شیخ مصطفی رهنما، آن روحانی مبارز در دهه ۱۳۳۰، درگذشت
شیخ مصطفی رهنمایی (معروف به رهنما) روحانی و روزنامهنگاری که به ویژه به خاطر دفاع از “آزادی قدس” و “حق مردم فلسطین” شهرت داشت، در تهران درگذشت.
این روحانی مبارز پس از انقلاب ضدسلطنتی سال ۱۳۵۷ فعالیت سیاسی بارزی نداشت و به مدار حاکمیت راه نیافت، اما پیش از انقلاب در میان مبارزان ضد رژیم دیکتاتوری نامدار بود.
شیخ مصطفی رهنما در ۴ اسفند ۱۳۰۴ در خانوادهای روحانی در کرمانشاه به دنیا آمد. از نوجوانی به مبارزه با حکومت پهلوی کشیده شد که در خانواده او سنتی دیرین بود. برادران واحدی، از فعالان گروه "فدائیان اسلام" که در سال ۱۳۳۴ به همراه سید مجتبی نواب صفوی اعدام شدند، داییهای او بودند.
شیخ رهنما تحصیلات فقهی خود را در قم و نجف انجام داد اما هیچگاه به درس و حوزه اکتفا نکرد.
در دهه ۱۳۲۰ جمعیت کوچکی با مرام اسلامی به نام "مسلم آزاد" تشکیل داد و نشریهای به نام "حیات مسلمین" منتشر کرد که ۲۵ شماره از آن منتشر شد.
شیخ مصطفی رهنما با عقایدی نزدیک به سید جمالالدین اسدآبادی و محمد عبده به "وحدت اسلامی" معتقد بود و شالوده مبارزه او را "آزادی ملل اسلام" تشکیل میداد. او از برخی دیدگاههای آیتالله کاشانی و "فدائیان اسلام" پشتیبانی میکرد.
او در عین حال به نهضت ملی به رهبری محمد مصدق گرایش داشت و با روحانیون "ملی" مانند محمود طالقانی ارتباط داشت.
با کودتای ۲۸ مرداد نخستین مرحله از فعالیت سیاسی شیخ مصطفی رهنما پایان گرفت. اما او به تبلیغ برای عقاید خود ادامه داد و از جانب "حکومت نظامی" و پس از آن "سازمان اطلاعات – ساواک" با فشارهای زیادی روبرو شد. او در خاطرات خود آورده است که به خاطر فعالیت سیاسی در مجموع ۱۸ بار دستگیر شده است.
رهنما از روحانیون انگشتشماری بود که پس از کودتای ۲۸ مرداد به زندان افتاد. در تبعیدگاه خارک یا زندانهایی مانند قصر و قزل قلعه که صدها فعال ملی و تودهای زندانی بودند، او تنها روحانی بود.
بسیاری از فعالان سیاسی ملی و چپ در خاطرات زندان خود از این روحانی مبارز و رفتار "غیرمتعارف" او یاد کردهاند.
یک روحانی 'امروزی'
شیخ مصطفی رهنما به جنبشهای اسلامی از هند و کشمیر تا الجزایر و فلسطین دلبستگی داشت. به ویژه پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل، مبارزه در راه "آزادی قدس" و "تعاون ایران و فلسطین" محور مبارزات او را تشکیل میداد و تشکلهایی نیز برای مبارزه در راه این هدف تأسیس کرد.
او صاحب شش فرزند شد که برای همه آنها از روی مبارزان انقلابی نام گذاشت.
شیخ رهنما، شاید به خاطر سالهای طولانی حشر و نشر با مبارزان غیرمذهبی در زندان و تبعید، به نوعی "وسعت مشرب" متصف بود که او را از سلک روحانیون سنتی دور میکرد.
او در مبارزه با حکومت پهلوی، وحدت و همکاری مبارزان چپ و مذهبی را ضروری میدانست، تا آنجا که برخی به او "آخوند تودهای" لقب داده بودند.
او در خاطرات خود میگوید که در زندان زیر شکنجه قرار گرفته بود تا به ارتباط و همکاری خود با "سفارت شوروی" اقرار کند.
شیخ رهنما شاید تنها معممی بود که پیش از انقلاب مرتب به سینما میرفت و گهگاه درباره فیلمهای سینمایی در روزنامه کیهان "نقد" مینوشت.
همچنین او تنها عضو معمم "کانون نویسندگان ایران" بود. او پس از پیروزی "انقلاب اسلامی" در هیئتی از نویسندگان عضو "کانون" بود که به دیدار آیتالله خمینی رفتند.
شیخ مصطفی رهنما به خاطر عادات و رفتاری که تا حدی "خرق عادت" به شمار میرفت، به رغم مبارزات طولانی، هرگز به مدار حاکمیت اسلامی وارد نشد و منصب قابلتوجهی نگرفت.
در سال ۱۳۸۴ "دفتر ادبیات انقلاب اسلامی" خاطرات شیخ مصطفی رهنما را منتشر کرد. این خاطرات "حاصل پنجاه ساعت مصاحبه حضوری است که در سالهای ۱۳۷۸ و ۱۳۷۹ انجام پذیرفته".
برپایه همان "خاطرات" در سال ۱۳۹۰ "مرکز اسناد انقلاب اسلامی" کتابی به عنوان "اسناد و خاطرات شیخ مصطفی رهنما" منتشر کرد.
به گفته خبرگزاریها، جسد شیخ مصطفی رهنما روز دوشنبه در بهشت زهرا به خاک سپرده میشود. او در زمان مرگ ۸۸ سال داشت.
شیخ مصطفی رهنما در یکی از مصاحبههای خود چنین آرزویش را بر زبان میآورد: «اولین آرزوی من آزادی فلسطین و قدس شریف است، دومین آرزوی من این است که مردم ایران در سختی نباشند. امیدوارم دولت فعلی و دولتهای آتی با پرهیز از حاشیهها بکوشند تا اهداف امام(ره) و مقام معظم رهبری در ایران پیاده شود و سوم اینکه وضع دنیا بهبود پیدا کند و این نباید موکول به ظهور امام زمان(عج) شود، چون این امری قطعی است اما زمانش مشخص نیست
شیخ مصطفی رهنمایی (معروف به رهنما) روحانی و روزنامهنگاری که به ویژه به خاطر دفاع از “آزادی قدس” و “حق مردم فلسطین” شهرت داشت، در تهران درگذشت.