عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ استیصال فعلی بشر در برابر کرونا به معنای دوره آخرالزمان نیست
به عقیده میری کل رسانههای جهان بسیج شدهاند تا ثابت کنند «انسان در وضعیت استیصال است» و هیچ عاملیتی ندارد. حال نمیتوان این استیصال را به معنای آخرالزمانی تعبیر کرد.
چندی پیش سید جواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در یک برنامه رادیویی پیرامون کرونا و آخرالزمان سخن گفت که متن آن در ادامه میآید؛
همیشه در حالت عادی و حتی در ادبیات، مرگ را برای دیگری و یک رویداد خارجی تصور میکنیم اما در شرایطی که این پدیده کل جامعه را به معنای واقعی در بر گرفته است، سخن از امید و غلبه بر ناامیدی یک مسئله جدی است.
در وضعیت فعلی، امید منفعلانه نمیتواند به بشریت کمکی کند؛ منظور از تقسیم بندی امید به نوع کنشگرانه و منفعلانه به دلیل نوع نگاه روانشناسانه به موضوع است.
بزرگترین امیدواری این است که ریشه شاد نبودن و ناامیدی را دریابیم و اینجاست که میتوانیم با زندگی مواجه شویم.
هنوز یک مفهوم واحد شکل نگرفته است و رسانهها و فضای جامعه، وضعیت فعلی جامعه را کرونایی مینامد. در واقع یک نوع نگاه اپیدمیولوژی – پزشکی به وضعیت موجود داریم و تلاش میکنیم وضع خودمان را از این منظر تبیین کنیم.
عواملی در جامعه ایران دست به دست هم دادهاند و مؤلفههای بنیادین جامعه و امر اجتماعی را تضعیف کرده است، به همین دلیل دائماً از پزشکان میخواهیم شرایط را از نگاه بهداشتی برای ما تفسیر کنند و به اشتباه از یک مفهوم خارجی به نام فاصله گذاری اجتماعی کپی برداری میکنیم در حالی که فاصله باید فیزیکی باشد.
مدتی قبل نیویورک تایمز مقالهای را چاپ کرده بود که در آن به برخورد دین اسلام با بیماریهای همه گیر پرداخته است.
این روزنامه نگار عنوان میکند پیامبر اسلام (ص) هیچ گاه در چنین بحرانهایی، مردم را تنها به دعا خواندن تشویق نکرده است و در بیماریهای واگیردار آنها را به شستن دستها، فاصله گیری فیزیکی و پرهیز از سفر کردن به شهرهای دارای بیماری توصیه کرده است.
همین پیامبر بزرگوار با همه توصیههایش، مسلمانان را به شفا نیز امیدوار کرده است. در واقع ایشان میان دوا و شفا تمایز قائل شده است و با ساز وکار علمی مقابله با بیماری مقابله نکرده است. به نظر میآید مرز میان خرافه و باورهای صحیح، به راحتی قابل ترسیم نیست.
چیستی این بیماری از دو منظر اِپیدمیولوژی و بازنمایی در رسانههای جمعی قابل بررسی است که نگاه دوم جای انتقاد دارد.
سؤال این است که چه اتفاقی در جهان رخ داده است که کل رسانههای جهان بسیج شدهاند تا ثابت کنند «انسان در وضعیت استیصال است» و هیچ عاملیتی ندارد. حال نمیتوان این استیصال را به معنای آخرالزمانی تعبیر کرد.
وضعیت شیوع ویروس کرونا نکته بنیادین را به ما یادآوری کرد که از زمان پایان دفاع تا کنون آرام آرام به فراموشی سپرده بودیم و آن موضوع تخریب جامعه، امر اجتماعی و کار تعاونی بود. ما در این سالها به سمت مدرسه، دانشگاه، شهرک، کلوب و حتی نظام بهداشت خصوصی حرکت کردیم و جامعه و تعاون را رها کردیم.