امیرعباس علیزمانی: دنیای مدرن فرصت فراغت و تفکر انسان را سلب کرده است
استاد دانشگاه تهران با تشریح خصایص کار در دنیای مدرن گفت: باید سهمی برای دل بگذاریم و قدم قدم خود را به کار مطلوبمان نزدیک کنیم، به طوری که فراغت هم برایمان باقی بماند. کاری که دنیای مدرن کرده این است که فراغت را از ما گرفته و رسانههای بیشمار ما را له میکنند و اجازه تفکر به ما نمیدهند. قرآن درباره پیامبر(ص) میگوید: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَهً»؛ یعنی تو در طول روز به شدت درگیر هستی، در شب اقامه نماز کن.
امیرعباس علیزمانی در این برنامه گفت: کلانشهر به تعبیر زیمل ماشین پوچسازی آدمها و جهنم تنهایی است.
ارسطو میگوید که همانطور که جنگ برای صلح است کار نیز برای آرامش و فراغت است. این نشان میدهد که حتی در زمان ارسطو، تفکر و آفرینش در لحظات فراغت بوده است.
برخی طوری زندگی میکنند که این فراغت را هر چه بیشتر برای خود ایجاد کنند. قرآن درباره پیغمبر میگوید: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَهً لَکَ عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً». میگوید تو در طول روز به شدت درگیر هستی.
استاد فلسفه دانشگاه تهران افزود: کار مسئولیتها و اقتضائاتی دارد و مستلزم تکرار است. برخی این دیدگاه را دارند که نگاهشان به کار منفی است.
مخصوصاً در یونان باستان، مانند اسطوره سیزیف. در قسمت قبل مثال فیلم «عصر جدید» چارلی چاپلین را زدم.
این همان از خود بیگانه شدن انسان است که در برخی آثار شریعتی به نام «انسان بیخود» به آن پرداخته شده است.
انسان نیاز دارد که خودش باشد. بشر جدید نمیتواند عشق بورزد و تنها شده است. ابژه شدن و شیء شدن ویژگی کار مدرن است.
وی ادامه داد: بین کار اصیل و بامعنا و خلاق با کار بیمعنا و غیر اصیل تفاوت وجود دارد. نیچه میگوید ما باید خودمان را در یک اثر جاودانه کنیم و از هنرمندان میتوانیم این را بیاموزیم. هر انسانی تک و بیهمتاست.
مانند عطر یا گلی که بوی خاص خود را دارد. ما با کار یک تغییر در درون خود و یک تغییر در بیرون خود پیدا میکنیم. کار اصیل آنی است که بتواند امیال و آرزوهای ما را محقق کند.
به تعبیری کار دل داریم و کار گِل. کار دل، عالم ذهنی ما را عینیت میبخشد و زندگی ما را رضایتبخش میکند و ما را شادمان میکند و به زندگی ما معنا میدهد.
امیرعباس علیزمانی اضافه کرد: امروز نظام سرمایهداری ما را میخرد و ما را مجبور میکند تا کتاب و هنر سفارشی تولید کنیم و ما را برده میکند.
یک دانشمند هم ممکن است برده شود. چون تقاضا بر تقاضا میرسد/ موج آن دریا بدین جا میرسد. وقتی انسان برای عشقش کار کند، کار اصیل انجام داده و جانش تازه میشود.
کارهایی مانند آثار علی حاتمی جاودانه است اما برخی کارها را میبینیم که در زمان تولد خود نیز مرده متولد میشوند.
وی سپس گفت: کار مانند نفس کشیدن است. شاید بتوان گفت انسان حیوان کارآفرین است. من کار میکنم پس هستم. کار انسان هویت او را تعیین میکند.
یکی از سؤالات ابتدایی ما از آدمها این است که کار شما چیست؟ چون کار هر کس نشاندهنده افکار و امیال و شخصیت اوست. کار بخش عظیمی از زندگی ما را تشکیل میدهد.
کار، عالم درونی ما را بیرونی میکند. ما شیء نیستیم و شخص هستیم. شخص یعنی چیزی که عالم درونی دارد و عالم درونی یعنی امیال، آرزوها و عشق ما.
کاری که با شکوفایی و معنا رابطه دارد آنی است که ما در آن خود درونیمان را محقق و عینی میکنیم.
امیرعباس علیزمانی خاطرنشان کرد: جهان فعل و جلوه خداست و کلمهالله است. یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد. اثر هنری هر کسی، نوشته هر کس و کار هر کس هم جلوه اوست.
کار اجباری و تکراری، عالم درونی انسان را سرکوب میکند و چیزی مانند شکنجه است. مولانا در مثنوی برای ما مولاناتر است. به تعبیری در دیوان کبیر، دیوانه ایست کبیر. در گوش تو در هوش تو و اندر دل پرجوش تو/ اینها چه باشد تو منی وین وصف عامت میکنم.
ارسطو همان اخلاق نیکوماخوس و در واقع همان اثر اوست. ملاصدرا، اسفار است. بشنوید ای دوستان این داستان/ خود حقیقت نقل حال ماست آن. ما خودمان را در حکایت آغشتهایم.
اگر ما کاری را درست انجام دهیم این کار عالم درونی ما را بیرونی میکند و این کار، لذتبخش است.
وی اظهار داشت: در زبان یونانی برای کار تعبیر ponos را به کار میبرند که نوعی اندوه است. در فرانسوی travail که ابزار شکنجهای خاص است. در زبان لاتین labor به معنی اعمال شاقه و در زبان آلمانی arbeit که به معنای سختی و فلاکت است.
ملاحظه میکنید که معنای سختی و مشقت در کار هست.
حتی در کتاب مقدس به عنوان یک عذاب به انسان میگوید بروید خودتان با عرق جبین کار کنید و زندگی کنید. در بهشت کار به این معنا و اینگونه نبوده است. گویی کار برای نوعی عذاب و مجازات است.
به همین دلیل برخی آرزوی بازنشستگی را میکنند تا در آن زمان زندگی کنند و معتقدند زندگی فعلیشان زندگی نیست. کار سخت و طولانی یکی از دلایل اصلی تنهایی است.
امیرعباس علیزمانی افزود: در حدیث «الکادُّ لعیالهِ کالمجاهد فى سبیل الله» نگاهی بسیار زیبا به کار را شاهد هستیم که کسی که برای زن و بچه خود کار میکند مانند مجاهدت در راه خداست.
اما نکتهای که وجود دارد این است که در دنیای جدید کار شکل متفاوتی پیدا کرده است. در دنیای مدرن اولاً تعداد کارها زیاد شده و ثانیاً کسی که کارتان را تحویل میگیرد را اصلاً نمیشناسید.
نکته دیگر این است که کار را خودمان انتخاب نمیکنیم بلکه برایمان انتخاب کردهاند. فیلسوفان یونان کار را به دو نوع اجباری و داوطلبانه تقسیم میکردند.
در جامعه مدرن ما همه برده نظام سرمایهداری و دارندگان کارتلها و تراستها هستیم.
حتی محتوای شبکههای تلویزیونی را هم آنها تعیین میکنند. از خود بیخود شدن و از خود بیگانه شدن در این شرایط برای انسانها رقم میخورد.
وی یادآور شد: در دوران قبل از مدرن مردم برای خود و طبق سلیقه خود کار میکردند و محصولاتشان دیده میشد. اما امروز انسان در خدمت ماشین قرار گرفته و خودش بخشی از ماشین شده است.
ویژگی دیگر این است که هر کاری معطوف به تولید سرمایه و افزایش ثروت است. بنابراین صاحب سرمایه تعیینکننده است و فکر و ذهن ما در خدمت خود ما نیست و باید در خدمت تولید سرمایه برای صاحبان سرمایه باشیم.
ایده تقسیم کار نیز موجب کارهای کوچک، بیهوده، بدون خلاقیت و تکراری شد و همچنین درآمد کمی هم داشت. چنین کاری همان کاری است که شخصیت و هویت کارگر را نابود میکند و هیچچیز برای او نمیگذارد.
امیرعباس علیزمانی در ادامه گفت: کارهای امروز عرقریزی بدنی ندارد اما به همین نوع است. مثل کارهای اینترنتی و کارهایی که روزانه با کامپیوتر انجام میشود.
در چنین نظامی انسان به ابزار تولید پول تبدیل میشود و این توهین به انسان است. امروز دانشمندان بزرگ و افراد بسیار نابغه و خلاق و هنرمندان در خدمت نظام سرمایهداری و همین سیستم تولید ثروت هستند.
نباید درباره کار نگاه صفر و یک داشته باشیم. چهبسا کاری برای یک نفر باعث خلاقیت و آفرینش شود و همان کار برای فرد دیگر این تأثیر را نداشته باشد.
کاری که سخت نباشد و همه ویژگیهای ایدهآل ما را داشته باشد هم هیچگاه اتفاق نمیافتد و نباید اینگونه فکر کنیم.
وی در پایان گفت: کار گِل با کار دل تفاوت دارد. باید سهمی برای دل بگذاریم و باید قدم قدم خود را به کار مطلوبمان نزدیک کنیم به طوری که فراغت هم برایمان باقی بماند.
کاری که دنیای مدرن کرده این است که فراغت را از ما گرفته و رسانههای بیشمار ما را له میکنند و اجازه تفکر به ما نمیدهند. غرق شدن در هر چیزی غلط است و خلاف اصالت است. باید توجه کنیم که از کار اصلیمان غافل نشویم.
متأسفانه امروز مردم آنقدر درگیر نگاه کردن مداوم به قیمتها و مشکلات گوناگون هستند که نمیتوانند به چیز دیگری فکر کنند.
کار اصلی از دید مولانا عشق و اتصال به معشوق است و باقی گِلکاری است. کاری ندارد این جهان تا چند گِلکاری کنم/ حاجت ندارد یار من تا که منش یاری کنم.
یادآور میشود، برنامه رادیویی «در جستجوی معنا» با موضوع «عشق، تنهایی و معنای زندگی» کاری از گروه اجتماعی رادیو فرهنگ به تهیهکنندگی محمدرضا حاجحیدری است که دوشنبه هر هفته ساعت ۲۱ از رادیو فرهنگ (موج FM ردیف ۱۰۶) پخش میشود. گفتنی است این برنامه به صورت تصویری از سایت رادیو فرهنگ و اپلیکیشن ایران صدا قالب تماشاست.