، جذب کادر خود کند.
این حزب از جهت مخالفت با دولت و دموکراسی شبیه طالبان و از جهت دعوت به خلافت شبیه داعش است و این باعث شده است تا مشکلات زیادی برای این گروه بوجود آید.
اگر چه این گروه به لحاظ فکری زمینهساز فعالیتهای خشونت طلب هر دو گروه است اما همیشه و در اعلامیههای مختلفی از عملکرد هردو، بخصوص داعش تبری جسته است ولی این برائتها موجب نشده تا هجمههای مخالفان این گروه، به خصوص طرفداران دولت کاهش یابد.
از آنجائی که این حزب فعالیتهای زیرزمینی وسیعی دارد، تعیین تعداد افراد آن کار دشواری است ولی با این حال، یکی از سران این حزب اعلام کرده است که رشد اعضای این گروه از سال 2009 به بعد بالا بوده است، به طوریکه تقریباً در همه ولایات دارای حلقه هستند.
تخمینها حاکی از این است که در کابل یا بدخشان صدها نفر عضو این حزب هستند. در پی اعلام تروریستی بودن این گروه توسط عبدالله عبدالله رئیس بخش اجرائیه دولت در سال 2015، عبدالقیوم یکی از سران این گروه در نیمروز به جرم فعالیت و تبلیغ تروریسم دستگیر شد.
سیف الله مستنیر سخنگوی حزب، چندین بار اتهامات هراس افکنانه نسبت به این گروه را رد کرده و اعلام کرده است که این گروه با طالبان و داعش هیچگونه همکاری ندارد.
این حزب از جهت مخالفت با دولت و دموکراسی شبیه طالبان و از جهت دعوت به خلافت شبیه داعش است و این باعث شده است تا مشکلات زیادی برای این گروه بوجود آید.
اگر چه این گروه به لحاظ فکری زمینهساز فعالیتهای خشونت طلب هر دو گروه است اما همیشه و در اعلامیههای مختلفی از عملکرد هردو، بخصوص داعش تبری جسته است ولی این برائتها موجب نشده تا هجمههای مخالفان این گروه، به خصوص طرفداران دولت کاهش یابد.
به زعم مخالفان، حزب التحریر پایگاه فکری داعش و افراطی گری است اما خود حزب همیشه منتقد داعش است و اعلام میدارد که این گروه تفکر خلافت را به انحراف کشانیده است. شباهت پرچم سیاه حزب التحریر با داعش باعث شده است بسیاری از فعالیتهای این گروه به نام فعالیت گروه داعش رقم بخورد و میزان هراس از این گروه را افزایش دهد.
کنفرانسهای مختلفی نیز از طرف این گروه برگزار میشود. در سال 2013 در کابل کنفرانسی با شرکت سیاسیون، نویسندگان و روسای جهادی قدیم با موضوع «راههای بنیادی ریشه کن کردن فساد» برگزار شد که در آن سقوط مرسی در مصر نیز محکوم شده بود. در پایان راه حل نجات امت اسلامی تعیین یک خلیفه مطرح شد و مجلات با نام «خلیفه» در میان عموم توزیع شد.
التحریر سازمانی است که از رسانه استفاده زیادی میکند. آنها مجلهای را هر دو هفته یک بار عرضه میکردند و همچنین مجله دیگری به نام خلافت داشتند که هر سه ماه یکبار منتشر میشد. توزیع این مجلات همچنان ادامه دارد اما فعالیت اینترنتی آنان بیشتر شده است.
نمونهای از بیانیههای مطبوعاتی که توسط اینگروه صادر شده است شامل اظهارنظر در مورد بیانیه دولت افغانستان در سال ۲۰۱۵ در حمایت این کشور از دخالت نظامی عربستان سعودی در یمن، سخنرانی اشرف غنی در کنگره آمریکا در مارس ۲۰۱۵ و اظهارات رولا غنی بانوی اول کشور در مورد ممنوعیت نقاب در فرانسه در سال ۲۰۱۴ میباشد.
اخیراً نیز بیانیهای محکم در رد مذاکرات صلح میان آمریکا و طالبان نوشتهاند و این مذاکرات را دامی از طرف آمریکا برای مردم افغانستان اعلام کردهاند. جوانان فعال این گروه، مجله هفتگی «شهادت» را منتشر میکنند. محتوای بروشورهای شهادت، ایدئولوژیک و روحیه بخش هستند که منحصراً جوانان را هدف قرار گرفتهاند.
مجلات «خلافت» و «تغییر» نیز از جمله نشریات این گروه است. در سالهای اخیر این حزب با صفحه «امت پرودکشن» خود در یوتیوب توانسته است تبلیغات وسیعی در زمینه ایدئولوژی خلافت انجام دهد.
این حزب کتابهای مختلفی نیز در راستای ترویج ایدئولوژی خود منتشر کردهاست. «منهج حزب التحریر در آوردن تغییر، نظام اسلام»، «دموکراسی نظام کفر است، عمل، تطبیق و دعوت به آن حرام است»، «دستور دولت خلافت»، «خلافت»، «میثاق امت»، «امور ضروری در ساختار نفسیه اسلامی» از جمله کتابهای مهم است که نسخه الکترونیکی آن به سادگی در سایت این حزب قابل دسترسی است.
منبع: سایت شعوبا
معلومات تان در مورد حزب التحریر همخوانی با واقعیت حزب التحریر ندارد
با شناخت ده ساله من از حزب التحریر و کار و فعالیت منحیث عضو ان مقاله تان با واقعیت این جریان سیاسی که هفتاد سال برای هدف اش مبارزه نموده سازگار نبوده برای معلومات بیشتر در مورد حزب و اهداف و فعالیت های ان با دفتر مطبوعاتی حزب بتماس شوید
با سلام سپاسگزار خواهیم بود اگر بیشتر راهنمایی کنید یا اینکه گزارشی در این باره برای مخاطبان دین آنلاین بنویسید