آیا روحانیان برای رفع تردیدها درباره پذیرش واکسن کرونا گام برخواهند داشت؟

 برای دینداران دوران پاندمی ویروس کرونا مانند مثل‌ها و داستان‌های اخلاقی و آموزنده‌ای است که در تاریخ ادیان بزرگ جهان طرح شده‌است.

بیماری طاعون جهان را می‌گیرد، زمین را ویران می‌کند، مردم را بیمار می‌کند، ساختارهای اجتماعی مربوط به بقا را تقویت می‌کند و سختی و تلخی بر عشق و مراقبت‌ورزی پیروز می‌شود. در چنین شرایطی، تولید واکسن می‌تواند مانند معجزه باشد، چراکه از دیدگاه ایمانی، انسان از طریق خرد و خلاقیت توانسته‌است واکسنی را در سایه قدرت و شفقت نامحدود خداوند تولید کند.

در دوران شیوع آبله در قرن‌های ۱۸ و ۱۹، روحانیانی چون “کاتون متر” در ترغیب امریکایی‌های بوستون و نیویورک برای پدیرفتن واکسیناسیون بسیار مؤثر عمل کردند. بنابراین، این بار نیز رهبران دینی می‌توانند نقش مهمی در پایان‌دادن به پاندمی ویروس کرونا ایفا کنند.

استفاده انبوه واکسن جدید برای برخی در سراسر جهان با ترس، بی‌اعتمادی و اخلاف نظر به چالش کشیده شده‌است.

نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که ممکن است فقط ۵۰ درصد امریکایی‌ها پدیرای دریافت واکسن باشند. بسیاری در این موضوع تردید دارند که چگونه واکسنی به این مهمی با این سرعت تولید شده‌است؟

به نظر می‌رسد شواهدی که دانشمندان برای واکسن جدید ارائه خواهند داد، برای قانع کردن همه امریکایی‌ها مؤثر نیست. چراکه زبان علمی نمی‌تواند مردم را گرد یک هدف مشترک جمع کند، به ویژه هنگامی که تردید مردم چنین طولانی و قدرتمند باشد.

بنابراین رهبران دینی، کسانی هستند که می‌توانند گام‌هایی را برای خنثی کردن این تردید بردارند. تلاش آنها در چند مرحله باید انجام شود: روحانیان باید ابتدا درباره واکسن کرونا آموزش ببینند، از توصیه‌های متخصصان بهداشت و سلامت محلی بهره‌مند شوند و سخنان مردم را برای درک نگرانی‌های آنان بشنوند. همچنین آنها باید برای تهیه امکانات لازم مانند حمل و نقل و هزینه‌های مربوط به واکسن تلاش کنند. در مرحله نهایی خود روحانیان نیز باید برای کسب اعتماد مردم، واکسن دریافت کنند.

اهمیت حضور رهبران مذهبی در این مرحله از گرفتاری در سراسر دنیا در این است که برای رسیدن به امر نیک و حقیقت، رهبران مذهبی باید پیشرو باشند تا مردم نیز انها را دنبال کنند.

 

 

مترجم: نفیسه نیک‌بخت

منبع رلیجن نیوز
مطالب مرتبط
منتشرشده: 2
  1. علی

    سلام
    اصل کرونا دروغی بزرگ هست که توسط صهیونیسم جهانی به مردم جهان القاء شده و در واقع همان بیماری آنفلوانزا هست که قبلا هم بوده و الآن با وحشت آفرینی از یک اسم جدید «کرونا» همراه شده.
    اگه ما متدینین بخواهیم به این شایعه و وحشت دامن بزنیم و از سوی دیگه بخواهیم در انجام واکسیناسیون (که شاید عوارضش در آینده نه چندان دور دامنگیر مردم جهان و خود ما بشه) به اونها کمک کنیم، در واقع داریم آب به آسیاب دشمن میریزیم و با این کارمون داریم صهیونیسم جهانی رو از طریق سود و منفعت سرشار این کار که به اونها میرسه، فربه تر می کنیم و تیشه به ریشه خودمون و دینمون میزنیم.
    خواهشا اینقدر این بیماری که طبق ادعای خود پزشکان کشندگی نداره رو با بیماریهای خطرناکی مثل طاعون مقایسه نکنید.
    اگه واقعا به فکر دین و سلامتی مردم هستید، یه برنامه ای در نظر بگیرید برای تغییر سبک تغذیه مردم، چون اکثر بیماریهایی که الآن در جامعه وجود داره بخاطر غذاها و خوراکی هایی هست که متاسفانه توسط وزارت بهداشت داره مجوز میگیره و اکثر این خوراکی ها برای بدن مضره، ضمن اینکه خیلی از بیماریها بخاطر همین داروهای شیمیایی و واکسنها داره ایجاد میشه و ما تازه میخوایم از این طریق به شیوع بیماریها کمک کنیم!!!
    کلام آخر: تدین رو باید بوسیله طب سالم نجات داد نه با کمک طب شیمیایی که از غرب اومده و در راستای بیمار کردن مردم گام بر میداره.

  2. مهدی

    از اینکه اندیشمندانی چنین روشن فکر با نگاه انتقادی و قابل احترام و به دور از تحجر به خصوص در بین جامعه روحانیت دیدم بسیار مشعوف شدم. افرادی که سعی در زدودن غبار خرافات از اذهان جامعه و بیرون آوردن دین از چنگال متحجرین هستند. وظیفه خود دانستم که از شما تشکر کنم.
    من یک پزشک هستم. دغدغه ای دارم که خواستم با شما در میان بگذارم.
    در دوران کرونا ضد واکسن های زیادی را در فضای مجازی دیدم که متاسفانه حتی ابتدائیات فیزیولوژی، ایمونولوژی، ویروس‌شناسی را نمی دانستند و حرف های آنها تنها بر پایه تئوری توطئه استوار بود و هیچ وجاهت علمی نداشت… چیزی که من را به الشخصه به عنوان یک فرد متدین و مسلمان آزار می داد، دیدن روحانیون و متدینینی بود که به این جریان دامن زده و حتی از سردمداران این جریان بودند (امثال تبریزیان ها، علی کشوری ها و…) که حتی علی رغم تشویق مردم توسط رهبری و مراجع تقلید به شرکت در واکسیناسیون، از این راه انحرافی باز نگشته و به مسیر خود ادامه دادند و می دهند.
    بالشخصه با شناختی که در چند سال اخیر از این جریان (طب اسلامی به سردمداری آقای تبریزیان) پیدا کردم به وضوح می گویم که مسیر علم ستیزانه ای که این جریان در پیش گرفته است و از سویی روی به حرام اعلام کردن اعمال جراحی و مخالفت با واکسیناسیون و دیگر یافته های تجربی روز دنیا آن هم درحالیکه الفبای علوم پزشکی و نحوه تحقیق، پژوهش و حصول آن را نمی دانند و از سوی دیگر عمل بر مبنای روایات به گونه ای که بعضا حتی مورد انتقاد جامعه روحانیت نیز قرار گرفته است و… آورده است نتیجه ای جز وهن دین، تئوریزه کردن تضاد علم و دین و نهایتا سست کردن پایه های ایمانی جامعه به خصوص در میان قشر دانشگاهی و ضربه به سلامت جامعه نخواهد داشت.
    از شما استدعا دارم آنچه از دستتان بر می آید برای مقابله با این جریان علم ستیز متحجر انجام دهید. این جریان نه تنها به سلامت جامعه که به نهاد دین و روحانیت لطمات جبران ناپذیر خواهد زد.
    برایتان از خداوند توفیق روزافزون طلب کنم.

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.